البته ناگفته نماند که طی سالهای اخیر موضوع بیکاری یکی از چالش های اساسی جامعه بوده است. شدت و وسعت این بیکاری به اندازه ای بوده است که نگرانی های جدی را به وجود آورده و در مناسبات مختلف مقام معظم رهبری مسئولان را به ایجاد شغل در این زمینه ترغیب کرده است.
هرچند مقام های رسمی همواره از تلاش و برنامه ریزی برای کاهش بیکاری در جامعه سخن گفته اند ولی واقعیت ایناست که تاکنون این تلاش ها و اقدامات دست آورد چشم گیر و اثر گذار در کاهش و کمرنگ ساختن وضعیت بیکاری در جامعه و در میان جوانان به همراه نداشته است.
در سومین شماره از پرونده "خانه نشین" به سراغ ابراهیم رزاقی، اقتصاددان رفتیم تا از نزدیک در این باره گفتوگو کنیم. " امروز 15 تا 20 میلیون نفر از جمعیت کاری کشور بیکار هستند اما دولت به شکلهای مختلف این رقم بیکاری را میپوشاند از سوی دیگر شاغلان هم به دلیل میزان درآمد کم، مجبور هستند در دو یا چند شغل فعالیت کنند و این دو جا فعالیت داشتن به معنی کاهش بهرهوری فرد است".
مشروح مصاحبه خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم با رزاقی را در زیر بخوانید.
* معضل بیکاری ریشه در یک خیانت دارد
جمهوری اسلامی ایران علی رغم موفقیتهایی که در حوزه های نظامی، امنیتی، سیاسی و هسته ای داشته اما در حوزه اقتصادی موفق نبوده است. به خصوص در موضوع اشتغالزایی موفق نشدهایم تا ظرفیتهای اشتغالزایی ایجاد کنیم. عدم موفقیت ما در اشتغالزایی به چه مسائلی بر می گردد؟
رزاقی: راحت بگویم، از زمان آقای رفسنجانی تا الان در زمینه اقتصادی درکشور خیانت شده است. علم عبارت است از چیزی که با واقعیت تطبیق داشته باشد، زمانی که قرار است از صادرات نفت بی نیاز باشیم، زمانی که قرار بود طی چند سال گذشته میزان وابستگی به نفت کاهش یابد، اینگونه نشد، باید این مسیر را رها میکردیم. اینکه مسیر اشتباه از سوی مسئولان طی شد باید مورد بررسی قرار گیرد.
اسلامی که باید اجرا شود اسلام کاخ نشینان است یا اسلام کوخ نشینان؟ امیرالمومنین موضوعات اقتصادی را مطرح کردند.انقلابی بودن اسلام کوخ نشینان است. آقای روحانی حرفهایی می زند که از سایرین بدتر است. فجایع اقتصادی فعلی نیازمند دانش اقتصادی نیست.
در حال حاضر اگر بیکاری پنهان را محاسبه کنیم تعداد بیکاران بسیار زیادتر از آمار اعلامی است. برخی آمارها روایت از 15 میلیون بیکاری در کشور و برخی دیگر بیان می کنند حدود 20 میلیون بیکار داریم.آقای روحانی اخیراً اعلام کرده اند که ایجاد شغل وظیفه بخش خصوصی است. اما در زمان ناصرالدین شاه هم چنین کارهایی نکردند.
من امید به بهبود اقتصاد با وجود انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ندارم، چرا که عوامل آمریکایی دخالت می کنند. آمریکایی ها برای انقلابهای رنگی روی طبقه متوسط تمرکز میکنند. اما در مورد ایران مشاهده کردند که در سال 88 موثر نبوده است. آمریکاییها در سال 88بر روی طبقه متوسط تمرکز کردند اما به این نتیجه رسیدند بعد از ورود آنها مردم معمولی در برابرشان مقاومت میکنند و نظام جمهوری اسلامی را نمی توان ساقط کرد.
در حال حاضر تعداد زیادی از روستاها خالی از سکنه است.این مردم یاران انقلاب هستند. با شرایط فعلی روند نارضایتی در طبقات پایین ادامه دار است.نمایندگان و رئیس جمهور قانون اساسی را در راستای رونق اقتصاد و اشتغال به کار نگرفته اند. برعکس آمریکاییها در حال حاضر همه جا حضور دارند.
همچنان تولیدات خارج کشور وارد می شود و دلار ارزان در کشور وجود دارد، دولت تنها صحبت می کند. دولت سال گذشته 70 میلیارد درلار هزینه برای واردات داشت.
اقتصاد امنیت را تحت تاثیر قرار خواهد داد، همانطور که در کشور امنیت به بهترین شکل برجاست، باید گوشه چشمی به اقتصاد داشته باشند، نمایندگان متعهد باید در مجلس بروند و دولت را استیضاح کنند و گروهی از دولتمردان استیضاح شوند. زمانی که دولت و نماینده ای خلاف منافع ملت حرکت می کنند باید استیضاح شود.
تعریف سرمایه داری از اشتغال چیست؟
رزاقی: سرمایه داری بیان میکند اشتغال فعالیتی است که در برابر مزد و حقوق ، سود و... پرداخت می شود. اما آرام آرام تغییراتی در کشور ایجاد میشود. انسان به خاطر مزد ،سود و درآمد کار میکند. آیا اشتغال این است؟ فعالیت در یک حالت این است که خود را به سود و درآمد می فروشد، اما در بخشی دیگر این است که کارگر کار خود را نمیفروشد. تولید صنایع دستی در ایران جاذبه دارد.
برای این دسته از افراد که نگاهشان به کار معنوی است، کار کردن اگر به نیت کسب درآمد باشد رنج آور است. اما مسئله اینجاست که با توجه به ویژگی ذاتی انسان،کدام نوع کارمخصوص انسان است؟
انسان نمیتواند بیکار باشد. قدیمیها بیان می کنند که "بیگاری" بهتر از "بیکاری" است.فرد بیکار علاوه بر از دست دادن مهارتهای شغلی مهارتهای زندگی را هم از دست می دهد، در صورتی که اگر رایگان هم کار کند، مهارت های زندگی برایش باقی میماند. ولی سرمایه داری انسان را یک فرد سودجو می داند.
واقعیت این است که انسان یک قطب خدایی و یک قطب اهریمنی دارد. اگر انسان از خود مراقبت نکند به سمت زاویههای شیطانی می رود. سرمایه داری بیان میکند به دنبال منفعت خود به دور از محدودیت به دنبال قانون بروید. منظور از محدودیتها منافع ملی و خانواده است.
در قانون اساسی ما بیان شده است که اقتصاد وسیله است. زمانی که وسیله است در یک چارچوب عمل می کند. اگر نگاه قانون اساسی به اقتصاد غیر از وسیله بود به معنی عدم پذیرش دین بود. ولی این مسائل از نگاه مسئولین پذیرفته شده نیست. چرا که نگاه مسئولین به مسئله اقتصاد نگاه سرمایه داری لیبرال است.
این نگاه برای برخی کشورها موثر است ولی برای کشوری مانند ایران موثر نیست. کشورهای غربی به ما می گویند افراد را در مباحث اقتصادی آزاد بگذارید و دخالت نکنید. اکنون این سوال مطرح است به راستی غربیها در حمایت کشورشان از اقتصادشان حمایت نمیکنند؟ اگر چنین بود که تا کنون باید تمام اجناس چینی و هندی بازارهای آمریکا را تصرف می کرد.
* خامفروشی ایران سیاست از قبل طراحی شده آمریکاست
تولیدکننده داخلی در حال نابودی است، کشور آمریکا به صورت مستقیم به تولیدکنندگان خود و کشاورزان یارانه اختصاص مییابد، سالانه 100 میلیارد دلار یارانه در آمریکا به کشاورزان اختصاص مییابد و همچنین تولیدکنندگان صنعت به شکلهای مختلف حمایت میشوند.
وقتی واردات فولاد از چین موجب بروز بحران برای تولیدکننده آمریکا شد، 250 درصد تعرفه گمرکی به واردات این قلم کالا اختصاص داد که امکان ورود نداشته باشد و در واقع دولتها در همه جا از تولید ملی حمایت میکنند.
این رشد تولید داخلی نیازمند مواد خام اولیه، نفت، گاز و از این قبیل است بنابراین کشوری مثل آمریکا سیاستی اتخاذ میکنند که کشورهای دنیا خامفروش باشند نظیر ما که نفت، مواد اولیه پتروشیمی و معدنی را به صورت خام میفروشیم ضمن آنکه آمریکا سیاست اتخاذ کرده است که تا جایی که امکان دارد کشورها صنعتی نشوند و فقط تولید آمریکا را بخرند.
آقای روحانی اخیراً اعلام کرده وظیفه دولت ایجاد شغل، راه و... نیست. این در حالی است که بخش خصوصی سرمایه ای ندارد که بخواهد اقدام به کار تولیدی کند. در سرمایه داری لیبرال درآمد دولت از دریافت مالیات است، این موضوع یعنی کسب درآمد از طریق تمرکز سرمایه. این موضوع در قانون اساسی ما ممنوع است.
هیچ دولت سرمایهداری، درآمد خود را از خامفروشی به دست نمیآورد بلکه درآمد از مالیاتها حاصل میشود که با دو هدف انجام میشود اول تأمین درآمد برای هزینههای دولت از محل مالیات خواهد بود ضمن اینکه دولتها با اخذ مالیات در فعالیتهای غیر تولیدی، چون سود بالاتری از فعالیت تولیدی دارند، شرایطی را به وجود میآورند که سرمایهها به سمت تولید حرکت کند.
* سود فعالیت غیرتولیدی در ایران تا 300 درصد هم میشود
اما مالیات در کشور ما از حقوق بگیران و مصرف دریافت می شود.آمریکاییها از فعالیتهای غیر تولیدی مالیات دریافت میکنند، اما ایران چنین نیست. سود فعالیتهای غیرتولیدی به حدی زیاد است که در ایران اگر به طور مثال سود تولید 5درصد است، سود فعالیت های غیر تولیدی 300 درصد است. امروز تمام سود در کشور ما متعلق به فعالیت های دلالی و غیر تولیدی است که این موضوع یک آسیب جدی برای کشور تلقی می شود.
تمام کشورهای اروپایی از تمام فعالیت های غیر تولیدی مالیات دریافت میکنند.هدف آنها از این کار این است که مردم برای حضور در فعالیت های تولیدی ترغیب شوند. به تولید کنندگان صنعتی انواع کمکها را می کنند . اما این موضوع در ایران برعکس است حتی اقتصاد لیبرال آمریکایی هم در کشور اجرا نمی شود.
در سیاستهای لیبرالی سرمایهداری هر کس به دنبال سود خود میرود و این سیاست در کشور ما نیز امروز اجرا میشود و اغلب به دنبال فعالیتهایی هستند که سود 100درصدی دارد نه سود 10 تا 20 درصدی.
به نظر شما بیکاری نتیجه چه سیاستی است؟
رزاقی: قبل از سرمایه داری کشورها تولید را با دست انجام میدادند و همین باعث ایجاد اشتغال برای بخشهای مختلف می شد.منابع محلی نیز برای ارتزاق مردم مصرف میشد، حتی در زمان ارباب و رعیتی نیز این موضوع ادامه داشت.
اما زمانی که ماشین به وجود آمد، ابزارهایی به وجود آمد که ارتباطی به زندگی انسان نداشت و جای انسان صنعت را پیش میبرد. دستگاهها میتوانستند به صورت مداوم کار کنند و همین شرایط سبب آغاز فقر و بیکاری در کشورها شد. اما اگر کشوری بخواهد به روش قدیم کار کند، یعنی هم تولید کند و هم مصرف کند، در مواد اولیه بلاتکلیف می ماند.
کشورهای صنعتی زمانی که تولید میکنند، تولیدات خود را به کشورهای دیگر صادر می کنند چرا که برای کشور خودشان مازاد است. زمانی که کشورهای اطراف تحت تأثیر کالای وارداتی قرار میگیرند ناخواسته در دام بیکاری افتادهاند. علاوه بر این زمانی که کشورهای دیگر را مجبور به خرید کالای خود می کنند استقلال آنها را از بین می برند و آنها را وادار می کنند مواد اولیه خود را خام یا نیمه خام به فروش برسانند و مواد مورد نیاز خود را از خارج وارد کنند.
بنابراین
دو نوع کشورهای صنعتی و ماشینی و کشورهای تولید کننده مواد خام فقیر به
وجود می آید. فقیر از آن جهت که زمانی که مواد خام صادر میشود در چرخه
تولید ارزش افزوده زیادی تولید نمی کند.
در حوزه کار نیز دو گونه کشور
ایجاد می شود. کشورهای صنعتی و کشورهای وابسته به مواد اولیه ای که می
فروشند و کالا وارد می کنند. این مسائل پس از انقلاب تشدید شد.
* در برابر اندیشههای اقتصادی امام و رهبری مقاومت میشود
کشورهای وابسته به چه معنا است؟
رزاقی: ایران
در دوران پس از انقلاب استقلال سیاسی کامل داشته اما به گونه ای رشد یافته
که خط اقتصادی آمریکایی در کشور توسعه یافته است. چرا؟ چون منافع مسئولان
در اولویت بوده است. ایرانی ها به واردات وابسته هستند.در ابتدای انقلاب
400 هزار واسطه در کشور وجود داشت اکنون 4میلیون واسطه وجود دارد.
مجموعاً باید بگوییم در شرایطی هستیم که بی تفاوت به قانون اساسی و اندیشه
های رهبری هستیم، یعنی یک جور مقاومت در برابر قانون اساسی و اندیشه های
امام خمینی در اموراتمان به چشم میخورد. در چنین اقتصادی فقرا دیده نمی
شوند. در کشور همه انسان ها دو دسته هستند. یا از رفاه برخوردارند و دچار
مشکل نیستند یا بی تفاوت نسبت به ضعیفان هستند.
یکی از دلایلی که امام خمینی برای دنیا یک الگوی اخلاق مداری است این است که پشت و پناه کوخ نشینان هستند نه کاخ نشینان. هیچ کدام از قطب های دنیا موفق به اجرای عدالت به شیوه شیعیان نشده اند.
* 800 هزار شغل در این دولت از دست رفت
اشتغال روستاییان هم در کنار اشتغال شهری کاهش یافته است. علت چیست؟
رزاقی: متأسفانه با واردات بی رویه در کنار دلار ارزان، مهاجرت روستاها به شهر گسترش یافته است .در اصل 43قانون اساسی آمده است دولت موظف است برای تمام مردم ایران خوراک،پوشاک، مسکن،بهداشت، تحصیل و.. فراهم کند. در کنار آن اصل 44 بیان میکند اقتصاد نظام جمهوری اسلامی ایران خصوصی، تعاونی و دولتی است. بخش دولتی نباید به صورت کارفرمای مطلق باشد،نباید سرمایه داری هم باشد، نباید اقتصاد سوسیالیستی در کشور اجرا شود. بخش خصوصی در ایران مکمل بخش دولتی و تعاونی است.
اگر انسان حداکثر سود را طلب کند و انباشت سرمایه و تکاثر ایجاد کند خدا را قبول ندارد. باید به حداقل سود قانع باشد. دولت هیچ اقدامی نکرده است و اگر اقدامی هم شده است، علیه تولید داخلی بوده است. اوج این اقدامات در دولت روحانی بوده است و حدود 800 هزار نفر بیکار شدهاند. یعنی در دولت روحانی نه تنها شغل ایجاد نشده بلکه اشتغال موجود از بین رفته است.
200 میلیارد دلار واردات داشتهایم که باید 20 میلیون شغل ایجاد میشد، طبق ضوابط سازمان ملل متحد هر 10هزار دلار هزینه ایجاد یک شغل پایدار است. نه تنها باید 20میلیون شغل ایجاد میشد بلکه حدود 800هزار شغل را از دست داده ایم. بنابراین از نظر اعتقادات، جهانبینی شعار بیکاری ممنوع حتی یک نفر را در قانون اساسی و اندیشه های امام خمینی داریم.
رسیدن به نقطه مطلوب وظیفه مسئولان است چرا که مردم از جریان بی خبرند. اگر درزمان جنگ همه بسیج شدند به دلیل این بود که از ماجراهای سیاسی خبر داشتند. در حال حاضر بهترین شکل برای بهبود وضعیت اشتغال در شرایط فعلی توجه به اقتصاد مقاومتی است.
از جمله مسائلی که در کشور برای تولید کنندگان ضرر است چیست؟
رزاقی: دلار ارزان کمر تولیدکننده داخلی را شکسته است. در کشور ما مواردی مانند جلوگیری از خام فروشی و شفافسازی مالیاتی رعایت نمیشود ما مواد اولیه را خام میفروشیم و دلارهای آن را به واردات اختصاص میدهیم و آن هم به قیمت ارزان، که آفتی برای تولید داخل محسوب میشود.
نه تنها از تولیدکننده داخلی حمایت نمیکنیم بلکه واردات ارزانقیمت هم داریم بنابراین تولیدکننده هم از تولید صرفنظر کرده و واردکننده میشود ضمن آنکه از کسانی که سرمایههای بالا دارند و در تولید هزینه نمیکنند، مالیات نمیگیریم.
حتی اگر به معنای واقعی میخواستیم سیاست اقتصادی لیبرالی آمریکایی را پیاده کنیم، دولتهای ما نباید اینگونه عمل میکردند. دولت تمایل خاصی به آمریکا و تئوری آمریکایی دارد ضمن آنکه با این وضع در کشور مشاهده میشود که انگار دولت مخالف استقلال اقتصادی ایران و مخالف انقلابیگری ایران است.
در این دولت کسانی که این اعتقادات را دارند تقویت میشوند ضمن آنکه سرمایهداران تشویق میشوند و به همین دلیل از آنها مالیات اخذ نمیشود. نتیجه چنین وضعی خلاف مسیر قانون اساسی حرکت کردن است. این میشود که برخلاف اصول قانون اساسی مبنی بر اینکه تأمین مسکن، کار، خوراک، پوشاک، بیمه، درمان و بهداشت برعهده دولت است این قانون اجرا نمیشود ضمن آنکه باید هر فرد با یک نوع کار کردن، درآمد خود را حاصل کند.
*روش آمارگیری به سبک آمریکایی است
اقدامات دولت در زمینه اشتغالزایی را چطور ارزیابی میکنید؟
رزاقی:امروزه فقط 32 درصد جمعیت کشور شاغل هستند. حدود 6 میلیون نفر در ایران اجارهنشین هستند که بسیاری از آنها نیمی از درآمد خود را به اجارهخانه اختصاص میدهند ضمن آنکه براساس آمار رسمی 6.5 میلیون بیکار داریم و در واقع 32 درصد جمعیت کار کشور شاغل هستند البته این میزان اشتغال هم به همان روش آمریکایی محاسبه میشود یعنی در آخرین آمارگیری، اگر کسی در هفته آخر یک ساعت هم کار کرده باشد شاغل محسوب میشود و این بیمعنی است.
امروز 15 تا 20 میلیون از جمعیت کار کشور بیکار هستند اما دولت به شکلهای مختلف این رقم بیکاری را میپوشاند از سوی دیگر شاغلان هم به دلیل میزان درآمد کم، مجبور هستند در دو یا چند شغل فعالیت کنند و این دو جا کار کردن یعنی کاهش بهرهوری فرد.
شاغلان ما هم به معنای واقعی شاغل نیستند
ضمن آنکه در شغلهای موجود تولیدکنندگان هم بیشتر به مونتاژ روی آوردهاند
یعنی مواد اولیه ماشینآلات وارد میشود و اینجا فقط سرهم بندی میکنیم.
حتی گوشت و شیری را هم که تولید میکنیم کاملاً تولید داخل نیست زیرا
علوفه را از خارج وارد میکنیم، مرغ و روغن را از خارج وارد میکنیم و همه
مواد اولیه روغن را از خارج تهیه میکنیم و این فضای مناسبی برای کسب و کار
نیست.
*رئیس جمهوری که اعلام میکند اشتغال وظیفه ما نیست قانون اساسی را قبول ندارد
زمانی رئیس جمهور اعلام میکند اشتغال وظیفه ما نیست یعنی قانون اساسی را قبول ندارد در حالی که وی با توجه به همین قانون اساسی رئیس جمهور شده است.مقام معظم رهبری تأکید بسیاری بر استقلال همه جانبه دارند. در این سالها نه تنها به سمت استقلال بیشتر نرفتهایم بلکه استقلال کمتری در اقتصاد داریم و اشتغال در 3 سال گذشته متوقف شده است.
*نمایندگان مجلس باید به خاطر بیکاری دولت را استیضاح کنند
وظیفه نمایندگان مجلس در شرایط فعلی چیست؟
رزاقی:
دولت نسبت به اشتغالزایی بیتوجه است در کنار آن نمایندگان مجلس وقتی
متوجه چنین فاجعهای در کشور میشوند باید دولت را استیضاح کنند در حالی که
این کار انجام نمیشود.
مقام معظم رهبری نسبت به بیکاری جوانان ابراز
شرمندگی دارند. اکنون روستاها خالی از سکنه و امکانات شدهاند و همه به
حاشیه شهرها هجوم آوردهاند و بیکاری هم در کشور موج میزند و تعجب
میکنیم چرا مسئولان با این آمار و ارقام به فکر نمیافتند؟ البته به نظر
میرسد چون به فکر سرمایهداری لیبرال هستند کاری هم به اقشار ضعیف و متوسط
ندارند در حالی که به عنوان مسئول جمهوری سلامی ایران سوگند یاد کردند از
منافع ملت دفاع کنند.به نظر میآید علاوه بر تمایل شدید دولت به اقتصاد
لیبرال آمریکایی، مسئولان آثار بحرانزای بیکاری در کشور را جدی
نمیگیرند.
*70درصد مزدبگیران زیرخط فقر هستند
در حال حاضر 70 درصد مزدبگیران زیر خط فقر هستند. ضمن آنکه 11 میلیون جوان داریم که به علت مشکلات اقتصادی قادر به ازدواج نیستند و اگر هم شاغل باشند این حقوق تنها کفاف زندگی تکنفره و اجارهنشینی آنها را میدهد.
در ایران تنها 25درصد درآمد دولت از مالیات تأمین می شود. بقیه درآمد دولت حاصل از خامفروشی و صادرات مواد اولیه خام نظیر نفت خام، مواد پتروشیمی و مواد معدنی به صورت خام است. با رکود اقتصادی فعلی به اقشار متوسط و ضعیف جامعه فشار وارد کرده است، دولت باید اعلام کند که برنامه مشخص اقتصادی دارد یا خیر؛ البته بسیاری معتقد هستند دولت برنامهریزی اقتصادی ندارد، اخیراً هم رئیس جمهور اعلام کرد برنامه دولت جادهسازی، بندرسازی، ریلسازی، ساخت مسکن و اشتغال نیست و باید این اهداف از سوی بخش خصوصی محقق شود.
کاملاً مشخص است نظریه سیاستهای تعدیل اقتصادی که هاشمی رفسنجانی در سالهای گذشته بر آن اعتقاد داشت در دوره روحانی نیز در حال اجرا شدن است ضمن آنکه دولت احساس مسئولیتی در قبال مشکلات اقتصادی ندارد و حتی این سیاستهای گذشته را امروز در قالبی گستردهتر اجرا میکند.
اشاره کردید دولت دلار را ارزان می فروشد در این زمینه توضیح میدهید؟
رزاقی: یکی از مشکلات امروز اقتصادی این است که نرخ دلار مواد خامی که صادر میشود نسبت به تورم داخلی ارزان تعیین میشود؛ دلار ارزان شرایطی به وجود میآورد که هر کالایی از خارج وارد شود تولیدکننده داخلی نمیتواند با آن مقابله کند. این داستان از سالهای خیلی گذشته آغاز شد و دلار به 800 تومان و سپس 1000 تومان رسیده و امروز به 3000 تومان رسیده است و هیچگاه دولتها نرخ دلار را براساس تورم داخلی محاسبه نکردهاند.
دولت مدعی است بازار باید نرخ دلار را تعیین کند؛ کدام بازار؟ فروشنده اصلی دلار دولت است و هیچ کس دلار به دولت نمیفروشد چون دولت بسیار ارزان میخرد و البته خودش هم ارزان تهیه کرده است؛ در کشور چین دلار به قدری گران قیمتگذاری میشود که برای هیچ واردکنندهای ارزش ندارد دلار حاصل از صادرات را صرف واردات کند.
دلار به قدری در کشور ما ارزان است که هر کس دلار را به دست میآورد (عموماً از طریق خرید از بانکها) آن را صرف واردات میکنند و در این بین، دلال و واردکننده از محل واردات یک دلار کالا، حدود 6 هزار تومان سود اخذ میکند چون قیمت واقعی امروز دلار در کشور باید 9 هزار تومان باشد و هر کسی که با این دلار واردات انجام دهد در واقع 6 هزار تومان یارانه میگیرد حتی آن گردشگری هم این دلار را صرف گردشگری در خارج میکند یارانه میگیرد.
در این فضا دولت علاوه براینکه خام فروشی را در دستور کار قرار داده است دلار را ارزان تهیه کرده است که هر دو ضد تولید داخل است.دلار باید توسط دولت گران فروخته شود، دلار باید وسیله گرانبهایی تلقی شود به خصوص در شرایطی که نفت در هر بشکه 100 دلار به حدود 30 دلار رسیده است.دولت باید برای دلارهایی که حاصل میکند برنامهریزی دقیق داشته باشد باید یارانه به تولیدکننده اختصاص داده شود تا کالایی که در داخل تولید میشود بتواند با مشابه خارجی خود رقابت کند.در حال حاضر 60 درصد خوراک مردم وارداتی است. باید واردات محصولات غیراساسی با دلار 9 هزار تومان باشد البته با مسئولانی که سالها کشور ایران را اینگونه اداره کردهاند نمیتوان استقلال اقتصادی ایجاد کرد چون نظارت منفی میکنند.
همکاری بانکها با نظام تولید را چطور ارزیابی میکنید؟
رزاقی:
متأُسفانه بانکها فاسد شدهاند و در خدمت تولید نیستند، بانکها در خدمت
دلالی و واردات و در خدمت فضاهایی هستند که ربطی به دولت ندارد و برای
تولیدکننده هم صرف ندارد تسهیلات با نرخ 30 درصد بگیرد.
در شرایط فعلی برای نجات اقتصاد باید روحیه انقلابیگری و تخصص در کنار هم به صورت همزمان وجود داشته باشد، دولت باید از مردم کمک بگیرد و اطلاعات از آنها حاصل کند باید منافع ملی را به مردم بشناسانیم منافع ما در این است که کالای خارجی مصرف نکنیم و کالای خارجی از سوی دولت گران شود. ضمن آنکه بانکها سود کلان از مردم نگیرند.
باید امکانات در اختیار تولیدکنندگانی قرار بگیرد که به سود کم قانع هستند؛ باید در خصوصیسازیها به نحو احسنت عمل کرد، باید مطالبه از دولت سازمانیافته و قوی انجام شود؛ جذب سرمایهگذار خارجی هم به اعتبار و عزت ما ضربه میزند و نباید اجازه داد اقتصاد لیبرالی در کشور رشد کند.