وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در یادداشتی که در روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" منتشر شده، به بیان مطالبی درباره مذاکرات هسته‌ای، داعش، بحران یمن و سایر مسائل جهانی پرداخته است
کد خبر: ۸۵۱۲۴۶۲
|
۳۱ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۸
به گزارش خبرگزاری بسیج، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در یادداشتی که در روزنامه آمریکایی "نیویورک تایمز" منتشر شده، به بیان مطالبی درباره مذاکرات هسته‌ای، داعش، بحران یمن و سایر مسائل جهانی پرداخته است.

متن کامل این یادداشت  به شرح زیر است:

ما چند وقت پیش به پیشرفت‌های مهمی در سوئیس دست یافتیم و همراه با پنج کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به علاوه آلمان، بر سر پارامترهایی برای حذف هرگونه تردید درباره ماهیت کاملا صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران و رفع تحریم‌های بین‌المللی علیه این کشور موافقت کردیم.

اما برای امضای توافق هسته‌ای پیش‌بینی شده، به اراده سیاسی بیشتری نیاز است. مردم ایران با انتخاب تعامل همراه با حفظ احترام، عزم خودشان را نشان داده‌اند. اکنون نوبت آمریکا و متحدان غربی این کشور است که بین همکاری و تقابل، بین مذاکره یا خیره‌سری و بین توافق و فشار یکی را انتخاب کنند.

ما با مدیریت شجاعانه و جسارت برای اخذ تصمیمات درست می‌توانیم این بحران ساختگی را به پایان برسانیم و باید این کار را انجام داده و سپس به سمت کارهای مهم‌تر حرکت کنیم. منطقه‌ای فراتر از خاورمیانه درگیر آشوب و ناآرامی است. مسئله، قدرت گرفتن یا افول دولت‌ها نیست؛ بلکه این تار و پودهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی تمام کشور‌ها است که در حال از هم گسیختگی و پاره شدن است.

ایران به پاس داشتن مردمی مقاوم که در برابر زور، قد علم کرده و همزمان نشان داده پذیرای افق‌هایی مبتنی بر تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل است، طوفان‌های بی‌ثباتی ایجاد شده ناشی از این ناملایمات را فرونشانده است اما ما نمی‌توانیم در برابر ویرانگری‌های بی‌اندازه در اطرافمان بی‌تفاوت باشیم؛ چرا که هرج و مرج مرز نمی‌شناسد.

ایران صریح بوده است: دامنه تعاملات سازنده ما بسیار فرا‌تر از مذاکرات هسته‌ای است. روابط خوب با همسایگان ایران از اولویت‌های اصلی ما است. منطق ما این است که موضوع هسته‌ای، عارضه ناشی از بی‌اعتمادی و درگیری و نه علت آن بوده است. با توجه به پیشرفت‌های اخیر در پیشگیری از این عارضه، نوبت ایران و سایر ذی نفعان است تا به حل علت‌های این عارضه در منطقه‌ای فراتر از خلیج فارس بپردازند.

سیاست خارجی ایران، ماهیتاً کل نگر است. این از سر عادت یا ترجیح نیست؛ بلکه به این دلیل است که «جهانی‌سازی» تمامی گزینه‌های جایگزین را از بین برده است. هیچ چیز در سیاست بین‌الملل در خلأ عمل نمی‌کند. امنیت را نمی‌توان به بهای ناامنی دیگران به دست آورد. هیچ کشوری نمی‌تواند بدون در نظر گرفتن منافع دیگران به منافع خودش دست پیدا کند. 

این پویش‌ها در هیج جا عیان‌تر از منطقه گسترده خاورمیانه نبوده‌اند. ما در اینجا نیازمند یک ارزیابی هوشمندانه از واقعیت‌های پیچیده و در هم تنیده و همچنین سیاست‌هایی با ثبات برای حل آنها هستیم. مبارزه علیه ترور یکی از موارد مصداق همین موضوع است. 
 
نمی‌توان با القاعده و همزادهای ایدئولوژیک آن، مانند گروه موسوم به دولت اسلامی - که نه دولت است و نه اسلامی - در عراق مبارزه کرد و در‌‌ همان حال، رشد آنها را در یمن و سوریه تقویت کرد.
 
حوزه‌های متعددی وجود دارند که منافع ایران و سایر ذی‌نفعان اصلی با یکدیگر متقاطع است. ایجاد یک مجمع جمعی برای گفتگو در منطقه خلیج فارس برای تسهیل تعامل مدت‌هاست که مورد اغفال قرار گرفته است. 
 
اگر قرار باشد کسی بحث‌های جدی درباره ناملایمت‌های یمن را آغاز کند، یمن نقطه شروع خوبی است. ایران رویکردی معقول و عملی برای حل این بحران غیرضروری پیشنهاد داده است. طرح ما خواستار آتش بس فوری، کمک رسانی انسانی و تسهیل گفتگوی بین یمنی به گونه‌ای است که به تشکیل یک دولت جامع و گسترده وحدت ملی منجر شود.
 
در سطحی وسیع‌تر، گفتگوی منطقه‌ای باید بر اصول و هدف‌های به رسمیت شناخته شده در سطح کلی‌تر به ویژه احترام به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی تمامی کشور‌ها؛ تجاوزناپذیری به مرزهای کشور‌ها؛ عدم دخالت در امور داخلی کشور‌ها؛ حل و فصل صلح آمیز مناقشات؛ غیر مجاز بودن تهدید یا استفاده از زور؛ ترویج صلح، امنیت پیشرفت و رفاه در منطقه استوار شود.
 
گفتگوی منطقه‌ای در سطح وسیع‌تر می‌تواند تفاهم و تعامل در سطح دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی را تقویت کرده و به توافق در طیف وسیعی از موضوعات اعم از اقدامات اعتمادساز و ایجاد کننده امنیت، مبارزه با تروریسم، افراط‌گرایی و فرقه‌گرایی، تضمین آزادی ناوبری و جریان آزاد نفت و سایر منابع و حفاظت از محیط زیست منجر شود. گفتگوی منطقه‌ای می‌تواند در ‌‌نهایت سازو کارهایی رسمی‌تر برای همکاری‌های امنیتی و جلوگیری از خشونت را شامل شود.
 
در حالی که این همکاری‌ها باید به کشورهای مرتبط منطقه محدود گردد، می‌توان از چارچوب‌های نهادی موجود برای گفتگو‌ها و به ویژه سازمان ملل متحد استفاده نمود. دبیرکل ملل متحد نیز می‌تواند محیط بین المللی لازم را برای انجام این گفتگو‌ها فراهم نماید. نقش منطقه‌ای سازمان ملل متحد قبلا در قالب قطعنامه (۵۹۸) شورای امنیت که به پایان جنگ ایران و عراق در سال ١٩٨٨ کمک کرد دیده شده است، می‌تواند به کاهش نگرانی و تشویش به ویژه نزد کشورهای کوچک‌تر؛ تأمین سازوکاری برای امنیت جامعه جهانی و رعایت منافع مشروع آن؛ و ایجاد ارتباط بین گفتگوهای منطقه‌ای با مسائلی که بطور ذاتی از مرزهای منطقه‌ای فرا‌تر می‌روند کمک نماید. 
 
جهان نمی‌تواند بیش از این از پرداختن به ریشه‌های ناآرامی در «منطقه وسیع‌تر خلیج فارس» طفره برود. این فرصت یگانه‌ای است برای تعامل که نباید هدر برود.

منبع: نسیم
ارسال نظرات