آنها
كه نيمه خالي ليوان را ميديدند از همان روزهاي اول دخالت مستقيم وزارت ورزش در امور
دو باشگاه پرسپوليس و استقلال گفتند كه اينكار به سرانجام نميرسد، حتي برخي كه بدبينانهتر
به جريان نگاه ميكردند به وضوح اذعان ميداشتند كه هدف نابودي اين دو تيم است. حالا
بعد از نزديك به يك سال اوضاع پرسپوليس به حدي بحراني است كه بزرگترين و پرهوادارترين
تيم فوتبال ايران چيزي با سقوط به دسته پايينتر فاصله ندارد و استقلال هم تنها با
درايت مديرعامل و ثبات كادر فني است كه فعلا كورسوي اميدي براي كسب سهميه ليگ قهرمانان
آسيا براي فصل بعد دارد.
ديروز
اميررضا خادم مسئول امور دو باشگاه رسما اعلام كرد كه در اتفاقات و مشكلات به وجود
آمده براي دو باشگاه به خصوص پرسپوليس مقصر است.
خادم
در حالي خود را مقصر اعلام ميكند كه پرسپوليس با برنامههاي او به اين حال و روز افتاده
است. خادم خود را مقصر اعلام ميكند، اما اينكه بايد در كدام مرجع و دادگاهي پاسخگوي
قصور خود باشد نكته مبهم ماجراست. پرسپوليس را ميخواستند نابود كنند و چه راهي بهتر
از اينكه كار اين تيم و استقلال رقيب را به دست كسي بسپارند كه كوچكترين شناختي از
فوتبال و شرايط آن ندارد.
خادم
پرسپوليس را به اين حال و روز انداخت، معلوم است كه مقصر سقوط سرخها اوست، وقتي نگذاشت
رحيمي كارش را انجام دهد، وقتي يك چهره نابلد و ناشناخته به نام حميدرضا سياسي را چون
ويروسي مرگآور به جان پرسپوليس انداخت، خادم مقصر اوضاع نابسامان اين روزهاي پرسپوليس
است، چراكه وقتي ديد نژادفلاح وضعيت را آرام كرده و پرسپوليس آرامآرام شرايط خوبي
پيدا ميكند با علم كردن دوباره سياسي و سكوت در قبال حرفها و اقدامات او بعد از آزادي
از زندان طي يك هفته چنان تنشي در پرسپوليس ايجاد كرد كه تمام دستاوردهاي نژادفلاح
به راحتي به باد رفت تا تنها اميد پرسپوليس در اين فصل يعني حضور خوب در ليگ قهرمانان
آسيا هم حالا با خطر نابودي مواجه شود.
خادم
خود را مقصر مشكلات پرسپوليس ميداند و ما ميگوييم كه جناب خادم آتش زير خاكستر استقلال
را هم شما روشن نگاه داشتهايد و در صورت برافروخته شدن آن در اوضاع آشفته آبيها هم
شما مقصر هستيد.
خادم
حالا با مظلومنمايي سعي دارد تمام تقصيرها را متوجه حوزه مديريتي دو باشگاه به خصوص
پرسپوليس سازد، اما همه خوب ميدانيم كه مديران سرخ را كسي جز او منصوب نكرد و اگر
توان داشت به طور حتم با استقلال هم همينطور برخورد ميكرد. خادم حالا با قيافهاي
حق به جانب ميگويد اگر براي بار سوم واگذاري انجام نشود راهكار ديگري كه انحلال اين
دو باشگاه است، رخ ميدهد و ما بر اين باوريم كه خادم و همفكرانش از اول هم در پي همين
مسئله بودند. هدف نابودي دو باشگاه بزرگ پرسپوليس و استقلال به دست يك غيرفوتبالي و
البته با چهرهاي مردمي بود كه در شرف وقوع است.
خادم
حالا خود را به عنوان مقصر جلو انداخته و ما امروز بر اين باوريم كه آنها كه از روز
اول نگاه خوبي به ماجرا نداشتند قسمت خالي ليوان را به درستي ميديدند و آنها كه به
نيمه مثلا پر آن چشم دوخته بودند چيزي جز سراب نميديدند. هدف از همان ابتدا انحلال
و نابودي پرسپوليس و استقلال بود.