خبرهای داغ:
شهید روح الله سلطانی:

دل نوشته یک همرزم برای شهید روح الله سلطانی

آقا روح الله ! در خلوت وتنهایی خود قدردان شما بود و بارها می گفت بار مسئولیت خانواده و بچه ها به دوش همسرم می باشد ومن دائم یا در حال مأوریت بودم و یا در دوره های آموزشی وآخر مزد بیقراری خود راگرفت.
کد خبر: ۸۵۳۷۲۷۴
|
۱۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین، قسمتی از دل نوشته همرزم شهید روح الله سلطانی، آزمون بزرگ و امتحان الهی روح الله ی بزرگ : پدر مومن و متدین آقا روح الله در سن 44 سالگی در هنگام نمازصبح بر سر سجاده و بر حالت دعا دعوت حق را لبیک می گوید ، البته بر روی دستان روح الله تا بیمارستان منتقل می شود ولی هم روح الله و هم پدر مهربان و مومن او می داند که تقدیر رقم خورده است و از این لحظه به بعد روح الله جوان با تمام قد و قدرت بار مسئولیت خانواده را بر دوش می کشد و شاهد صادق این بخش از زندگی ایشان مادر مومنه و صبورش ، برادر مجاهد و فهیمش ، همسر وفادار و بستگان دور و نزدیکش می باشند، راز سر به مهر این قسمت را به خانواده بزرگوارش میسپارم.

مادر گرامی آقا روح الله : برگی از وصیت نامه شوهر عمه شهیدش را به عنوان حرف آقا روح الله به شماعرض می کنم که من خانواده ام را دوست دارم ولی بالاتر از اینها اسلام عزیز را دوست دارم و خود را فدای همان اسلام کرد که دوست داشت و شما در پناه همان اسلام قرار دارید که ام القرای آن ایران اسلامی است و نقطه امید مسلمانان عالم و مستضعفین جهان می باشد.

مادر مهربان حاج روح الله ! روح الله جوانت خاطر‌ه ای شیرین از شما برایمان تعریف کرده او میگفت هرروز صبح که می خواستم به محل کار م بروم به اتاق مادر می رفتم تا با تماشای چهره آرام او  وعرض سلام به ساحت مقدسش پر انرژی به محل کارم می رفتم می دانستم دعای خیر او بدرقه راهم است و هنگام برگشت از محل کار در هر ساعت و زمانی حتی دیر وقت ابتدا با سلام به مادرم و عرض ارادت به اوتمام خستگی ام از تنم خارج می شد و دوباره وارد منزل می شدم و این رفتار آقا روح الله مصداق کامل این روایت امام جعفر صادق )ع(است که می فرماید :) افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی ستیل الله (برترین کارهاعبارت است از: نماز در وقت ،نیکی به پدر و مادر،جهاد در راه خدا می باشد )ببار الانوار، ج 24 ، ص( ودر روایتی از پیامبر عزیز اسلام آمده است :هر فرزند نیکو کاری که با مهربانی به پدر و مادرش نگاه کند در مقابل هر نگاه ، ثواب یک حج کامل مقتول به او داده می شود ، سؤال کردند ، حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟ فرمود: آری خداوند بزرگتر و پاکتر است )ببار الانوار، ج 24 ، ص (.اینک به حافظه مادرانه ات مراجعه کن و حج های انجام گرفته فرزندت برومندت را شمارش کن و به همه مادران بگو که راه حاجی شدن فرزندانشان از محبت و احترام به والدین می گذرد  ومادر مهربان حج حاج روح الله مقتول افتاد و اینک مهمان حاجی حج نیمه تمام عاشورا  است.

همسر مکرمه و صبور آقا روح الله! روح الله ما و شما خانواده خود را خیلی دوست می داشت ، ازبزرگواری شما اینچنین می گفت :از زمانی که فرصت خدمت گذاری در سپاه را پیداکردم مرهون حمایت ها

و پشتیتانی همسر مهربانم می باشم شاید برایتان نگفته باشد ولی همرزمان ایشان در لشکر شاهدند که درتوصیه به جوانان می گفت که برای ازدواج سراغ کسی بروید که شریک به تمام معنای زندگی شما باشد وچه صادقانه می‌گفت : اگر همسر مهربانم نبود بیشتر نمازهای صبحم قضا می شد و چقدر حرف های ناگفته دیگر بردل مکتومش باقی ماند وبا خود به عالم اسرار الهی برد و ما رادر حسرت آن همه صفایش گذاشت .

همسر بزرگوار آقا روح الله ! در خلوت وتنهایی خود قدردان شما بود و بارها می گفت بار مسئولیت خانواده و بچه ها به دوش همسرم می باشد ومن دائم یا در حال مأوریت بودم و یا در دوره های آموزشی وآخر مزد بیقراری خود راگرفت و مسئولیت همچنان بردوش شما باقی ماند و این راه درازی است که همچون بانوی صبوری چون شما از عهده آن برخواهد آمد و آقا ابوالفضل و حسین آقای روح الله امانت افق بلندشهید ما و شما است که تاریخ قضاوت خواهد کرد که ارثیه روح الله چگونه در روز حادثه گل خواهد کرد وآن روز تاریخ شرمنده فداکاری شما خواهد ماند که برای تربیت نسل عاشورایی چه رنج ها کشیده اید، لیست مسافران کربلای هیت راکه تنظیم می کرد ، طرحش را برای اعزام علاقه مندان به کربلا را توضیح می دادکه از متدینن کمک گرفته و بصورت قسطی به کربلا می فرستاد و نام خودش در لیست نبود ولی اسم شما درلیست بود و می گفت خودم نمی توانم بروم ولی به هر قیمتی باشد همسرم را می فرستم و اینک او مزد این کارش را گرفته و در جوار سید الشهداء)ع( اسباب سفرزیارتی شما را فراهم می کند .

آقا ابوالفضل و حسین آقای آقا روح الله ماجرای عشق بازی دیگری است و اشتیاق او به فرزندانش وصف ناپذیر گاهی توصیف می کرد که بچه هایم را در بغلم می خوابانم و چه زود آرام می گیرند و کسالت زانوی فرزندش چه شب ها تا صبح او را بیقرارکرده بود ، هیئت رفتن خود و بچه هایش نقطه اوج پدر مهربان و فرزندان محب اهل بیت )علیه السلام ( روح اله سلطانی است و باز ما وشما وفرزندان دلبندش در حسرت آن لحظه های عرفانی می سوزیم و ملتمسانه به تماشای عنایت او نشسته ایم .

دوست و برادر شهید حقیر رستمعلی رفیعی و جمعی از همرزمان

ادامه دارد......

1001/ت30/ب

 

 

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار