حاشيههاي غيراخلاقي فوتبال ايران هر روز بيشتر و بيشتر ميشود. در شرايطي كه تصور ميشد با حرفهاي شدن ليگ، رفتارها نيز حرفهاي شوند، اما نهتنها خبري از حرفهايگري نشد، بلكه منش پهلواني خودمان هم به دست فراموشي سپرده شد.
به گزارش خبرگزاری بسیج،متأسفانه فوتبال كشورمان تقريباً هر سال شاهد رسواييهايي بوده كه خبر آن مثل بمب در رسانهها تركيده است و مردم نيز واكنش منفي به اين اتفاقات داشتهاند؛ اتفاقي كه براي سوشا مكاني رخ داد جديدترين چالشي است كه اين رشته پردرآمد و البته پرحاشيه با آن دست به گريبان شده است. در اين ميان بررسي علل و عوامل رخ دادن چنين اتفاقاتي و اينكه چطور يك فوتباليست يا حتي مدير اسير بياخلاقيهاي نابودكننده ميشود، ميتواند از حواشي بعدي پيشگيري كند.
پول؛ مخرب اصلي
نسل قديمي فوتبال، آنها كه موسفيد كرده محسوب ميشوند و اين روزها كسي سراغي از آنها نميگيرد، همواره از عشق زايدالوصف خود به فوتبال گفتهاند و از اينكه با كمترين درآمد توپ ميزدند، اما با ورود پول به اين رشته تخريب اخلاق در فوتبال هم شروع شد. باشگاهي كه در دهه 70 عقد قرارداد ميليوني با يك بازيكن سرشناس و درجه يك را نميپذيرفت و از پس تأمين هزينه ساير بازيكنان هم برنميآمد، حالا تعداد بازيكنان ميلياردياش دو رقمي شده است. بالا رفتن رقم قراردادها فقط و فقط انتظار فوتباليستها را بالا برد و اينكه قبل از شروع هر فصل بازارگرمي كنند و پول بيشتري به جيب بزنند. پر شدن جيب بازيكن بدون آنكه قاعده و قانوني براي آن ترسيم شود، شرايط را براي انحراف فراهم ميكند؛ فوتباليستي كه روزگاري با سختترين شرايط معيشتي دست به گريبان بوده حال ماشين لوكس سوار ميشود و در خيابانها جولان ميدهد. مديران هم كه مشغول كارند و اهميتي به آينده جوان تازه پولدار شده نميدهند.
شهرت و چالش كمبود ظرفيت
«محبوب شدن سختتر از مشهور شدن است.» اين جملهاي است كه بارها از زبان اهالي ورزش شنيده شده است، اما كمتر كسي به آن توجه ميكند. جوان است و جوياي نام؛ پيراهن تيمي را به تن كرده كه ميليونها هوادار دارد. بدون شك گلزني، عملكردي درخشان و تبديل شدن به يك بازيكن كليدي نام او را سر زبانها مياندازد. به گونهاي كه هواداران نامش را فرياد ميكشند و عكسش در صفحه يك روزنامهها چاپ ميشود. اينجاست كه كمبود ظرفيت برخيها نمايان ميشود و پولهاي بيحساب و كتابي كه به آن اشاره شد، كار دست بازيكن تازه مشهور شده ميدهد. به مهمانيهاي مختلف دعوت شده، بسياري خواهان عكس يادگاري گرفتن با او ميشوند، گشت وگذارهاي شبانه در خيابانهاي شمال شهر عادت هميشگياش ميشود و... اينگونه است كه شهرت به دست آمده يكشبه به باد فنا ميرود و وساطت بزرگان فوتبال ايران هم نميتواند حاشيه خودساخته را جمع و جور كند.
مديران در خوابند
همه تقصيرها به گردن فوتباليست نيست. هرچند كه آقايان مدعي حرفهاي شدن هستند، اما با وضعيت نابساماني كه فوتبال دارد، اصلاً خبري از حرفهايگري نيست. متأسفانه مديران فوتبالي از ورود پولهاي هنگفت به نفع خود استقبال كردهاند. پرداخت دستمزدهاي نجومي مستلزم رعايت آييننامه انضباطي و احترام گذاشتن به چارچوبي است كه باشگاهها بايد براي بازيكنان تعريف كنند، اما اينجا خبري از اين مسائل نيست. مديران در قراردادهاي في مابين به مواردي از جمله نحوه پرداخت ماليات و دستمزد اشاره ميكنند، اما كوچكترين اهميتي به تخلفات انضباطي و اخلاقي نميكنند. اين تخلفات شامل رفتارهاي غير ورزشي در زمين و حواشي غيراخلاقي در خارج از زمين ميشود، دو معضل بزرگي كه متأسفانه فوتبال ايران هر دو مورد را بارها و بارها تجربه كرده است. بيانضباطي و بداخلاقيهاي مكرر جاسم كرار، بهترين نمونه براي قانونگريزي محسوب ميشود؛ بازيكني كه تا آخرين لحظه از حمايت مديران ايراني برخوردار بود و هرگونه كه دلش خواست فوتبال و كشورمان را زير سؤال برد. به حاشيه رفتن سوشا مكاني نيز آخرين مورد از رفتارهاي خارج از عرف فوتباليستها در بيرون از مستطيل سبز است. مديران ما نهتنها توانايي جمعوجور كردن بازيكنان سركش را ندارند، بلكه بعضاً خودشان هم اسير چنين حواشياي ميشوند. تا زماني كه ساز و كار قانوني و مشخصي براي فوتبال كشور و برخورد بيقيد و شرط با متخلفان اين عرصه، اعم از بازيكن، مربي يا مدير نشود نميتوان به بيرون آمدن اين رشته محبوب از منجلاب حاشيه اميدوار بود.
پول؛ مخرب اصلي
نسل قديمي فوتبال، آنها كه موسفيد كرده محسوب ميشوند و اين روزها كسي سراغي از آنها نميگيرد، همواره از عشق زايدالوصف خود به فوتبال گفتهاند و از اينكه با كمترين درآمد توپ ميزدند، اما با ورود پول به اين رشته تخريب اخلاق در فوتبال هم شروع شد. باشگاهي كه در دهه 70 عقد قرارداد ميليوني با يك بازيكن سرشناس و درجه يك را نميپذيرفت و از پس تأمين هزينه ساير بازيكنان هم برنميآمد، حالا تعداد بازيكنان ميلياردياش دو رقمي شده است. بالا رفتن رقم قراردادها فقط و فقط انتظار فوتباليستها را بالا برد و اينكه قبل از شروع هر فصل بازارگرمي كنند و پول بيشتري به جيب بزنند. پر شدن جيب بازيكن بدون آنكه قاعده و قانوني براي آن ترسيم شود، شرايط را براي انحراف فراهم ميكند؛ فوتباليستي كه روزگاري با سختترين شرايط معيشتي دست به گريبان بوده حال ماشين لوكس سوار ميشود و در خيابانها جولان ميدهد. مديران هم كه مشغول كارند و اهميتي به آينده جوان تازه پولدار شده نميدهند.
شهرت و چالش كمبود ظرفيت
«محبوب شدن سختتر از مشهور شدن است.» اين جملهاي است كه بارها از زبان اهالي ورزش شنيده شده است، اما كمتر كسي به آن توجه ميكند. جوان است و جوياي نام؛ پيراهن تيمي را به تن كرده كه ميليونها هوادار دارد. بدون شك گلزني، عملكردي درخشان و تبديل شدن به يك بازيكن كليدي نام او را سر زبانها مياندازد. به گونهاي كه هواداران نامش را فرياد ميكشند و عكسش در صفحه يك روزنامهها چاپ ميشود. اينجاست كه كمبود ظرفيت برخيها نمايان ميشود و پولهاي بيحساب و كتابي كه به آن اشاره شد، كار دست بازيكن تازه مشهور شده ميدهد. به مهمانيهاي مختلف دعوت شده، بسياري خواهان عكس يادگاري گرفتن با او ميشوند، گشت وگذارهاي شبانه در خيابانهاي شمال شهر عادت هميشگياش ميشود و... اينگونه است كه شهرت به دست آمده يكشبه به باد فنا ميرود و وساطت بزرگان فوتبال ايران هم نميتواند حاشيه خودساخته را جمع و جور كند.
مديران در خوابند
همه تقصيرها به گردن فوتباليست نيست. هرچند كه آقايان مدعي حرفهاي شدن هستند، اما با وضعيت نابساماني كه فوتبال دارد، اصلاً خبري از حرفهايگري نيست. متأسفانه مديران فوتبالي از ورود پولهاي هنگفت به نفع خود استقبال كردهاند. پرداخت دستمزدهاي نجومي مستلزم رعايت آييننامه انضباطي و احترام گذاشتن به چارچوبي است كه باشگاهها بايد براي بازيكنان تعريف كنند، اما اينجا خبري از اين مسائل نيست. مديران در قراردادهاي في مابين به مواردي از جمله نحوه پرداخت ماليات و دستمزد اشاره ميكنند، اما كوچكترين اهميتي به تخلفات انضباطي و اخلاقي نميكنند. اين تخلفات شامل رفتارهاي غير ورزشي در زمين و حواشي غيراخلاقي در خارج از زمين ميشود، دو معضل بزرگي كه متأسفانه فوتبال ايران هر دو مورد را بارها و بارها تجربه كرده است. بيانضباطي و بداخلاقيهاي مكرر جاسم كرار، بهترين نمونه براي قانونگريزي محسوب ميشود؛ بازيكني كه تا آخرين لحظه از حمايت مديران ايراني برخوردار بود و هرگونه كه دلش خواست فوتبال و كشورمان را زير سؤال برد. به حاشيه رفتن سوشا مكاني نيز آخرين مورد از رفتارهاي خارج از عرف فوتباليستها در بيرون از مستطيل سبز است. مديران ما نهتنها توانايي جمعوجور كردن بازيكنان سركش را ندارند، بلكه بعضاً خودشان هم اسير چنين حواشياي ميشوند. تا زماني كه ساز و كار قانوني و مشخصي براي فوتبال كشور و برخورد بيقيد و شرط با متخلفان اين عرصه، اعم از بازيكن، مربي يا مدير نشود نميتوان به بيرون آمدن اين رشته محبوب از منجلاب حاشيه اميدوار بود.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
آخرین اخبار