در انتخاب كادر جديد جاي هيچ شك و ترديدي نيست. تيم ملي كشتي فرنگي نياز به خون تازه دارد. نياز به شوكي اساسي اما از آن فراتر اين تيم نياز به حمايت و همدلي دارد.
کد خبر: ۸۵۷۳۷۰۰
|
۰۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۲
به گزارش خبرگزاري بسیج، همه نگاه‌ها به بناست؛ مردي كه كنار تشك به اندازه شاگردانش عرق مي‌ريزد و انرژي مي‌گذارد. يكي از بهترين‌هاي كشتي فرنگي كه البته صبرش زود سر مي‌آيد با تصميمي ناگهاني همه چيز را رها مي‌كند و مي‌رود. اما هنوز هم بسياري بر اين باورند كه تنها او مي‌تواند ناجي كشتي فرنگي باشد و اين كشتي به گل نشسته را از اين وضعيت در آورده و آينده‌اي اميدوار‌كننده براي فرنگي‌كاران در المپيك ترسيم كند. 

تكليف مشخص است. توان كادر فعلي همان بود كه در لاس وگاس به نمايش گذاشت؛ كادري كه شايد در آينده و با كسب تجربيات بيشتر بتواند بهتر عمل كند اما تيم ملي جاي آزمون و خطا نيست. خصوصاً حالا كه المپيك در پيش است و اميد كاروان ايران مثل هميشه به دوبنده‌پوشان است. 
از همان زمان كه كشتي فرنگي چهارمي مسابقات جهاني امريكا را به دست آورد، پر واضح بود كه بايد تغييرات اساسي ايجاد شود. تيم ملي كشتي فرنگي نياز به خون تازه دارد، به شوكي جدي، به سيلي محكمي كه دو بنده‌پوشان را به خودشان بياورد و برايشان يادآوري كند كه چه آوردگاه مهمي را پيش رو دارند و اگر در برزيل هم بخواهند چون لاس‌وگاس روي تشك بروند، اميد ملتي را نااميد خواهند كرد. 

انتخاب زيادي هم وجود ندارد. خادم هم اعتراف كرده بود كه دستش در انتخاب شخصي جديد در كشتي فرنگي خيلي باز نيست. اما نياز به دو دوتا، چهار تا كردن هم نيست. ذهن همه بعد از چهارمي در لاس وگاس تنها به سمت يك نفر رفت؛ به سمت بناي كشتي فرنگي. به سمت مردي كه كافي است به تنگ آيد از بي‌توجهي‌ها و عدم حمايت‌ها تا به راحتي دست از كار بكشد و برود تا در درجا زدن كشتي دخيل نباشد. اين شايد بزرگ‌ترين نقطه ضعف بنا باشد؛ مربي كه بسياري بر اين باورند مي‌تواند براي كشتي فرنگي معجزه كند. اين نوع نگاه و انتظار البته كار او را بسيار سخت مي‌كند و كوچك‌ترين ناكامي احتمالي با او، ‌بناي كشتي فرنگي را فرو مي‌ريزد، اما امروز كشتي فرنگي حق انتخاب ندارد؛ يعني اگر بخواهد هم چاره‌اي نيست و دستش در انتخاب خيلي باز نيست. 
المپيك در راه است؛ بزرگ‌ترين تورنمنت ورزشي دنيا، اما كشتي فرنگي، ‌اميد كاروان ايران چون لشكري شكست خورده در انتظار رسيدن اين رقابت بزرگ است و فرصت چنداني هم براي احيا ندارد. 

خواسته‌هاي بنا مشخص است. او همان چيزي را مي‌خواهد كه روزي به دليل نداشتن آن عطاي نشستن روي نيمكت تيم ملي را به لقايش بخشيد و رفت. قراري هم براي بازگشت نداشت اما شرايط حاد امروز او را وسوسه كرده تا بار ديگر آستين بالا بزند براي بخشيدن جاني تازه به كشتي فرنگي. 

كشتي فرنگي امروز براي نجات از اين بحران به هر ريسماني چنگ مي‌زند و ريسمان بنا، از بين ساير ريسمان‌ها مطمئن‌تر به نظر مي‌آيد. هر چند كه اين اطمينان و اميدواري مي‌تواند شرايط را براي بناي كشتي ايران به مراتب سخت‌تر از قبل كند، چراكه حالا همه از او انتظار معجزه دارند؛ انتظار بازي كردن نقش يك ناجي. نگاهي كه همان اندازه مي‌تواند اميدوار‌كننده باشد‌، مي‌تواند نگران كننده باشد؛ چراكه كوچك‌ترين ناكامي مي‌تواند شرايط را از ايني كه هست بدتر هم كند. به همين دليل هم هست كه علي آبادي، ‌عضو كميته فني كشتي فرنگي تأكيد مي‌كند كه بنا بايد همه جوانب را بسنجد؛ چراكه او حالا برگ برنده كشتي فرنگي محسوب مي‌شود كه اگر بسوزد، اوضاع از اين هم خراب‌تر مي‌شود. 
با اين وجود اكنون همه راه‌ها به بنا ختم مي‌شود. به مردي كه كارنامه‌اش و توانايي‌هايش مشخص است. هر چند نبايد به او به چشم معجزه براي كشتي فرنگي نگاه كرد اما هر زماني كه مي‌گذرد حكم طلا دارد و بايد هر چه سريع‌تر تصميم نهايي در انتخاب كادر جديد گرفته شود تا بناي كشتي فرنگي از نو نهاده شود و فرصت مرمت آن از دست نرود. 

در انتخاب كادر جديد جاي هيچ شك و ترديدي نيست. تيم ملي كشتي فرنگي نياز به خون تازه دارد. نياز به شوكي اساسي اما از آن فراتر اين تيم نياز به حمايت و همدلي دارد كه اين وظيفه بدون شك تنها روي دوش بنا يا هر مربي جديدي كه خواهد آمد، نيست و مشاركت كل جامعه كشتي را مي‌خواهد.
ارسال نظرات