حجت‌الاسلام خسروپناه:
کد خبر: ۸۶۸۲۸۶۷
|
۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، استاد فلسفه و رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در برنامه اخیر «سیم و زر» شبکه چهارم سیما با موضوع چیستی دین طی سخنانی عنوان کرد: در ابتدای بحث می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که ماه شعبان ماه بسیار ارزشمندی است و یکی از نیازهای ما به دین و وحی و خداوند این است که به ما یاد بدهد چگونه با حق تعالی سخن بگوییم.

وی در ادامه افزود: درباره مناجات شعبانیه می‌گویم که این دعا یکی از مهمترین ادعیه ما در دین است که از امیرالمومنین(ع) نقل شده و همه ائمه(ع) مقید به خواندن آن بودند، با صلوات شروع و ختم می‌شود یک فقره‌اش این است که «خدایا بر من ببخش کمال انقطاع به سوی تو را» معنای آن این نیست که انسان از خانواده دور شود و گوشه عزلت بنشیند و کاری با مسائل اجتماعی نداشته باشد بلکه معنی کمال انقطاع به سوی حق رفتن چند معنای متفاوت دارد.

خسروپناه همچنین یادآور شد: انسان‌ها دارای صفات خاصی هستند، انسان دچار بی صبری، جهل و ظلم، غیبت، بی حوصلگی، عجولی و ... است که این صفات مضموم هستند یک سری صفات مثل حلم، عدل، علم و ... نیز مقابل اینها قرار دارد یکی از معانی رفتن به سوی حق تعالی این است که ام از این صفات مضموم و بد بشری ببریم و به صفات الهی نزدیک شویم. عقل، عدل، حلم، علم، ستارالعیوب بودن از صفات الهی است که باید به اینها نزدیک شویم.

رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه ممکن است عده‌ای منکری را انجام داده باشند اما اشاعه آن از خود منکر بدتر است، اظهار داشت: متأسفانه برخی افراد  در زندگی دیگران سرک می‌کشندکه عیب و ایرادی در بیاورند مناجات امام علی(ع) در مناجات شعبانیه این است که تلاش کنیم این صفات رذیله بشری که اول به خود انسان و سپس جامعه آسیب می‌زند را از بین ببریم. زمانی که جامعه پر از رذیلت شود همه آسیب می‌بینند.

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش عنوان کرد: بحثمان درباره دین، دینداری و مقصود از پیشرفت همان رشد جامعه به هر لحاظ علمی، اخلاقی، توسعه همه جانبه و ... است و در مقابل آن نیز انحطاط قرار دارد. یک جامعه ممکن است به لحاظ دینی دچار انحطاط شده باشد اما در حوزه صنعتی و علمی پیشرفت کرده باشد یا برعکس. درباره تعریف تمدن نیز باید پیشرفتی که در جوامع تأثیرگذار است را مطرح کرد.

خسروپناه در ادامه افزود: زمانی که می‌گوییم تمدن ایران اسلامی یعنی این تمدن تنها در ایران نمانده درست است که در ایران شکل گرفته و عالمان و فیلسوفان ایرانی بسیاری پرورش پیدا کردند اما در داخل کشور باقی نماندند. بنابراین در دوره پیشرفت و تمدن اسلامی ایران نقش کلیدی در دنیا داشته است و شخصیت‌هایی مثل فارابی، ابن سینا، ابن هیثم، زکریای رازی و ... در پیشرفت و تأثیرش بر جوامع دیگر نقش خیلی مهم و کلیدی داشتند.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران هنوز به تمدن نوین نرسیده است، افزود :‌در دوره قرون ششم ـ هفتم یا قرن نهم ـ دهم ایران پیشرفت تقریبا همه جانبه و تأثیرگذار بر جوامع دیگر بود و نامش را می‌توان تمدن دوره اسلامی گذاشت اما باز معنایش این نیست که در آن دوره ما هیچ ساحتی از انحطاط نداشتیم بشر هیچگاه تمدن جامع نگر از همه جهات نداشته و همه چیز نسبی است. اصولا اگر جامعه‌ای اهل حکمت و فلسفه نباشد من معتقدم که نمی‌تواند تمدن ساز باشد.

وی ادامه افزود: الان کشوری مثل چین کپی برداری می‌کند و حتی کالاهایشان در آمریکا و اروپا هم هست اما ما هیچگاه نمی‌گوییم تمدن مدرن چین به این دلیل که حکمت و دانشی ندارد، تولید فهم و حکمت نکرده بلکه کپی برداری کرده است اما اگر جامعه‌ای برای خود فلسفه‌ای داشته باشد یا به تعبیر ما ایرانی‌ها حکمت که البته بین حکمت و فلسفه تفاوت‌هایی در مبانی عقلانی و رفتار اخلاقی تفاوت وجود دارد.

وی با بیان اینکه حکمت عبارت است از دانش نافعی که به رفتار اخلاقی بیانجامد، توضیح داد: لذا در گذشته به اطبا حکیم می‌گفتند چرا که علاوه بر دانش طبابت از این دانش به خوبی با اخلاق صحیح استفاده می‌کردند و ای کاش واژه حکیم هم باقی می‌ماند. بنابراین هر عالمی که علمش نافع و کاربردی برای جامعه باشد حتی همین الان هم حکیم است.

خسروپناه در پاسخ به این سؤال که دین چه نسبتی با تمدن دارد، گفت: گاهی می‌گویند که در غرب زمانی که دین کنار گذاشته شد،‌ آنها به تمدن رسیدند درحالیکه این تعبیر اشتباهی است اینکه غرب دین را کنار گذاشت، اشتباه است! غرب یک قرائتی از دین مسیح به نام کاتولیک و در برخی مناطق هم ارتدوکس داشت یک عده از متفکران مسیحی به این فهم از دین و عملکرد کلیسا که غیر اخلاقی و غیر عقلانی بود، خرده گرفتند.

وی در ادامه افزود: بنابراین اروپایی‌ها قرائت اشتباه از دین مسیح که به صورت ایمان غیر عقلانی بود را کنار گذاشتند.

رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران اظهار داشت: نیوتن،‌ داروین،‌ انیشتین و افراد دیگر افراد متدینی بودند اما دینی را قبول داشتند که با عقلانیت جمع می‌شد، به ترویج و ارزش گذاری به علم و تفکر اهمیت می‌داد. این نکات خیلی مهم بود که جامعه مسیحی که بیش از هزار و هشتصد سال دچار انحطاط و رکود بود را دگرگون کند در همه این سال‌ها عقلانیت به حاشیه رفته بود و علم جایگاهی نداشت.

ارسال نظرات