خبرهای داغ:
بازی رسانه‌ای که خیلی زود بازنده‌اش را شناخت؛

آنها که سُرنا را از سر گشاد می‌زنند!

رسانه‌های حامی دولت به صورتی تقسیم‌بندی شده طی روزهای مختلف به لغو گسترده کنسرت‌های موسیقی می‌پرداختند و حتی برای آن از واژه «سریال» استفاده کردند.
کد خبر: ۸۵۳۴۲۹۵
|
۰۸ تير ۱۳۹۴ - ۲۲:۰۸
به گزارش بسیج، سریال حـــاشیه‌سازی و بزرگنمایی برخی جریانات رسانه‌ای از ماه‌های پایانی سال گذشته کلید خورد. جایی که رسانه‌های حامی دولت به صورتی تقسیم‌بندی شده طی روزهای مختلف به لغو گسترده کنسرت‌های موسیقی می‌پرداختند و حتی برای آن از واژه «سریال» استفاده کردند. جالب آنکه این اتفاق را به «مخالفان دولت» نسبت می‌دادند.

این فضاسازی‌ها و به هم ریختن جو آرام جامعه هنری در سال جدید هم ادامه داشت. روزنامه‌های به ظاهر حامی دولت، مدام از قول هنرمندان از لغو کنسرت‌ها ابراز نگرانی می‌کردند و در ادامه نیز پای رئیس‌جمهور هم به این داستان باز شد.

23 خرداد، در روزی که اصحاب رسانه در نهاد ریاست جمهوری جمع شده بودند تا از رئیس دولت سوالات خود را بپرسند، اولین خبرنگار که اتفاقا روزنامه سیاسی متبوعش از حامیان دولت محسوب می‌شود، همه سوالات مهم در زمینه اقتصادی، سیاسی و حتی مذاکرات را زمین گذاشت و از آقای روحانی درباره لغو سریالی کنسرت‌ها پرسید. سوالی که تعجب خیلی‌ها را برانگیخت اما می‌شد حدس زد که یک برنامه‌ریزی دقیق برای بیان چنین سوال نه چندان مهمی شکل گرفته است.

آقای روحانی هم پاسخ داد «ما در زمینه فرهنگی همانطور که از ابتدا اعلام کردیم، معتقدیم که امور فرهنگی حتی‌الامکان باید به اصحاب فرهنگ واگذار شود. فضا را باید کاملاً به گونه‌ای ترسیم کنیم که این فضا هم برای آنهایی که می‌خواهند از کالای فرهنگی استفاده کنند مناسب باشد و هم آنهایی که می‌خواهند کالای فرهنگی را تولید کنند، بتوانند به خوبی تولید کنند.»

آقای روحانی این را هم اعلام کرد که «از نظر ما مرجع، قانون است و وقتی یک دستگاهی به عنوان مرجع قانونی برای دادن مجوز تعیین شده است، دخالت دیگران در این امور شایسته نیست و ما باید بگذاریم قانون اجرایی و عملیاتی شود.»

رئیس‌جمهور در پاسخ به سوال خبرنگار باز هم سخنانی را بر زبان راند تا طرف مقابل را قانع کند. اما ظاهرا قرار نبود طرف مقابل اقناع شود و از رئیس‌جمهور ضمانت اجرایی خواست. اینجا بود که روحانی اصل موضوع را مطرح کرد: «لغو کنسرت‌ها آنطور که شما می‌گویید، خیلی نیست»

اما به هرحال آن اتاق فکری که چنین برنامه‌ای را نوشته و برای اجرا تئوریزه کرده بود به همین جا بسنده نکرد و بعد از رئیس دولت به سراغ وزیر فرهنگ و ارشاد دولت رفت.

آقای وزیر هم طبق سیاق برخی دیگر از دولتمردان توپ را به زمین دولت سابق انداخت و گفت: «در دولت گذشته آیین‌نامه‌ای به تصویب رسیده بود که بر‌اساس آن به نیروی انتظامی اجازه می‌داد که اداره اماکن در برخی موارد دخالت کند، منتهی در نشست اخیر مقرر شد که برای رفع مشکلات پیرامون برگزاری کنسرت‌ها، هماهنگی‌های لازم در این رابطه هم انجام شود.»

علی جنتی به این هم اشاره کرد که بر‌اساس قانون، متولی اصلی صدور مجوز جهت برگزاری کنسرت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، از این‌رو باید تمهیداتی اندیشیده شود تا تصمیم‌گیری درباره این حوزه از سوی وزارت فرهنگ انجام شود.

اما این داستان فضاسازی‌ها همچنان ادامه داشت تا اینکه طی یکی دو روز گذشته اتفاقات جالبی رخ داد. اول اتفاق دوم را مرور می‌کنیم و بعد موضوع اول را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

رئیس قوه قضائیه روز گذشته در همایش سراسری قوه قضائیه به نکات مهمی درباره بحث لغو کنسرت‌ها پرداخت و گفت: «من شنیدم که در مجلسی یک روحانی از لغو برخی کنسرت‌ها انتقاد کرده است در حالی که لغو کنسرت‌ها موضوعی چند‌بعدی است و چنانچه اقدامی حرام در آن شکل بگیرد باید از آن پیشگیری کرد. در مورد کنسرت‌ها کاری رسانه‌ای برای تشدید وضعیت شکل گرفت چرا که بر حسب گزارشی که در شورای عالی امنیت ملی ارائه شد از میان بیش از 300 کنسرت تنها 9 عدد از آن لغو شده است که برای آن این حجم سر و صدای رسانه‌ای ایجاد شد.»

آیت‌الله آملی‌لاریجانی به ظرافت نکته‌ای را هم به برخی مقامات اجرایی گوشزد کرد: «در ذهن برخی مقامات اجرایی فکر نادرستی شکل گرفته است که چنانچه ما مجوزی صادر کردیم این مجوز نباید لغو شود. در حالی که هر کس برای خود وظیفه‌ای دارد و دستگاه قضا در بحث امنیتی و تظاهر به حرام باید به وظایف خود عمل کند.چنانچه یک مقام اجرایی برای مثال وزارت ارشاد مجوز برگزاری کنسرتی را بدهد و نیروی انتظامی احتمال انفجار بمبی در آنجا را اعلام کند آیا قوه قضائیه نمی‌تواند آن کنسرت را لغو کند یا اگر زمینه رقص مشترک جوان‌ها بر کنسرتی وجود داشته باشد آیا این موضوع حرام نیست. در برخی شهرها فضا طوری است که احتمال برخی اتفاقات وجود دارد که باید از آن پیشگیری شود و گاهی لغو این کنسرت‌ها با توصیه شورای تأمین استان بوده است.»

شاید در میان سخنان رئیس قوه قضائیه یک نکته از همه برجسته‌تر باشد. اما بد نیست موضوع دوم را هم بررسی کنیم تا به یک نتیجه کلی برسیم.

وزیر کشور دولت یازدهم (لطفا دقت کنید که ارتباطی با دولت قبل ندارد) در صفحه اینستاگرام خود به موضوع لغو کنسرت‌ها اشاره می‌کند و می‌نویسد: «انتشار اخبار اغراق‌آمیز درباره لغو کنسرت‌ها در کشور از مصادیق بد‌اخلاقی اجتماعی است. حجم خبرها به گونه‌ای است که حکایت از لغو پنجاه درصدی کنسرت‌ها دارد این درحالی است که بر‌اساس آمار سه ماهه اول امسال از 312 کنسرت دارای مجوز تنها 9 کنسرت برگزار نشده که 3 مورد آن از طرف برگزارکنندگان و یک مورد به دلیل اشکال محتوایی از سوی وزارت ارشاد لغو شده است. امید است همگی با تن دادن به قواعد شهروندی شاهد لغو هیچ کنسرتی نباشیم.»
آمار ارائه شده از سوی رئیس قوه قضائیه و وزیر کشور کاملا با هم منطبق است با این تفاوت که وزیر کشور به جزئیات بیشتری اشاره می‌کند.
رحمانی‌فضلی در متن خود اشاره به لغو تنها 9 کنسرت دارد. اما در میان همین 9 کنسرت لغو شده 3 کنسرت را خود برگزار‌کنندگان لغو کرده‌اند و یک مورد را هم وزارت ارشاد به خاطر اشکالات محتوایی جلویش را گرفته است. یعنی تنها 5 کنسرت به دستور مقامات قضایی و انتظامی لغو شده است. حال سوال اینجاست که لغو 5 کنسرت از مجموع 312 کنسرتی که مجوز دریافت کرده‌اند، چه میزان فراوانی را نشان می‌دهد؟
با یک حساب سرانگشتی می‌توان دریافت که تنها 2درصد کنسرت‌های سه ماهه اول امسال لغو شده است.
حال به موضوع ابتدای گزارش برگردیم. سریال حاشیه‌سازی و بزرگنمایی برخی جریانات رسانه‌ای چه دلیلی دارد؟
اینکه برای لغو حدود 2 درصد از کنسرت‌ها این همه سر و صدا به پا شود و همه مسائل مهم کشور بر زمین بماند و برخی‌ها از رئیس‌جمهور برای ملغی نشدن کنسرت‌ها ضمانت اجرایی بخواهند چه معنایی می‌دهد؟
جز بازی رسانه‌ای و به هم ریختن آرامش جامعه فرهنگی و هنری چه دلیل دیگری می‌توان یافت؟ جز یافتن مابه‌ازایی برای مقابله با انتقادات به اشکالات وزارت ارشاد چه بهانه‌ دیگر می‌توان یافت؟ بازی کثیف برخی جریانات رسانه‌ای که مشخصا از طریق یک اتاق فکر پشتیبانی می‌شوند، خیلی زود بازنده خود را شناساند. آنها که سُرنا را از سر گشاد می‌زنند!
انتهای پیام/
ارسال نظرات
پر بیننده ها