فعال فرهنگی، اجتماعی گفت: حجاب نه تنها منافاتی با فعالیت های اجتماعی من ندارد بلکه تکمیل کننده این فعالیت ها نیز است.
کد خبر: ۸۷۱۳۶۸۴
|
۲۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۹

به گزارش بسیج رسانه هرمزگان، به مناسبت هفته عفاف و حجاب به سراغ یکی از فعالین فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای رفتیم که با حفظ حجاب خود، در جامعه قدم نهاده و رسالت خود را انجام می‌دهد.

فاطمه نوری شکری، خبرنگار جوانی است که از ۱۷ سالگی وارد عرصه خبر شد و کار خود را با ارسال مطلب برای برخی از مجلات و روزنامه‌های شهری و محلی آغاز کرد و اکنون از مقاله نویسان و مصاحبه گران سرویس‌های دفاعی، فرهنگی و اجتماعی است و مطالب خود را برای روزنامه‌ها و سایت‌های مطرح کشور ارسال می‌کند.

 


وی که در دوران جوانی پس از درخشش در عرصه گزارش‌نویسی، مورد تقدیر اساتید رسانه‌ای همچون مجید مجیدیان، رئوف پیشدار، محمود مختاریان قرار گرفت، با وجود سن کم دبیر سرویس و سردبیر خبرگزاری‌هایی مانند بسیج پرس، رسانه، شاهد و باحجاب شد و مقالات و گزارش‌های خود را با خبرگزاری‌هایی مانند فارس، تسنیم، دفاع پرس، بسیج نیوز، حزب الله سایبر و… و روزنامه‌هایی مانند ایران و جوان به اشتراک گذاشت و تلاش کرد تا به گفته خودش دغدغه‌های جامعه و هنجارها و ناهنجارها را حتی با شبکه های مجازی به گوش مردم و مسئولین برساند.


نوری شکری از جمله بانوان جوانی است که برای رساندن پیام آزادگی و انسانیتی که در خصوصش تحقیق کرد و به اصول رسید، از قالب هنر در عرصه نقاشی، شعر، متن ادبی و… استفاده کرد و پس از کشف برخی از استعدادهای نهفته که هر انسانی دارای آن است تلاش برای پرورشش کرد، تا به اجرای چند نمایش رادیویی، گویندگی و… رسید اما پیش از آن کمک به تأسیس گروه هنر مقدس توسط خانم ” مریم شعبانی” نمود و وی را مهمترین استاد هنری خود می‌داند که در عرصه تئاتر اجراهای متعددی را رقم زدند و با نمایش "ایوان آخر” در قالب نوظهور تئاتر- تعزیه، پرفروش‌ترین نمایش سایت‌های بادجه‌ای تئاتر شد.

 


 


 چه شد که به سمت رسانه جذب شدید؟


شکری: در حقیقت من از سن ۹سالگی به بعد مانند خیلی از نوجوانان دیگر ذهنم دچار سؤالات بسیاری مانند این شد که حقیقت چیست؟ یا چرا خداوند دین را برای ما فرستاد و چرا عده‌ای برخلاف گفته‌های دینی ارزش گذاری دارند و مشغول زندگی به ظاهر عادی اند؟ از این دست سؤالات در ذهنم زیاد بود و تلاش می‌کردم از انسان‌‌های مطلع از خانواده گرفته تا جامعه بپرسم تا اینکه بزرگ‌تر شدم و شروع به مطالعه برای یافتن پاسخ‌ها کردم و دریافتم که دین اسلام و چارچوب انقلاب و نظام اسلامی واقعا صحیح و انسانیست و تصورات قبلی من که با صحبت‌های عده‌ای درست شده بود،

اشتباه است و در این عرصه در کلاس‌های عقیدتی-سیاسی، سخنرانی و… شرکت کردم و به این رسیدم که در میان دوستانم تنها عده کمی هستند که بدنبال سؤالات خود می‌روند و در سنین نزدیک به جوانی اغلب گزاره‌های بد و ضد ارزشی جایگزین حقیقت می‌شود لذا سعی می‌کردم در حد توانم با آنها مرتبط باشم و کمکشان کنم مرتبا در ذهنم در قالب‌های متعدد، شغل‌های تبلیغی و فراگیر را تصور می‌کردم تا از آن طریق درهر زمینه کمک مردم بیشتری کنم از عرصه هنر تا خبر! و وقتی جوان شدم ناخودآگاه به این سمت کشیده شدم و خداوند با گذاشتن بسترها در مقابلم و… یاری‌ام کرد.


+آیا داشتن حجاب و رعایت حدود یک زن مسلمان با رسانه و فعالیت اجتماعیتان منافاتی نداشت؟


*نه اصلا منافات نداشت بلکه تکمیل کننده بود، همان‌طور که در قرآن آمده در هر جامعه‌ای انسان‌های بیمار دل هستند و برای مصون ماندن از گزندشان و البته دادن آرامش خاطر به جامعه، داشتن حجاب ظاهری و باطنی بسیار کمک کننده است و به دیگران این پیام را می‌دهد که من یک فرد اجتماعی‌ام و برای انجام هدف اجتماعی‌ام حضور پیدا کردم و ارتباط من صرفا کاری است.

واقعا دیده‌ام که پیام حجاب حتی برای عده‌ای مخالف، این است که شخصیت مرا که هویداست ببین نه جسمانیت را! و اتفاقا انسان‌های در زنجیره ارتباطی‌ات برای به فرض پوشش خبری با آرامش و طیب خاطر بیشتری کمکت می‌کنند و این امنیت خاطری که شخص با رفتار و حجابش به طرف مقابل می‌دهد کمک کننده است تا سریع‌تر به هدف مشترک برسیم این یک امر بین المللی است و در یکی از تحقیقاتی که خانم "وندی شلیت” (از جامعه غیر مسلمانانی که حجاب و عفاف را برگزیدند) در حوزه زنان انجام داده بود با نام ” ایده‌آل دختران بد”، اشاره می‌کرد که ” به این پی برده‌ام که مردم براساس تصورو ظاهری که شما از شخصیت خود ارائه می‌دهید، با شما رفتار می کنند.”

 

اصلا از نظر یک خبرنگار محجبه، حجاب چیست؟


*به مفاهیم عینی حجاب در پاسخ قبلی‌ام اشاره کردم، اما واقعا حجاب ظاهری و رفتاری نشان‌دهنده این است که رسالت خود را درک کرده‌ایم و واقعا آمده‌ایم تا کمک مردم کنیم! و حقیقت را انعکاس دهیم، البته این برای برخی از آقایان به دلایل مشخص خوشایند نیست همچنین برای برخی از خانم‌های بدپوشش!


عینا برای خودم و همکاران خانم و آقای مذهبی یا دغدغه‌مند، پیش آمده که می‌آیند و تلاش می‌کنند تا تو را هم منحرف کنند ، چرا که بر اساس یک انگیزش روانشناختی پاکی، حقیقت جویی، عفاف و حجاب در فطرت انسان است و وقتی فردی این‌ها‌ را ندارد یا علم ندارد و یا تعمدا به جنگ با فطرت رفته و این اخلاقیات را در خودش کشته حال پس از جنگ ناخودآگاه با خود به دنبال جنگ با المان‌های بیرونی و انسان‌های ناقض تمایلاتش می‌رود و تلاش می کند تا آنها را هم به این ورطه بکشد که عامل انگیزشی بیرونی برای بیدار کردن فطرتش وجود نداشته باشد،

 

لذا از همه عزیزانی که ورود به جامعه پیدا کرده‌اند یا می‌خواهند وارد شوند درخواست دارم حواسشان به این موارد باشد که در خیلی از موارد با دوستی‌های اشتباه و حتی ظاهرا بدون زاویه با اعتقادات ما، موفق به تغییر نگرش‌ها می‌شوند و این انسان‌ها ظاهر متفاوتی از بسیاری از افراد جامعه ندارند که بشود از ظاهرشان به طور کامل به نیتشان رسید

 

اما برخی از آنها ظاهری متفاوت با احکام الهی دارند و از نوع رفتار و ارزش‌هایش می‌توان به نیت فرد رسید اتفاقا این افراد نادانسته از تکنیک‌های ارتباطی برجسته‌سازی، کاشت، تزریق، بزرگ نمایی، یک سو نگری و… استفاده می‌کنند.

 

 


+انتظار شما از جوانان هم سن و سال چیست?


* من در حدی نیستم که انتظاری داشته باشم. ولی یک مطلب را می دانم؛ جوان هست و روحیه حقیقت طلبی‌اش! این روحیه و نیاز جوان هم از سمت خودش با یافتن منابع اصیل و مستدل و هم از سوی دلسوزان باید پاسخ داده شود در غیر این‌صورت جوان با رخوت و تنبلی همراه می‌شود و به ناهنجاری‌ها بله می گوید و این می شود بروز ظاهری و باطنی در برخی از جوانان و گمان می‌کند حقیقتی وجود ندارد یا حقیقت همان‌چیزیست که او فهمیده بدون دلایل مستدل!


کمی پای درد و دل این جوانان بنشینیم و سعی بر رفع نیاز مادی و معنوی آنها داشته باشیم وقتی جنس حرف‌ها و ادراکات آنها را درست یا غلط درک کردیم می توانیم با زبان خودشان و در قالب خودشان کاری کنیم که جوان به راحتی دلسوزی و محبت امثال امام خمینی را درک کند و خود موجی بشود برای پیشرفت!


+ و انتظارتان از سایر خبرنگاران و همکارانتان؟


اما از جوانان در عرصه فرهنگ خواهشی دارم که اشتغال خوب است اما کار و تلاش خصوصا در عرصه فرهنگ برای صرفا درآمد خیر! نتیجه این نوع تفکر که دامن بسیاری از ما را گرفته این می‌شود که به طور مثال در یک همایش نظامی سرداران مملکت تا وقتی آمار می‌گویند آمار آنها را منتشر می‌کنیم و وقتی از دغدغه ها و نیازهای فرهنگی برای پشتیابانی مردمی می‌گوید تا مردم متوجه نقش خود شوند و به سهم خود کمک کنند،

 

قلم خبرنگار بخش مکتوب نمی‌نویسد و یا گزارشگر تلویزیونی با توجه به محدودیت زمانی تخصصی برای هر بخش خبری و کنداکتور این بخش را حذف و اعداد را باقی می‌گذارد. این مسئله که می‌گویم شاید از سوی مردم لمس نشده باشد اما به جد از جمله مسائلی است که اینجانب و بسیاری از اهالی دلسوز رسانه و البته خود مسئولین دغدغه‌مند را آزار می‌دهد.


این را بارها در همایش‌ها و نشست‌های خبری دیده‌ام که ناخودآگاه خبرنگاران صرفا جهت انجام مأموریت خود و اولین بودن در اقدام انتشار خبر مهمترین بخش‌ها و صحبت‌های فرهنگی و کلیدی مردم و مسئولین را حذف می‌کنند یا حتی در برگه خبر خود نمی نویسند و صرفا خود برای کسب اطلاعات بیشتر گوش می‌دهند و سر تکان می‌دهند! آخر همکار گرامی نیامده‌ای که سخنرانی گوش بدهی! می داند مهم است اما به بهانه اینکه‌این مطالب قبلا تکرار شده، نمی نویسد؛ تا مبادا خبر ۶۰۰ کلمه ایش بشود ۸۰۰ کلمه! یعنی در بخش جریان‌سازی و دروازه بانی خبر خیلی قوی عمل نمی‌شود.

 

البته گاهی علتش هم این‌هاست: کمتر فشار آمدن بر خبرنگار با شعار حرفه‌ای عمل کردن یا به علت مادی‌گرایی که من پول خبرنویسی دریافت می کنم نه گزارش نویسی! برخی هم واقعا تشخیص اهم ومهم برایشان سخت است و البته گاهی هم صحبت‌های مسئولین تمامی ندارد و گزیده شده پیام نمی‌دهند!


یا خبرنگار چندرسانه ای وسط همایش می‌آید و چند دقیقه ای ضبط می کند و می رود! نتیجه‌اش همین می‌شود که رسانه‌های معاند یا حتی غوغاسالاران در کانال ها و گروه های تلگرامی یک جمله طرف را بدون توجه به پیشینه صحبت و نتیجه‌گیری طرف، جدا کرده و مردم را به مملکت بدبین می کنند تا تعداد فالورهایشان به قیمت بردن آبروی طرف مقابل بالا برود،

 

یکی از علل بالا رفتن شایعات و حزبی‌رفتار کردن این نوع پوشش‌های خبریست! چراکه با دادن صرفا عناصر خبری، مردم را روی سطح آب نگه می‌دارند و هیچ وقت دعوت به غواصی در عمق دریای اطلاعات نمی‌کنند.

 

+نکات جالبی بود،راهکار چیست؟


*بخشی از راهکار بیان شد اما اگر واقعا بدنبال بالا بردن کیفیت کارمان باشیم و از ما به‌عنوان یک خبرنگار متعهد یاد شود باید در انتخاب نوع پوشش بر اساس قوانین الهی و کشوری و برای اثبات نیت خودمان به دیگران کوشا باشیم خصوصا خانم‌های خبرنگار چراکه ما از طلایه‌داران و افرادی هستیم که بیشتر دیده می‌شویم خصوصا در عرصه بین‌المللی که نمایندگان کشورهای دیگر هستند، باور کنیم ما با حفظ چارچوب‌های فرهنگی خود در پوشش و رفتارمان محترم‌تریم و نشانی از یک کشور متمدنیم!


یک خبرنگار مرتبأ باید اطلاعاتش را به روز کند، متعهد باشد و نکته سنج، از غوغا سالاری دوری کند، خودش متشخص باشد و سنگین رفتار کند، سریع باشد اما سرعتش باعث پایین آمدن کیفیت کار نشود، متخصص باشد، رصدگر خوبی باشد،

از علاقه‌مند‌ترین‌ها به کشف حقیقت باشد و البته پایبند به کشور و ارزش‌هایش چراکه بیشتر خبرنگاران با سطح کیفیت کار روبه بالا این را لمس کرده‌اند که در معرض خریده شدن قلم و ایده‌یشان هستند تا جایی که معاندین تماس می‌‌گیرند و با شست و شوی مغزی خصوصا با اغوای مالی پیشنهاد کار برای خودشان را می‌دهند و در تاریخ کم نبودند و اکنون برخی از آنها در شبکه‌های معاند از ایده فروشیشان رسیده‌اند حتی به زیر پا گذاشتن حریم و حرمت شخصی و بدنیشان که البته ما از آن مطلعیم و گاها منتشر می‌شود.

+چرا وارد عرصه تئاترو هنر شدید؟


*بنا بر همان احساس نیازی که گفتم و البته در راه کشف استعدادها، پس از ایفای نقش در تئاترهای مدرسه‌ای، دقیقا فردای روز کنکور کارشناسی‌ام خداوند با توجه به دعاهای دوره نوجوانی و دغدغه‌هایم مرا به این عرصه کشاند تا ثابت کنم صرفا این الحرف نبودم و خداوند خواست و گروه میعاد که با تغییر ساختار روبه رو بود را به هنرمقدس تبدیل کردیم و به رهبری خانم شعبانی این علم را برداشتیم.


سال‌ها پس از دوره قاجار که تعزیه زنان منسوخ شده بود به صورت رسمی‌تر آن را در کنار نمایش هایمان احیا کردیم و خانم شعبانی ساختار تئاتر- تعزیه را به گونه‌ای هیچ کدام بر دریگری ضربه نزند، به وجود آورد و روز به روز گروه بزرگ‌تر و با آموزش‌ها حرفه‌ای تر شد و واقعا تمام دوستانم در این گروه یاری کردنند تا پیام زن مسلمان ایرانی منعکس شود و این تئاتر از جنبه هایی متفاوت ترین و پر استقبال ترین تئاتر مناسبتی شود با وجود آنکه صرفا ویژه بانوان هست.


+این پیام چه بود؟


*پیامی مشترک در تمام نمایش‌ها و حتی کارهای نمایشگاهیمان بود که ساختارهای الهی سبب رشد انسانیت است نه محدودیت، هنر امری قدسی است و بدنبال آرامش و هدایت انسان‌ها! یک زن با حفظ چارچوب‌هایش اگر بخواهد می تواند پیشرفت کند و در آخر یک زن جامعه ساز است و اولین سرمایه گذاری عاطفی،آگاه‌سازی، هویت یابی باید برای او باشد تا جامعه‌ای سالم و پر از شکوفایی داشته باشیم! و اینکه خاصه در نمایش‌های ما به معرفی الگوهای حقیقی و جهانی زن پرداختیم و تلاش کردیم بخشی از عظمت زنان اسلام و متحول کننده جهان را به تصویر بکشیم و این بستر و الگو باعث شد خانمی با دین زرتشت به اسلام بگرود.

 

+ در ایوان اخر چه نقشی داشتید؟


*در این تئاتر افتخار پیدا کردم که اولیا خوان نقش امام حسین علیه السلام باشم و این از بزرگترین منت‌های و الطاف ائمه بر من است.


+پس شما اولین زنی هستید که این نقش را داشتید؟ واکنش مخاطبین چه بود؟


*شاید اولین، البته بعد از دوره قاجار! اطلاعی ندارم شاید هم اولین نباشم و این اهمیتی ندارد چراکه دوستانم هم اولین نویسنده و کارگردان این سبک برای بانوان می‌شدند یا اولین بازیگر زن نقش حضرت علی اکبر، حضرت عباس و..یا اولین اشقیاخوانان زن!


ما از خدا و ائمه در این سبک یاری خواستیم و تمرین‌های فراوانی شد تا این مورد ضربه‌ای به پیام و حس مخاطب نزند از طرفی حضور قافله سالاران مرد عاشورا برای روایت گری زینب خوانمان ضروری بود و حذف نقش‌های اصلی حادثه عاشورا کیفیت کاررا پایین می‌آورد، لذا خانم‌ها این نقش‌ها را پذیرفتند و الحمدلله واکنش‌ها مافوق تصورمان خوب بود و خدشه‌ای بر ارتباط مخاطب وارد نکرده بود و روزبه روز استقبال بیشتر می‌شد.


البته در این امر کارگردان، طراح لباس، طراح صحنه و گریم هم علاوه بر بازی‌ها و حس بازیگر نقش به سزایی داشت.

+پس خاطرات زیادی دارید از تئاتر و خبرنگاری؟


*بله خاطراتم در هردو عرصه زیاد است تلخ و شیرین باهم! از الطاف سردار شهید حسین همدانی و دخترم خواندن اینجانب برای احساس غربت نکردنم در هنگام گزارش‌نویسی تا عموخواندن و سؤالات کودکی که بدون اجازه پشت صحنه آمد و نتوانستم به‌خاطر به هم نریختن ذهنش لباس امام سجاد را تعویض کنم! خدا را بابت تمام الطافش شاکرم!

 

ارسال نظرات