نگاهی به نقش «پدر» در فیلم های جشنواره 34 فیلم فجر
سینما به جای آن که فرهنگ دینی و ملی ما را ترویج و تقویت کند با تضعیف موقعیت پدر در خانواده به بحرانی بی هویتی فرزندان دامن می زند.
کد خبر: ۸۶۴۰۵۵۴
|
۰۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۹

به گزارش خبرگزاری بسیج، اگر نگاهی اجمالی به وضعیت فیلم های جشنواره فیلم فجر با توجه به «بنیان خانواده» داشته باشیم، خواهیم دید در اکثر فیلم های جشنواره شاهد خانواده هایی متشنج  بودیم و اختلاف میان اعضای خانواده زیاد بود شاید بتوان گفت در اکثر فیلم ها نظام  خانواده  تعریف  درستی  نداشت. نقش همسری، پدری، مادری و فرزندی مشخص نبود،  تعامل نقش‌ها در یک نظام اجتماعی به درستی لحاظ نشده  و در میان آثار خیانت دو برادر (ابد و یک روز)، قتل غیرعمد برادر توسط برادر دیگرش (خانه ای در خیابان چهل و یکم)، پنهانکاری  و شک ( نقطه کور)، خیانت (عادت نمی کنیم، هفت ماهگی، خشم و هیاهو) ، فقر (ابد و یک روز، لاک قرمز)، اعتیاد (خماری، ابد و یک روز، لاک قرمز، پل خواب)، سرگشتگی (وارونگی)، فرزند داشتن یا نداشتن (به دنیا آمدن) و... به وفور دیده می شد .

در اکثر آثاری که در جشنواره شاهد آن بودیم یا پدر خانواده (بنا به دلایل متعدد اعتیاد، جدا شدن، جدایی به دلیل فرزند ناخواسته، مرگ و..)  حضور ندارد یا اگر هم دارد فردی ترسناک و مخوف است. پدر در برخی از آثار مانند «مالاریا» بدون هیچ دلیلی به قدری تعصب از خود نشان می دهد که دختر حاضر است به مردی غریبه پناه ببرد اما به دست پدر و برادر متعصب نیافتد. البته دربرخی از فیلم ها هم مانند «دختر» پدر به درستی به نمایش گذاشته می شود او متعصب است اما در زمانی که باید از اشتباه دختر چشم بپوشاند از رفتار اشتباه و کورکورانه و به نوعی تعصب خشک دست برمی دارد و دختر را درک می کند.

دخترها در اکثر آثار به دلیل رفتار ناشایست در خانه از این مکانی که برای ما مکان امن تعبیر می شود فرار می کنند. حتی در فیلم «ابد و یک روز» که یک دختر تلاش دارد خانواده را سرپا نگه دارد (حتی به قیمت خروجش از کشور) خواهرش او را تشویق به رفتن از خانه می کند. فقر و بی عدالتی در میان فیلم های جشنواره فجر به وفور دیده می شد.

در برخی فیلم ها مردها یا بی قید و شرط  (هفت ماهگی) تنها به خوشگذرانی  می پردازند بدون توجه به این مهم که همسر باردار دارند و یا  مانند پدر حنا (مالاریا) به قدری متعصب هستند که دختر دیگران را بر پدر ترجیح می دهد. امسال پدرانی را در جشنواره شاهد بودیم (نقطه کور) که به دلیل نبودن در خانه و دور از خانواده دچار شک می شدند و با توجه به رگه های مذهبی که داشتند از فرزندان خود برای مدتی که حضور نداشتند پرس و جو می کردند و جمع خانوادگی را که مادر با سختی و مشقت تدارک دیده بود به دلیل تعصب  بی جا و دروغ گویی کودک به صحنه مجادله تبدیل کردند.

در فیلم های امسال پدران متعصب، عصبی کم ندیدیم پدرانی که با وجود داشتن فرزند در یک مشاجره باعث قتل برادر خود شدند، در این نوع فیلم ها خانه برای ماندن تهدید برای افراد آن به حساب می آید.  وقتی در بیشتر فیلم‌‌ها روابط زن و شوهر بهم ریخته نمایش داده می شود، طلاق بدل به امری طبیعی شده و یاجدایی به دلیل نگه داشتن بچه ، مردها معمولا بی‌‌کفایت و نالایق نشان داده می‌شوند و اگر تعصبی هم دارند به شکلی بیمارگونه و مریض به تصویر کشیده می‌شود چگونه باید توقع داشته باشیم که در آن جامعه مجموعه تکالیف در یک خانواده به درستی انجام شود و هریک از اعضاء که نقشی را در خانواده بر عهده دارند به وظایف خود به  درستی عمل کنند. در شرایط جامعه ای که در حال گذار است باید فرهنگ و بالاخص سینما در آن توجه  درستی به شرایط خانواده داشته باشد تا به وضعیت جامعه کمک کنند.

نقش‌ اعضاء خانواده در آثار بلاتکلیف هستند و در اکثر آن ها سنت در مقابل مدرنیته قرار می گیرد به این دلیل که تعریف نقش‌ها در یک خانواده پایبند به سنت‌ها با یک خانواده مدرن بسیار متفاوت است و از آنجا که خانواده در نظام اجتماعی بر اساس عقاید دینی بنا می شود و حرمت خاصی برای آن قائل هستیم نباید روابط نامعقول در حریم خانواده برای اعضاء تعریف کرد تا مخاطب  در تعریف نقش‌ خود در خانواده اش با نگاه به آثار روی پرده سینما دچار چالش شود.  به طور مثال مرد با دیدن آثاری که در جشنواره فجر شاهد بودیم فردی منفعل و بدون تعصب باید باشد تا همسر و پدری مدرن دیده شود و مقبول جامعه قرار گیرد. در نقطه مقابل هم زن امروزی باید تحصیلکرده شاغل باشد تا پیشرفت کرده و زنی مدرن تلقی شود و مقبول قرار گیرد در این نوع زندگی ها که سینما به آن توجه دارد جایگاه فرزندان چه خواهد شد؟ فرزندان با بحران هویت و عدم امکان تعریف صحیح از تکلیف خود در خانواده روبرو نخواهد شد؟

فرهنگ دینی و ملی ما بر احترام به پدر و مادر و اجرای خواسته آنان تا زمانی که این خواسته مغایر با فرامین دینی نباشد تأکید فراوان شده است درحالی‌که فرزندان در دنیای امروز می‌آموزند که هیچ انسانی از خطا مبرا نبوده و نمی‌توان او را از حیطه نقد بیرون نهاد پس سخن پدر و مادر نیز می‌تواند خطا باشد و می‌توان اعمال و رفتار آنان را نیز مورد نقد قرار داد.

سینما به جای آن که فرهنگ دینی و ملی ما را ترویج و تقویت کند با تضعیف موقعیت پدر در خانواده به بحرانی بی هویت فرزندان دامن می زند که امروز باید به آن توجه کرد و مدیران فرهنگی باید نسبت به آثار ساخته شده در ارتباط با خانواده  سختگیرتر باشند .

ارسال نظرات