خبرهای داغ:
حبرگزاری بسیج: پیش از این زندگي‌ها خيلي ساده مي‌گذشت و خانواده‌ها و جوانان با مسائل چندان پيچيده‌اي مواجه نبودند. ورود رسانه‌هاي جديد موجب تحولات بسياري در زندگي روزمره افراد شد و همه را تحت‌الشعاع قرار داد.
کد خبر: ۸۶۳۲۰۹۸
|
۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۷

ابتدا اين موج بين جوانان بود ولي رفته‌رفته همه را درگير كرد تا جايي كه درست كردن ID در سايت‌هاي گوناگون، عضو شدن در فيس بوك، داشتن بالاترين مدل گوشي و حضور در شبكه‌هاي اجتماعي فراگير شد و امروز مي‌بينيم با وجود سيستم عامل گوشي‌هاي مختلف حتي ميانسالان و افراد مسن هم با اين پديده دست و پنجه نرم مي‌كنند. كاربران فعالي كه به سرعت به فضاي مجازي اضافه مي‌شوند و با آموزشي سطحي و سرو كله زدني كوتاه مدت با برنامه‌هاي مختلف گوشي شان وارد اين دنياي بزرگ مي‌شوند، بدون اينكه آگاهي كاملي از اين فضا داشته باشند.

حالا با گذشت مدت زماني اندك با معضلاتي روبه‌رو شده‌ايم كه براي همه تازگي دارد و نمي‌دانيم با اين معضلات چطور برخورد كنيم. هم خانواده‌ها و جوانان و هم مسئولان فرهنگي با مسائلي مواجه شده‌اند كه نحوه برخورد درست با آنها و چاره‌جويي در اين خصوص اهميت بسياري دارد و مسلماً از كنار اين مسئله نمي‌توان به آساني گذشت.

مهم‌ترين مسئله در مورد فضاي مجازي اين است كه دسترسي براي همه امكانپذير است. در واقع برخي اطلاعات و موارد مخصوص بزرگسالان است و به خاطر آموزش ندادن‌ها و عدم آگاهي به كودكان و نوجوانان، هنوز نمي‌دانند كه نبايد به بخشي از اين اطلاعات رجوع و از آنها استفاده كنند. البته خيلي از نوجوانان و جوانان آسيب‌پذير نيستند، يعني آنقدر تعليم و تربيت خانواده قوي و توجهات ديني عميق است كه مي‌توانند در اين فضاي مجازي حضور داشته باشند ولي هيچ تأثيري نگيرند و به درستي از آن بهره ببرند. در مقابل زماني ما با بزرگسالان و بچه‌هايي روبه‌رو هستيم كه مستعد خلاف هستند و با ورود گسترده اين رسانه‌هاي جديد ارتباطي بسترسازي مي‌شود، يعني مسائلي كه در درون اين افراد به صورت بالقوه است به بالفعل تبديل مي‌شود. اين دسته از افراد با هجمه‌اي از اطلاعات جديد روبه‌رو مي‌شوند اما توان تجزيه و تحليل وجود ندارد و قدرت كافي ندارند كه كار درست را از نادرست تشخيص دهند و اين مسائل را ياد نگرفته‌اند.

ما نمي‌توانيم به طور يكسان همه خانواده‌ها را كنار هم قرار دهيم و در مورد رفتارها و تصميماتشان صحبت كنيم. در بسياري از خانواده‌ها اين قدرت تجزيه و تحليل وجود ندارد كه در مورد يكسري مسائل تصميم‌گيري كنند، يكسري اعتقادات و نگرش‌ها در ذهن آنها راه‌يابي نشده و اينطور تأثيرش را نشان مي‌دهد. اول به صورت خلاف خود را نشان مي‌دهد، بعد عميق‌تر شده و به صورت گناه درمي‌آيد، سپس جرم واقع مي‌شود و دردسرهايي اينچنيني به دنبالش اتفاق مي‌افتد. به نظر مي‌رسد ما نمي‌توانيم جلو رسانه‌هاي جديد را بگيريم چون بسيار ارزان قيمت هستند، در واقع مي‌توانيم با كمترين هزينه‌ها به راحتي و بدون محدوديت از آنها استفاده كنيم. نسل نخست؛ رسانه‌ها يكسويه بودند و تا 30 سال پيش فقط يكسري اطلاعات به ما ارائه مي‌دادند، ولي امروزه مي‌بينيد شبكه‌ها و رسانه‌هاي اجتماعي هزينه آنچناني ندارد، تخصص و سواد زيادي هم نمي‌خواهد چون دسترسي به آنها آزاد است. افراد به راحتي مي‌توانند عضو هر شبكه‌اي شوند، امكان عضويت براي همه مهياست و تسهيلات نيز در اختيار همه قرار مي‌گيرد. وقتي عضو فيس بوك مي‌شويد به راحتي به شما اجازه داده مي‌شود كه pdf بسياري از كتاب‌هاي روز دنيا را رايگان در اختيار داشته باشيد.

ارتباط چند سويه

در گذشته نحوه ارتباط با رسانه‌ها يكسويه بود اما در حال حاضر تعاملي هستند. در واقع با آزادي بيان و شخصي‌سازي وارد صفحات شخصي، وبلاگ‌ها و... افراد مي‌شويد و درمورد آنها اطلاعات به دست مي‌آوريد، به اشتراك مي‌گذاريد و نظرتان را درباره مطالب بيان مي‌كنيد، به نوعي ابراز وجود مي‌كنيد. مهم‌ترين مسئله‌اي كه موجب مي‌شود رسانه‌ها، شبكه‌هاي اجتماعي و تكنولوژي‌هاي جديد در جوامع و افراد نفوذ پيدا كند، همين آزادي بيان و شخصي‌سازي است كه مي‌توانيد هر كاري انجام دهيد بدون اينكه كسي از شما ايراد بگيرد. فضاي مجازي حد و مرز ندارد و براي جوانان و خانواده‌ها جذاب است و به خاطر همين ويژگي‌هاست كه جوانان و خانواده‌هاي ما ترجيح مي‌دهند از آن استفاده كنند.

در دنيا روزانه بيش از 300 ميليارد ايميل فرستاده مي‌شود و كاربران 2 ميليون پست وبلاگ مي‌نويسند كه اگر بخواهيم فيس بوك را يك كشور تصور كنيم، سومين كشور پر جمعيت دنيا محسوب مي‌شود و البته فضاي مجازي نيز اولين كشور پرجمعيت دنياست. در هر يك ثانيه، دو كاربر جديد وارد اين ويترين مي‌شود و به شبكه‌اي راه پيدا مي‌كنند كه مي‌توانند با ميليون‌ها آدم در ارتباط باشند و كاركردهايي كه دارد، انجام دهند. روزانه بيش از 350 ميليون توئيت در توئيتر منتشر مي‌شود كه هزينه سنگين آنلاين شدن در اين زمينه يك رقم سر به فلك كشيده است كه در مجموع براي كساني كه اين شبكه‌ها و رسانه‌ها را راه‌اندازي و تقويت كرده‌اند، قابل توجه است.

آموزش مسائل شهروندي‌ مقوله بسيار مهمي است چون شما هر جايي زندگي كنيد حتي يك روستاي كوچك، مي‌توانيد از اين طريق با اين مسائل آشنا شويد و اطلاع كسب كنيد. وقتي اطلاع رساني انجام مي‌شود مي‌توانيم از خطرات جلوگيري و به يكديگر نيز اين آگاهي‌ها را يادآوري كنيم.

تأثيرات منفي حضور در فضاي مجازي

اگر از نظر ظاهري بخواهيم بررسي كنيم، بزرگترين تأثير منفي كه فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي روي خانواده‌ها مي‌گذارند بي‌تحركي است. شايد باعث خنده همه شود ولي يكي از دلايل چاقي، نشستن است كه وقتي روبه‌روي تلويزيون و پاي كامپيوتر مي‌نشينيم يا گوشي به دست مي‌شويم، تحركي نداريم. زماني نه چندان دور، وقتي ميهماني مي‌رفتيم و مي‌خواستند غذا بخورند مي‌گفتند: «تلويزيون را خاموش كنيد حالا كه داريم با هم غذا مي‌خوريم و دور هم هستيم.» در حال حاضر در اكثر خانواده‌ها با همديگر فيلم ديدن يك تفريح دسته جمعي است كه با اشتياق مي‌گويند:«آخر هفته يك فيلم بگيريم دورهم تماشا كنيم و بخنديم.» در واقع آنقدر خانواده‌ها از هم دورند كه به دنبال اين بهانه‌ها مي‌گردند و مادر خانواده براي جمع كردن همسر و فرزندانش به اين كار متوسل مي‌شود. گاهي اتفاق افتاده كه در يك خانه هستيم ولي براي پرسيدن يك مسئله به هم پيامك مي‌زنيم يا پيام در وايبر مي‌فرستيم، از اين اتاق تا آن اتاق حال نداريم برويم، سؤال كنيم و به هم پيام مي‌دهيم. اين اتفاقات خنده‌دار است ولي خيلي بد است كه اين مسائل در خانواده‌ها جا بيفتد و كم‌كم به رفتاري عادي تبديل شود.

مسئله مهم ديگر آسيب‌هاي فضاي مجازي تلقين رفتارهاي نامناسب است، چون وقتي وارد فضاي مجازي مي‌شويم ناخودآگاه فكر مي‌كنيم هر چيزي كه در اين شبكه‌ها و صفحات مي‌آيد بهترين است. ما فكر مي‌كنيم اين آدم‌ها فيلسوف هستند و با تخصص خودشان فعاليت مي‌كنند در حالي كه اين افراد هرچه دلشان مي‌خواهد به راحتي در اين فضا منتشر مي‌كنند و اين تلقين اصلاً درست نيست. همه كساني كه در اين فضا قرار دارند با دانش و آگاهي وارد نمي‌شوند، شايد اين آدم‌ها نيت خوبي هم داشته باشند اما تأثيرگذاريشان روي سايرين زياد است. آنها با انتشار پيام‌هاي ناشايست و اطلاعاتي كه اصلاً به درد خيلي‌ها نمي‌خورد، ديگران را تحت تأثير قرار مي‌دهند. افراد با خواندن اين اطلاعات آنها را مي‌پذيرند و با تكرار اين مسائل گمان مي‌كنند درست است ولي واقعاً نمي‌دانند آيا اين اطلاعات علمي است يا نگاه ديني كه بايد داشته باشند، در آنها رعايت شده است.

بي‌تجربگي جوانان

برخي افراد براي انجام دادن كارهاي خلاف مستعد هستند، نه همه آنها، ولي در ميان اين كاربران كساني هستند كه توان تجزيه و تحليل مسائل را ندارند و نمي‌دانند كداميك از اين اطلاعات به دردشان مي‌خورد. اين افراد هم خودشان و هم خانواده‌هايشان صدمه و ضربه روحي مي‌خورند، ذهنشان به هم مي‌ريزد و برايشان در اين مسير مسائل گناه‌آلود زيادي پيش مي‌آيد. شايد اصلاً متوجه اين تغييرات نشويم، اين فرد مانند يك آدم عادي است و روزي همكلاسي يا همكار ما مي‌شود يا در دانشگاه تدريس مي‌كند زيرا او متوجه نمي‌شود كه كداميك از اين اطلاعات و فضاها برايش مناسب است. يك جوان ساده يا يك نوجوان شهرستاني از كجا بايد بداند كه در اين فضاي گسترده از چه گروه‌ها، سايت‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي استفاده كند كه برايش مناسب باشد.

مطمئناً بايد اطلاع رساني را در اين زمينه از جايي شروع كرد، بايد شبكه‌ها، سايت‌ها و گروه‌هايي كه مورد اعتماد نيستند را به مردم معرفي كنيم. مردم جامعه ما پذيراي نظرات هستند، به شرطي كه به مردم اين فرصت داده شود و به آنها اعتماد كنيم. اگر هر اتفاقي بيفتد تير پيكان به سمت مسئولان حوزه فرهنگي، تربيتي و اخلاقي ماست و با حرف هم نمي‌توان به مقصود رسيد. اميدوار هستيم به سادگي بتوانيم اين واقعيت‌ها را به افراد مخصوصاً به بچه‌هايمان آموزش دهيم و آموزه‌هاي ديني برگرفته از فطرت‌مان را برايشان بيان كنيم چون كودكان و نوجوانان به اعمال، رفتار و برخوردهايمان توجه دارند و الگوبرداري مي‌كنند.

بزرگسالان به خاطر تجربياتشان بيشتر به سمت حقيقت و آموزه‌هاي ديني گرايش دارند ولي جوانان تمايل كمتري دارند، مگر اينكه تجربه‌هاي تلخي داشته باشند تا به اين نتيجه برسند ولي براي خودشان و جامعه هزينه دارد. شايد كسي كه شكست مي‌خورد بخواهد انتقام بگيرد و اطرافش را آلوده كند، ما با سياست‌هايي كه در پيش مي‌گيريم نبايد اجازه اين اتفاقات را به آنها بدهيم.

ذهن جوانان هم قدرت و انرژي بسيار دارد و هم شكل پذيرتر است. يك جوان را از لحاظ فكري بهتر مي‌توانيد آماده كنيد تا كسي كه سني از او گذشته است و اين ما هستيم كه فرصت‌ها را از دست مي‌دهيم، بسيار حيف است و بايد از اين نيرو و پتانسيل در جهت درستش استفاده كنيم. در واقع چند سال بعد به اين حرف مي‌رسيم كه كوتاهي كرديم چون راه براي ما باز بوده است و مي‌توانستيم دست اين جوانان را بگيريم اما غفلت كرديم. حالا كه فرصت داريم هر كاري كه از دستمان بر مي‌آيد برايشان انجام دهيم و با رفتار مناسب و ادبيات موردپسند جوانان با آنها برخوردكنيم و به اين افراد آگاهي دهيم.

آمادگي كامل و آموزش كافي

بسياري از شبكه‌هاي اجتماعي از جاهايي ارتزاق مي‌كنند كه به هيچ وجه آموزه‌هاي ديني ما را قبول ندارند و ما با اطمينان به آنها اطلاعات‌مان را تكميل مي‌كنيم. شبكه‌ها و صفحاتي وجود دارد كه فقط ما را به انحراف مي‌كشاند و اگر ما اطلاع نداشته باشيم، از آنها استفاده مي‌كنيم و رواجشان مي‌دهيم. بايد روي اين مسائل حساس بود كه خانواده‌ها آمادگي كافي داشته باشند و شناخت كافي پيدا كنند. كساني كه متولي اين امور هستند بايد به افراد جامعه و خانواده‌ها اين خطرات را نشان داده و آموزش‌هاي لازم را بدهند.

چه كساني مي‌خواهند اين آموزش‌ها را به ما بدهند؟ كسي اين مسئوليت را قبول مي‌كند؟ شايد برخي از ما به معلم، استاد دانشگاه و كارشناسان دسترسي داشته باشيم ولي آيا بقيه افراد هم چنين امكاني دارند؟ به كساني كه در زمينه ديني صاحبنظر هستند دسترسي آسان نداريم و در واقع اطلاعاتمان را از همين شبكه‌ها و سايت‌ها به دست مي‌آوريم و تقليد كوركورانه مي‌كنيم. چيزهايي براي ما نمايش داده مي‌شود كه اصلاً ظرفيت پذيرش آن را نداريم، خيلي از مسائل گمراه‌كننده است و اهدافي زشت و بد پشت آن قرار دارد اما ظاهري زيبا دارند. شعري ساده براي ما فرستاده مي‌شود ولي نمي‌دانيم كه معني آن ارتداد است و فقط ژست روشنفكري آن را درك مي‌كنيم و از اين طريق وارد گروه‌هايي مي‌شويم كه بعدها اتفاقات زيانباري را برايمان به وجود مي‌آورد. شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي در زندگي ما اثرات منفي دارند. واقعيت اين است كه مسئولان فرهنگي ما بايد براي مقابله با اين مشكل برنامه‌ريزي كرده و حساب شده اقدام كنند. در واقع آنها بايد براي اين مشكلات زودتر از اين به فكر مي‌افتادند، البته هنوز دير نشده و مي‌توان با توليد فكر اين معضلات را هدايت كرد. هر دانشي اجازه تقويت ندارد و هر كارشناسي كه در اين زمينه كار مي‌كند بايد بداند كه آموزه‌هاي ديني و تعليم و تربيت در اولويت قرار دارد و آنها را مدنظر قرار دهد چراكه همه اين مسائل منتهي به فطرت الهي انسان مي‌شود. اگر اين مبارزه در اين مسير نباشد مصداق اين جمله مهم مي‌شود كه اگر تخصصي بدون تعهد نباشد، راه به سرمنزل مقصود نمي‌برد.

در واقع آن راه اصلي كه هر انسان بايد طي كند براي اينكه به حيات طيبه‌اش برسد محقق نمي‌شود. هر انساني بايد در مسير زندگي‌اش نقص‌هايش را پالايش كند، خودش را آماده و تكميل كند تا به حضور خداوند باري تعالي برسد. اين مسئله اهميت بسيار زيادي دارد و نبايد به سادگي از كنار آن عبور كنيم و در اين زمينه از رسانه مي‌توان به عنوان يك ابزار خوب براي آموزش استفاده كرد.

ابوالفضل عباسی
ارسال نظرات