جمعی از شاعران انجمن مجازی اوج هنر در سالروز تخریب بقیع اشعاری را در این باره سرودند.
کد خبر: ۸۵۴۷۵۱۷
|
۰۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۱

به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از یزدهنر؛ جمعی از شاعران انجمن مجازی اوج هنر در سالروز تخریب بقیع اشعاری را در این باره سرودند.

عطر و بوی چهار شیشه ی عطر
می وزد از دل پریشانت
می رود تا به اسمان برسد
آه دیوارهای ویرانت

 

با تمام وجود می خوانم
التهابی که در دلت جاری ست
با نگاه تو هم صدا می شد
موج عشقی که غرق بیداری ست

 

تا شکستند حرمت حرمش
آه می خیزد از نهاد بقیع
می سرایم ز قطعه های تنم
غزلی سوخته به یاد بقیع


گریه و اشک عاشقان ممنوع!!
تا از احساس خلوتت بکنند
آدمی در تو سخت ره یابد
تا ملائک زیارتت بکنند


صحن تو بی چراغ و تاریک است
خاک تو سبز و آسمان خیز است
آسمان نگاه تو پر نور
شب تو از ستاره لبریز است


این بهشت صبور و بغض آلود
از غم و غربتی نشان دارد
هر که زائر شده است می گوید
خاک تو بوی آسمان دارد


سالها پیش هشتم شوال
همه ی عرش غرق ماتم شد
تا فروریخت بر زمین دیوار
آسمان زیر بار غم خم شد

 

گويی از وسعت کران تو بود
خوان لطفت وسيع و بی حد شد
در و ديوار از حريمت رفت
سهممان آه و بغض ممتد شد

 

آتش شوق در دلم افتاد
خاک تو عطر دیگری دارد
آه ای آسمان بغض آلود
عاشقت دیده ی تری دارد


بوی خاکی که می رسد به مشام
از خضوع و خشوع آینه هاست
یادگاری ز چادری خاکیست
نردبانی به سوی عرش خداست

 

پنجره پنجره نگاه من و
پرده پرده ترانه های بقیع
رد پنهان پنجه های کسی ست
بر تن عاشقانه های بقیع

 

بغض کردند کفتران حرم
تا بقیع غریب را دیدند
دل دریا دوباره شور افتاد
ابرها قطره قطره باریدند

 

من چنان کفتری به غربت تو
خسته دلتنگ و سخت بیمارم
گرچه بين تمام گنبدها
در حريم تو آشيان دارم

 

زائر غربت شما هستیم
ای بزرگان آسمان در دست
باز صحن وسیع لطف شما
همه را میهمان خود کرده است

 

غربت قبر خاکی دلها،
از پس کوچه های غم پیداست
ناله ناله صدای غم اینجا
می سراید دلی که او شیداست

انا مهدی به گوش می رسد از
ناله و بغض بی صدای بقیع
کهنه خاک مدینه هم تنهاست
مثل فرزند لاله های بقیع


آتشی زیر مشت خاکستر
برتن تو نجابت عشق است
مانده رو به تمام آینه ها
چشمهای تو ساحت عشق است

 

نور از سمت چار امام بقیع
به فرادست آسمان بارد
آسمان از ابهت این خاک
سر تعظیم خود فرود آرَد


وقتی از دور چشم می دوزم
به زمینی که مثل عاشوراست
توی فکرم مدام می گویم
نکند قبر حضرت زهراست(س)

 

السلام علیک یا بنت...
سید الاوصیا والعالم
تو کجایی عزیز پیغمبر!
این بقیع را فقط تویی مرهم


بندبند تو را به خون شستند
دستهایی به کینه آلوده
داغ این زخم های بی پایان
قرن ها روی دوش ما بوده


زائران مدینه میفهمند
مرقد بی نشانه یعنی چه
پشت دیوارهای سرد بقیع
گریه های شبانه یعنی چه

 

گرچه ان بقعه های نورانی
شده از کینه و ستم تخریب
می رسد بوی عطری از فردوس
هر سحر از تن بقیع غریب


کاش امشب کبوتری برسد
در دل آسمان پری بزند
برود سمت لحظه های بقیع
به شب غربتش سری بزند


گرچه نامردهای وهابی
قصد تضعیف شیعه را دارند
تا شود کور چشم دجالان
شیعیان تا ظهور بیدارند


السلام ای وجود تو پرنور
السلام ای شقایق پرپر
با خودت عطر چار گل داری
از گل بی نشانه ات چه خبر؟

 

به امیدی که قبر زهرا را
مهدی اش خود، نشانمان بدهد
حرمی پنج گانه می سازیم
کاش اجل هم امانمان بدهد

 

با ظهور ولیمان یک روز
بر تن کفر و فتنه میتازیم
دست در دست هم به یاری حق
صحنتان را دوباره میسازیم

سید محمد صادق آتشی، فاطمه احمدزاده-علی اکبریان، امیرحسین بهنام، حسن حاتمی، محمد مهدی حافظیه، مهتاب حسنی، صالح رحیمی، طوبی زارع، فایزه زرافشان، طیبه سلمانی نژاد، زهرا شایق، زهرا شمس الدینی، راضیه قاسمی، مرضیه کرمانیان، شقایق مدنی، سمیه مژدهی، عالیه مهرابی و افسانه نوری از جمله شاعرانی هستند که این اشعار را سروده اند.
 

ارسال نظرات