مستضعفین بارها در دولت های مختلف تغییر نام دادند به کمتر برخوردار ،حاشیه نشین،دهک های دو و سه و ... ولی مستضعفین همان مستضعفین هستند و همان هایند که امام یک موی آنان را به تمام کاخ نشینان ترجیح میداد
کد خبر: ۸۶۹۳۴۴۸
|
۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۰
سید عباس رضایی /انقلاب اسلامی را بی شک باید بزرگترین رخداد قرن بیستم دانست اتفاقی که مسیر تاریخ را عوض کرد و در دوگانه محتوم شرق و غرب و در بزرگی برادر های بزرگ خانواده جهان (نقل قول چرچیل) و راهی که جهان با این دو اندیشه طی میکرد مسیری جدید را برای تاریخ و مردمانش گشود. انقلاب با الهام از اندیشه مترقی اسلام ناب در سیاهی دوران سر برآورد درست مانند مظلومیت اسلام در آغاز که به تعبیر دکتر شریعتی در تفسیر سوره روم  از سرزمین بی آب و علف وخارج از معادلات جهانی آن روز و در میانه قدرت امپراطوری های ایران و روم (دو قدرت شرق و غرب) سربرآورد و شاید حرف جهانی شدن اسلام در آن زمان تمسخر پیامبر را در پی داشت ولی شد آنچه که باید میشد و این اراده خداست.
انقلاب اسلامی که محصول رابطه مستحکم امام و امت بود هم مانند همه انقلاب ها در معرض انحراف و استحاله ماهوی قرار دارد و آنگونه که شهید مطهری در کتاب آینده انقلاب اسلامی اشاره کرده تغییر در اصول حاکم بر انقلاب و کارگزاران آن و دور شدن از مبانی به هر بهانه ای خود مقدمه شکست انقلاب است چرا که خداوند با کسی عهد دائم نبسته و بارها در تاریخ حاکمیت طاغوت جای مردمان حق را گرفته است.
آنچه که روشن است امروز مهمترین نیاز انقلاب بازخوانی انقلاب و معمار بزرگ آن است چرا که پلورالیسم مصادره و تفسیر امام و انقلاب در همه جا فراگیر شده است. تحریف شخصیت امام خمینی رحمه‌الله کلیدواژه‌ای بود که با بیانات رهبر انقلاب اسلامی در بیست و ششمین سالروز رحلت امام خمینی رحمه‌الله به شکل جدی وارد ادبیات سیاسی و رسانه‌ای کشور شد. رهبر انقلاب با اشاره به خطرات ناشی از این موضوع، نتیجه‌ی چنین اتفاقی را سیلی خوردن ملّت ایران دانستند: "تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.
یکی از این مبانی در مانیفست انقلاب اسلامی واندیشه امام توجه به محرومین و مستضعفین به عنوان صاحبان حقیقی انقلاب و تحقق عدالت اجتماعی بوده است.
با مروری بر سالهای اول انقلاب به خصوص سال ۵۸ که سال نهاد سازی انقلاب است تبلور این موضوع را میتوان در اندیشه امام به وضوح دید. تمام تاکیدات امام بر رفع محرومیت و دیده شدن طبقه استضعاف شده بوده است. تشکیل نهاد هایی از قبیل کمیته امداد، جهاد سازندگی، بنیاد مستضعفین، بنیاد ۱۵ خرداد در همین راستا بوده است. روح حاکم بر همه این نهاد ها روحیه ایثار و خدمت بی منت برای مردم بوده است و خیلی ها داوطلبانه بار انقلاب را در این نهاد ها به دوش گرفتند.
جنگ هم که آغاز شد بار اصلی آن را ابتکارات امام با برداشت صحیح از دین یعنی سپاه و بسیج مردمی در کنار ارتش بر دوش کشید و هر آنچه که در این سالها بارز است جهاد برای خدا برای نجات مستضعفان عالم است.
امام طعم شیرین خدمت و اسلام را به کام مستضعفان چشانده بود و بارها تاکید داشت که محرومین و طبقه مستضعف باید در اولویت باشد.
در همین راستا امام بارها مسئولین را به ساده زیستی توصیه میفرمود که انحرافات همه از حب دنیا شکل میگیرد و هر بلایی بر سر اسلام آمده از حب دنیا بوده است و بعد از ایشان هم رهبری انقلاب بر حفظ سطح زندگی مسئولین در حد ضعیفترین اقشار جامعه تاکید داشته است.
اما کم کم با آنچه که از ده سال اول انقلاب قابل برداشت است و شروع اختلافات اساسی و اندیشه ای در یاران انقلاب را باید در همین ایام مشاهده کرد تغییر نگرش در برخی از انقلابی های دو آتیشه صورت گرفت. در حوزه اندیشه ای چپ های رادیکال و انقلابی آن زمان کم کم از اقدامات خود ابراز پشیمانی کردند و ضد امپریالیسم های رادیکال ،انقلاب را ناگزیر به لیبرالیته شدن و جهانی شدن دانستند و برخی دین را و عملا انقلاب را فاقد کارکرد مدیریتی در جامعه دانستند و از آن سو بعد از جنگ کم کم نگرش های توسعه محورانه از دل دولت راست آن زمان سر برآورد و درست در زمانی که باید انقلاب فارغ از تهدید مرزی به خدمت رسانی به همان طبقه مستضعف میپرداخت دو گانه های اشرافیت و فقر ،توسعه یافته و مناطق محروم و بعد ها کمتر برخوردار شکل گرفت و چند گانه های محافظه کار، میانه رو، تندرو و شما بخوانید از این برداشت ها خلق شد که این اتفاقات بارها صدای رهبری نظام و در مقطعی اعتراض یادگار امام را هم درآورد.
در عرصه اقتصاد هم در دولت ها با تزریق اندیشه های گوناگون و متاسفانه با مبانی توسعه ای خدمت بی منت جای خود را به تلاش برای کسب قدرت و ثروت داد و در میان شلوغی های سیاسی و تلاش برای ساخت ژاپن های اسلامی ،مستضعفین به حاشیه رفتند.
مصرف گرایی و تجمل قوت گرفت و در برخی از مسئولین جایگاه و ثروت به جای ابزار بودن به هدف تبدیل شد و با وجود زحمت های انقلاب برای محرومین و پیگیری عدالت در برخی مقاطع و دولت ها هنوز شکاف طبقاتی برقرار است. وقتی طبقه خاص و صاحب امتیاز به اسم یاران انقلاب و دارای سهم ویژه شکل بگیرد اگر کسی دم از عدالت هم بزند عملاَ مورد مقابله خواهد بود.
مستضعفین بارها در دولت های مختلف تغییر نام دادند به کمتر برخوردار، حاشیه نشین، دهک های دو و سه و … ولی مستضعفین همان مستضعفین هستند و همان هایند که امام یک موی آنان را به تمام کاخ نشینان ترجیح میداد و از خدا میخواست که لایق خدمتگزاری به آنان باشد”هانطور که امام همیشه انقلاب را انقلاب پابرهنگان میدانست رهبر انقلاب هم تنها مسیرحرکت انقلاب را رسیدگی و اعتماد و حضور همین مردم دانسته است و بارها در سیاه نمایی ها و ناامیدی ها به وعده نصرت خدا اشاره کرده اند که "وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ”…
رهبر معظم انقلاب آن چنان توجه دقیقی به این وظیفه حکومتی دارند که در حکم هفت بندی تولیت آستان قدس رضوی، حجت الاسلام و المسلمین رئیسی در سه بند ایشان را به رسیدگی به امور ضعفا، نیازمندان، تهیدستان و …. موظف می‌کنند تا از این نظر هم تفاوت حکومت اسلامی اصیل با سایر حکومتها مشخص شود.
بی شک عبور از آنچه باعث انقلاب شد موجب انحراف و یا خدای نکرده توقف تداوم انقلاب خواهد بود و مگر نه اینست که حفظ حاکمیت اسلامی از اوجب واجبات است، پس همه کسانی که در این عصر که عصرامام خمینی و عصر حاکمیت اسلام است نفس کشیده اند در پیشگاه خدا و ولی جوابگو خواهند بود چرا که به تعبیر امام اگر اسلام در این دوران زمین بخورد تا قرن ها کمر راست نخواهد کرد.
دولت به عنوان رکن اجرایی و عملیاتی در پیاده سازی و پیریزی عدالت باید خود را متعهد به این آرمان ها بداند چرا که تحقق تمدن اسلامی بعد از شکل گیری و نظام سازی دینی با تشکیل دولت اسلامی خواهد بود و هر چه در این سالها صورت گرفته باید در نوع نگرش دولت ها دیده شود که با رای همان طبقه ضعیف به قدرت رسیده اند.
پیگیری تحقق عدالت اجتماعی در سایه اسلام ناب  و خط امام حقیقی به عنوان وجه مشخصه و متمایز حاکمیت دینی با سایر مکاتب اومانیستی باعث تداوم راه و آرمان بلند انقلاب اسلامی به عنوان حاکمیت مرجع و الگو در جهان خواهد شد و طعم شیرین اسلام را به کام ملت ها خواهد نشاند باشد که همه خود را سرباز این راه دانسته و این تعبیر مقام معظم  رهبری  همه جا صدق کند که "سربازان عدالت اجتماعی خستگی ناپذیرند”.

والسلام علی من التبع الهدی

ارسال نظرات