وقتی برای بازدید راهی شلمچه می‌شوی، به یک قرارگاه ایست و بازرسی می‌رسی! اینجا «پل نو» است و این به معنای آن بوده که وارد منطقه شلمچه شده‌ای؛ کمی که جلوتر می‌روی بقایای موشک‌ها، راکت‌ها و خمپاره‌های اصابت کرده بر سینه شلمچه را می‌بینی...
کد خبر: ۸۵۰۶۵۱۷
|
۰۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶
آیین‌های تحویل سال نو در کنار یادمان های شهدا در مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس استان خوزستان برگزار شده و شلمچه نیز این روزها بوی عید به خود گرفته است.

به گزارش خبرگزاری بسیج از زنجان، وقتی برای بازدید راهی شلمچه می‌شوی، به یک قرارگاه ایست و بازرسی می‌رسی! اینجا «پل نو» است و این به معنای آن بوده که وارد منطقه شلمچه شده‌ای؛ کمی که جلوتر می‌روی بقایای موشک‌ها، راکت‌ها و خمپاره‌های اصابت کرده بر سینه شلمچه را می‌بینی... اگر کنج خلوتی بیابی، چشم‌ها را ببندی و گوش به سکوت شلمچه بسپاری، ترانه غم‌انگیز شهدا را به خوبی خواهی شنید؛ آنها که از خاکریزهای جنون گرفته شلمچه گذشتند و دیگر بازنگشتند.

* شلمچه منطقه‌ای در باختر خرمشهر

شلمچه روستا و منطقه‌ای مرزی در باختر خرمشهر و مرز میان ایران و عراق و نزدیکترین نقطه مرزی به شهر بصره در کشور عراق است.

این منطقه در شمال غربی شهر خرمشهر قرار گرفته و از شمال به حسینیه از جنوب به اروندرود، از سوی خاور به خرمشهر و از سوی باختر به خط مرزی ایران ـ عراق محدود می‌شود؛ منطقه‌ای در آن سوی مرز در خاک عراق نیز نام شلمچه بر خود دارد.

شلمچه به واقع یکی از چند محور تاختن ارتش عراق به ایران بوده که ارتش عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با گذر از این منطقه به سوی خرمشهر تاخت؛ پس از عملیات بیت‌المقدس که به بازپس‌گیری خرمشهر به دست ارتش ایران انجامید این منطقه همچنان در دست ارتش عراق بود.

عراقی‌ها در این منطقه که از دید راهبردی برایشان مهم بود استحکامات جنگی بسیاری را فراهم کرده بودند؛ سرانجام در عملیات کربلای پنج در دی‌ماه ۱۳۶۵ شلمچه به دست نیروهای ایرانی افتاد.


* شلمچه یادآور جاودانگی جان برادرم...

به راستی زیبایی را در اینجا باید جست و رنگ گلگون کفن شقایق‌های آرام و بی‌جان را باید در اینجا شست؛ در جایی که بهشت، برزخ و دوزخ هر سه را می‌توان با خاک پاکش غسل داد و معطر ساخت.

شین را به نخستین حرف نام پاک و شهادتش، لام را به نام دومین ابهت و صلابت لباس‌های خاکی‌اش، میم را به نیت سومین حرف مبهوت و مردانگی‌اش، چ را به لحاظ چیرگی بر نفس شیطانی‌اش و آخرین حرف بی‌مثالش را با یاد "هوالخالق" پایداری‌اش در خاطر خود به ثبت می‌رسانم.

چهار خونه‌های سفید و مشکی پراکنده در فضای این برهوت بهشتی نیز مرا یاد می‌دهد به جاودانگی جان برادرم...

ارسال نظرات