یادگار دوران حماسه :

دشمن فکرش را هم نمی کرد که خرمشهر را دوباره آزاد کنیم

این جانباز شیمیایی گفت: صدام حسین و حامیانش بعد از تصور خرمشهر، حتی تصورش را هم نمی کردند که یک روز این شهر توسط رزمندگان اسلام آزاد شود اما دیدیم که با مجاهدت ها و ایثار این کار شدنی شد.
کد خبر: ۸۶۸۱۹۸۲
|
۰۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۸
نام: غلامعلی ساوه ای
تاریخ و محل تولد: 1331- کرج
نام پدر: محمد
درصدمجروحیت: 25 درصد شیمیایی
مدت حضور در جبهه: 33 ماه
محل سکونت: روستای ولایت رود کرج
 
به گزارش سرویس بسیج راهیان نور خبرگزاری بسیج،  غلامعلی ساوه ای معتقد است که پاسداری از خاک کشور یکی از مهترین وظایف تک به تک ماست و تنها با زنده نگه داشتن آن روزهای حماسی، می توانیم این حس را در جوانان امروزی به وجود بیاوریم که همیشه خود را آماده مقابله با جنگ های مختلف دشمن مثل جنگ روانی، نرم و... کنند.
غلامعلی ساوه ای، ابتدای صحبت هایش، یکی از خاطراتش در کردستان را برایمان نقل می کند:زمستان 1361 از کرج عازم کردستان شدم. 2 ماه و اندی در آنجا بودم. در یکی از عملیات ها، من و سه نفر از دوستانم در منطقه کوهستانی کردستان گم شدیم و راه بازگشت را بلد نبودیم. مدام تلاش می کردیم که راه اصلی بازگشت را پیدا کنیم اما ناکام بودیم. این اتفاق تا 10 روز ادامه داشت که در هفت روز اول، دو نفرشان به دلیل عفونت کلیه شهید شدند. تا اینکه ما را پیدا کردند و به بیمارستان رساندند و از آنجا به تبریز برای درمان منتقلمان کردند. در مدتی که راه را گم کرده بودیم، سختی زیادی را لمس کردیم اما جنگ همین است دیگر...
وی به حضورش در عملیات والفجر مقدماتی اشاره می کند و از این عملیات برایمان می گوید:در عملیات والفجر مقدماتی و یک، تک تیرانداز و آرپی چی زن لشگر 27 (گردان المهدی(عج) )بودم. اولین هدف ایران در این عملیات، تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام می شد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار می گرفت. از ابتدای پیشروی نیروهای خودی از نقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن بیش از 16 نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجاد شده بود و یا به صورت عارضه طبیعی منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آن چه را به صورت تجربه از عملیات های گذشته به دست آورده بود، تقریبا به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی اجرا کرد.
این جانباز شیمیایی در ادامه می افزاید:ارتش عراق سعی داشت با موانع یاد شده تا حد امکان در پیشروی نیروهای ایرانی تاخیر بیاندازد. از این رو، موانع مزبور به منزله زنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد و از طرفی به طور طبیعی توان نیروها را جهت تامین اهداف در شب می گرفت، علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیک های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده گردید.

وی عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه کارهای خودی، را یکی از موانع پیروزی ما در این عملیات می داند:بهمن 1367عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشروی کردند. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال های متعدد که دشمن برای ایجاد آن ها تلاش بسیاری متحمل شده بود، سرعت لازم را از نیروها گرفت. در نتیجه، اگر چه خط اول دشمن شکسته شده بود، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه، طبیعی به نظر می رسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد. به رغم وضعیت موجود به خاطر موقعیت خاصی که به تبع آغاز عملیات در میان مردم ایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواری مسئولین و نیز تبلیغات سوء دشمن و ... مرحله دوم عملیات، عراق به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز گردید. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه کارهای خودی، مانع از پیشرفت رزمندگان گردید.
ساوه ای، اولین مجروحیت شیمیایی را برایمان توضیح می دهد:سال 62 در عملیات خیبر در منطقه جزیره مجنون شیمیایی شدنم. وقتی دشمن شروع به بمباران کرد، من و همرزمانم ماسک هایمان را به دهان بستیم اما به دلیل اینکه 48 ساعت در آنجا بودیم، کمی از اثراتش در ما نفوذ کرد. ظهر بود که هواپیمای عراقی آمدند و بمباران کردند. آتش روشن کردیم تا اثرات شیمیایی را کم تر کند. بعد از مدتی، همه ما که در آنجا بودیم، از پا افتادیم. شدت مجروحیت بعضی ها آنقدر زیاد بود که امیدی به زندگی دوباره در آنها نمی دیدیم. من هم به بیمارستان اهواز رفتم و در آنجا 20روز بستری شدم و به کرج برگشتم.

این یادگار دفاع مقدس در خصوص عملیات بیت المقدس یک و آزادسازی خرمشهر می گوید:عملیات بیت المقدس یکی از بزرگترین و استراتژیک ترین عملیات های هشت سال دفاع مقدس است که طی چهار مرحله مختلف نهایتا منجر به آزادسازی خرمشهر شد. این عملیات از دهم اردیبهشت ماه سال 61 آغاز شد و یک ماه به طول انجامید. لذت بخش ترین پیروزی هشت سال جنگ تحمیلی در این عملیات رقم خورد و شهیدان و سرداران مبارز این رزم به فاتحان خرمشهر مشهور شدند که با مقاومت خود توجه جهان را به نتیجه بزرگ این عملیات جلب کردند.
وی در پایان می افزاید: صدام حسین و حامیانش بعد از تصور خرمشهر، حتی تصورش را هم نمی کردند که یک روز این شهر توسط رزمندگان اسلام آزاد شود اما دیدیم که با مجاهدت ها و ایثار این کار شدنی شد.
ارسال نظرات