همايش امربه معروف ونهي از منكر ناحيه حضرت رسول (ص) كرمان
در مورخ 31/3/94 با حضور پايوران برادر وخواهر وسربازان وظيفه جلسه اي پيرامون امر به معروف ونهي از منكرتوسط حجت الاسلام سنجري در نماز خانه ناحيه برگزار گرديد.
به گزارش ارسال مسئول روابط عمومي ناحيه حضرت رسول (ص) كرمان برادر دريجاني به خبرگزاري بسيج سپاه ثارالله استان كرمان
در اين جلسه حجت الاسلام سنجري مسئول بسيج طلاب كرمان در جمع پايوران برادر وخواهر وسربازان وظيفه بيان داشتند مسئله امر به معروف ونهي از منكر از ابتداي خلقت حضرت آدم بوده وتا قيامت ادامه دارد ايشان همچنين از شبكه هاي مجازي واجتماعي كه درايران راه اندازي شده صحبت به ميان آوردند وفرمودنددر حال حاضر بيش از 800ميليون نفر عضو واتس آپ
شده اندشبكه هاي مجازي مركزراه اندازي اصلي آنها اسرائيل ميباشد واگر ديگر كشورها هم باشند به همين اسرائيل بر مي گردند وهرفردي ازشما هر پيامي از گوشي همراهش ارسال ميكند كليه مطالب اعم از خصوصي وخانوادگي وصل به همين شبكه ها ميشود در حالي در كشور انگلستان با وجود بي بند وباري وفحشاءتنها 5 شبكه راه اندازي شده است وهمچنين كشور آمريكار با اينكه مقروض ترين كشوردنيا ميباشد اما در رابطه با منكرات هزينه هاي گزافي را هزينه مينمايد ونيز بيان نمودند170 شبكه فارسي زبان براي گسترش بي بند وباري تا كنون راه اندازي شده است كه هر روز مجري وبازيگران آن تغيير قيافه ميدهندولي بااينكه چين 1.5 ميليارد جمعيت دارد چرا براي آنها خطري ايجاد نمي كنند اما بخاطر خطري كه اسلام براي آنها دارد بدنبال از بين بردن جوانان ما ميباشند ودرحالي در كشورهاي يمن وبحرين وعربستان اين شبكه ها قطع ميباشد ولي در ايران وصل است آنها در ورود منكرات واشاعه فحشاءكوتاه نمي ايند ايشان همچنين از مرحوم بافقي يك حكايتي در رابطه با امر به معروف ونهي از منكر نقل كردند وفرمودند در زمان رضا شاه خاندان رضا شاه كه حجاب نداشتندبه صحن حضرت معصومه (س)رفته بودند مرحوم بافقي به آنها گفت كي شما را به اينجا راه داده اين خبر به رضا شاه رسيد دستور داد اورا شلاق زدند وبعد هم به شهر ري تبعيد نمودند اما ايشان همچنان به امر به معروف ونهي از منكر ادامه دادند تا آنجايي كه رضا شاه به ايشان گفتند دست از سر كچل ما بردار ودر جاي ديگر مرحوم بافقي به يكي از سرهنگان آن زمان كه در حال تيغ زدن ريش خود بود فرمود دست از اين كار بكش وريش خود را با تيغ مزن آن سرهنگ يك سيلي به مرحوم بافقي زد مرحوم بافقي گفت يك سيلي هم به اين يك طرف صورت من بزن اما ريشت را با تيغ نزن وبعد رفت سرهنگ بعد از اين از يكي پرسيد اين آقا كي بود گفت اين مرجع تقليد بود سرهنگ به دنبال مرحوم بافقي رفتند واز او معذرت خواهي كردند واز آن زمان به بعد اين سرهنگ ديگر ريش خود را باتيغ نزد وبهترين فرد در آن زمان بود .
