خبرهای داغ:
گفتگو با متفاوت ترین حکاک روی چرم خوزستان؛

ازراه هموارعاشقی تا بی‌توجهی مسئولان/وقتی متفاوت بودن معنا می شود

«الهام شفیع نژاد» هنرمند جوان دزفولی است که با ایده های ناب توانسته در عرصه حکاکی روی چرم حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد.
کد خبر: ۸۶۸۹۰۶۶
|
۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۳

خبرگزاری بسیج، چهار هنر، چهار فصل زندگی اش را پر کرده اند. گویی قصد کرده تمام لحظه هایش را وقف هنر کند. بانوی هنرمندی که تمام نامردی ها را مردانه کنار زد تا ثابت کند که عشق به هنر در کنار لطافت، شجاعت و ثابت قدمی را تقویت می کند.

صحبت از  «الهام شفیع نژاد» هنرمند ۳۰ ساله دزفولی است که از همان کودکی، هنر را لمس کرده و حال کوهی از تجربه شده است.

بانوی هنرمندی که همزمان چهار هنر نگارگری، خوشنویسی، نقاشی و حکاکی روی چرم را دنبال می کند و در هرکدام از این رشته ها، سررشته ای خاص دارد. بانوی هنرمندی که وقتی وارد محل کارش "سرّ قلم" می شوی و تابلوهای کوچک و بزرگ خوشنویسی، نقاشی، حکاکی روی چرم و اشیای خراطی نگارگری شده اش را می بینی نمی دانی چشم هایت را به کدام هنرش خیره کنی، طمع می کنی که در یک نگاه بخواهی  تمام آثارش به چشم بیایند تا لحظاتی را که در این هنرکده هستی با نگاه نکردن به هر کدامشان تلف نکنی. گویا خودش هم در راز بزرگی قلم مانده که چگونه دریای هنر را روانه دنيايش کرده که نام هنرکده اش را به این اسم نامگذاری کرده است و لوح های تقدیر بی شماری که در گوشه ای از هنرکده یک کلکسیون افتخارات شده اند، لوح هایی که هر کدام گویای استعداد فراوان این هنرمند در چهار رشته هنری اش و ثبت لحظه های زیبای زندگی اش است.

شفیع نژاد با وجود افتخارات و آثار فراوانش در سه رشته نقاشی، نگارگری و خوشنویسی اما این روزها با حکاکی روی چرم معرفی و شناخته شده است. بانویی که با ورود به عرصه حکاکی روی چرم چنان خلاقیت، تازگی و شگفتی از خود به جای گذاشته که گویا قصد داشته معنای واقعی متفاوت بودن را ثابت کند. هنرمند جوانی که با یک استعداد بی نظیر توانسته تصورات بسیاری از آدم ها که حکاکی روی چرم را محدود به آن تکه تکه های روی کیف و کفش می دانند را به وسعت تابلوهای چند متری حکاکی آثار بزرگان و حتی بناهای تاریخی روی چرم تغییر دهد. هرچند این خلاقیت صرفا به وسعت آثار ختم نشده و این هنرمند دزفولی توانسته با ادغام کردن چهار هنرش در یک هنر برای همیشه درتاریخ هنرحکاکی روی چرم «ناب و تک» بماند و لقب اولین را از آن خود کند.

خلاقیتی که موجب شده هر فرد آگاه و هنرمند ایرانی و خارجی در مواجهه با آثارش جمله تاکنون در هیچ کجا چنین وسعت، حجم، تکنیک و خلاقیتی از کار حکاکی روی چرم ندیده بودم، از زبانشان خارج شود.

این مدل از حکاکی روی چرم که شفیع نژاد به آن شهرت یافته به دلیل جدید و تک بودن حجم کار، وسعت، سایز و تمام ایده های وی از جمله ورود معماری و مینیاتور و خوشنويسی به تابلوهای حکاکی اش به گواه خیلی ها در استان خوزستان همتا ندارد هر چند بر اساس شنیده های زیاد ازسوی کارشناسان به ویژه مدير بخش فرهنگی دفتر يونسکوی ایران شیوه و تمام ابعاد کار حکاکی روی چرم این بانوی دزفولی در ایران نیز بی نظیر است.

بانوی هنرمندی که نه تنها در ایام نوروز با برپایی یک نمایشگاه اختصاصی از آثارش در چهار رشته بلکه با رونمایی از اثر بی نظیرش در روز چهارم خرداد روز مقاومت و پایداری مردم دزفول توسط سردار نقدی وسعت و بزرگی هنر در دزفول را یک بار دیگر نمایان کرد. ویژگی هایی که هر کدام خود به تنهایی دلیلی برای انجام یک گفتگو با این بانوی هنرمند و جوان دزفولی است.

چگونه وارد دنیای هنر شدید و چرا این چهار رشته را که هرکدام سختی خاص خود را دارد انتخاب کردید؟

پدرم همکلاسی مرحوم قیصر امین پور بود، آنها مجوز تأسیس آموزشگاه نقاشی داشتند اما به دلیل مشغله نتوانستند این کار را انجام دهند، پدرم از کودکی با من و خواهر و برادرم نقاشی کار می کرد. چند سال که گذشت به گرایش مینیاتور( نگارگری) علاقه پیدا کردم و در ابتدا با مشق کردن آثار استاد تجویدی و سپس با مشق کردن آثار استاد فرشچیان این رشته را دنبال کردم. در آن زمان در مسابقات شهری و استانی زیادی در زمینه نگارگری شرکت کردم و با همکاری آقای فروتن (هنرمند بین المللی خراطی دزفول) کار نگارگری بر روی آثار وی را انجام و با حضور در نمايشگاه های مختلف به فروش می رساندم تا اینکه در سال ۸۵ این آثارم که توسط استاد فروتن به یکی از نمایشگاه های خوزستان ورود کرده بودند مورد توجه مسئولان صنایع دستی استان قرار گرفت و  موفق به کسب مدرک نگارگری توسط آنها  شدم. ضمن اینکه در تمام این مدت، عضو انجمن خوشنویسی دزفول، شاگرد مرحوم سیادت بودم و کار طراحی و نقاشی را نیز به صورت حرفه ای دنبال می کردم.

و چگونه شد که به حکاکی روی چرم روی آوردید؟

سال ۸۹ فنی و حرفه ای دزفول یک دوره آموزش حکاکی روی چرم را برگزار کرد، زمانی که در این کلاس ها شرکت کردم تعداد اعضای کلاس حدود ۳۰ نفر بود اما در زمان امتحان کمتر از ۱۰ نفر بودیم، از آنجایی که لازمه اصلی حکاکی روی چرم دانستن طراحی و نقاشی به ویژه برای حجم دادن آثار و آوردن طرح روی چرم بود بنده توانستم با توجه به استعدادی که در این دو رشته داشتم خیلی خوب در حکاکی موفق شوم چرا که از لازمه اصلی این هنر یعنی آشنایی کامل با اصول طراحی برخوردار بودم. حکاکی روی چرم مانند قلم زنی روی مس است بااین تفاوت که مس و فلزات دیگر با ضربه زدن به آسانی حالت می گیرند اما چرم چون حالت ارتجاعی دارد کار بر روی آن بسیار سخت است و تمامش کار با چکش است بنابراین ضربه ها باید کاملا کنترل شده و با یک شدت زیاد و خاص باشد.

در این رشته خلاقیت های زیادی داشته اید درباره آنها توضیح دهید...

بنده برای اولین بار توانستم آثار استاد فرشچیان را روی چرم حکاکی کنم که تعداد زیادی از آنها به فروش رفته است. ضمن اینکه توانستم برای اولین بار معماری را وارد حوزه حکاکی کنم و مطابق با شواهد به جرات می توانم بگويم تاکنون هیچکس جز بنده نتوانسته مینیاتور، نقاشی و به ویژه معماری را در هنر حکاکی روی چرم وارد کند در حالی که اکنون تمام آثار من در زمینه حکاکی به این صورت ها است. درواقع می توان گفت تمام حکاکان استان تنها کارشان حکاکی تکه های چرم به وسعت استفاده درکیف و کفش ها آن هم با زحمت کم و معمولی است در حالی که  اکنون من حتی این قابلیت را دارم که تصویر اشخاص را  نیز بر روی چرم حکاکی کنم که البته قصد دارم در شهریور ماه و سالروز دفاع مقدس تصویر یکی از شخصیت های برجسته دوران جنگ تحمیلی را بر روی چرم حکاکی کنم.

با توجه به حجم و وسعت زياد آثار حکاکی ات، برای آماده سازی هر تابلو چه مدت زمان و هزينه نیاز است؟

حداقل سه ماه و حداکثر چهار ماه زمان می برد به عنوان مثال حکاکی روی چرم اثر "رشک" استاد فرشچیان حدود سه ماه با کار شبانه روزی به طول انجامید.

هیچ کدام از مواد اولیه کارم در دزفول وجود ندارد و همیشه برای تهیه چرم باید به تهران و تبریز مراجعه کنم و اکنون که خام فروشی در بازار تهران ممنوع شده، پیدا کردن چرم های مورد نظرم بسیار سخت تر و هزینه آن نیز بسیار بیشتر شده است. حتی قاب کردن چرم ها نیز با تابلوهای معمولی بسیار متفاوت، زمان بر و هزینه بردار است بنابراین برای محافظت اثر از نفوذ رطوبت باید از پارچه مخمل که خود گران است در پایین چرم و روی تابلو استفاده کنم. برای جلوگیری از گردوخاک در اثر نيز قاب باید دو جداره باشد و پشت آن مجددا دوخت بخورد.

در دزفول افرادی که بتوانند این کار قاب کردن آثارم را با کیفیت خوب و به صورت حرفه ای انجام دهند وجود ندارد و تنها یک نفر است که وی نیز محل کارش در تهران است که به محض ورودش به دزفول با وی هماهنگ می کنم بنابراین هر کدام از این اقدامات خود به تنهایی زمان و هزینه زیادی نیاز دارد.

به طور گسترده چه زمانی آثار حکاکی شما مورد توجه قرار گرفتند؟

در حد معمولی ابتدا در سال ۹۰-۹۱ از سوی دانشگاه علوم پزشکی و سپس در نمایشگاه کتابخانه رودبند در همان سال ها مورد تقدیر قرار گرفتم اما به طور کلی نوروز ۹۵ بود که آثارم مورد توجه گسترده ای قرار گرفت چرا که در نوروز ۹۵ برای اولین بار موفق شدم نمایشگاهی متشکل از ۳۵ اثر  از آثار خوشنويسی، نگارگری، نقاشی و به ویژه حکاکی ام را در خانه تاريخی تیزنو به نمایش بگذارم که به شدت آثار حکاکی ام مورد استقبال گردشگران ایرانی و خارجی و مسافران نوروزی قرار گرفت.

گویا در روز افتتاحیه این نمایشگاه یک اثر فاخر از شما رونمایی شد...

قلعه تاریخی "اميربهمن خان صمصام" تنها بنایی است که معماری آجری برون شهری دزفول را ثابت می کند که من با حکاکی شکل این اثر توانستم برای اولین بار معماری را وارد حوزه حکاکی کرده و نقش این اثر تاریخی را روی چرم وارد کنم که به شدت مورد توجه مهمانان این افتتاحیه که ازسوی دفتر یونسکو از تهران آمده بودند قرار گرفت. حکاکی این قلعه برروی چرم حدود دو سال و نیم طول کشید چرا که این بنا اکنون تخریب شده و طبقه دوم و سقف طبقه دوم آن کاملا تخریب شده بود و من تصویر کامل این اثر از نمای بيرون را توانستم با پیدا کردن یک فیلم با عنوان خاک که مربوط به سال ۱۳۵۲ بود و در این مکان پر شده بود ببینم، بنابراین از شروع این ذهنیت برای حکاکی یک اثر تاریخی و معماری با چنین وسعتی برروی چرم تا انجام و اتمام کار یک پروسه دو و نیم ساله بود چرا که حتی عکس گرفتن از وضعیت فعلی این بنا به دلیل موقعیت جغرافیایی که دارد نیز زمان زیادی از بنده گرفت .

دومین اثر فاخر نیز تابلوی مربوط به مقاومت مردم دزفول بود....

بله این اثر حکاکی برروی چرم با موضوع چهارم خرداد بود که در روز چهارم خرداد در حین همایش بزرگداشت روز مقاومت مردم دزفول توسط مسئولان کشوری و استانی رونمایی شد. در این اثر من از یکسری نمادهای دزفول استفاده کردم. در این کار از نمادهایی همچون پل قدیم و چرخ آسیاب استفاده کردم و سپس در جایگزین پره های چرخ آسیاب از هفت موشکی که در یک شب به دزفول اصابت کرده استفاده کردم و در قسمت پایین این چرخ آسیاب فعالیت های بانوان در کمک رسانی به رزمندگان را نشان داده ام. برای نشان دادن شعار سال نیز برروی این اثر، سر درب بازار قدیم دزفول را حکاکی کرده و سپس از فعالیت مردم دزفول که کشاورزی یا آهنگری در بازار بوده عکس گرفته و حکاکی آن را انجام داده ام. از دیگر مواردی که در این تابلو استفاده کردم نماد" الف دزفول" بود که بنده از موشک هایی که در خانه ها خورده و بچه ایی که سر خرابه های این خانه ها بوده تا بعد از پیروزی جنگ و در آخر نیز بازگشت اسرا را برروی این اثر که نام آن "دزفول، پایتخت مقاومت ایران است" نشان داده ام. مدت زمان طراحی طرح، تا حکاکی آن حدود چهار ماه به طول انجامید که برای این تابلو بیش از هفت میلیون تومان هزینه کرده ام.

 گویا قرار بود این اثر بعد از رونمایی در چهارم خرداد به موزه دفاع مقدس دزفول تحویل داده شود...

زمانی که قصد شروع این کار را داشتم به دلیل اینکه هزینه زیادی نیاز داشت وارد مذاکره با فرمانداری شدم آنها قول مساعدت و حمایت دادند و واقعا حمایت معنوی نیز ازسوی فرماندار صورت گرفت اما نوبت به هزینه که شد از دادن آن سرباز زدند و به زمان دیگری موکول کردند، سپس وارد مذاکره با شهرداری شدم که آنها نیز اعلام کردند در صورتی که این یک اثر فاخر باشد بودجه خاصی برای حمایت از آن در نظر می گیرند، از فروردین کار را آغاز و به صورت فشرده روزی ۱۱ ساعت حکاکی و بویژه چکش کاری کردم تا برای چهارم خرداد آماده رونمایی شد اما متاسفانه تاکنون هیچ پیشنهاد مالی برای خرید این اثر که بشدت مورد توجه ادارات قرار گرفته بود به بنده داده نشده است.

این آثار فاخر قرار است تا همیشه در مکان هایی مثل موزه و امثال آنها خاک بخورد و شما تنها به  حضور آنها در نمایشگاه و بازدید مردم از آنها قانع باشيد؟

خیر. در نمایشگاهی که نوروز برگزار کردم برخی از آثار حکاکی ام توسط دکتر مستکين مدیر بخش فرهنگی یونسکو کشور برای ثبت ملی شدن مورد تایید قرار گرفتند اما هدف من این است که کلا حکاکی روی چرم را به ثبت ملی برسانم چرا که متاسفانه در تمام خوزستان هیچ اثری بجز یک تکنیک اثر روی چرم به ثبت ملی نرسیده است. فرماندار دزفول با رئیس میراث فرهنگی استان دراین باره صحبت کرده و برخیآثار حکاکی ام از جمله دو اثر حکاکی آثار استاد فرشچیان مورد توجه قرار گرفته اما برای ثبت ملی کردن حکاکی روی چرم دزفول و حتی آثارم با چند مشکل و مانع بزرگ مواجه هستم.

چه موانعی؟

قانونی وجود دارد که مطابق با آن برای ثبت ملی یک اثر چرم ماده اولیه آن باید بومی منطقه باشد درحالی که بنده از تهران این چرم هارا تهیه می کنم، مشکل اینجاست که گویا حتی مسئولان استان هم نمی دانستند که دزفول یک زمانی صنعت چرم داشته و کارخانه های دباغی زیادی نیز در اينجا وجود داشته است اما چون در دوره ای اعلام شده که تمامی پوست ها دیگر بایداز تمام شهرستان ها برای دباغی به تهران بروند، با اجرای این قانون و گذشت سال ها صنعت چرم در دزفول به فراموشی سپرده شده در حالی که اگر وارد محله کرناسيان دزفول شویم هنوز در کنار برخی خانه ها لوازم مربوط به صنعت دباغی و چرم وجود دارد. اکنون بنده به همراه همسرم قصد داریم با آماده سازی یک پروژه و گزارش وجود صنعت قویچرم در گذشته دزفول را ثابت کنیم که نیاز است این گزارش ها مستند و مصور شوند و ما باید پیگیری کنیم تا ثابت کنیم که پوست حیوانات که از دزفول  برای دباغی به تهران می رود دقیقا وارد کجا می شوند تا ثابت شود چرمی که بنده مورد استفاده قرار می دهم بومی منطقه خودمان است. کار ثبت ملی کردن در بهمن ماه انجام می شود که تمام سعی ما این است که تا این زمان بتوانیم بومی بودن و وجود صنعت چرم در دزفول را به صورت مصور و مستند در دفاعیه ای که در روز ثبت ملی شدن در تهران توسط من بايد انجام بگیرد  ثابت کنیم و از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهیم کرد تا علاوه بر ثبت ملی شدن آثار من دزفول نیز به حق بزرگ خود برسد. مانع دیگر این است که مطابق با قانون ثبت ملی شدن آثار چرم،  یک تابلو به دلیل غیر کاربردی بودن نمی تواند ثبت شود و اثر چرم باید یک کار کاربردی باشد که در این خصوص نیز در حال تلاش برای خلق یک اثر کاربردی حکاکی بر روی چرم هستم.

با توجه به اینکه شما تمام تکنیک هایتان در کار حکاکی روی چرم مختص خودتان است و نظیر آن پیدا نمی شود آیا به دنبال ثبت این خلاقیت ها نیز هستی؟

ادغام کردن رشته های مینیاتور، نقاشی و معماری و حتی خوشنویسی در کار حکاکی تماما ایده های ناب خودم هست تصمیم دارم تا با پیگیری بتوانم این خلاقیت های آثارم را از طریق فرهنگ و ارشاد کشور به ثبت برسانم.

وضعیت حمایت اداره ها به ویژه میراث فرهنگی و صنایع دستی شهرستان از کارتان چگونه است؟

ادارات شهرستان که گاه چنان در مسیر کارهایم سنگ می اندازند که تا چند روز از شدت ناراحتی خانه نشین می شوم. میراث فرهنگی در تمام زمینه ها با عدم همکاری هایش باعث ایجاد خلل در کارهایم شده است، این اداره از زمان سابق و به ویژه اکنون هیچگونه ارزش واحترامی برای بنده و کارم قائل نمی شود و نه تنها از افتخار آفرینی هایم حمایت نمی کنند بلکه حتی لبخند خودرا نیز از آثارم محروم کرده است، اداره میراث فرهنگی کار را به جایی رسانده که حتی برای یک امضا  که برای انتقالم از فنی و حرفه ای به میراث فرهنگی و صنایع دستی نیاز داشتم نیز بشدت سنگ اندازی کرد با وجود اینکه تمام موارد قانونی را نیز طی کرده بودم. این اداره درتمام این مدت کم لطفی خود به کارم را ثابت کرده هرچند بنده اهداف بزرگی دارم و تمام این سختی هارا به جان می خرم. با برخی شیطنت ها که از جانب عده ای خاص رخ می دهد عقب نمی نشینم و خودم را کوچک نمی کنم، من متعلق به میراث فرهنگی این شهرستان هستم اما این اداره جز حواشی چیزی برای من ندارد که البته من ارزش خود و کارم را می دانم و سعی می کنم با بی تفاوتی نسبت به مانع اندازی این اداره به اهداف بزرگم برسم.

گویا این بی توجهی های میراث فرهنگی شهرستان و ادارات بزرگترین درد جامعه هنری دزفول است...

دقیقا همین طور است. بنده قصد دارم در آینده نزدیک یک نمایشگاه اختصاصی از آثار حکاکی روی چرمم در تهران برپا کنم که کار بسیار زمان بر و هزینه بری است. هزینه های حکاکی به دلیل نبود مواد اولیه در دزفول بشدت زیاد است و چون بنده تمام هنرهايم را در حکاکی ادغام کرده ام همین موجب افزایش هزینه ها و لوازم مورد نیازم شده است، از سویی با توجه به نزدیکی به فصل تابستان تعداد شاگردانم که راه در آمد من برای تامین مواد کاری ام است افزایش می يابد که همین امر نیز بسیاری از وقت من را می گیرد، پس توقع دارم مسئولان اکنون که از نظر مالی حمایت نمی کنند حداقل سنگ اندازی نیز نکنند. گلایه دارم که هنوز تکلیف اثر چهارم خرداد من که نهادهای فرهنگی در آن روز تمام دلخوشی اشان به رونمایی این اثر توسط مهمان ویژه مراسم بود مشخص نشده و نمی دانم آیا هزینه آن پرداخت می شود یا خیر. برای همین اثر که درروز چهارم خرداد چشم نهادهای فرهنگی شهر به آن بود بشدت با مانع اندازی ادارات مواجه شدم و از نظر روحی و روانی در شرایط بدی قرار گرفتم. سوال من این است که چرا در زمان رونمایی به به و چه چه می کنند اما زمان حمایت که می شود جا می زنند هرچند بنده منکر برخی حمایت های فرمانداری و اداره ارشاد نیستم اما واقعا هنرمندان دزفولی همیشه  مظلوم و غریب بوده اند و مسئولان کوچکترین حمایت ها حتی معنوی را نیز دریغ می کنند.

با این وجود مشوق تو در اين راه سخت چه کسانی بوده اند؟

پدرم و همسرم همواره مرهم سختی های من در عرصه کارم بوده اند. یک زمانی به دنبال اتاقی در خانه تاریخی سوزنگر برای انجام کارهایم بودم اما موافقت نشد، زمانی که قرار بود خانه تاریخی طلوعی به هنرمندان اختصاص یابد نيز همسرم از جیب خودش کمک مالی زیادی برای بازسازی این خانه کرد اما متاسفانه این خانه بر اثر بی توجهی ها تخریب شد و هزینه های ما برگشت داده نشد، همسرم در بسیاری از لحظه ها از نظر مالی و معنوی پشتيبانم بوده حتی هزینه لوح تقديرها و پذیرایی نمایشگاه نوروز در خانه تيزنو نیز توسط خودمان پرداخت شد اما مسئولان گویا کوچکترین اهمیتی برایشان ندارد.

از سوی دیگر کار حکاکی سر و صدای بسیار زیادی دارد و من تا پیش از این تمام کارهایم را در منزل شخصی ام و درکنار فرزند شش ساله ام انجام می دادم، پدرم که از همان کودکی مشوق حضور من در عرصه هنر بود وقتی متوجه فشارهای روحی من از جانب ادارات شد در یک اقدام غافلگیرانه قسمت بالای محل کارش را به عنوان یک کارگاه و هنرکده تجهیز کرد و در اختیارم قرار داد و از من خواست که عقب نکشم. همین ها برای من بزرگترین انگیزه و رغبت هستند.من برای کارم که عاشق آن هستم و تمام زندگی و لحظه هایم را گرفته تا حد امکان هزینه کرده و می کنم اما خیلی ها هستند شرایط من را ندارند و به خاطر عدم حمایت ها استعداد و هنرشان در گوشه خانه اشان خاک می خورد. شاید اگر این پدر و همسر را نداشتم اکنون من نیز،به اینجا نمی رسیدم.

گویا هنر تمام زندگی شما را پر کرده حتما منزل پر است از تابلوهای حکاکی و نقاشی و خوشنويسي...

یک زمانی از آثارم به شدت در منزل استفاده می کردم اما احساس کردم به موزه تبدیل شده است و در زمان استراحت با دیدن هر کدامشان فکر و ذهنم برای مدت زیادی درگیر می شد و از آنجایی که تمام زندگی ام درگیر کارم هستم و فرصت کمی برای رسیدگی به امور شخصی ام دارم تصمیم گرفتم آثارم را به محل کارم که کمتر از یک سال از افتتاح آن می گذرد انتقال دهم. از کودکی با هنر بزرگ شده ام و دراین راه از جانب متولیان هنر شهرستان با سختی های بسیار زیادی که روح آدم را فرسوده می کنند مواجه شده ام اما آنقدر به کارم عشق می ورزم و آنقدر ثابت قدم مانده ام که هرگز اجازه نخواهم داد سختی ها باعث جدایی من از هنر شود و تا همیشه این راه را ادامه خواهم داد. به جرات می توانم بگويم هیچکس دیگر همانند من چنین سبک و سیاق ها و نو آوری هایی را وارد عرصه حکاکی روی چرم نخواهد کرد و تمام تلاشم نشان دادن ظرفیت دزفول و ثبت این آثار برای سربلندی نام دزفول است.

به گزارش مهر، آنقدر از عشق به هنر و نا مهربانی های متولیان می گوید که خودش هم می داند یک گفتگوی ساده مجال پرداختن به این همه بی توجهی را ندارد.

هنرمندی که آثارش نه تنها در استان بلکه ر کشور نیز بی نظیر است این روزها با تمام لطافت زنانه اش، جنگیدن را خوب یاد گرفته است. جنگیدن با مسئولانی که برای تصاحب تیتر رسانه ها و عکس یادگاری گرفتن به به به و چه چه کردن درباره آثارش می پردازند اما حرف از حمایت که می شود گویا گوشی برای شنیدن وجود ندارد.

خودش می گوید " گفتنی هارا تا حد زیادی گفتم هرچند نامهربانی به من زیاد شده امیدوارم اکنون گوش شنوایی نیز برای شنیدن حرف های من و سایر هنرمندان و به ویژه هنرمندان صنایع دستی دزفول وجود داشته باشد"..

ارسال نظرات
پر بیننده ها