بنده حقیر تقاضایی دارم که امید خدا برای دومین بار ازتون حاجتمو می گیرم. هدف اصلی این سفر من بیشتر از همه اینه که دوباره اون حال و هوای معنوی و حس قشنگو تجربه کنم تازه متوجه اینکه آرامش چطوری بهم دست میده شدم اینجا کنار شماهاست که به آرامش می رسم ماها ای کاش قدر شما عزیرانو بدونیم من حجاب خوبی نداشتم اما با شما و خدای خودم یه عهدی بستم که حجابمو کامل کنم و بتونم حداقل به یک خواسته شماها عزیزان عمل کنم به امید آن روز همیشه بیادتون هستیم و بهتون افتخار می کنیم خودتون صدا و ندای قلبمونو می شنوین حاجتمو روا کنین.
کوچیک شما فاطمه
بسم رب الشهدا
با سلام
شهدای گرامی ازت تون ممنونم امسال نیز مرا مهمان خود کردید خیلی دوس دارم هرسال پای در سرزمین عشق و خون بگذارم امیدوارم هر سال طلبم کنید پارسال از شما خواسته ای داشتم و خدا رو شکر به آن رسیدم از ته دل از شما سپاسگذارم
زینب 23/12/93
-
شهیدان اسلام کمکم کنین راه شما رو بتونم ادامه بدم از گناه کاملا دست کشیده و دختر خوبی بشم واقعا دوست دارم کمکم کنید
شهدا شرمنده ام
-
بسم رب الشهدا
امیدوارم برای چیزی که می خواستم با آمدن به اینجا برسم رسیده باشم یا برسم
شها کمکم کنید 23/12/93
-
به نام خدا
با سلام به شهدای میهنم
شما فراسوی خیال منید... فراموش نمی شید و نخواهید شد آدم پیش شماست که خودش رو پیدا می کند
دستمو بگیرید 23/12/93
-
آشوبم... آرامش تویی... 23/12/93 شرمده تمام!
-
نمی گویم زندگی ام خالی از اشتباه است اعتراف می کنم امیدوارم این سفرم مرا کمک کند
اشتباهاتم فانوس راهنمایم باشد و تجربه ای برای امروز و فردا 23/12/93
-
بسم رب الشهدا والصدیقین
سلام شهدا ! خوبین؟شنیدم به حرف ها گوش می کنین. شنیدم سفارش ما رو پیش خدا می کنین.بایه کوله بار گناه و شرمندگی اومدم:حتی لیاقت اینم نداشتم که اسمتونو صدا بزنم
ولی میخوام حرفمو الان بهتون بگم... همیشه سفارش ما بنده های گناه کارو پیش آقامون بکنین؟هموم آقای خوبی ها! همون آقایی که از حضورش غافلیم همون غایب حاضر... حالا که روسیاهیم ولی شماها که روسفیدین و سربلند از دل بی قرارمون واسش بگین.
تا پاکمان نکردین خاکمان نکنید
23/12/93 بنده ی گناه کار
-
بسم رب الشهدا
"زیبایم سلام"
سلامی از سر صدق و صفا به شهدای همیشه حاضرم ، شهدایی که حضورشون همچون نفس با من است.
دعا کنید در حق ما و همه دختران ایرانی که هرگز دچار وسوسه و گناه نشویم تا روح نازنین مکدر نگردد.
قرار نبود بیام دوست داشتم اما مامان بابام اون موقع کربلا بودن و مسئولیت خونه به عهده من ، چند روز به حرکتشون گفتن کربلا جلو افتاده به فاصله 2 روز یعنی زودتر می اومدن من تونستم بیام.
در این که طلبیدین منو شکی ندارم.
ف. خمبری 23/12/93
-
بسم رب الشهدا و الصدیقین
سلام ، سلام عزیزای دل حضرت زهرا ممنون از این که خواسته منو برآروده کردین و من رو به خونه ی خودتون دعوت کردین آخه میدونین من اولین سالمه که میام اینجا خیلی دوست داشتم بیام اینجا و ببینم که شماها چه جور جایی بودین مامانم خیلی از این جا تعریف می کرد آخه بابام اینجا مجروح شده بود برای همین من همیشه از مامانم دربارش می پرسیدم آخه من بابامو ندیدم اومدم که اینجا پیداش کنم ممنون که برام پیداش کردینو میشه سلام منو بهش برسونین همیشه بهش بگین دوسش دارم.
23/12/93
-
«بسم رب الشهداء»
سلام خدمت شهدای عزیز و گرامی. ضمن عرض تشکر و قدردانی از اینکه امسال هم بعنوان دومین سال من را طلبیدید. ان شاءالله همه جوونا و همه کسانی که التماس دعا داشتند عاقبت به خیر بشن و خودم و همسرم در سال جدید سال 94 شهدا رو الگوی زندگی مون قرار بدیم و عاقیت به خیر بشیم. به امید دیدار مجدد
با تشکر فاطمه 24/12/93
-
«ای رهروان علی اکبر امام حسین (ع)»
--«دعا کنید در این دنیای پر تلاطم به آرامش برسیم.»
(التماس دعا ، زهرا)
کنار اروند رود 23/12/93
-
شهید بزرگوار شجاع میهنم گرامیت میدارم تا زنده ام
یادها رفتند و ما هم می رویم کی بماند برگ کاهی در میان بادها رحیمی اسفند93
-
برادرم ای کاش ذره ای از یقین شما را داشتم به حرمت مادرمان فاطمه که هم نامشم و سیاهی چادرش که بر سر به امانت دارم برامون از خدا یقین بخواین. تاتاری
-
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است
اکسیر من نه این که مرا شعر تازه ایست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
اگر چه غرق گناهم ولی امید دارم به پای در میانی شماست که راه را پیدا کنم.
هانیه 23/12/93 دانشگاه آزاد اسلامی علی آباد
-
سلام
خجالت می کشم بگویم برادرم..............مردان پاک خدا:
اکتفا می کنم به چند جمله تمام خجالتم را :
هرچه می شناسمتان شرمنده تر می شوم ، تا حالا پشتم به شما گرم بود و نتیجه اش را دیدم. ممنون وشرمنده ام. تورا به پاکی راهتان که این روزها بیشتر درکش می کنم،تنهایم نگذارید.
ملک حسینی 23/12/93
-
"بنام یگانه بهانه ی هستی بخش..."
تنها یک کلام ... زبان قاصر در تقریر و قلم قاصر در تحریر از این حجمه ی وسیع بهت و تجلی شما.
همین بس که دعوتم کردید و منت گذاشتید و انتخابم کردید. این همه لذت کافیه برای شروع یه سال جدید گوشه گوشه ی این زمین ، تو این دشت هر جا نشستم فقط یک خواسته داشتم ازتون..
«اسئلکم خیر ما تسئل» ازتون بهترین چیزی رو می خوام که تا حالا خواسته شده. همون چیزی که شما خواستید. ببینین شهدا.. باهاتون یه قرار میذارم. عنایت و توجه تون رو نصیب زندگی زینب کنید. معرفت ناب رو دلم می خواد بچشم عین شماها یک شبه برسم به اوج ملکوت اعلا.
کاملا میدونین؟ فقط بگم طوبی لکم.. خوش بحالتون.
ازتون می خوام دستمو رها نکنین. من خیلی بی تعارف می گم حرفمو. من می خوام با شما باشم ، شماها باید باید باید هوامو تو این خراب شده ی دنیا داشته باشید من از اینجا میرم ولی دلم رو همینجا میذارم امانت براتون. دلم رو نمی برم. امانت میذارم که دوباره دعوتم کنید.
23/اسفند ماه
کوچیک شما 11:15 بعد از برگشت از اروند
-
بس م رب الشهداء والصدیقین....
با عرض سلام و خسته نباشی خدمت تمام شهدای مقاوم و دلاور کشور عزیزم ایران.... امسال دومین سالی که اومدم به این منطقه تا عید را پیشاپیش به تمام این عزیزان تبریک بگم.
امسال با شهدای بیشتری آشنا شدم و همش به لطف راوی محترم سرکار خانم جعفری بود. خداوند متعال حفظشون کنه تا راوی بقیه سفرهای ما باشن...
به امید اون روزی که دوباره به این سرزمین پاک سفر کنم
شادی روح تمام شهداء صلوات اسفند 1393 حدادی .را
-
به نام آنان که قمقمه هایشان را زیر خاک ها دفن کردند تا مبادا هوس آب کنند.
شهدای عزیز خیلی دوستون داریم انشاء الله قسمت شه سال دیگه هم بیام الان پنجمین بارهم است که میام بازم دوست دارم بیام نا قبل از سال نو دلمو خونه تکونی کنم و بادلی صاف و سرشار از معرفت سال نو رو شروع کنم من عاشق شهدا هستم ازشون حاجت می خواهیم که ان شاء الله آقا امام زمان (عج) را نزدیک تر کنند و همه جوانان عاقبت به خیر و به راه راست هدایت شوند و سلامتی رهبرمون و ان شاء الله هر چه زودتر قسمت این جمع کربلا بشه خیلی خیلی دوست دارم برم.
دوستون داریم شهدا 23/12/93 آش.علایی
-
سلام کردنی که لایقون باشه رو که بلد نیستم اما خب حالا...
سلام علیکم
خیلی اتفاقی از جایی سر در آوردم که تو خوابم نمی دیدم همچنانم راضی نیستم
گفتن دل نونشته ...
بنظرم دل نوشته باید راحت نوشته بشه
تنها چیزی که الان توی دلمه اینه که تکلیفم با خودم و انتخابم روشن شه بهم گفتن هرچی از شهدا بخوای چون دفعه اوله جواب میده
تازشم اینم ذکر کنیم برادر زاده ی یکی از خودتونم پس پارتی بازی می خوام
خب حالا یکم مثل دوستام با کلاس بحرفم:
شما رو به پاکی روحتون قسم در بهترین و بزرگترین انتخاب زندگیم کمکم کنید تا اعتقاد قلبی پیدا کنم.
چاکر شهدا هم هستیما
دلارام
-
«بسم رب الشهداء والصدیقین»
سلام برشهدای عزیز خیلی خوشحالم اومدم پیشتون اصلا باورم نمیشه منم دعوت کردید خیلی وقته دوستداشتم یجایی برم حال و هوام عوض شه واقعا نیاز داشتم که دیگه قسمت شد بیام پیش شما و کنار شما آروم شم.
امیدوارم بتونم یاقوتایی که از این جا جمع کردم رو حفظشون کنم.
واسه من و همه ی جوونا دعا کنید عاقبت بخیر شیم و پیرو راهتون باشیم.
واسه داداشم خیلی دعا کنید به کمکتون نیاز داره.
بازم ازتون ممنونم که به منم اجازه دادید بیام پیشتون.
سفر خیلی خوبی بود امیدوارم بازم لیاقت داشته باشم بیام پیشتون.
«دلارامی که داری دل بر او بند دگر چشم از همه عالم فرو بند»
خیلی دوستون دارم فدای همتون
فریبا 23/12/93
شلمچه 18:45
