خبرهای داغ:
تشكل هاي دانشجويي دانشگاه بين المللي امام خميني (ره)طی بيانيه ای اعلام داشتند؛
دولت تدبير و اميد!!! با رأي شكننده 50،7 درصدي كه تنها 0،7 درصد از كشيده شدن انتخابات به دور دوم فاصله داشت روي كار آمد،اين نگراني در ميان آحاد ملت به ويژه اقشار انقلابي پديدار گشت كه مبادا خاطرات تلخ دوران مديريتي ليبرال ها بر كشور بار ديگر تكرار شود.
کد خبر: ۸۶۲۵۶۱۹
|
۰۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۲

 

به گزارش خبرگزاری بسیج از قزوین،به نقل از پایگاه تحلیلی خبری ندای البرز، تشکل های دانشجویی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) طی بیانیه ای اعلام داشتند:

با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏اى برایتان می‏نویسم تا مردم روزى در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‏ اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر می‏گیرم و مسائلى را گوشزد می‏کنم.

از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏اید. شما در اکثر نامه‏ ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند … و اللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم … و اللَّه قسم، من با نخست‏ وزیرى بازرگان (لیبرال) مخالف بودم ولى او را هم آدم خوبى می‏دانستم. و اللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر (لیبرال) ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم … من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‏افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعى خود عمل کنم … من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم.

تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام … از خدا می‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد.”
بخش هایی از نامه حضرت امام خمینی (ره) خطاب به آیت الله منتظری مورخه ۶/۱/۱۳۶۸

من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند.”

فرازی از پیام امام خمینی (ره) خطاب به ملت ایران در رابطه با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مورخه ۲۹/۴/۱۳۶۷

از همان ابتدا که دولت تدبیر و امید!!! با رأی شکننده ۵۰،۷ درصدی که تنها ۰،۷ درصد از کشیده شدن انتخابات به دور دوم فاصله داشت روی کار آمد ، این نگرانی در میان آحاد ملت به ویژه اقشار انقلابی پدیدار گشت که مبادا خاطرات تلخ دوران مدیریتی لیبرال ها بر کشور بار دیگر تکرار شود و دوباره ملت شاهد انحراف دولت از خط اصیل انقلاب و آرمان های خمینی کبیر باشند. اما به راستی این نگرانی از کجا نشأت می گرفت؟!! اگر جستجویی اندک در منابع مکتوب یکی دو دهه اخیر بنماییم و اظهارات دولتمردان دولت اعتدال!!! را مورد بازخوانی قرار دهیم ، به روشنی به ماهیت غیر انقلابی و لیبرالیستی آنان پی خواهیم برد که از این میان تنها به دو نمونه از اظهارات و آثار شخص آقای رئیس جمهور اشاره می نماییم: کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران نوشته دکتر حسن روحانی (۱۳۸۹) و از همه مهمتر اظهارات تأمل برانگیز ایشان در صفحات ۷ تا ۱۶ فصلنامه راهبرد (بهار ۱۳۸۵ _ مدیر مسئول: دکتر حسن روحانی)

اما وقایع تلخ ولی عبرت آموز دو سال اخیر به ویژه اعطای امتیازات گسترده به طرف غربی در برابر ستانده های ناچیز و کم ارزش ، به تعطیلی کشاندن بسیاری از بخش های صنعت هسته ای ، نقض آشکار ۱۷ مورد از ۱۹ مورد خطوط قرمز رهبری پیرامون مذاکرات ، دروغ های آشکار و تناقضات بسیارِ اظهارات دولتمردان با متن انگلیسی و تأکید می شود متن انگلیسی برجام ، زدن قفل های متعدد بر بسیاری از بخش های صنعت هسته ای و پذیرش محدودیت های درازمدت (۲۵ سال) و حتی ابدی (for all future) مبتنی بر متن انگلیسی برجام ، به سقوط کشاندن رتبه علمی کشور و تشنج آفرینی و حاشیه سازی در سطح دانشگاه ها به جای حفظ آرامش تؤام با بصیرت و عقلانیت ، به مخاطره انداختن امنیت ملی کشور به واسطه پذیرش پروتکل الحاقی و حتی دسترسی های _ بخوانید جاسوسی های _ فراتر از پروتکل الحاقی ، به مخاطره انداختن امنیت ملی کشور به واسطه استقرار بی سابقه ۱۳۰ تا ۱۵۰ بازرس آژانس بین المللی انرژی اتمی _ بخوانید جاسوس های سرویس های اطلاعاتی آمریکا ، اسرائیل و انگلیس _ به صورت دراز مدت (Long Term) در ایران به منظور جمع آوری اخبار و اطلاعات از تمامی مراکز نظامی ، دفاعی و امنیتی کشور و کلید زدن پروژه آنسکام (UNSCOM) این بار در ایران که بنا بر اظهارات مقامات آمریکایی در صورت اجرای برجام از سوی ایران ، شرایط حمله نظامی به ایران بیش از هر زمان دیگری مهیا خواهد شد ، نقض استقلال و حاکمیت ملی کشور به واسطه پذیرش قیمومیت غربی ها همچون دوران قاجار مبتنی بر متن انگلیسی برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ ، تحقیر ملت بزرگ ایران به واسطه پر کردن قلب رآکتور آب سنگین اراک با بتن و کور کردن لوله های ورودی و خروجی سانتریفیوژهای برچیده شده نطنز با رزین اپوکسی ( Epoxy Resin نوعی ماده چسبناک بسیار محکم و ضد حرارت) ، ناکامی دولت در برطرف نمودن مشکلات معیشتی ملت و رکود بی سابقه در اقتصاد کشور ، گره زدن همه مشکلات مملکت حتی بهبود آب آشامیدنی!!! به لغو تحریم ها به جای حل ریشه ای معضلات از طریق پرداختن به مبانی اقتصاد مقاومتی ، عدم صداقت در برابر ملت به واسطه دروغ گویی پیرامون لغو تحریم ها و بزرگنمایی تأثیر آنها در اقتصاد کشور ، خط و نشان کشیدن برای نیروهای حزب اللهی به جای اتخاذ مواضع محکم در برابر آل سعود ، زانو زدن وزیر خارجه ایران در مقابل امیر فاسد کویت در حاشیه نشست سازمان ملل متحد ، انفعال در برابر اظهارات و اقدامات خصمانه آل سعود علیه ملت ایران به ویژه در حادثه منا ، کارشکنی و مخالفت با تشییع پیکر چهار شهید یمنی در آمل طی روزهای اخیر به بهانه افزایش تنش بین ایران و عربستان و … همه و همه از ماهیت واقعی و لیبرالیستی دولت راستگویان!!! حکایت دارد و به واسطه افتضاحات بیشماری که دولتمردان قاجاری در این دو سال و نیم به بار آورده اند به احتمال قریب به یقین این دولت اولین دولت چهارساله ایران خواهد شد.

دولت لیبرال در سطوح استانی نیز در صدد اشاعه تفکرات و منویات لیبرالیستی خود به ویژه در عرصه های سیاسی و فرهنگی می باشد، چرا که استان قزوین در هفته های اخیر شاهد برخی تغییرات در سطوح مدیریتی استان به ویژه انتصاب استاندار جدید بود که این انتصاب در شرایطی که کشور در آستانه پنجمین دوره از انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی قرار دارد ، گمانه زنی های متعددی را نسبت به برخی اقدامات احتمالی دولت و جریان وابسته به آن در آستانه این واقعه مهم در پی داشته است.

با توجه به اینکه در آستانه انتخابات آنچه بیش از هر چیز ، فضای عمومی جامعه بدان نیاز دارد آرامش تؤام با عقلانیت است لیکن استاندار محترم در همین هفته های آغازین ورود به استان ، دست به انتصابات سراسیمه و به دور از بهره گیری از خرد جمعی و مشورت با دلسوزان واقعی استان زده اند. اینگونه اقدامات استاندار جدید که در همین ابتدا منجر به ایجاد تنش و حاشیه سازی در استان شده است از دو واقعیت تلخ حکایت دارد ؛ اول آنکه ایشان با کمال تأسف از اراده و اقتدار لازم برای مدیریت استان بی بهره اند چرا که تمامی شواهد و قرائن و نوع انتصابات صورت گرفته حاکی از تبعیت بی شائبه ایشان از جماعت اندک حامی فتنه و باند مافیایی قدرت و ثروت استان می باشد و ثانیاً اینگونه اقدامات از عدم اطلاع و اشراف ایشان نسبت فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی استان قزوین به ویژه شهر دارالمؤمنین قزوین حکایت دارد.

اما استاندار دولت اعتدال!!! در آخرین انتصاب خود یکی از افراطی ترین و بدنام ترین چهره های اصلاح طلب استان را به مدیر کلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین که متولی اصلی اعتلای فرهنگ عمومی در استان می باشد منصوب نموده اند که با سوابقی که از فتنه گری ها و تندروی های آشکار این عنصر افراطی سراغ داریم ، بی شک حضور ایشان بیش از پیش منجر به تشنج آفرینی در سطح استان و برهم زدن آرامش روانی جامعه در آستانه انتخابات خواهد شد فلذا بدین وسیله به استاندار محترم توصیه می کنیم که اکنون که به احتمال قریب به یقین حداکثر تا یک سال نیم دیگر باید با این مسئولیت برای همیشه خداحافظی کنید پس به گونه ای عمل نمایید که پس از پایان این دوره ، مردم استان قزوین اگر از رئیس دولت شما بد بگویند حداقل از شما به نیکی یاد کنند.

اگر حرف ما را پیرامون احتمال چهارساله شدن دولت متبوع خود باور ندارید بهتر است بروید نامه اخیر دکتر صادق زیباکلام از حامیان اصلی دولت تدبیر و امید!!! خطاب به آقای رئیس جمهور را مطالعه بفرمایید که اینچنین نگرانی خود را از چهار ساله شدن این دولت ابراز داشته اند: ” به طور حتم کمترین قصور شما آن است که چرا این واقعیت‌ها که چه عرض کنم ، مصیبت‌ها را با مرد‌‌‌م د‌‌‌ر میان نمی‌گذارید‌‌‌ و فکر می‌کنید‌‌‌ با لبخند ‌‌‌، د‌‌‌اد‌‌‌ن وعد‌‌‌ه‌های د‌‌‌لگرم کنند‌‌‌ه و آرام بخش ، نوید‌‌‌ پد‌‌‌ید‌‌‌ار شد‌‌‌ن عنقریب نوری د‌‌‌ر انتهای تونل و د‌‌‌اد‌‌‌ن خبرهای خوش با «شیب ملایم» ، مرد‌‌‌م را د‌‌‌لخوش و امید‌‌‌وار نگه می‌د‌‌‌ارید‌‌‌. ولی جناب روحانی عزیز، جامعه خود‌‌‌مان هم به‌کنار، رژیم‌های پوپولیستی همواره د‌‌‌ر شرایط ناا‌مید‌‌‌ی اجتماعی اینچنینی ، نقش ناجی را گرفته و ظهور کرد‌‌‌ه‌اند‌‌‌. به خاطر خد‌‌‌ا خطر احتمال ظهور یک «احمد‌‌‌ی‌نژاد‌‌‌» د‌‌‌یگر را د‌‌‌ر انتخابات خرد‌‌‌اد‌‌‌ ۹۶ جد‌‌‌ی بگیرید‌‌‌.” و ای کاش جناب آقای دکتر زیباکلام جانب انصاف را رعایت می کردند و به این واقعیت نیز اذعان می داشتند که کسی که بیشترین نقش را در روی کار آوردن روحانی داشت خود شخص احمدی نژاد بود چراکه اگر افتضاحات احمدی نژاد در دو سال آخر دولت دهم به ویژه رها کردن اقتصاد کشور و عدم اعتنا به فرامین رهبری نبود ، و اگر قهر یازده روزه و تقابل با منویات دلسوزانه رهبری نبود ، محال بود که ملت از جریان اصولگرا رویگردان شده و به یک جریان لیبرالِ ظاهر الصلاح رأی دهند.

کانون تبیین اندیشه های امام خمینی (ره(

دانشجویان بسیجی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره(

تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره(

تشکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره(

هیأت محبین اهل بیت دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره(

3001/پ30/ب

ارسال نظرات
پر بیننده ها