همسر شهید مدافع حرم در گفتگو با بسیج عنوان کرد؛
همسر شهید"میثم مدواری" گفت: آخرین بار در زمان خداحافظی گفت همه چیز مال شما فقط دعا کنید که من برم و به لطف همسرم تا کنون ثانیه ای را لنگ نمانده ام حتی روزی که برای قیومیت دخترانم رفتم کارهایم یک روزه انجام شد و همه اینها به لطف و عنایت همسرم بوده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج؛ در سالروز شهادت سردار سرلشگر پاسدار حاج محمد ابراهیم همت (فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله(ص)، اصحاب رسانه استان البرز با خانواده شهید مدافع حرم "میثم مدواری" دیدار داشتند.
در این دیدار که سرهنگ پاسدار علی خان بابایی فرمانده سپاه ناحیه امام سجاد(ع) کرج و حمید اینانلو مسئول فرهنگی سپاه ناحیه امام سجاد(ع) حضور داشتند، همسر شهید به بیان مطالبی در خصوص خصوصیات و ویژگی های شهید میثم مدواری پرداخت و گفت: آخرین باری که آقا میثم از این خانه رفت انگار که اینجا زندگی نمی کرد چراکه همیشه در زمان خداحافظی و اعزام به سوریه فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را حتی از خواب بیدار می کرد ولی این بار که دیگر بازگشتی درکار نبود گویا هیچ اثری از خود باقی نگذاشته است.
این همسر شهید ادامه داد: از آنجایی که شهیدان کمالی دهقان و عزیزی از دوستان همسرم بودند، همیشه از اینکه نتوانسته همچون آن ها به مقام والای شهادت دست یابد ناراحت بود و احساس کمبود می کرد.
وی با بغضی که داشت گفت: آخرین بار در زمان خداحافظی گفت همه چیز مال شما فقط دعا کنید که من برم و به لطف همسرم تا کنون ثانیه ای را لنگ نمانده ام حتی روزی که برای قیومیت دخترانم رفتم کارهایم یک روزه انجام شد و همه اینها به لطف و عنایت همسرم بوده است.
همسر شهید مدافع در حالی که چشمانش از فراغ همسر اشک آلود بود افزود: ازدواجمان را با کمترین هزینه حدود 8 سال پیش آغاز کردیم و هیچ توجهی به مادیات نداشتیم فقط می دانستم که آقا میثم پاسدار است و همیشه می گفت امکان دارد که هر زمان در یک مکان خاصی مشغول به کار باشم و فقط خودم و ساکم و لباس تنم همراهم است.
در این دیدار که سرهنگ پاسدار علی خان بابایی فرمانده سپاه ناحیه امام سجاد(ع) کرج و حمید اینانلو مسئول فرهنگی سپاه ناحیه امام سجاد(ع) حضور داشتند، همسر شهید به بیان مطالبی در خصوص خصوصیات و ویژگی های شهید میثم مدواری پرداخت و گفت: آخرین باری که آقا میثم از این خانه رفت انگار که اینجا زندگی نمی کرد چراکه همیشه در زمان خداحافظی و اعزام به سوریه فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را حتی از خواب بیدار می کرد ولی این بار که دیگر بازگشتی درکار نبود گویا هیچ اثری از خود باقی نگذاشته است.
این همسر شهید ادامه داد: از آنجایی که شهیدان کمالی دهقان و عزیزی از دوستان همسرم بودند، همیشه از اینکه نتوانسته همچون آن ها به مقام والای شهادت دست یابد ناراحت بود و احساس کمبود می کرد.
وی با بغضی که داشت گفت: آخرین بار در زمان خداحافظی گفت همه چیز مال شما فقط دعا کنید که من برم و به لطف همسرم تا کنون ثانیه ای را لنگ نمانده ام حتی روزی که برای قیومیت دخترانم رفتم کارهایم یک روزه انجام شد و همه اینها به لطف و عنایت همسرم بوده است.
همسر شهید مدافع در حالی که چشمانش از فراغ همسر اشک آلود بود افزود: ازدواجمان را با کمترین هزینه حدود 8 سال پیش آغاز کردیم و هیچ توجهی به مادیات نداشتیم فقط می دانستم که آقا میثم پاسدار است و همیشه می گفت امکان دارد که هر زمان در یک مکان خاصی مشغول به کار باشم و فقط خودم و ساکم و لباس تنم همراهم است.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار
