یادداشت/
سردار همداني كه در كارنامه پربارش از بسياري از مسئولين فعلي ورزش سابقه بيشتري در ورزش داشت. سرداري كه راه عاشورايياش بايد الگوي مديران ورزش اين مرز و بوم قرار گيرد.
به گزارش خبرگزاری بسیج، وقتي پهلوان بودن مقدم ميشود بر قهرمان شدن آن وقت ثمرهاش ميشود مرداني كه در عين شايستگي و آمادگيهاي فني و جسمي در ورزش عطاي قهرماني و كسب مدال زرين و مادي را به لقايش ميبخشند و ميشوند امثال سردار حسين همداني، ميشوند سرداراني كه جانفشاني براي اعتقادها، باورها و آب و خاك و مردمشان بيشتر و بيشتر از كسب عناوين ريز و درشت ورزشي اهميت پيدا ميكند. در ورزش ايران كم نبودند ورزشكاران پهلوانمنشي كه عزت و اعتبار دنيوي را با نامور بودن در دل مردم و والامقامي معنوي عوض كردند و براي هميشه ماندگار شدند و گرنه در طول تاريخ ورزش اين سرزمين كهن كه بنگري، بودهاند قهرماناني كه ويتريني پر و مملو از مدال و عنوان داشتهاند ولي امروز هيچ نام و نشاني از آنها نيست.
پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري فرزانه كبيري چون امام خميني(ره) نسلي را بارور كرد كه به جرأت ميتوان گفت نمونه آن تا مدتها پيدا نخواهد شد، نسلي كه به رغم گذشت 37 سال و پا گذاشتن به دوران ميانسالي و كهنسالي هنوز بركات حضورشان در كشور ديده ميشود، نسل تربيت شده امام راحل نسلي است كه در تمام زمينهها موفق عمل ميكند، هدفگذاري دارد و خوب ميداند اگر ورزش ميكند براي چيست و اگر بايد همين ورزش قهرماني را كنار بگذارد و اسلحه دست بگيرد براي چه چيزي است. نسلي كه پهلوانانش هم سردارند.
در زندگي بزرگاني چون حسين همداني كه دقيق شوي ميبيني كه ميتوانستند با ادامه فعاليتهاي حرفهاي در ورزش همين حالا مثل بسياري ديگر سمتي داشته باشند و ميزي و در عافيت تمام امر و نهي كنند و زير پايشان اتومبيلهاي آنچناني باشد، اما وقتي شاگرد برجسته كلاس خميني(ره) باشي آن وقت است كه ورزش كردنت هم هدفدار ميشود و ميشوي يكي مثل همداني، طهرانيمقدم و يا كاوه و شهيد سپاسي. آنها كه قديميترند و فوتبال را مويرگيتر تعقيب ميكردند، با اين نامها حتماً پيش از قرار گرفتن لقب سردار قبل از آنها آشنا بودهاند خوب ميدانند كه اين سرداران چه ورزشكاران قهاري بودهاند و ميتوانستند پا جاي پاي بسياري از قهرمانان همدوره خود بگذارند اما وقتي قرار بر اين باشد كه رشادت، غيرت، همت و توانمنديهاي خودت را در ميدان مبارزه با استكبار و دفاع از مظلوم خرج كني آن وقت شاگرد خميني(ره) بودن خودش را نشان ميدهد، همانطور كه اين ورزشكاران سردار نشان دادند و قيد تمام تعلقات را زدند و امروز نامي از آنها باقي مانده كه تا قيام قيامت از ذهنها پاك نخواهد شد. درست مانند نام رهبر و مقتدايشان. اين ثمره انتخاب پهلواني است نه قهرماني، هميشه ميتوان قهرمان بود اما ميدان براي پهلوان شدن سخت است اينقدر سخت كه گاهي بايد سر بدهي براي پهلواني، گاهي بايد خاك شوي و گاهي ذليل تا به اعلي برسي بشوي پهلوان. شاگردان مكتب خميني(ره) خيلي خوب فعل پهلوان بودن را صرف كردند، آخرينشان همين سردار همداني بود، سرداري كه در كارنامه پربارش از بسياري از مسئولين فعلي ورزش سابقه بيشتري در ورزش داشت. سرداري كه راه عاشورايياش بايد الگوي مديران ورزش اين مرز و بوم قرار گيرد، سرداري كه رفت تا اين نظام، اين مردم و اين مملكت پابرجا بماند و به راه سخت پيش رو ادامه دهد، سرداري كه كاش قدري از منش پهلوانياش به بدنه مديريتي ورزش كشور تزريق شود تا به بركت آن ورزش كشور اعتلا پيدا كند. فراموش نكنيم كه بركت وجود چنين سرداراني در ورزش هنوز وجود دارد و ميتوان در جاي جاي ورزش كشور ردپاي آنها را مشاهده كرد. پس مراقب باشيم كه ثمره تلاش آنها را با غفلت خود از بين نبريم.
پيروزي انقلاب اسلامي ايران به رهبري فرزانه كبيري چون امام خميني(ره) نسلي را بارور كرد كه به جرأت ميتوان گفت نمونه آن تا مدتها پيدا نخواهد شد، نسلي كه به رغم گذشت 37 سال و پا گذاشتن به دوران ميانسالي و كهنسالي هنوز بركات حضورشان در كشور ديده ميشود، نسل تربيت شده امام راحل نسلي است كه در تمام زمينهها موفق عمل ميكند، هدفگذاري دارد و خوب ميداند اگر ورزش ميكند براي چيست و اگر بايد همين ورزش قهرماني را كنار بگذارد و اسلحه دست بگيرد براي چه چيزي است. نسلي كه پهلوانانش هم سردارند.
در زندگي بزرگاني چون حسين همداني كه دقيق شوي ميبيني كه ميتوانستند با ادامه فعاليتهاي حرفهاي در ورزش همين حالا مثل بسياري ديگر سمتي داشته باشند و ميزي و در عافيت تمام امر و نهي كنند و زير پايشان اتومبيلهاي آنچناني باشد، اما وقتي شاگرد برجسته كلاس خميني(ره) باشي آن وقت است كه ورزش كردنت هم هدفدار ميشود و ميشوي يكي مثل همداني، طهرانيمقدم و يا كاوه و شهيد سپاسي. آنها كه قديميترند و فوتبال را مويرگيتر تعقيب ميكردند، با اين نامها حتماً پيش از قرار گرفتن لقب سردار قبل از آنها آشنا بودهاند خوب ميدانند كه اين سرداران چه ورزشكاران قهاري بودهاند و ميتوانستند پا جاي پاي بسياري از قهرمانان همدوره خود بگذارند اما وقتي قرار بر اين باشد كه رشادت، غيرت، همت و توانمنديهاي خودت را در ميدان مبارزه با استكبار و دفاع از مظلوم خرج كني آن وقت شاگرد خميني(ره) بودن خودش را نشان ميدهد، همانطور كه اين ورزشكاران سردار نشان دادند و قيد تمام تعلقات را زدند و امروز نامي از آنها باقي مانده كه تا قيام قيامت از ذهنها پاك نخواهد شد. درست مانند نام رهبر و مقتدايشان. اين ثمره انتخاب پهلواني است نه قهرماني، هميشه ميتوان قهرمان بود اما ميدان براي پهلوان شدن سخت است اينقدر سخت كه گاهي بايد سر بدهي براي پهلواني، گاهي بايد خاك شوي و گاهي ذليل تا به اعلي برسي بشوي پهلوان. شاگردان مكتب خميني(ره) خيلي خوب فعل پهلوان بودن را صرف كردند، آخرينشان همين سردار همداني بود، سرداري كه در كارنامه پربارش از بسياري از مسئولين فعلي ورزش سابقه بيشتري در ورزش داشت. سرداري كه راه عاشورايياش بايد الگوي مديران ورزش اين مرز و بوم قرار گيرد، سرداري كه رفت تا اين نظام، اين مردم و اين مملكت پابرجا بماند و به راه سخت پيش رو ادامه دهد، سرداري كه كاش قدري از منش پهلوانياش به بدنه مديريتي ورزش كشور تزريق شود تا به بركت آن ورزش كشور اعتلا پيدا كند. فراموش نكنيم كه بركت وجود چنين سرداراني در ورزش هنوز وجود دارد و ميتوان در جاي جاي ورزش كشور ردپاي آنها را مشاهده كرد. پس مراقب باشيم كه ثمره تلاش آنها را با غفلت خود از بين نبريم.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار