نصرت الله فاضلی در گفتوگو با خبرنگار سازمان بسیج فرهنگیان با اشاره به اهمیت بحث انگیزه در مدیریت آموزشی گفت: امروز عنوان مدیریت آموزشی تبدیل به رهبری آموزشی شده است و تفاوت بین مدیریت آموزشی و رهبری آموزشی این است که در مدیریت بحث اجرا، امکانات، ارزیابی، بودجه و برنامه ریزی مطرح است اما در رهبری همه چیز به نیروی انسانی واگذار میشود. کارشناس تعلیم و تربیت افزود: در رهبری آموزشی سعی بر این است تا انگیزههای افراد مدیریت شود بنابراین رهبری آموزشی مدیریت انگیزهها است. سرمایه یک سازمان در حقیقت انگیزههای نیروی انسانی آن سازمان در جهت پیشبرد ماموریتهای آن است. وی با بیان اینکه در سند تحول هم یکی از زیر نظامها را رهبری و مدیریت تربیتی نام گذاشتهاند، ادامه داد: این نام گذاری نشان دهنده اهمیت رهبری تربیتی است. بنابراین با توجه به اینکه بیشترین نیروی انسانی در آموزش و پرورش است سنجش میزان انگیزه معلمان امری لازم به نظر میرسد و سنجش انگیزه معلمان و دانش آموزان احتیاج به یک سری دادهها و پژوهشها دارد. فاضلی تصریح کرد: در این زمینه برخی دادههای عینی وجود دارد مانند میانگین نمرات دانش آموزان یا میزان رضایت شغلی معلمان، در مقطع سوم متوسطه میانگین نمره دانش آموزان ۱۲ است، البته میان دختران و پسران در این زمینه اختلاف وجود دارد، و میتوان نتیجه گرفت که در حال حاضر انگیزه دانش آموزان و معلمان برای امر تعلیم و تربیت مناسب نیست. کارشناس مسائل تعلیم و تربیت در خصوص افزایش انگیزه معلمان و دانش آموزان عواملی را برشمرد و ادامه داد: در تقسیم بندی کلی دو عامل را میتوان نام برد: عوامل درون مدرسهای و عوامل برون مدرسهای. در عوامل درون مدرسهای، محیط یادگیری بسیار مهم ارزیابی میشود. برای افزایش انگیزه در محیطهای فیزیکی مانند کلاس درس باید نشاط را در فضای کلاس ایجاد کنیم. وی در خصوص عوامل درون مدرسهای توضیح داد: روابط نیروی انسانی یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه است در محیط مدرسه کارکنان و معلمان باید ارتباط دوستانهای با یکدیگر برقرار کنند. این مسئله در اصطلاح ایمن سازی مدرسه از لحاظ روانی نامیده میشود. فاضلی گفت: در محیط یادگیری یک بحث، بحث ساختاری است. و در بحث ساختاری، موضوع هدایت تحصیلی دانش آموزان مطرح میشود که هدایت تحصیلی از لحاظ ساختاری باید بر اساس نیاز جامعه باشد اما گویی مدرسه، دانش آموز را تنها برای ورود به دانشگاه تربیت میکند. و کوچکترین توجهی به نیاز جامعه و بازار کار ندارد. ساختار هدایت تحصیلی باید با توجه به تنوع موقعیتها که به کشف استعداد دانش آموزان منتهی شده است تنظیم و آماده شود. کارشناس تعلیم و تربیت با انتقاد به ساختار جدید هدایت تحصیلی افزود: پایه نهم نقطه گذر ما است در حالی که باید از اول ابتدایی تا پایه نهم استعدادهای دانش آموزان را تحلیل و بررسی کنیم. در این حالت دانش آموز بر اساس جو اجتماعی انتخاب رشته میکند نه بر اساس استعداد خود و نیاز اجتماع. عواملی که برای تعیین رشته در ساختار جدید برشمرده شده مناسب است اما دادهها باید در ۹ سال تحصیلی به تدریج جمع آوری شود و از ابتدای تغییر سیستم تحصیلی در سال ۹۰ باید برای این امر برنامه ریزی میشد. وی با انتقاد از اینکه شکل مدارس و نحوه آموزش ما همچنان قدیمی است، بیان کرد: مدارس ما با مدارس ۵۰ سال قبل تفاوتی نکرده است و گمان میکنیم با تهیه یک کلاس، کتاب درسی، میز و نیمکت و یک معلم میتوانیم استعدادها را کشف کنیم و به فعلیت برسانیم در حالی که این عوامل دیگر به تنهایی کارآمد نیست. فاضلی ادامه داد: متاسفانه فاصله بین تربیت رسمی در مدارس و تربیت غیر رسمی در جامعه و خانواده بسیار زیاد بوده و علم جایگاه خود را از دست داده است وقتی در جامعه ثروت و اشرافیگری ارزش برتر باشد و ثروتمندان به خاطر ثروت در جامعه مورد احترام باشند دیگر نمیتوان دانش آموز علم آموزی ترغیب نمود.
انتهای پیام/