هاشمی مدت زیادی در زندان بود و از خانواده دور بود و نمی‌توانست بر تربیت فرزندان خود نظارت داشته باشد حالا متاسفانه رفسنجانی سعی می‌کند جبران مافات کند و ما باید این را هم توجه کنیم که رهبری می‌فرمودند هیچ کسی برای من آقای هاشمی نمی‌شود.
کد خبر: ۸۵۶۳۹۳۲
|
۱۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۴



به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، فرصتی دست داد تا صریح و بی‌پرده با معاون رئیس دفتر هاشمی رفسنجانی، آن هنگام که هاشمی رئیس جمهور بود، به مصاحبه بپردازیم؛ وی با نفی تعصب بر روی هاشمی رفسنجانی، قائل است اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی، تا آن هنگام که در خط اسلام، انقلاب و رهبری هستند، معتبر و واجب‌الاحترامند.
دکتر قدیری ابیانه گفت: من فکر می‌کنم که رهبری به‌خاطر سوابق آقای هاشمی دارند تلاش می‌کنند ایشان را حفظ کنند، ولی یک عده متاسفانه به آقای هاشمی حرف‌های رکیک می‌زنند و توهین می‌کنند، من زیاد این اتفاقات را دیده‌ام و کار زشتی است.
از آنجا که مصاحبه با قدیری ابیانه سه ساعت به طول انجامید، قسمت اول آن را که بیشتر بر محور شخصیت آقای رفسنجانی است، تقدیم حضورتان می‌کنیم تا در روزهای بعد، قسمت‌های دیگر مصاحبه به صحن مطالعه‌تان ارائه شود.

*
راهاندازی نخستین انجمن اسلامی در سن 20 سالگی در ایتالیا

قدیری‌ابیانه در آغاز اظهار کرد: من در سن 20 سالگی، اولین انجمن اسلامی را در ایتالیا تاسیس کردم، 5 سال قبل از انقلاب و از آن موقع، با خودم عهد کردم که همواره پشتیبان اسلام، نظام «البته در آن موقع نظام نبود» روحانیت و امام باشم و بعد از انقلاب پشتیبان انقلاب اسلامی، نظام و رهبر باشم و هر جا توطئه و فتنه و مخالفتی با نظام شد من نه تنها وسط میدان باشم و به دفاع بپردازم، بلکه مخالفان را مورد هجوم قرار بدهم.


وی ادامه داد: با خودم گفتم هر کاری که می‌کنی برای خدا انجام بده، اگر از حضرت امام (ره) می‌پرسیدند که برای چه کسی کار می‌کنی؟ می‌فرمود: برای خودم؟! یا می‌فرمودند برای خدا، چرا من بگویم برای امام من هم می‌گویم برای خدا، وقتی که در خدمت و مطیع اوامر ولی فقیه و نائب امام زمان (عج) باشی، در واقع برای رضای خداوند کار کردید، با هرکس و در هر مقطعی که کار کردم، هیچ وقت فکر نکردم که دارم برای او کار می کنم، گفتم برای خدا کار می‌کنم.

*
تا زمانی که افراد پشت سر ولایت و در امتداد ولایت باشند، من از آنها حمایت می‌کنم

این استاد دانشگاه با طرح این سئوال که آیا در هیئت‌های مذهبی در محرم آنهایی که سینه می‌زنند آیا برای امام جماعت یا روحانی سینه می‌زنند، ادامه داد: آیا مردم برای مداح سینه می‌زنند؟ طبیعی است که همه آنها برای امام حسین (ع) سینه می‌زنند و چون همه برای غیرخود کار می‌کنند، دارای این شور و حال هستند. من هم می‌گویم تا زمانی که افراد پشت سر ولایت و در امتداد ولایت باشند، من از آنها حمایت می‌کنم، هر موقع زاویه پیدا کردند، من هم با آنها زاویه پیدا می‌کنم.


*
وقتی آقای هاشمی مسیرشان را جدا کرد، من هم مسیرم را جدا کردم

معاون اسبق رئیس دفتر هاشمی رفسنجانی اضافه کرد: آقای هاشمی تا زمانی که در خط رهبری می‌گفت و عمل می‌کرد، من حمایت‌شان می کردم، روزی هم که زاویه پیدا کردند، بنده هم نسبت به ایشان زاویه پیدا کردم، بدون ملاحظه این که این موضع‌گیری بنده از نظر اداری و موقعیتی به ضرر من تمام شود، همیشه این نکته را به خودم گفتم، در جبهه جنگ باید آنهایی که در خط مقدم هستند، نگذارند تیر به رده بالاتر اصابت کند، توقع من از آقای هاشمی و یک زمانی از رهبری (زمانی که ایشان رئیس جمهور بودند)، این بود که اگر تیری به سمت امام شلیک می‌شد، آنها می‌بایست سینه‌شان را سپر کنند و نگذارند تیر به امام اصابت کند، پس من باید سینه‌ام را سپر کنم تا تیر به این‌ها نخورد به هاشمی نخورد به رهبری نخورد به مافوق نخورد، زمانی که من معاون دفتر ریاست جمهوری (آقای هاشمی) بودم و از ایشان حمایت می‌کردم، زمانی بود که تازه پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی بود و در آن زمان رهبری فرمودند: هیچ‌کس برای من هاشمی نمی‌شود اما وقتی آقای هاشمی مسیرشان را جدا کرد، من هم مسیرم را جدا کردم، بنده ولایتمدار بودم و هاشمیسم نبودم، اما تا زمانی که این‌ها پشتیبان ولایت فقیه بودند من از آنها حمایت می‌کردم، ضمن اینکه برای افراد هم امکان اشتباه قائل هستم.


*
هاشمی سر حرف خود باشد

سفیر سابق کشورمان در مکزیک با بیان اینکه بنده اعتقاد ندارم کسی که نظرش با رهبری متفاوت باشد، این فرد ضدولایت فقیه است، اضافه کرد: حدیثی را نقل می کنم که در آن از امام معصوم پرسیده بودند شیعیان شما چه کسانی هستند؟ فرمودند: کسانی که حتی نظر ما را نمی پسندند، اما به آن عمل می کنند. حالا من معتقد نیستم که همه قطعاً باید مثل رهبری فکر کنند، ممکن است سابقه فقهی یا اجرایی ایشان را نداشته باشند، ممکن است اطلاعات سری یا فوق سری که در اختیار ایشان هست را نداشته باشند، که اگر خود رهبری هم این اطلاعات را نداشت به گونه دیگر تصمیم می‌گرفتند؛ ولایتمداری یعنی جایی که قبول نداری ولی در عمل مطابق آن عمل کنی. من به این می‌گویم پیرو ولایت فقیه است.

قدیری ابیانه بیان کرد: آقای هاشمی یک حرفی زده که اگر به آن عمل می کرد عین پیروی از ولایت مطلقه فقیه بود، هاشمی گفت: «اگر نظر من با نظر رهبری متفاوت باشد با ایشان صحبت می کنم یا من ایشان را قانع می کنم یا ایشان من را قانع می کنند، اگر ایشان من را قانع کردند که هیچ و اگر من ایشان را قانع کردم که مسئله حل است اما اگر نتوانستم ایشان را قانع کنم و ایشان هم من را قانع نکردند، حجت بر من تمام است، چون ایشان رهبر است و من اطاعت ایشان را می‌کنم.» اگر هاشمی این کار را انجام می‌داد، عین پیروی از ولی فقیه است، اما آیا این کار را انجام داد و می‌دهد؟!


*
هاشمیسم نبودم

وی با بیان اینکه آقای هاشمی تا زمانی که در خط رهبری بود، من از او حمایت می‌کردم و روزی هم که از ولایت زاویه پیدا کرد، بنده هم دیگر از او حمایت نکردم، افزود: همیشه این نکته را به خودم گفتم، در جبهه جنگ باید آنهایی که در خط مقدم هستند نگذارند تیر به رده بالاتر اصابت کند، توقع از آقای هاشمی این بود و هست که اگر تیری به سمت امام و یا رهبری شلیک شد، ایشان می‌بایست سینه‌شان را سپر می‌کردند و نباید اجازه دهند به ولایت فقیه آسیبی برسد که به‌فرموده امام، اگر بخواهیم کشور حفظ شود، نباید اجازه دهیم تا به ولایت فقیه آسیبی برسد.

قدیری‌ابیانه با تاکید بر اینکه حمایتش از هاشمی رفسنجانی تا وقتی بود که او در خط ولی فقیه بود، گفت: زمانی که من معاون دفتر ریاست جمهوری (آقای هاشمی) بودم و از او حمایت می‌کردم، زمانی بود که تازه پایان دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی بود و در آن زمان رهبری فرمودند: هیچ کس برای من هاشمی نمی شود اما وقتی آقای هاشمی مسیرش را جدا کرد من هم مسیرم را جدا کردم بنده ولایتمدار بودم و هاشمیسم نبودم اما تا زمانی که این‌ها پشتیبان ولایت فقیه بودند من از آنها حمایت کردم.


*
برخی فکر می‌کنند پیروی از ولایت یعنی شبیه رهبری اندیشیدن

سفیر سابق کشورمان در مکزیک با اشاره به اینکه در هنگام جنگ حضرت امام (ره) فرمودند: ناو آمریکایی که آمد آن را بزنید، آقایان مشاور نظر مخالف داشتند، در آن زمان به این مشاوران هجمه وارد شد که این‌ها ضدامام هستند، گفت: به عنوان مثال اگر رهبری سوال کنند که این کبوتر را در آسمان می‌بینی، من اگر نمی‌بینم باید بگویم نه حق ندارم بگویم می‌بینم، اگر ایشان به بنده بفرمایند نظرت در مورد این موضوع چیست؟ من موظفم نظر خودم را بگویم، ولی در اجرا می‌گویم هر چه شما بفرمایید، برخی فکر می‌کنند پیروی از ولایت یعنی شبیه رهبری اندیشیدن، مثلاً من فکر می‌کردم موسوی و کروبی را به‌خاطر خیانت‌های‌شان باید اعدام کرد، ولی نظر رهبری این نبود و در نهایت حصر خانگی اتفاق افتاد، حالا بعد از گذشت مدتی می‌بینم بهتر شد که اعدام نشدند، چون حقایق برای خیلی‌ها که فکر می‌کردند تقلب شده روشن شد، ریزش از آنها اتفاق افتاد نظام مستحکم‌تر شد، در حالی که اگر اعدام اتفاق می‌افتاد، شاید همین باعث می‌شد مسائل ادامه پیدا کند و چه خوب شد نظر من اجرا نشد و نظر آقا اجرا شد. لذا من خودم را هیچ وقت هاشمیسم ندانستم هر چند از آقای هاشمی در آن زمان به‌ویژه در مقابل اتهامات بی اساس حمایت کردم، در زمینه مسائل اقتصادی مثلا همین بحث هدفمندی یارانه‌ها آقای هاشمی در زمان خودش می‌گفت باید اجرا شود، ولی مجلس پنجم مخالفت کرد و گفت: هدفمندی یارانه‌ها طی 10 سال باید انجام شود و هر سال قیمت‌ها 10 درصد به قیمت واقعی خود نزدیک‌تر شوند، مثلاً تورم 17 درصدی افزایش یعنی کاهش 7 درصدی قیمت‌ها؛ آقای هاشمی می‌خواست این کار را انجام بدهد. درست هم می‌گفت اگر این کار انجام شده بود به نفع کشور بود، ولی عده‌ای به نام عدالت مانع از انجام این کار شدند.


وی افزود: آقای احمدی‌نژاد در تبلیغات انتخابات دوره اول ریاست جمهوری اعلام کرد مخالف هدفمندسازی است و می‌گفت حقوق‌ها را ریالی و یارانه‌ها را دلاری حساب می‌کند؛ من زمانی که سفیر مکزیک شدم و رفتم دیدارش دو تا گزارش به او دادم، یکی گزارشی بود که من قبلاً به خاتمی در هنگامی که رئیس جمهور بود داده بودم که در کتاب سبک اقتصادی فرهنگی زندگی به آن اشاره شده، در آنجا گفتم پرداخت یارانه‌ها زیان‌هایی دارد و بعد راه‌حل دادم که چه باید کرد. بند به بند عین مطالبی که سال 76 به آقای خاتمی دادم، سال 86 به آقای احمدی‌نژاد دادم، منتها آمارهای آن را به‌روز کردم. همین آمارها نشان می‌داد چه فاجعه بزرگ اقتصادی رخ می‌دهد، بعد شنیدم احمدی‌نژاد در حاشیه نامه نوشت: هر چند بعید است این آمار صحیح باشد ولی نظر بدهید، این گزارش را فرستادند برای دستگاه‌های مربوطه، وقتی این موارد تایید شد و اینکه حرف‌های من درست بود، حالا احمدی‌نژاد پاهای خود را در یک کفش کرد که حتماً باید هدفمندی صورت بگیرد، من می‌گویم آقای احمدی‌نژاد کاری خوبی کرد، ای کاش آقای هاشمی هم این کار را انجام می‌داد.


*
در دوره اول از احمدی‌نژاد حمایت کردم و هیچ وقت احمدی‌نژادی نبودم

وی با بیان این مطلب که چه آقای هاشمی اعتقاد داشت چه نداشت، چه آقای احمدی‌نژاد اعتقاد می‌داشت چه اعتقاد نمی‌داشت، من می گویم این کار درست است، یادآور شد: هر کس این کار را انجام داده باشد کار درستی کرده و هر کس انجام ندهد کار غلطی کرده است، یعنی قیمت ها برود به سمت واقعی شدن هر چند افکار عمومی موافق نیست و این کار به نفع مردم است لذا من هیچ وقت خودم را هاشمیسم ندانستم و در دوره اول از احمدی‌نژاد حمایت کردم و هیچ وقت احمدی‌نژادی نبودم الان هم می گویم افتخار می کنم بتوانم به عنوان سرباز رهبری کار کنم؛ معتقدم اگر رهبری فرمودند جان بده، باید داد، اگر کار برای رضای خدا باشد، اگر قدر شما را ندانند، شما نمی‌برید. چون برای شخص کار نکردید. ممکن است این کار را انجام بدهید و به شما اتهام بزنند.


*
فرزندان آقای هاشمی هم احساس کردند پدرشان مظلوم واقع شد

قدیری ابیانه به تشریح علل بروز مشکل برای هاشمی رفسنجانی پرداخت و گفت: به آقای هاشمی نسبت‌های زیادی داده می‌شد، هر جا برجی بود می‌گفتند این مال هاشمی و بچه‌های او است، آن زمان شایعه به این شکل زیاد بود، برای مثال هر کسی برجی می‌ساخت و پروژه بزرگی داشت برای اینکه شهرداری و رشوه‌گیرها به سراغش نروند، خود مالکین شایعه می‌کردند که مال هاشمی است ولی من معتقدم 90 درصد این شایعات درست نبود، چون هر کس هر کاری می‌کرد می‌گفتند کار هاشمی است البته آدم‌های ثروتمندی هم بودند از محسن هاشمی هم دعوت کرده بودند او هم رفته بود حتی خواسته بودند او عضو هئیت امنای دانشگاه بشود همین که او را در آنجا دیده بودند گفتند این دانشگاه مال هاشمی است، هرچند به این معنا نیست که همه این چیزها صحت ندارد و با توجه به این موارد، به خانواده هاشمی احساس مظلومیت دست داد.

وی اضافه کرد: فرزندان آقای هاشمی هم احساس کردند پدرشان مظلوم واقع شد؛ دوم اینکه بچه‌های آقای هاشمی مثلاً مهدی زمانی حاضر بود از جانش بگذرد، برای اعتبار پدر، جبهه رفت خط مقدم هم رفت تا دم اسارت هم پیش رفت اما فرزندان آقای هاشمی بزرگ‌تر که شدند طمع کردند تا پا بگذارند روی اعتبار پدر و موقعیت کسب کنند و حداقل تعدادی از فرزندان هاشمی این کار را کردند؛ آقای هاشمی آدم بسیار عاطفی است، به نظرم آقای هاشمی نتوانست در مقابل این فشارهای خانواده مقاومت کند و یک مقدار زیادی از خط ولایت دور شدند، هاشمی نقل می کند: وقتی امام (ره) روی تخت بیمارستان بودند، دست من را گرفتند در دست خودشان و رها هم نمی‌کردند و می‌گفتند شما از آقای خامنه‌ای جدا نشوید و با هم باشید؛ من امیدوارم آقای هاشمی این وصیت امام (ره) را اجرا بکنند.


*
خیلی دلم می‌خواهد هاشمی برگردد به همان خطی که رهبری می‌فرمودند هیچ کسی برای من آقای هاشمی نمی‌شود

وی در همین زمینه افزود: در حال حاضر هم آقای هاشمی نمی‌گوید از ولایت و رهبری جدا شدم، ولی روند نشان می‌دهد که ایشان چند سالی است که به‌دنبال تضعیف جایگاه رهبری هستند و اصلاً می‌گویند رهبری باید شورایی باشد.

این پژوهشگر دانشگاهی با اشاره به این که هاشمی مدت زیادی در زندان بود و از خانواده دور بود و نمی‌توانست بر تربیت فرزندان خود نظارت داشته باشد و به نظر من این مسئله در کوتاه آمدن‌شان در مورد فرزندان‌شان خیلی موثر بوده است، ادامه داد: فرزندان در یک زمانی آغوش پدر را نیاز داشتند و به‌خاطر مبارزات و زندان از آن محروم بودند، حالا متاسفانه هاشمی سعی می‌کند جبران مافات کند و من خیلی دلم می‌خواهد هاشمی برگردد به همان خطی که رهبری می‌فرمودند هیچ کسی برای من آقای هاشمی نمی‌شود، آقای هاشمی می‌تواند این موقعیت را دوباره ترمیم کند که البته به نفع‌شان هم هست.


*
بهترین دعایی که من برای آقای هاشمی دارم این است که خداوند او را عاقبت بخیر کند

وی در پایان گفت: من فکر می‌کنم که رهبری به‌خاطر سوابق آقای هاشمی دارند تلاش می‌کنند ایشان را حفظ کنند، ولی یک عده متاسفانه به آقای هاشمی حرف‌های رکیک می‌زنند و توهین می‌کنند، من زیاد این اتفاقات را دیده‌ام و کار زشتی است.

بهترین دعایی که من برای آقای هاشمی دارم این است که خداوند او را عاقبت بخیر کند و واقعاً دلم می‌خواهد آقای هاشمی با این سوابقی که داشتند، عاقبت بخیر شوند.

آیا آقای هاشمی می‌تواند خودش را از این مسئله نجات بدهد و تلاش رهبر معظم انقلاب در مورد خودش را به ثمر بنشاند؟

ارسال نظرات
پر بیننده ها