در این میان هجمه تبلیغاتی جریان اصلاح طلب برای پرکردن شکاف اقتصادی با اخبار و حاشیه سازی های مختلف ادامه دارد.
بر این اساس جریان اصلاح طلب در نظر دارد با چیدمانی که برای مولفه های انتخاباتی خود دارد، زمین بازی را ازمطالبات اقتصادی به حاشیه سازی های سیاسی تغییر دهد. جنجال درباره سخنرانی اصلاح طلبان، تشکیل میتینگ های ساختار شکنانه، دعوا با گروههای مخالف و ... از این دست رفتارهاست.
دستاندرکاران و حامیان دولت مطلع اند که اگر محور رقابتهای انتخاباتی سه ماه آینده، بر مبنای عملکردها و میزان کارآمدی دولت یازدهم قرار بگیرد، دولت پایگاه مناسبی در میان مردم نخواهد داشت چرا که عملکرد حسن روحانی و کابینه اش در دوسال اخیر بهگونهای نبوده است که بتواند برای مردم رضایت مندی ایجاد کند. به عبارت دیگر دولتی ها مطمئن هستند که سبد رایی به خاطر عملکرد نخواهند داشت.
استقبال های ضعیف مردم از روحانی در استانهای مختلف و سفر اخیر به مازندران که حتی با عذرخواهی رییس ستاد مردمی! حسن روحانی همراه بود، نشان می دهد دولت مابه ازای عینی برای ظهور و بروز نداشته است.
استقبال ضعیف از روحانی که کم کم به یک سریال تبدیل می شود، از نزدیک شش، هفت ماه پیش آغاز شد. زمانی که مردم تغییر و تحولی در حل مشکلات اقتصادی ندیدند و روحانی در همان روزها ادعا می کرد که تورم را صفر کرده است، مردم نا امیدانه به برنامه های دولت می نگریستند. معمولا در مراسم استقبال و با همه بنرها و تبلیغاتی که به نام «ستاد مردمی» و به صورت خودجوش توسط ادارات و دستگاههای دولتی بالا برده می شد، با صحنه ای عجیب در روز سفر روحانی به مازندران مواجه شدند. تصاویر منعکس شده آنقدر خالی از جمعیت است که رسانه های طرفدار دولت، در تصاویری که از جمعیت های چند صدنفره گرفته اند به پوشش گزارش حضور روحانی در مازندران پرداخته اند.
مشکلات اقتصادی در دوران پساتوافق که نمودهای مشخصی در نامه 4وزیر به روحانی دارد، باعث شده است که مردم از حل مشکلات توسط دولت روحانی نا امید شوند. همین مسئله و ناکارآمدی های اخیر دولت در مسئله منا و دیپلماسی ضعیف روحانی در این مسئله بدنه اجتماعی دولت را باتزلزل همراه کرده است.
به دلیل این تزلزل در بدنه اجتماعی، متخصصین جنگ روانی در دولت، در تلاش بودند برجام را به عنوان دستاورد بزرگ دولت عنوان کنند و مبارزات انتخاباتی را نیز حول محور آن شکل دهند. اگرچه تیم تبلیغاتی دولت به خوبی میداند که برجام در عرصه واقعی آورده ای برای مردم نداشته است، اما باز در تلاش است این توافق را فتح الفتوح! و افتخارملی! تلقی کند. در واقع از روش «دروغ بزرگ» برای به باور رساندن مردم استفاده کند. این رفتار از سوی دولتی ها چندی پیش با اعتراض آیت الله آملی لاریجانی رییس دستگاه قضا همراه بود؛ آیت الله آملی گفته بود: این یک مغالطه است که ما بین قبول عقلانی و بین افتخار بودن آن یک معادله درست کنیم، چه کسی گفته این افتخار ملی است؟ کجایش افتخار است؟ ما ۱۰ تن مواد غنی شده را بدهیم و ۳۰۰ کیلو نگه داشته باشیم افتخار است؟ اینکه در خصوص سانتریفیوژها محدود باشیم چه در تولید سانتریفیوژهای با تکنولوژی بالا محدود باشیم و چه در اینکه سانتریفیوژهایی که داریم را باید تقلیل دهیم کجای اینها افتخار است؟
با همه مشهود بودن ضعف ها تیم رسانه ای دولت معیار رقابت در انتخابات را به جای عمکلرد و کارنامه دولت به ویژه در حوزه اقتصادی، موضوع برجام قرار دهند و گروههای سیاسی را بر اساس فاصلهای که با برجام دارند مورد بررسی قرار دهند و از سوی دیگر به این مهم هم توجه لازم را دارند که مبادا متن و واقعیت برجام مورد توجه و بررسی قرار گیرد؛ بلکه تصویری که آنها از برجام ارائه دادهاند باید محور باشد.
به همین دلیل است که هر مسئله دیگری هم که بتواند افکار عمومی را از موضوع عملکرد و کارآمدی دولت دورنگه دارد از منظر رسانه های اصلاح طلب با اغراق مطرح خواهد شد تا برای انتخابات آینده به کمک آنها بیاید.
به عنوان مثال حواشی که در سخنرانی موسوی لاری در قرچک ورامین اتفاق افتاد با اغراق از سوی رسانه ها مطرح شد.
روزنامه های اصلاح طلب مدعی شدند که عده ای به مراسم سخنرانی موسوی لاری حمله کرده اند و عمامه اش را زمین زده اند. آنها با تیترهای «داعش در ورامین»، «حمله تندروها» و «افراطی ها در قرچک» به استقبال این سوژه آماده رفتند. روزنامه های اصلاح طلب در پوشش این اخبار از تصاویر بدون عمامه موسوی لاری به عنوان حمله از سوی معترضان به وی یاد کردند؛ الویری یکی از سخنرانان این همایش پیرامون حمله متعرضان به موسوی لاری اظهار داشت: «دست یک نفر به عمامه ایشان خورد و عمامه به زمین افتاد و از سویی فردی دیگر عبای ایشان را میکشید و سرانجام با تمام حملهها و فشارهایی که بود وی وارد سالن شده و برنامه به طور کامل برگزار شد.»
این گزارش با روایت خود موسوی لاری حتی متفاوت است: «عدهای از ناراضیها به همراه نماینده مجلس، جلوی در سالن همایش تجمع کرده بودند. در مسیری که به سمت بالا حرکت میکردیم، دست همراهان خورد و عمامه از سر من افتاد... من چیزی متوجه نشدم، جلوی سالن سروصدایی کردند و بعد هم ما را به سمت سالن راهنمایی کردند و برنامه طبق وعده انجام شد» بنابراین آن دستی که آقای الویری از آن به عنوان حمله که باعث افتادن عمامه آقای موسوی لاری شده است از سوی همراهان وی بوده است!
با این همه روزنامه های اصلاح طلب سعی کردند نهایت سوء استفاده تبلیغاتی برای دور کردن اذهان از کارآمدی دولت را از این ماجرا ببرند.