شهید امیدعلی میخوش: انسان در آغاز يك موجود ضعيف است و نمى تواند حتّى از خود دفاع كند؛ ولى، خداوند تعالى او را (انسان) به حد اعلايى مى رساند كه اشرف مخلوقات معرفى می کند
کد خبر: ۸۵۲۳۸۶۸
|
۱۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۷

امید علی میخوش در پانزدهمین روز از شهریورماه سال 1345 در خانواده ای فقیر ومذهبی درروستای زنگیر از توابع گرمی دیده به جهان گشود. امید علی فرزند دوم و تنها فرزند ذکور خانواده بود. پدر بزرگوارش «رحمان» کشاورزی ساده و زحمت کش بود،اگرچه خانواده به لحاظ اقتصادی وضعیت مطلوبی نداشت؛ امّا، به لحاظ اجتماعی خانواده ای مذهبی بود و بچه ها در لقمه لقمه نان حلالی که پدر به سختی سر سفره می آورد، عشق به اهل بیت(ع) را نیز با جان و دل پذیرا می شدند.امید علی از آنجا که تنها فرزند ذکور خانواده بود از یک سو توجّه خاص والدین اش را بر می انگیخت واز سوی دیگر خود نسبت به امورخانواده احساس مسئولیّت می کرد.امّید علی تحصیلات ابتدایی اش را در روستای زادگاهش زنگیر آغازکرد و با علاقه و پشتکار فراوان در همان جا نیز به پایان رساند.امید علی دانش آموزی باهوش و درس خوان بود به گونه ای که همواره تحسین و تشویق معلّم ها ومدیر مدرسه را بر می انگیخت.علاوه بر اینکه امید علی درس خوان بود به لحاظ اخلاق ورعایت ادب چه در نزد معلّم ها و چه در نزد دیگر ساکنین روستا عزیز و دوست داشتنی بود.امید علی از کودکی نسبت به انجام تکالیف دینی همانند بزرگسالان احساس مسئولیت می کرد و همواره سعی می کرد تا واجبات دینی را به جا آورد.در سال 1357 امید علی بعداز اتمام دوره ابتدایی در مدرسةراهنمایی زنگیر نام نویسی و تحصیلات راهنمایی اش را نیز در زادگاهش آغاز می کند.او که علاقة خاصّی به آموختن علم داشت ؛ با موفقّیت این دوره تحصیلی را نیز پشت سر گذاشت و برای ادامة تحصیل در سال 1361 روانه گرمی می شود.در سال 1361 امید علی در دبیرستان شهید بهشتی آن زمان گرمی نام نویسی می کند ودر رشته علوم انسانی مشغول به تحصیل می شود. امیدعلی علاقه مند به فرهنگ وهنر بود به طوری که در گروه نمایش دبیرستان فعالیّت می کرد او در سال 61 به همراه دوستان خود نظیر عطامعلی صداقت به عضویت بسیج در آمد وفعالیّت های خود را در بسیج گرمی آغاز کرده است. با عضویت در بسیج و فعالیّت های گسترده در این نهاد مقدّس خط مشی سیاسی امید علی نیز مشخص شده بود؛ دامنة فعالیّت های امّید علی در بسیج به اندازه ای بوده است که بعد از طی آموزش لازم به عنوان بسیج ویژه مشغول خدمت می شود.

امّید علی به رغم این که تنها فرزند ذکورخانواده بود وخانواده برایش احترام وعلاقةخاصّی داشت به ندای رهبر خود لبیک گفت وبه منزلگاه خوبان شتافت و در منطقه سومار در مقابل تجاوز دشمن بعثی مقاومت و ضربات سنگینی را نیز بر پیکر دشمن بعثی وارد آورد.بعد از اتمام مأموریت با اتوبوسِ لشکر31 عاشورا به پشت جبهه منتقل می شود؛ امّا ،متأسّفانه در حین بازگشت از مأموریت ، خودرو آنها دچار سانحه می گرددو امید علی در اثر ضربه مغزی در تاریخ 29/7/61به فیض شهادت نایل می شود.

شهیدان آن شه والا تبارند

که درنور شهادت می درخشند

قسمتی از وصیّت نامه شهید امید علی میخوش:

ما از طرف خدا آمده ايم و به طرف او باز مى گرديم.

آرى وقتى انسان خلق مى شود و به دنيا قدم مى‌نهد دنيايى كه محل آموزش است انسان زمانى كه از طرف خداوند تبارك و تعالى مأموريت پيدا مى كند تا بتواند در زندگى خود ماموريتى كه از طرف خداوند به او محوّل شده است ، به اتمام برساند. انسان در آغاز يك موجود ضعيف است و نمى تواند حتّى از خود دفاع كند؛ ولى، خداوند تعالى او را (انسان) به حد اعلايى مى رساند كه اشرف مخلوقات معرفى می کند و بعد از بوجود آوردن اين موجود(انسان) به خودش احسن مى گويد «فّتَبارّك الله اَحْسَنُ الخالقين» و اين موجود يعنى انسان كه خليفةخداوند يعنى جانشين خدا در روى زمين است مثلاً وقتى كه امام نايب خود را در روى زمين مشخص مى كند اين نايب بايد كارهاى كه از طرف امامى كه به او محول شده انجام بدهد؛ پس ما پى مى بريم خداوند كه انسان را در روى زمين خليفه خود معرفى مى كند بايد انسان به تمام معنى در راه تحقّق دين و آيين خدا جهاد كند تا بتواند وقتى در مقابل خداوند قرار مى گيرد در نزد او (خدا) شرمنده نباشد و روى سياه در مقابل خالق خود قرار نگيرد بلكه به گفته خداوند كه از طريق قرآن در دسترس ماست عمل نموده . زمانى كه در مقابل خالقش قرار گرفت روسفيد و شاد باشد.

برادران دنيا، دنياى فناست و ما از دنیا رفتنى هستيم چه خوب است جسم وجان ودیعة الهی است ماباید آن سرمایه را که از طرف خداوند برای ما امانت داده شده است دوباره به صاحب اصلی سرمایه (خداوند) برگردانیم و با صاحب سرمایه مبادله كنيم.

برادران گرامى ونورچشمانم به شما وصيّت مى كنم :پير جماران و رهبر آزادگان امام امّت و نايب امام خمينى را تنها نگذاريد كه آن وارث حسين است و نايب مهدى موعود است و خدا ی نكرده اگر زمانى امام را فراموش بكنيد خداوند شما را فراموش مى كند. اميدوارم ان شاءالله هميشه به فكر امام زمان و نايب برحقش باشید و در درجه اوّل خداوند را يارى كنيد تا خداوند شما را يارى كند.

اى پدر و اى مادر گرامى و نورچشمان عزيزم و اى تحفه هايى كه از طرف خداوند به دست من ناچيز رسيديد و مرا در دامان پاكتان پرورش داديد. من وقتى كه از طرف خداوند به شما رسيدم از زمانى كه تولّد يافتم تا به امروز مرا همچنان گل پرورش داديد و هر زمانى كه شما را صدا مى كردم در مقابلش جواب جان مى گرفتم.

اى پدر عزيز و مهربان از حسين الگو بگير كه چطور فرزندش على‌اكبر را فداى دين نمود و در مقابل غصّه هايى كه از طرف من براى شما وارد مى شود اى پدر مهربان مقاومت داشته باش و زمانى كه به جاى خالى من چشمت افتاد غصّه برايت نفوذ نكند و زمانى كه دوستان مرا ديديد كه من زمانى با آنها بودم ولى امروز من در نزدِ آنها نيستم از ديدن اين ماجرا خواهش مى كنم كه ناراحت نباشيد و زمانى كه مادرم و خواهرانم در غم من گريه كنند تو براى آنها تسكين قلب بده و به آنها بگو كه همانند ليلا و زينب باشند چطور ليلا اكبرش را از دست داد در راه دين و اصلاً غمگين نشد، مادر من هم مانند ليلا در مقابل غمگينى‌ها استقامت كند و خواهران عزيزم و پر مهر و محبّتم هم از زينب كبرى عبرت بگيرند و از فاطمه صغرى عبرت بگيرند كه چطور در مقابل غم برادرانشان استقامت كردند.

شهید امید علی میخوش از زبان همرزمان ، دوستان وخانواده:

محمد بهشتی رزمنده ودوست شهید : امیدعلی درهمان نوجوانی عشق وعلاقة زیادی به آموزش قرآن ومعارف اسلامی داشت واز محضر بزرگان دینی برای فراگیری قرآن واحکام اسلامی استفاده می کرد . عبادت امیدعلی هیچ وقت از ذهن ساکنان زنگیر پاک نخواهد نشد .همه اهل زنگیر به او عشق می ورزیدند واو را دوست می داشتند چون امیدعلی خودش را وقف جامعه کرده بود

محمد جعفر نصیرزاده دوست شهید : همه دوست داشتند مثل امیدعلی باشند اخلاق او ، اخلاص او وذکر او حجب وحیای او بی نظیر بود .امیدعلی درهمان نوجوانی یک عارف بود.

ارسال نظرات