داشتن حماسه فرهنگی یک سرمایه است اما حفظ و نگهداری از آن و همچنین پرورش این سرمایه و اینکه این سرمایه را چگونه برای نسل های آینده می خواهیم حفظ کنیم کاری سخت است.
کد خبر: ۸۷۱۲۹۲۵
|
۲۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۶

به گزارش خبرگزاری بسیج، قادر طراوت‌پور از شاعران ارزشی و انقلابی است که آثار وی در حوزه شعر و سرود حماسی در جوامع ادبی جایگاه ویژه ای دارد. خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی خانه ایثار با این شاعر انقلابی گفتگویی داشته است که در ادامه متن آن را مشاهده می کنید:

*تعریف شما از حماسه فرهنگی چیست؟

یکی از مجاری حیات یک جامعه در دوران‌های مختلف تاریخی خلق حماسه است. اگر بخواهیم به این سوال بپردازیم که چرا در تاریخ، برخی ملت ها از بین رفته‌اند و یا دچار تحول اساسی فرهنگی شده‌اند و به تعبیری صاحب فرهنگ‌های بیگانه شده اند، مهمترین دلیل این قضیه، مسخ فرهنگی است. مسخ یا نابودی فرهنگی در ملت ها به دلیل فقدان حماسه‌سازان فرهنگمند رخ می‌دهد.

اگر انسان‌هایی وجود داشتند که به خلق حماسه‌های فرهنگی اقدام کنند آن جامعه دچار تحولات مثبت و رو به رشد می‌شود و یقینا به بالندگی فرهنگی می‌رسد اما اگر جامعه‌ای فقدان حضور حماسه‌سازان فرهنگی، رهبران و لیدرهایی که توانایی خلق حماسه فرهنگی داشته باشند را در خود ببیند، آن جامعه به انحطاط و نابودی دچار می شود. بنابراین مهمترین عامل در رشد و بالندگی یک جامعه در حوادث تاریخ، بودن حماسه فرهنگی یا عدم وجود آن است.

*ممکن است یک جامعه حماسه فرهنگی در اختیار داشته باشد اما راه حفظ، نگهداری و پرورش آن را درست به اجرا درنیاورد. به نظر شما چگونه می توان یک حماسه را ثبت و آن را در قالب فرهنگ دراورد؟

داشتن حماسه فرهنگی یک سرمایه است اما حفظ و نگهداری از آن و همچنین پرورش این سرمایه و اینکه این سرمایه را چگونه برای نسل های آینده می خواهیم حفظ کنیم کاری سخت است؛ زبان هنر و پرداختن اندیشمندان و صاحبان قلم به ابعاد و داشته های فرهنگی جامعه، همانند حماسه فرهنگی مهمترین رکن انتقال فرهنگ اصیل به نسل های بعدی است.

حماسه عاشورا به زبان هنر به نسل های بعد منتقل شد و از این طریق بیشترین منفعت برای بقای اسلام و جوامع اسلامی کسب شد. ما نیز باید اینگونه، ارزش های فرهنگی را به زبان هنر به نسل های آینده منتقل کنیم. اگر مسئولین فرهنگی و تولید کنندگان آن که همان هنرمندان هستند در این راه غفلت کنند، در واقع از سرمایه های حقیقی برای بقای فرهنگ جامعه غفلت کرده اند؛ باید برای پرورش دادن نسل های آینده با استفاده از ابزارهای هنری این فرهنگ را رشد و توسعه دهیم.

*قرار است تا کنگره‌ای با عنوان «کنگره حماسه» برگزار شود، نظر شما در این خصوص چیست؟

برگزاری چنین کنگره‌ای بسیار کار هوشمندانه ای است و اینچنین حرکتی نشان دهنده این است که نیاز سنجی بسیار خوب و شایسته‌ای صورت گرفته است. به اعتقاد من کنگره حماسه می‌تواند در راستای شکوفایی فرهنگ حماسه که حیات اجتماعی جامعه ما نیز در گرو همین مبحث است، موثر باشد. به نظر بنده کنگره در دوره خوبی هم آغاز شده و اگر همت همگان بدرقه کار مجریان این کنگره شود، می‌تواند برکات و ثمرات افتخارآمیزی برای آیندگان جامعه به همراه داشته باشد.

*این کنگره با نام مرحوم حمید سبزواری همراه است. این اتفاق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

استاد حمید سبزواری یکی از حماسه سرایان فرهنگی مطرح صد سال اخیر بود و شاید بتوانم بگویم که مهم ترین حماسه سرای صد سال اخیر ایشان بوده‌اند. بزرگترین حادثه زمان ما یعنی حادثه انقلاب شکوهمند اسلامی به وسیله سرودها، ترانه ها و به واسطه حضور حماسی ایشان در صحنه توانست در دل توده های مردم نفوذ کند.

از مهمترین ویژگی های آثار مرحوم سبزواری این بود که از دانشگاهیان و فرهیختگان گرفته تا روستاییان و کم سوادان همه با سروده های ایشان ارتباط برقرار می کردند یعنی یک جامعیت و دربرگیندگی در آثار استاد موجود بود. امروز وقتی ما سروده های سال 57 استاد سبزواری را می خوانیم آن لحظات شکوهمند انقلاب اسلامی دوباره برای ما تداعی می شود.

یک سرود می تواند ارکان اجتماعی یک جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد بنابراین برای ساخت یک سرود برای یک حماسه باید فرد کامل و جامعی به میدان بیاید تا اثر آن شخص توانایی نفوذ در دل ها را داشته باشد. می توان گفت تنها شخصی که توانست با اعتقادی قلبی به انقلاب اسلامی برای این حماسه بزرگ بسراید مرحوم سبزواری بود. اگر ایشان نبود خاطره انگیزی لحظات ناب انقلاب اسلامی تا این حد و اندازه در دل های مردم جای نمی گرفت، بنابراین انتخاب استاد سبزواری به عنوان محوریت این کنگره کاری بسیار ارزشمند است.

*تفاوت حماسه سرایی با مداحی در چیست؟

این دو به اعتقاد من هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند مگر اینکه یک مداح حماسه‌سرایی کند که در اینصورت دیگر مداح نیست و به او باید گفت حماسه خوان. حماسه دعوت انسان به زندگی است، حماسه معمولا انسان را به سمت آسمان و خدا دعوت می کند. حماسه یعنی زندگی عزتمندانه و شرافتمندانه که می تواند شاهرگ یک جامعه هم باشد.

بزرگترین حماسه سرای جهان به اعتقاد من فردوسی بوده است که هنوز هم جهان از حماسه‌سرایی وی استفاده مفید می‌کند و درس های آن در دانشگاه های کشورهای مختلف تدریس می شود. اما شما در حماسه شاهنامه اثری از مدیحه‌سرایی نمی بینید، اصلاً مدح یک ژانر دیگری است.

مداحی هایی که امروز می شنویم بیشتر برای به گریه انداختن مخاطبین است البته اشک و گریه در دستگاه اهل بیت جایگاه ویژه‌ای دارد اما بحث حماسه کاملاً با مداحی متفاوت است. از ویژگی های حماسه این است که حیات اجتماعی را زنده می کند اما در مداحی بیشتر به دنبال احیا حیات شخصی است.

ارسال نظرات