خبرهای داغ:
نظام آموزشی کشور به‌عنوان یکی از عوامل محیطی اثرگذار بر سبک زندگی، بر نهاد خانواده تأثیرگذار است
کد خبر: ۸۵۰۱۵۶۱
|
۰۹ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۶
به گزارش خبرگزاری بسیج، خانواده از جمله نهادهای مؤثر و مهم در زندگی انسان‌هاست و می‌توان آن را یک نمونه‌ از عقلانیت انسانی دانست. حکمای اسلامی، که انسان را موجودی مدنی بالطبع می‌دانند، بر این امر تأکید بسیار داشته‌اند.
 
مفهوم خانواده عبارت است از گروهی از افراد (دو یا بیشتر)که میان آن‌ها روابط خویشاوندی برقرار است و در مکان واحدی زیست می‌کنند. (مجدفر، 1383: 229) راه صحیح تشکیل خانواده، ازدواج است که پیوند بین دو جنس مخالف را برپایه‌‌ی روابط پایای جنسی، موجب می‌شود. (ساروخانی، 1370: 25) ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه، نتیجه‌ی ازدواج سالم و محیط آرام‌بخش خانواده است. ازدواج عامل پیدایی نهاد خانواده و تأخیر و عقب افتادن آن، باعث تأخیر در پیدایش و شکل‌گیری خانواده‌های جدید است.
 
در سال‌های اخیر، پدیده‌ی ازدواج که منشأ وقوع ولادت و باروری است و به‌عنوان عامل بسیار مؤثر بر ساخت سنی و جنسی جمعیت و افزایش آن محسوب می‌شود، در کشور ما دستخوش تحولات قابل‌توجهی شده است. ازدیاد جمعیت دختر و پسر واقع در مدار ازدواج، که بیش از یک‌سوم جمعیت کشور را تشکیل داده‌اند و حاصل افزایش شدید موالید دهه‌ی شصت هستند از یک‌سو و از سویی دیگر، بازتاب تحولات واقع‌شده در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، نظیر افزایش شهرنشینی و باسوادی و به‌ویژه تحصیلات زنان و تمایل به کسب درآمد و شغل مناسب در قبل از ازدواج، که از نشانه‌های حرکت جامعه به‌سوی مدرن شدن است، موجب افزایش سن ازدواج در کشور گردیده است. (کاظمی‌پور، 1384: 107)
 
کشور ما در سال‌های اخیر با افزایش تعداد واحدهای آموزشی، دانشگاه‌های آزاد، پیام نور، علمی‌کاربردی و همچنین با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو و تعداد رشته‌ها مواجه شده است که این افزایش در سطح نظام آموزشی، تأثیرات خود را بر جامعه و خصوصاً بر حیاتی‌ترین نهاد آن، یعنی خانواده، گذاشته است.
 
بحث
 
نظام آموزشی کشور به‌عنوان یکی از عوامل محیطی اثرگذار بر سبک زندگی، بر نهاد خانواده تأثیرگذار است. این تأثیرات هم مثبت و هم منفی بوده و بسته به شرایط و نوع نظام آموزشی در هر جامعه‌ای متفاوت هستند.
 
کشور ما در سال‌های اخیر، با افزایش تعداد واحدهای آموزشی، دانشگاه‌های آزاد، پیام نور، علمی‌کاربردی و همچنین با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو و تعداد رشته‌ها مواجه شده است که این افزایش در سطح نظام آموزشی تأثیرات خود را بر جامعه و خصوصاً بر حیاتی‌ترین نهاد آن، یعنی خانواده، گذاشته است.
 
یکی از تأثیرات منفی که نظام آموزشی بر نهاد خانواده داشته است، افزایش سن ازدواج به دلیل اشتغال به تحصیل است. میل به ادامه‌ی تحصیل در میان دانشجویان، خصوصاً دانشجویان دختر، در سال‌های اخیر، سبب افزایش سن ازدواج شده است. در این زمینه پژوهش‌های متعددی انجام شده است. دکتر شهلا کاظمی‌پور در پژوهشی تحت عنوان «تحول در سن ازدواج جوانان به‌ویژه دختران طی یک دهه‌ی اخیر» دریافت که میزان تحصیلات با افزایش سن ازدواج رابطه‌ی مستقیم دارد؛ به‌طوری‌که هرچه فرد تحصیلات بیشتری دارد، ‌توقع بالاتری از اشتغال و سطح زندگی دارد و بنابراین دیرتر ازدواج می‌کند. (همان) مک دونالد هیول (1944) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی علل افزایش سن ازدواج» در مورد علل افزایش سن ازدواج چنین اظهار می‌کند: عوامل متعددی بر زمان ازدواج مؤثر هستند. یکی از مهم‌ترین عوامل مؤثر، تحصیلات عالی زنان است که با تأخیر ازدواج همبستگی نشان می‌دهد. (هیول، 1388: 34)
 
دومین عامل اشتغال است. شغل در سن ازدواج مؤثر است. جوانان غالباً زمانی ازدواج می‌کنند که یقین داشته باشند از عهده‌ی تأمین معاش خانواده طبق آداب و رسوم طبقه‌ی اجتماعی خود برخواهند آمد و چون افراد نمی‌توانند در سنین معینی (مثلاً بیست تا بیست‌وپنج‌سالگی) درآمد کافی داشته باشند، لذا نوع شغل اهمیت پیدا می‌کند و به‌عنوان مانع اساسی فراروی ازدواج جوانان قرار می‌گیرد. در جامعه‌ی کنونی ما نیز نظام مشاغل جدید در برابر مشاغل سنتی آن‌طور طراحی شده که عموماً از کانال نظام آموزشی می‌گذرد که خود سال‌های طولانی، وقت در نهادهای مربوطه را می‌طلبد که این امر فی‌نفسه باعث بالا رفتن سن ازدواج افراد می‌شود. (مجدالدین، 1386: 142)
 
تأثیر دیگری که نظام آموزشی بر نهاد خانواده می‌تواند داشته باشد، رواج الگوهای فکری و سبک زندگی در میان افراد تحصیل‌کرده است. نظام آموزشی با تأثیر گذاشتن بر نگرش و بینش افراد، الگوهای زندگی آن‌ها را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار می‌دهد. از آنجا که نظام آموزشی کشورمان در بسیاری از رشته‌های فکری مانند اغلب رشته‌های علوم انسانی، یک نظام وارداتی و غربی است، به ترویج اندیشه‌ها و سبک زندگی غربی در میان جوانان دامن خواهد زد و این مشکل تا زمانی که علوم بومی و درون‌زا نداشته باشیم، همچنان ادامه خواهد داشت. به‌عنوان نمونه، می‌توان از رشته‌های فلسفه‌ی غرب، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی نام برد. ترویج الگویی مانند فمینیسم و میل به برابری زن و مرد، یکی از نمونه‌های این مسئله است.
 
نتیجه‌گیری
 
نظام آموزشی بر نهاد خانواده مؤثر است و این تأثیر می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد که در مقاله‌ی حاضر، به‌تناسب موضوع مورد بحث، تنها به ذکر اثرات منفی آن اکتفا شده است.
 
نظام آموزشی ایران در سال‌های اخیر با افزایش میزان تحصیلات و تعداد افراد تحصیل‌کرده‌ی کشور، منجر به بالا رفتن سن ازدواج و افزایش فاصله‌‌ی میان سن بلوغ و اشتغال شده است. همچنین نظام آموزشی که غالباً وارداتی و برون‌زاست، با رواج ایده‌های نظریه‌پردازان و دانشمندان غربی، باعث شکل‌گیری الگوهای غربی در میان اغلب اقشار تحصیل‌کرده‌ی جامعه شده است. افرادی که برخوردی منفعلانه با نظریات غربی داشته‌اند و توان نقد و جسارت تولید نظریات دورن‌زا و بومی در نظام آموزشی کشور از آن‌ها سلب شده است، تبدیل به مصرف‌کنندگان علوم و محصولات فرهنگی غربی شده و بالتبع در زمینه‌های مختلف، از جمله ازدواج و شکل‌گیری خانواده هم تحت تأثیر آن‌ها خواهند بود. غرب هم‌اکنون با بحران نهاد خانواده، افزایش سن ازدواج و الگوهای منحرفانه‌ی ازدواج مواجه است که این تهدیدی جدی محسوب می‌شود.
 
یکی از تأثیرات منفی که نظام آموزشی بر نهاد خانواده داشته است، افزایش سن ازدواج به دلیل اشتغال به تحصیل است. میل به ادامه‌ی تحصیل در میان دانشجویان، خصوصاً دانشجویان دختر، در سال‌های اخیر، سبب افزایش سن ازدواج شده است.
 
در این راستا، اکثر روشن‌فکران و مصلحان اجتماعی احساس خطر کرده و به انحای گوناگون مشکل را گوشزد می‌کنند. در صدر این نخبگان، می‌توان به مقام معظم رهبری اشاره نمود که در سخنرانی‌های متعددی در خصوص نقش زن در جامعه، اهمیت نهاد خانواده و ازدواج، بیانات خود را ایراد فرموده‌اند. رهبر انقلاب اسلامی، «تقویت نهاد خانواده» و «تکریم و احترام زنان در خانه» را دو مسئله‌ی مهم و فوری در جامعه دانستند و تأکید کردند: «به‌هیچ‌وجه نباید در مقابل گفتمان غرب در خصوص زن منفعل شد، بلکه باید گفتمان اسلام در مورد زن را به‌صورت تهاجمی و طلبکارانه مطرح کرد.» (بیانات رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از بانوان، 21 اردیبهشت 1392)
 
راه برون‌رفت از این شرایط، بررسی موشکافانه و علمی نظام آموزشی کشور و نحوه‌ی تأثیرگذاری آن بر نهاد خانواده است تا در پرتو این شناخت دقیق بتوان به راهکارهای عملی دست یافت. به‌طور کلی تا زمانی که نظام آموزشی کشور مبتنی بر علوم غربی باشد، ما نخواهیم توانست از تأثیر ایده‌ها و الگوهای آن‌ها برکنار باشیم. تنها با شکل‌گیری نظام آموزشی بومی و تولید علوم درون‌زا، که مبتنی بر جهان‌بینی توحیدی و اسلامی است، امید می‌رود که بتوان در برابر دشمن از موضع انفعال خارج شویم و نه تنها از تأثیرات منفی نظام آموزشی بر نهاد خانواده مصون باشیم، بلکه با نشر ایده‌های اسلامی، شاهد تأثیر مثبت نظام آموزشی بر نهاد خانواده در جوامع اسلامی جهان باشیم.
 
منابع
 
ساروخانی، باقر (1375)، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی خانواده، تهران، سروش.
کاظمی‌پور، شهلا (1384)، تحول سن ازدواج در ایران و عوامل جمعیتی مؤثر بر آن، پژوهش زنان، شماره‌ی 3.
مجدالدین، اکبر و جمالی، احمد‌رضا (1386)، بررسی دلایل و اثرات افزایش سن ازدواج دختران روستایی در ایران، فصلنامه‌ی تخصصی جامعه‌شناسی دانشگاه آزاد آشتیان، سال دوم، شماره‌ی چهارم.
هیول، مک دونالد (1388)، بررسی علل افزایش سن ازدواج، ویژه‌نامه‌ی علمی استانداری مازندران.

 

*منصوره مهدیزاده؛ کارشناس ارشد جامعه‌شناسی/ انتهای متن/

ارسال نظرات
پر بیننده ها