هر از چند گاهی صفحات سایت‌ها و خبرگزاری‌ها را که باز می‌کنیم ناگهان برخورد می‌کنیم با گلشیفته فراهانی یا صدف طاهریان یا فلان کس دیگر کشف حجاب کرد. آیا این کشف حجاب‌ها لزوما از روی ارادهٔ این افراد است؟
کد خبر: ۸۵۸۸۱۱۲
|
۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۶
قبول داریم که نفس عمل را خود فراهانی‌ها طاهریان‌ها انجام داده‌اند اما بحث اینجاست که چه عواملی باعث این مهم شده‌اند که فردی در خاک و فرهنگ این کشور رشد یافته باشد اما ناگهان اعمالی کاملا مغایر با فرهنگ ایرانی انجام دهد! 

ظهور اشخاصی از این دست یک شبه اتفاق نیفتاده است، بلکه عقبه تئوریک دارد، اینکه ما هنرمند ارزشی و غیر ارزشی داریم، پاسخش مثبت است، حتما ما هنرمند ارزشی داریم هنرمند ارزشی در این معنا که شهرت دست افراد با ظرفیت باشد قبل از اینکه به شرایط محیطی این پدیده‌ها بپردازیم. 

لازم است تفکری در رابطه با خود اشخاص داشته باشیم، وقتی افرادی با سن کم به شهرت بالایی دست پیدا می‌کنند شهرتی که بدون پشتوانه ظرفیتی باشد قاعدتا این فرد پتانسیل دارد که در هر مقطع زمانی کاری مغایر با ارزش اجتماعی نشان بدهد طبیعی است فرد بی‌ظرفیتی که به شهرت برسد دچار نارسیسیسم خواهد شد و گاهی که شعله این شهرت کمتر می‌شود دست به هرکاری خواهد زد که خودش را مطرح کند و این حس به نوعی جنون رفتاری را برایش رقم خواهد زد در حالیکه افرادی از این طیف کاملا تهی هستند و توانایی تحلیل مسایل و قدرت تفکیک اجتماعی خاصی ندارند. 

این افراد تاثیر اجتماعیشان به صفر میل می‌کند یعنی عملکردشان در متن اجتماع هیچ تاثیری ندارد اما همهمه‌ای که در جامعه ایجاد می‌شود به خاطر کنجکاوی جامعه نسبت به افراد شناخته شده است که این یک امر گریزناپذیر است. 

همانطور که اگر یک فرد مشهور تصادف کند صدایش می‌پیچد به‌‌ همان صورت صدای کشف حجاب هم می‌پیچد اما به دنبال آن‌ها کسی کشف حجاب نمی‌کند فقط باعث می‌شود که به صورت موقت مورد توجه باشند و این تمام خواسته و هدف این افراد هست. 

نیاز به دیده شدن؛ روح آن‌ها وقتی به رضایت از خویش می‌رسد که جامعه به آن‌ها توجه کند این‌ها هنر را برای احیای شعور انسانی انتخاب نکردند هر چقدر هم که مشهور باشند باز هم سیر نمی‌شوند؛ مثل تشنه ایی که از آب شور دریا می‌خورد. 

گاهی دست به اقدام‌های عجیبی می‌زنند و فیلم‌های و عکس‌های کاملا مبتذل از خودشان پخش می‌کنند به امید اینکه کل جامعه دگرگون شوند در حالیکه هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و در ‌‌نهایت به افسردگی می‌رسند و با هر دست و پا زدنی بیشتر غرق در باتلاق غرق خواهند شد. 

آینه تمام نمای شخصیت یک فرد، خانواده و زندگی خانوادگی اوست، وقتی از این منظر به بحث نگاه کنیم، اولین فرض این است که ثبات زندگی خانوادگی نمایان گر شخصیت فرد است، متاسفانه امروزه در جامعه ما تنها قشری که علی الظاهر، اکثرا زندگی خانوادگی متزلزلی دارند هنرمندان هستند. 

البته توهین به کل قشر محترم هنرمندان نشود در این بین هستند هنرمندانی که در معنای حقیقی کلمه الگو هستند اما این تزلزل که بیشتر ریشه در «شهرت بدون ظرفیت» دارد در این قشر بیشتر ظهور می‌کند. 

از دایره فردی که فرا‌تر برویم، نواقصی هم در دستگاه‌های مرتبط داریم، از کلاس‌های بازیگری و عدم نظارت صحیح گرفته تا بها دادن بیش از حد رسانه‌ها به یک قشر بطوری که در هر مراسمی از هنرمندان دعوت به عمل می‌آید، قبول داریم هنرمندان انسان‌هایی شریف و نجیب هستند اما دلیل بر این نیست که کل تمرکز ما بر این قشر باشد. 

بنده به عنوان یک بسیجی این پیشنهاد را دارم برای جذب هنرمندان، در کنار ارزیابی کارایی هنری، ارزشیابی مکتبی هم از آن‌ها به عمل بیاید، خواه و ناخواه این‌ها (اول به علت شهرت نه به دلیل دیگر) برای جامعه الگو می‌شوند الگوی ما باید اهل بیت باشد بهترین الگو برای ما پیامبر اکرم (ص) هستند، «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه...» 

گا‌ها بعضی رعایت کردن‌ها و بعضی رودربایستی‌ها برای ما مشکل ساز شده است! می‌ترسیم یک قشر را نقد کنیم که خدای نکرده منافع خودمان به خطر نیفتد. 

عاشورا به تازگی گذشت چرا می‌ترسیم اظهار کنیم که رفتار بعضی هنرمندان غیر قابل قبول است، اگر بگوییم به ما می‌گویند روشنفکر نیستی! 

چرا نظارت بر هنرمندان به معنی محدود کردن آن‌ها تلقی می‌شود؟ 

هنرمند باید آزاد باشد باید پرواز کند باید اوج بگیرد و تعابیری از این قبیل چرا ما را به تردید می‌اندازد، چرا با کلمات بازی می‌کنیم؟ 

ما اصلا مخالف با آزادی هنرمند نیستیم، اتفاقا تاکید بر آزادی و آزادگی می‌کنیم اما تمام آزادی‌ها باید از مجرای اسلام بگذرد از جمله صفات پیامبر که باید الگو باشد شفقت نسبت به مومنان است «.... بالمومنین رءوف رحیم». 

هنرمندی الگوی پیامبر را رعایت کرده و الگوی واقعی جامعه است که در صفحات اجتماعی‌اش نسبت به ظلمی که در منطقه به بعضی از مومنان می‌شود واکنش نشان دهد نه اینکه بر سر اضافه وزن و شکل بینی و بوتاکس و... بحث کند.
نویسنده: فرشاد فردی
ارسال نظرات