دوستان و آشنایان شهید نیز خود را برای وداع با شهید به دانشگاه رسانده بودند. دانشجویان جوان دانشگاه گروه گروه به سمت میدان صبحگاه روانه شدند و عده ای هم خود را زودتر به میدان رسانده بودند و همگی مشتاقانه منتظر ورود پیکر عباس بودند.
یگان تشریفات خود را برای ورود پیکر عباس آماده می کنند و به صف و با نظم خاصی می ایستند. همه دانشجویان گل به دست گرفته بودند و منتظر استقبال از پیکر عباس بودند. تعدادی از دانشجویان بنر خداحافظ رفیق و عباس جان شهادتت مبارک را به داخل میدان صبحگاه آوردند.از فرماندهان و پرسنل دانشگاه و دانشجویان و خانواده شهید گرفته همه آماده ورود پیکر عباس دانشگر به میدان صبحگاه دانشگاه افسری امام حسین(ع)بودند.
راس ساعت 9 صبح پیکر شهید عباس دانشگر وارد میدان صبحگاه شد. پیکر عباس از درب ورودی میدان صبحگاه به سمت مقبره شهدای دانشگاه تشییع شد. اشک در چشم همه حلقه زده بود. سردار اباذری جانشین دانشگاه افسری، پدر شهید دانشگر، حجت الاسلام شمس الهی نماینده ولی فقیه در دانشگاه و تعدادی از فرماندهان دانشگاه پیکر عباس را مشایعت می کردند. مداح شروع به خواندن روضه حضرت زینب(س) و امام حسین(ع) کرد. دوستان و همکاران شهید با دیدن پیکر عباس همگی می گریستند. گویی آسمان دانشگاه افسری نیز در غم فراغ عباس دلش گرفته بود و ابری شده بود.
جو حزن انگیزی بر محیط دانشگاه حاکم شده بود. دانشجویان پیکر عباس را به سمت مقبره شهدای گمنام بردند و در کنار قبر شهیدان قرار دادند. ناگهان سکوت فضای دانشگاه را فرا گرفت و همه به ناگاه همزمان با هم شروع به گریه کردند. سردار اباذری که عباس بیشتر اوقات در کنار او بود بسیار غمگین و ناراحت بود و گریه به او امان نمی داد. انگار باورش نمی شد که عباس رفته است. پدر عباس نیز در حال خود نبود و نوعی خوشحالی در چهره اش بود. خوشحال از اینکه از سویی پسرش مدافع حرم حضرت زینب(س) شده بود تا دوباره عقیله بنی هاشم اسیر نشود و از سوی دیگر پسرش عاقبت بخیر شده و به آرزویش رسیده بود.
در ادامه وصیت شهید عباس دانشگر قرائت شد. دوست شهید دانشگر وصیت نامه را با حالتی حزن آلود و غمگین را قرائت کرد . بعد از تمام شدن وصیت نامه پیکر مطهر عباس از مقبره شهدای گمنام دانشگاه به سمت گلزار شهدای شهرک ولایت تشییع شد. دانشجویان و همکاران شهید پیکر شهید دانشگر را گلباران کردند و با ذکر لبیک یا حسین و لبیک یا زینب دوست و همرزم خود را بدرقه کردند.
مسیر تشییع به قدری شلوغ شد که جای سوزن انداختن نبود. خانواده شهید در پشت جمعیت حرکت کردند. همسر شهید دانشگر نیز در حال خود نبود و به قدری گریه کرده بود که دیگر رمق صحبت کردن نداشت و اصلا باور نمی کرد که عباس دیگر در کنارش نیست.
دانشجویان و همرزمان شهید همه با هم و یکصدا می گفتند« پرپر کنید یاران گل دسته دسته، عباس دانشگر در خون نشسته» و همچنین شعار مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آل سعود کافر و هیهات من الذله سر می دادند. عده دیگری از دانشجویان در گوشه ای از مسیر نشسته بودند و با حالتی ناراحت و حسرت گونه به پیکر عباس نگاه می کردند و می گریستند. در دست عده دیگری از دانشجویان عکس شهید دانشگر بود که «خداحافظ رفیق» و « جوان مومن انقلابی» نقش بسته بود. در طول مسیر نیز مداح ذکر مصیبت امام حسین (ع) و حضرت زینب(س) را می خواند و حاضران نیز اشک می ریختند.
پیکر عباس دانشگر بعد از بدرقه از مقبره شهدای دانشگاه افسری وارد گلزار شهدای شهرک ولایت شد. عده از ساکنان شهرک ولایت با دود کردن اسپند و گل و گلاب از پیکر یکی از جوان ترین شهدای مدافع حرم استقبال کردند.بعد از ورود پیکر عباس به گلزار شهدا نماز بر پیکر شهید به امامت حجت الاسلام شمس الهی نماینده ولی فقیه دانشگاه اقامه شد. دوستان شهید در حین خواندن نماز در حال خود نبودند و بی اختیار اشک می ریختند.
بعد از خواندن نماز و دادن سلام به اباعبدالله، پیکر شهید به سمت خانواده و همسر شهید رفت و تمام اعضای خانواده خود را بر پیکر عباس انداختند و با پیکر شهید خود وداع کردند.دانشجویان و دوستان و همرزمان شهید با عباس خداحافظی کردند و پیکر شهید دانشگر برای خاکسپاری به زادگاهش سمنان رهسپار شد.