خبرهای داغ:
یادداشت اختصاصی/ صالح اسکندری

بسیج، نفوذی‎ها و اتهام افراطی‎گری

بسیج مظلوم ولی مقتدر است. مقتدر چون که "لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین"(3) اما مظلومیت بسیج نه به خاطر شمشیرهای آخته دشمنان بیرونی انقلاب بلکه ناشی از خنجر از پشت نفاقی است که سالهاست در قفای اسم انقلاب و امام(ره) غنوده است و اتهام تندروی و افراطی گری به نیروهای ارزشی و بسیجی می زند. غافل از آنکه بسیج به عنوان یک موجود زنده و مردمی از جنس انقلاب اسلامی است.
کد خبر: ۸۶۰۱۰۷۹
|
۰۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳۳

به گزارش صالح اسکندری مدیر مرکز مطالعاتی ژرفا در یادداشتی  برای خبرگزاری بسیج، تحت عنوان  "بسیج، نفوذی‎ها و اتهام افراطی‎گری با محوریت بررسی جریان‎های نفوذی داخلی و خارجی آورده است:

نفوذ یکی از مهمترین تاکتیک های جنگ نرم دولت آمریکا بر علیه کشورهای غیر همسو و حتی همسو است. بررسی تجارب تاریخی در خصوص نفوذ در ژاپن پس از جنگ جهانی دوم، نفوذ در چین پس از دهه 60 قرن بیستم و نفوذ در اتحاد جماهیر شوروی سابق که منجر به فروپاشی و تجزیه این کشور شد، نشان می دهد استکبار جهانی به سردمداری آمریکا به نحو هوشمندانه ای از این تاکتیک به منظور زمین زدن حریفان خود در عرصه بین المللی بهره جسته است. البته آمریکا در کشورهای همسوی خود نیز از این تاکتیک به منظور همسویی و همراهی بیشتر استفاده های فراوانی برده است. در منطقه ما یعنی غرب آسیا کشورهایی نظیر مصر، پاکستان، گرجستان و حتی ایران قبل از انقلاب اسلامی در معرض این نوع نفوذ بوده اند. اساسا هدف نفوذ تسلط بر نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری کشورهاست. در قرن بیستم آمریکا از طریق زمامداران فاسد و خود فروخته سکان تصمیم گیری کشورها را به دست می گرفت و نظام تصمیم‌گیرىِ دستگاههای اقتدار و استکبار جهانی را در آن کشور حاکم می کرد و پله به پله از طرق مختلفی نظیر کودتا، جنگ داخلی، اصلاحات، انقلاب مخملی و حتی انتخابات تلاش می کرد این دستگاه تصمیم سازی را به نظام تصمیم گیری استکبار بیشتر نزدیک نماید. کودتای 28 مرداد در ایران ترجیح فضل الله زاهدی به دکتر مصدق توسط آمریکایی ها بود. مصدق به آمریکایی ها نزدیک بود و حتی به زعم خود می خواست از اهرم آمریکا بر علیه انگلستان استفاده کند اما آمریکایی ها در همسو سازی دولت ها با سیاست های استکباری شان اشتهای زاید الوصفی دارند.

در هزاره سوم تاکتیک نفوذ به مراتب پیچیده تر از قرن بیستم شده است. البته بخشی از این پیچیدگی ناشی از افزایش مقاومت برخی کشورها در برابر نفوذ آمریکاست. یکی از این کشورها جمهوری اسلامی ایران است که با مقاومت هوشمند طی 37 سال گذشته تمام طراحی های آمریکایی ها را با شکست مواجه نموده است. تا جایی که امروز آمریکایی ها برای نفوذ در ایران حتی به ابزارهای زیست محیطی و علمی نیز متوسل می شوند. شورای ملی ایرانیان آمریکا، نایاک، پایا، ان ای دی، جان هاپکینگز و ... شماری دیگر از دانشگاه ها، اندیشکده ها و بنیاد های آمریکایی که روی ایران متمرکز هستند در هر دوره توصیه های جدیدی به دولتمردان آمریکایی برای نفوذ در ایران می کنند که اغلب آنها نیز با شکست مواجه می شود. در سال 2013 شورای ملی ایرانیان آمریکا در گزارش راهبردی 7 محور را برای نفوذ در ایران پیشنهاد کرد که خلاصه وار عبارت اند از: 1- دیپلماسی علمی و نشست های علمی مشترک بین ایران و آمریکا، 2- همکاری در زمینه انرژی های پاک با ایران، 3- برقراری ارتباط بین کنگره آمریکا با مجلس ایران و ارتباط گیری با برخی چهره های معتدل، 4- بازدید روسای دانشگاه های آمریکایی از دانشگاه های تهران، شیراز، اصفهان و ...، 5- ارتباط با ان جی او ها و سازمان های مردم نهاد و بورسیه کردن دانشجویان ایرانی برای تحصیل در آمریکا، 6- همکاری های علمی و اقتصادی در طرح های زیست محیطی نظیر دریاچه ارومیه، فرستادن شکارچی های بین المللی و هیئت های زیست محیطی، 7- همکاری در خصوص مسئله آلودگی هوا و مسئله ریزگردها در ایران و همزبانی با مردم استان های جنوبی و به خصوص خوزستان و ایلام.

به این لیست می توان محورهای دیگری نیز نظیر توسعه توریسم و حضور گردشگران آمریکایی در ایران، همکاری در خصوص فروش تجهیزات سایبری و تلاش برای طراحی شبکه های داخلی سایبری در ایران، ارتباط گیری با نخبگان ایرانی در المپیادها و مسابقات علمی بین المللی، فرستادن هیئت های تجاری و اقتصادی به صورت مکرر و بی هدف به ایران، سرمایه گذاری بین المللی در نهادهای آموزشی ایران نظیر توسعه همکاری یونیسف با مهدکودک ها و آموزشگاه های زبان خارجی در سفارت خانه ها، حمایت از تشیع انگلیسی در حوزه های علمیه، پذیرش فرزندان مسئولین برای تحصیل در کشورهای آمریکایی و اروپایی، تشکیل شبکه رسانه ای در مطبوعات و هدایت آن از خارج کشور، تلاش برای راهیابی عناصر همسو به دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان در انتخابات اسفند و ... را نیز اضافه کرد.

به ظاهر برخی از این اقدامات نیز ظاهری عام المنفعه و خیرخواهانه دارند. اما شبیه کروکودیل کوچک و زیبایی است که در خانه نگهداری می شود که وقتی بزرگ شد همه اعضای خانه را می بلعد. آمریکایی ها در دوره پهلوی نیز زمانی که با میسییونرهای مذهبی، مدرسه البرز، مورگان شوستر، ساختن بیمارستان در کردستان و ...آمدند کسی باورش نمی شد از قفای این اقدامات به ظاهر خیرخواهانه کودتای 28 مرداد 1332 و حمایت های مستمر آنها از دستگاه سرکوب پهلوی در مقابل ملت ایران بیرون بیاید.

اما چرا آمریکایی ها در اغلب این طراحی ها با شکست مواجه شده اند؟ و چرا تاکتیک نفوذ در ایران پس از انقلاب کم عمق و با دامنه محدود است؟ بخش مهمی از پاسخ این سوال به حضور مردم در صحنه به تاسی از امامین انقلاب اسلامی بوده که تجلی آن در نهادهای بی بدیلی نظیر بسیج می درخشد. بسیج یک معنای منحصر به فرد و یک پدیده مختصاتی انقلاب اسلامی است که سپر دفاعی مستحکمی در برابر انواع تاکتیک های جنگ نرم از جمله نفوذ بوده است. البته بسیج در جنگ سخت نیز نشان داد که از عیار بالایی برخوردار است و این شجره طیبه در آزمونهای جنگ سخت و نرم سربلند بیرون آمد.

بسیج یک موجود زنده با وابستگی متقابل و نزدیک اعضا در عین همبستگی با پیرامون خود در دل گفتمان انقلاب اسلامی است. جنس مردمی بسیج این همبستگی را قهری و امری می کند. بسیج متن ملت ایران و مجموعه بزرگی از شریف ترین و نجیب ترین نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی است.بسیج همسازی ملت ایران در دفاع از انقلاب است. بسیج به عنوان یک نیروی اجتماعی حضور سازمان یافته و مقتدرانه مردم و تاثیرگذار بر روند تغییرات اجتماعی است. بسیج طی 37 سال گذشته مصداق عینی و دقیق «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»(1) بوده است و از همینرو به عنوان یک قشر آوانگارد و پیشرو در در انقلاب اسلامی معیار و مناطی برای سایر اقشار جامعه بوده است.«لتکونوا شهداء علی النّاس»(2)یعنی همواره شاهد و گواهی در حرکت رو به جلو ملت ایران محسوب می شده است. تضعیف این سپر دفاعی به طور مستقیمی روی حضور در صحنه ملت ایران اثر می گذارد و سبب می شود طراحان نفوذ در نیل به اهداف شومشان که همان حضور موثر و فزاینده در دستگاه تصمیم سازی و تصمیم گیری برای ملت است، موفق باشند.

از همین رو مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای(مدظله العالی) در آستانه ۵ آذر سالروز فرمان تشکیل بسیج، در دیدار بسیجیان ضمن هشدار نسبت به خطر نفوذ، فرمودند: "کسانی که بر ارزشها و اصالتها پای می فشرند به افراطی گری و تندروی متهم می شوند تا در سایه سکوت آنها و تضعیف تدریجی ارزشها و آرمانها، زمینه تحقق اهداف پروژه نفوذ فراهم شود."رهبر معظم انقلاب در همین زمینه با انتقاد شدید از کسانی و جریانهایی که با اتهام افراطی گری، بسیج را تخطئه می کنند افزودند: نمی گوییم این افراد و جریانها، این کار را آگاهانه انجام می دهند اما با این اتهامات، دانسته یا ندانسته، خاکریز مستحکمِ بسیج را تضعیف و پروژه خطرناک نفوذ دشمن را تکمیل می کنند."ایشان با توصیه و نصیحت به کسانی که از جایگاهها و تریبون های مختلف، حامیان اصالتها و بنیانهای انقلاب را تضعیف و تخطئه می کنند، افزودند: "نباید هرکسی از ارزشها و محکمات انقلاب و امام(ره) گفت با اتهام جناحی گری و افراطی گری روبرو شود."

خط تضعیف بسیج با اتهاماتی نظیر افراطی گری و یا تند روی در مقاطع مختلف توسط استکبار جهانی و ایادی فریب خورده داخلی دنبال شده است. چون استخوان‌بندی استکبار در همه‌ی دوره‌ها یکی است فقط در کاربرد واژگان و یا به تعبیری در طراحی تاکتیکی گفتمان ها تفاوت هایی وجود دارد.

همین 6 سال پیش در جریان فتنه 88 که کیان اصل نظام و انقلاب اسلامی را هدف گرفته بود و انتخابات بهانه ای بیش نبود، میرحسین موسوی نامزد (خسر الدنیا و الاخره) انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در بیانیه ای عقده گشا به مناسبت سالگرد تاسیس بسیج مستضعفین با سخیف ترین و غیر انسانی ترین اوصاف به بسیج میلیونی ملت ایران حمله کرد.وی بسیج مستضعفین را که به تعبیر حضرت امام خمینی (ره) به حق پشتوانه انقلاب اسلامی است به یک ماشین سرکوبگر، دستگاه بی نیت، ابزاری برای قدرت حاکمان، جیره خوار دولت، پاداش سرانه بگیر، دست و پا شکن، ابزاری برای ترساندن مردم، دارندگان لباس های مخوف و... تشبیه کرد.

قبل از وی "گری سیک" مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا، در قالب راهکارهایی برای پیشبرد اهداف اغتشاشگران و براندازی جمهوری اسلامی ایران در سایت شخصی خود نوشته بود: "ما باید توجه خود را به نقش روزافزون سپاه پاسداران و بسیج معطوف کنیم. اما، چگونه اپوزیسیون می تواند بدون جنگ و درگیری، آن ها را خلع سلاح کند؟" وی در این نوشته به سران فتنه در داخل کشور توصیه کرده بود: "تا سپاه و بسیج را از میدان خارج نکنید، نتیجه نمی گیرید. " در آن مقطع تمکین دیرهنگام موسوی در برابر توصیه های گری سیک در حالی که آتش فتنه فروکش کرده بود و اقدامات غیر قانونی وی با عدم اقبال عمومی مواجه شده بود بیش از آنکه یک راهبرد استراتژیک باشد نوعی اباحی گری و جاده صاف کنی این مهره سوخته برای حمله های بعدی دشمنان انقلاب به بسیج مستضعفین تلقی می شد.

اتهامات افراطی گری و تندروی خطاب به بسیج و نیروهای ارزشی نوع خفیف شده و توام با نفاق همان خطی است که دشمن بی پروا و عیان در انتخابات 88 دنبال می کرد. همان زمانی که مشت چدنی استکبار را از زیر دستکش مخملی بیرون آورده بود.- البته برخی چند سال بعد به زور دوباره این دستکش مخملی را روی مشت چدنی کشیدند و تازه چهره اش را هم مشاطه هایی چیره دست در برخی روزنامه ها و مجلات بزک نمودند.-

بسیج مظلوم ولی مقتدر است. مقتدر چون که "لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین"(3) اما مظلومیت بسیج نه به خاطر شمشیرهای آخته دشمنان بیرونی انقلاب بلکه ناشی از خنجر از پشت نفاقی است که سالهاست در قفای اسم انقلاب و امام(ره) غنوده است و اتهام تندروی و افراطی گری به نیروهای ارزشی و بسیجی می زند. غافل از آنکه بسیج به عنوان یک موجود زنده و مردمی از جنس انقلاب اسلامی است. بسیج زاییده انقلاب و عامل حفظ و بقای آن است. این انقلاب نه اهل افراط است و نه تفریط ؛ آنهایی که دم از تندروی و افراطی گری بسیج می زنند و یا بسیج را انکار می کنند یا نابخردند و یا خائن. چون نقش بسیج را در حفظ استقلال ملی، در حفظ غرور ملی، در حفظ افتخارات ملی، در تأمین منافع ملی و بالاتر از همه در اعلاء و اعتزاز پرچم اسلام و نظام جمهوری اسلامی میدانند؛ اما باز در نقشه دشمن بازی می کنند.

پی نوشت ها:

1) حج: ۴۰

2) بقره: ۱۴۳

3) سوره‌ی منافقون، بخشی از آیه‌ی ۸

ارسال نظرات
پر بیننده ها