سید حسین میری مدیر خانه موسیقی و سرود بسیج توانسته است در مدت کوتاهی که از تأسیس این نهاد می گذرد با آثار قوی و جذاب نام این مرکز را بر سر زبان ها بیندازد و امید ها را نسبت به احیای موسیقی انقلاب در دل علاقه مندان به این حوزه زنده کند.
کد خبر: ۸۷۱۸۱۷۶
|
۰۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۱
به گزارش خبرگزاری بسیج، سید حسین میری مدیر خانه موسیقی و سرود بسیج توانسته است در مدت کوتاهی که از تأسیس این نهاد می گذرد با آثار قوی و جذاب نام این مرکز را بر سر زبان ها بیندازد و امید ها را نسبت به احیای موسیقی انقلاب در دل علاقه مندان به این حوزه زنده کند. تمجید مقام معظم رهبری از برخی کار های این مجموعه باعث شده تا میری و همکارانش با اطمینان از درستی راهی که آغاز کرده اند خود را برای شکوفایی هر چه بیشتر آماده کنند. در خصوص خانه موسیقی و سرود بسیج و نسبت موسیقی و انقلاب با او گفتگو کردیم. 
 
 مرکز موسیقی و سرود بسیج چه شرح وظایفی دارد؟  
 
سید حسین میری: معاونت فرهنگی سازمان بسیج وظیفه اثرگذاری فرهنگی روی جامعه به عهده‌‌اش قرار گرفته است. اداره موسیقی و سرود بسیج متعلق به آن است و در سال‌های گذشته هم فعالیت داشت، منتهی حرکت اساسی و اصلی این اداره از اردیبهشت سال 1394 شروع شد. یعنی در بهمن ماه سال 1393 تحولاتی در معاونت فرهنگی بسیج اتفاق افتاد، اما در سال 1394 تحول در بخش‌های مختلف معاونت فرهنگی که یکی از آنها بخش موسیقی بود اتفاق افتاد. بسیج به دلیل اثرگذاری موسیقی تصمیم گرفت در این عرصه ورود کند. 
 
 خانه موسیقی بسیج را تأسیس کردند؟
 
میری: در اردیبهشت ماه خانه موسیقی بسیج به صورت رسمی تأسیس شد که در واقع وظیفه‌اش تولید موسیقی، سرود، نماهنگ و تیزر هست و در این چهار عرصه فعالیت می‌کند. 
 
قبل از این معاونت فرهنگی بسیج چنین بخشی داشت؟ 
 
میری: در واقع یک واحد موسیقی داشت که ارتقا پیدا کرد و تبدیل به خانه موسیقی بسیج شد که بیشتر هدفش نظارت بر بخش‌های مختلف بسیج بود که دارند موسیقی کار می‌کنند، اما بعد از این آمد و متمرکز و تولید هم به آن اضافه شد. قبلاً تولید نمی‌کرد. بعضاً خیلی موردی و در سال دو سه مورد کار می‌کرد، اما بعد از اینکه خانه موسیقی بسیج تشکیل شد، تمرکز تولیدات موسیقی بسیج به خانه موسیقی بسیج آمد. در چهار زمینه‌ای که اشاره کردم دو فاز دارد: فاز حرفه‌ای و فاز نیمه‌ حرفه‌ای. در فاز نیمه حرفه‌ای با پایگاه‌های بسیج سراسر کشور کار می‌شود، جذب آنها و تشکیل گروه‌های سرود در پایگاه‌ها انجام می‌شود. یک بخش حرفه‌ای هم هست که بروز و ظهورش در جامعه بیشتر است و تولیدات ما از صدا و سیما و سایت‌ها پخش می‌شوند. 
 
 
 دلیل تأسیس خانه موسیقی چه بود؟ 
 
میری: تأثیرگذاری و پتانسیل موسیقی در کشور به‌قدری زیاد بود که بسیج هم تصمیم گرفت از آن استفاده کند تا بتواند پیام‌های مورد نظرش را منتقل سازد. 
 
 قبلاً نبود؟
 
میری: بود، ولی متمرکز نبود. مثلاً بسیج صدا و سیما موسیقی تولید می‌کرد و کماکان هم دارد می‌کند. سازمان حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس تولید می‌کرد و کماکان هم دارد می‌کند. اینها بوده‌اند و هنوز هم هستند، منتهی بسیج اگر بخواهد به صورت جهشی تولیداتش را افزایش بدهد، از سال 1394 با رویکرد تحولی این تصمیم گرفته شد. 
 
 رویکرد شما چه بود؟ تفاوت شما با بقیه جاهایی که چند سال است دارند موسیقی کار می‌کنند چیست؟ 
 
میری: در خود سپاه جاهای مختلفی هستند که دارند موسیقی تولید می‌کنند. هدف ما این بود که خانه موسیقی بسیج در مورد خلاءهای موجود در زمینه‌های انقلابی و موضوعات آوانگاردتری که کار کمتر می‌شد، ورود بیشتری کند و در ضمن از نیروهای حزب‌اللهی در عرصه‌های کارگردانی، خوانندگی، سرود و... استفاده بیشتری کند. در حال حاضر غیر از سه چهار کاری که با خواننده‌های مطرح انجام داده‌ایم، بقیه با گروه‌های حزب‌اللهی بودند. اتفاق دیگری که افتاد، هماهنگی بین بسیج و نهادهای جبهه فرهنگی انقلاب از جمله راه، حوزه هنری، خانه مستند، اوج و... و همکاری‌های مشترک بین این نهادها بود. از خواننده‌ها و شعرای حزب‌اللهی استفاده شده است. هدف اصلی این بود که اینها را بیاوریم و از آنها استفاده کنیم. یکی از کارهای خوبی که در خانه موسیقی بسیج کردیم این بود که خودمان گروه تولید تشکیل ندادیم و داریم از ظرفیت‌های فرهنگی جبهه انقلاب استفاده می‌کنیم. خیلی از گروه‌ها تولیداتی دارند و نیازمند حمایت هستند. اگر می‌آمدیم و در کنار آنها گروه‌هایی را تشکیل می‌دادیم، دو ایراد داشت. یکی اینکه چون کارمند و حقوق بگیر ما بودند، ناچار بودیم فقط با آنها کار کنیم و صرف اقتصادی این بود که با اینها کار کنیم،
در نتیجه درصد کمی از بودجه‌مان را می‌توانستیم در جاهای دیگر تزریق کنیم. ایراد دیگر این بود که تنوع کاری ما پایین می‌آمد. وقتی فقط با یک گروه کار می‌کردیم، در بهترین شکلش می‌توانستیم ماهی یک کار خوب و سالی دوازده کار تولید کنیم، ولی الان داریم با 30 گروه موسیقی در سراسر کشور همکاری می‌کنیم که هر کدام توانایی این را دارند که در ماه یک کار تولید کنند. یعنی به‌جای اینکه دوازده کار تولید کنیم می‌توانیم دوازده ضربدر بیست یا سی تولید کنیم. بنابراین در زمینه‌های موسیقی، کارگردانی و... به‌جای اینکه خودمان گروه تشکیل بدهیم، از گروه‌های خودجوشی که حضرت آقا می‌گویند استفاده کرده‌ایم. به خاطر همین هم تعداد تولیدات ما به شکل چشمگیری بالا رفته و هم کیفیت کارها خیلی بهتر شده است. ما پارسال توانستیم صد و خرده‌ای کار از صفر تولید کنیم. یعنی ما که از صفر شروع کردیم و توانستیم در این چهار زمینه صد و خرده‌ای کار تولید کنیم که نزدیک به 40 تای آنها سرود است. طبیعتاً اوایل کیفیت‌ها پایین بودند، ولی هر چه جلو رفتیم کیفیت‌ها بهتر شدند و امسال الحمدلله کارهای با کیفیت دارند تولید می‌شوند، گرچه کمی محدودیت داریم. 
 
 چه محدودیتی؟ 
 
میری: محدودیت بودجه که سه ماه دیر شد. 
 
 نکته خوبی که اشاره کردید، کار کردن با نهادهای موجود حزب‌اللهی است که کار درستی است. ما مراکزی داریم که دارند به‌طور تخصصی فیلمسازی می‌کنند. اینها بر اساس نیازهایی که دارند، خودشان می‌آیند و بخش‌هایی را تأسیس می‌کنند و مثلاً کاری را که حوزه هنری نزدیک بیش از 38 سال است دارد انجام می دهد و از اول انقلاب کارش فیلمسازی بوده است ، شروع می‌کنند.
 
میری: یکی این است که نهادهایی که خواسته‌اند کاری را شروع کنند، برای خودشان واحدهایی را تأسیس کرده‌اند، یعنی از خود سپاه گرفته تا نهادهای انقلابی همه بنا به دغدغه این واحدها را تأسیس کرده‌اند، در حالی که به هر حال در بودجه هم محدودیتی وجود دارد. الان مجموعه‌هایی داریم که تأسیس شده‌اند و اوایل هم خوب کار می‌کردند، اما به‌قدری بزرگ شده‌اند که الان دیگر فقط باید بودجه‌شان را صرف پرداخت حقوق کارکنانشان کنند. اولاً ما نباید این کار را می‌کردیم. ثانیاً بخش خصوصی و بچه حزب‌اللهی‌ها جای کوچکی را اجاره کرده‌اند و دارند با بودجه اندکی کار و خوب هم کار می‌کنند. جایی باید از اینها حمایت کند. چه کسی باید این کار را بکند؟ بسیج، سپاه. 
 
 از نظر شما سرمایه‌گذاری مطلوب‌تر است؟
 
میری: بله، به خاطر اینکه اگر یک روز هم ما نبودیم یا سپاه روزی تصمیم بگیرد که دیگر موسیقی کار نکند، آن گروه کوچک دیگر به خودکفایی رسیده است و کار خودش را می‌کند و در واقع زایش دارد. این مسئله هم هست که مثلاً نهادی تصمیم می‌گیرد کاری را انجام بدهد و بعد که دولت عوض می‌شود دیگر نمی‌خواهد آن کار را ادامه بدهد.
 
 یعنی شما آزمون و خطاهایی را که اتفاق افتاده بودند، جلوی رویتان گذاشته و گفته‌اید این روش منطقی‌تر به نظر می‌رسد؟
 
میری: بله، راه‌های تجربه شده را که نباید دو باره تجربه کرد. الان در همه دنیا هم همین‌ طور است. نمی‌آیند مجموعه‌های خودشان را آن‌قدر گسترده کنند که دیگر خودِ کار هم در آن صورت نگیرد. در حال حاضر در دنیا دارند همین کار را می‌کنند و شما شبکه‌های تلویزیونی دنیا را هم که ببینید، به‌قدری چابک هستند که با تعداد نیروی کمی چند شبکه را می‌چرخانند. باید بالاخره از این استفاده می‌کردیم. ضمن اینکه ظرفیت‌هایش هم موجود بود. یک وقت می‌بینید در یک زمین بایر آمده‌اید و همه چیز را باید از اول شروع کنید، ولی در فضایی وارد شده بودیم که بسیاری از گروه‌ها هم بودند و داشتند کار می‌کردند. خیلی‌هایشان هم به دلیل نبودن بودجه داشتند از هم می‌پاشیدند. 
 
 آفتی که سال‌های سال بخش‌های فرهنگی ما از آن رنج می‌بردند این بود که نهادهایی که بودجه در اختیارشان بود می‌آمدند و نیازشان را با ایجاد مراکزی که زیر نظر خودشان بود، برطرف می‌کردند و آن مراکز را به دوست یا فامیلی می‌سپردند و آنها کارش را انجام می‌دادند، ولی این اتفاقی که برای شما افتاده، درست‌تر است. 
 
میری: این بودجه ها و منابع مالی که وجود دارد سهم گروه‌های خودجوش حزب‌اللهی است. سهم روشنفکرها و فک و فامیل‌ها و رفقا نیست، مهم گروه‌های خودجوش حزب‌اللهی است. ایراد بزرگ آنچه که شما گفتید این است که وقتی منِ نوعی از اینجا می‌روم، به خاطر اینکه آن گروه‌ها عادت نکرده‌‌اند خودکفا باشند، آنها هم از بین می‌روند. یعنی هم عقبه از بین می‌رود، هم آنها، اما این اتفاق نمایش دارد.
 
 
 نیروهای حزب‌اللهی‌ در شهرستان را چگونه پیدا می‌کنید؟ 
 
میری: الحمدلله ظرفیت بسیج را در سراسر کشور داریم که از طریق آنها استعدادیابی کرده‌ایم. اولین کاری که کردیم این بود که در سال 1393، یعنی قبل از اینکه کارمان را رسماً شروع کنیم، یک جشنواره برگزار و پایگاه‌های سراسر کشور را فراخوان کردیم و توانستیم تقریباً 70 گروه را از این طریق پیدا کنیم. بسیاری از این گروه‌ها سالیان سال بود که داشتند کار می‌کردند، ولی نه کارشان دیده می‌شد، نه کسی اهمیتی برایشان قایل بود و داشتند از هم می‌پاشیدند. یعنی شاید از این 70 گروهی که برای ما کار فرستاده بودند، نیمی از هم پاشیده بودند و دیگر کار نمی‌کردند. گروه‌های دیگر هم خسته و ناامید داشتند کار می‌کردند. بعد که این اتفاق افتاد، سعی کردیم این گروه‌ها را شناسایی و دسته‌بندی کنیم. پس اولین کاری که کردیم برگزاری جشنواره و ارتباط با استان‌ها بود. ما در سراسر کشور پایگاه‌های مختلف بسیج داشتیم و سعی کردیم فراخوان بدهیم و بهترین گروه‌هایشان را به ما معرفی کنند که این کار انجام شد و در خرداد ماه سال 1394 همه اینها شناسایی شدند و به سراغ کار کردن با اینها رفتیم. به این شکل که اینها را سطح‌بندی می‌کردیم.
 
معتقدم سرود بدون پخش از سیما که مهم‌ترین رسانه تصویری ماست، عملاً کارکردی ندارد. به همین دلیل گروه‌های فیلمبرداری سراسر کشور را پیدا و با کمک صدا و سیما کارهایشان را پخش کردیم. گروه‌های سرود و گروه‌های تصویربرداری پیوند برقرار کردند و در هر استان یک نهاد تولید نماهنگ به وجود آمد. ما تقریباً در پانزده استان چنین ظرفیتی را داریم، یعنی هم گروه سرود داریم، هم گروه تصویربرداری، گروه سرود، سرود و گروه فیلمبرداری سناریوی آن را تولید می‌کند و در تمام این مراحل خود ما از طریق ارسال ایمیل، شعر، موسیقی، سناریو و کارگردانی بالای سرشان هستیم و به این ترتیب یک کار شکل می‌گیرد و برای ما ارسال می‌کنند و ایردهایش را می‌گیریم و در واقع از اینجا مدیریت تولید می‌کنیم. 
این کار حسنی داشت، به این ترتیب که با ایرادهایی که ما گرفتیم، گروه‌ها آرام‌آرام پیشرفت می‌کردند و بالا می‌آمدند. البته گروه‌های سرود بعضی از استان‌ها قوی‌تر است وبعضی‌ها گروه تصویربرداریشان. برخی برعکس است و بعضی هم‌سطح هستند، ولی همه اینها دارند با هم بالا می‌آیند و این ظرفیت استان‌ها که راه افتاد الحمدلله خیلی مثبت است. 
 
 اینهایی که گفتید در سرود بود؟ 
 
میری: بله، در موسیقی هم همین‌ طور است. بالاخره افراد علاقمند در پایگاه‌های سراسر کشور زیادند. کاری که ما کردیم این است که کسی را نیاوردیم و خواننده کنیم. دنبال این رفته‌ایم که افرادی را بیاوریم و گروه سرود درست کنیم، اما کسی را نیاورده‌ایم خواننده کنیم، چون کلاً موافق این نیستیم که مثلاً کسی از مداحی به سمت خوانندگی بیاید و هدفمان این نیست و نمی‌خواهیم ترویج کنیم.اما خیلی از افراد هستند که شروع کرده‌اند. کاری که ما کردیم این است که موسیقی انقلابی در انحصار یک نفر بود. ما افراد دیگری را هم که داشتند کار می‌کردند شناسایی کردیم که بیایند و میدان برایشان باز شود. انحصار خواه ناخواه فساد ایجاد می‌کند و بهترین آدم دنیا هم باشد، فساد ایجاد می‌شود. ما گفتیم چه کار باید بکنیم؟ خیلی‌ها بودند که داشتند در زمینه موسیقی انقلابی کار می‌کردند. رفتیم و اینها را شناسایی کردیم و پارسال تقریباً می‌توانم بگویم با هفده هجده تا از اینها کار کردیم. با اینکه ما هم محدودیت منابع و محدودیت کار داریم و وضعمان طوری نیست که بگوییم با همه آنها کار کردیم، ولی سعیمان بر این بود که با هر کدام کاری کنیم. 
 خواننده‌ها را هم پیدا کردید؟ 
 
میری: خواننده‌ها از قبل بودند. 
 
 یعنی داشتند کار می‌کردند؟
 
میری: تقریباً. یعنی کسی را نیاوردیم خواننده کنیم. اینها بودند و کار می‌کردند و سعی کردیم با اینها کار کنیم که سطحشان بالاتر بیاید. از آن طرف همت عجیبی گذاشتیم روی پخش کارهایمان از صدا و سیما که وقتی اینها کاری می‌کنند، فکر نکنند کار به گنجه می‌رفت یا فوقش در سایتی 700، 800 نفر هم دیدند، بلکه بدانند کارشان دیده می‌شود و ارزش دارد. 
 
 ارتباط با صدا و سیما شکل گرفت؟
 
میری: ارتباط در دوره آقای دکتر پورمحمدی شکل گرفت که خیلی به این فضاها علاقمند بودند. پیش از اینکه اینجا بیایم در صدا و سیما بودم و با آنها ارتباط‌های خوبی داشتیم. آقای دکتر پورمحمدی هم به سرود هم به موسیقی انقلابی بها می‌دادند. در آن دوره شکل گرفت و الحمدلله در دوره جدید هم این روند ادامه دارد. اعتقادم این است که صدا و سیما از کار خوب استقبال می‌کند و نسبت به کارها گارد  ندارد، منتهی کار باید از یک حداقل کیفیتی برخوردار باشد. 
 
 
هنر موسیقی در انقلاب و بعد از انقلاب خیلی خوش درخشید. بعد از انقلاب آثار خیلی خوبی داشتیم و آدم‌های بسیار حرفه‌ای هم کار می‌کردند. ارتباط و نگاه شما با این آدم‌ها چگونه است؟ 
 
میری: زمینه کاری هم مثلاً در جشنواره‌هایی که برگزار می‌کنیم از این آقایان خواهش می‌کنم که بیایند، مثلاً از آقای گلریز، آقای آزرم و... دعوت می‌کنیم بیایند و در استعدادیابی‌ها و داوری‌ها کمک و راهنماییمان کنند. همچنین سعی می‌کنیم کارهای این آقایان را بازسازی کنیم. مثلاً سال گذشته در هفته بسیج یکی از کارهای آقای گلریز را توسط گروهی بازسازی کردیم و خود آقای گلریز هم آمدند. سعی می‌کنیم طوری فعالیت کنیم که اینها بدانند چشمه جوشانی را که به راه انداخته‌اند ادامه دارد، ولی غفلتی که صورت گرفت در دهه 70 بود که آقایان به دلایل فرهنگی هم سرود را کنار گذاشتند ـ دوره افول فرهنگی ما دهه 70 است که هنوز هم ادامه دارد ـ هم موسیقی انقلابی را گفتند به درد نمی‌خورد و اَخ است. ‌اینها مال زمان جنگ بود. حالا جنگ تمام شده است و باید به این سمت برویم که برای مردم فضای شاد و این حرف‌ها را ایجاد کنیم و فضا را از فضای انقلابی در بیاورند که اشتباه هم کردند، ولی بعد از مدتی همه فهمیدند این یک نیاز جامعه است و جامعه نیاز به تهییج و انتقال پیام از طریق موسیقی و سرود دارد. کشورهای لاتین مسلمان نیستند یا روسیه و امثالهم سرودهای تهییج‌کننده دارند و سرودهایی که به فرمایش حضرت آقا انسان را به وجد بیاورد و به کاری تشویق کند. این فقط مختص ما نیست که آقایان آمدند و تعطیل کردند، اما بعد از چند وقت همه فهمیدند که باید نیاز جامعه را برآورده کرد و الحمدلله دو باره موجی به راه افتاد و بعد از اینکه الحمدلله بسیج هم شروع به کاری در زمینه سرود کرد، شنیده‌ام چند تا از نهادهای دیگر هم می‌خواهند شروع کنند. خوشحالیم که توانسته‌ایم این چرخه را دو باره در کشور راه بیندازیم. 
 
 در باره نماهنگ‌های مختلفی که تولید کرده‌اید صحبت کنید. در سال گذشته حداقل از زمان شهدای غواص به این طرف ما در اتفاقات مختلف محتوا داشته‌ایم. از «اشتیاق» که برای نیمه شعبان بود تا «بارانی شو» برای شهادت حضرت زهرا(س).   
 
میری: در زمینه کلیپ خلط مبحثی وجود دارد. کاری که با تصاویر آرشیوی موشن هم زده می‌شود اسمش کلیپ است، اما مقصود ما از کلیپ و نماهنگ چیزی است که از زمان تولید موسیقی همزمان داریم به تولید تصویر برای آن به روش سینمایی فکر می‌کنیم. ما به این کلیپ می‌گوییم. به مورد اول هم می‌توانیم بگوییم تصویرسازی یا هر چیزی. در این زمینه الحمدلله پارسال موفق شدیم دوازده سیزده کلیپ تهیه کنیم. اولین کارمان «اشتیاق» بود. یکی از دوستان ترانه آن را داد که خواندم و همین‌طور فیلمنامه‌اش را که دو سال پیش نوشته شده بود و به دلایلی به سراغش نرفته بودند. دیدم کار خوبی است، اما یک شرط گذاشتم و گفتم این کار را باید آقای عقابی کارگردانی کند. آقای عقابی را می‌شناختم. تا آن موقع کارگردانی نکرده بود، منتهی در اربعین در راه کربلا با ایشان آشنا شده بودم و گفتم به شرطی از این کار حمایت می‌کنم که ایشان بالای سر کار باشد. الحمدلله بعد از آن، کار را با آقای شفاه شروع کردیم، چون آقای عقابی بخشی از آنجا بود. طبیعتاً حرفه‌ایش این بود که با آنجا کار می‌کرد که الحمدلله گرفت و کار بسیار خوبی شد. 
 
معتقدم وقتی کاری می‌آید، آدم باید ببیند آیا در زمینه خودش کار می‌گیرد؟ بعضی کارها را می‌آورند و می‌دانی که نمی‌گیرد و بعضاً چاره‌ای هم نداری و باید بسازی، اما بعضی کارها جوری هستند که وقتی آدم می‌بیند متوجه می‌شود این کار می‌گیرد یا حداقل این‌جوری هستم که تشخیص می‌دهم کار می‌گیرد. کار «اشتیاق» که آمد می‌دانستم می‌گیرد. مدل کار طوری بود که معلوم بود می‌گیرد. چرا؟ چون در آنجا خلاء وجود داشت. یکی از فرمول‌هایی که آدم متوجه می‌شود کاری می‌گیرد یا نه، این است که ببینید آیا در آن کار خلاء وجود دارد یا ندارد. مرحله بعد این است که تشخیص بدهید حالا که خلاء وجود دارد، آیا این اثر آن خلاء را پر می‌کند یا نه؟ 
 
 مثلاً در مورد نیمه شعبان...
 
میری: خلاء داشتیم و کار برای نیمه شعبان نداشتیم. کارهای نیمه شعبانمان با کارهای جمعه بعد از ظهرهایمان هیچ فرقی نداشتند. مداحی داشتیم، ولی در زمینه موسیقی آن هم موسیقی شاد کلیپ خوبی نداشتیم. کما اینکه امسال «اشتیاق» بیشتر از پارسال پخش شد. پخش امسالش خیلی بیشتر از پارسال بود. همانی که ما برای صدا و سیما فرستادیم، ولی برای پخش آن پیگیری آن‌چنانی نمی‌کردیم، اما کار راهش را پیدا می‌کند. از این مدل کارها زیاد داشته‌ام که کار آمده است یا ایده‌اش را خودمان دادیم. مثال می‌زنم. کاری را با حزب‌الله لبنان برای ولادت حضرت زینب(س) کار کردیم. ارتباطی که الحمدلله از طریق دوستان با حزب‌اللهی برقرار شد، دیدیم نزدیک ولادت حضرت زینب(س) هستیم و گفتیم باید حتماً کلیپی در همان جا و به زبان عربی تولید کنیم ـ که بعداً عربی ـ فارسی شد ـ که کار «عشق و حرم» که در حرم حضرت زینب(س) رفتند و چه تصاویر قشنگی با بچه‌های مدافع حرم گرفتند که پدرانشان شهید شده بودند و یا همان موقعی بود نُبل و الزهرا آزاد شده بودند و بچه‌های آنها آمدد. می‌دانستم به لطف خدا آن کار می‌گیرد و در واقع اخلاص بچه‌هایی بود که کار کرده بودند، چون در این زمینه‌ها خلاء وجود دارد، این کارها دیده می‌شوند. به خاطر اینکه کار نکرده‌ایم، بنابراین اگر کار خوبی انجام شود، دیده می‌شود. این هم فقط لطف خدا و اخلاص بچه‌هایی بود که کار می‌کردند، چون اسم هیچ‌کدامشان هم در هیچ جا نیامده است. یعنی اگر داریم مصاحبه می‌کنیم و اسممان می‌آید، شاید اسم آن بچه‌ها هیچ ‌وقت هیچ جایی نیاید. 
 
یکی از اتفاقاتی که در اثر اخلاص این بچه‌ها افتاد، بازخوردهای خارجی بود. چهار پنج تا از کارهای ما بود که شبکه‌های خارجی رسماً به آنها واکنش نشان دادند. مثلاً کار «اشتیاق» که مهدیار عقابی کارگردانش بود. یک کار برای رحلت امام کردیم به نام «فرزندان روح‌الله» که کار خوبی شد. 
 
«آغوش من» بود که مشترکاً با سفیر انجام دادیم و کارگردانش علی طالبی طادی بود. «قطار قم ـ مشهد» بود که مهدیار کارگردانی کرد. ما همیشه این مشکل را داشتیم که در دهه کرامت چه کار کنیم که کاری داشته باشیم که هم حضرت معصومه(س) در آن باشند، هم امام رضا(ع). با آقای فروغی نشستیم و خیلی فکر کردیم تا رسیدیم به این شعر آقای برقعی و اسمش شد «قطار قم ـ مشهد» و این ایده را به «باشگاه فیلم» بردیم و آقای شفا زحمت این کار را کشیدند. ایده خوبی بود و آن را هم عقابی ساخت. البته معتقدم آن‌طور که باید دیده می‌شد دیده نشد. ان‌شاءالله این سری دو باره برای پخش آن تلاش می‌کنیم. کلیپ «شهید نادر مهدوی» بود که خیلی سر و صدا کرد و بی‌بی‌سی و... از آن گزارش رفتند. 
کلیپ «شهید طیب واعظی» بود. این کار تحولی در تولیدات شهدای شاخص بسیج بود. قدیم‌ها کاری ساخته می‌شد، ولی دیده نمی‌شدند، اما این کار دیده شد و علی لهراسبی برایمان خواند. آقای داوری هم کار را ساخت و خیلی هم خوب شد. اثر «عشق و حرم» بود که مشترکاً با حزب‌الله انجام دادیم. 
 
 
 رویکرد شما در ساخت نماهنگ چیست بنا دارید مناسبتی کار کنید؟   
 
میری: این یک بحث دیگر است و آن هم اینکه برای موسیقی انقلابی چاله‌ای وجود دارد و آن هم تولید کارهای مناسبتی است. ما در سال اول که تولید کردیم، سعی کردیم برای مناسبت‌هایی که کار خوب تولید نشده است کار کنیم، اما امسال در مرحله‌ای هستیم که باید کارهایی را تولید کنیم که در طول سال پخش شوند. مثلاً نماهنگ «شهید نادر مهدوی» و نماهنگ «شهید طیب واعظی» در طول سال قابل پخش بودند. حتی نماهنگ «قطار قم ـ مشهد» را هم می‌شود در طول سال پخش کرد، اما «اشتیاق» مربوط به نیمه شعبان است. به نظر من کارهای مناسبتی که داریم و باید تولید شوند، ولی کارهایی را هم باید تولید کنیم که در طول سال قابل پخش باشند. در بعضی از زمینه‌ها مثل موسیقی‌های اجتماعی، انقلابی و... کمبود داریم. 
 
 مدیوم شما تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی  هستند؟  
 
میری: در سال گذشته کلاً مدیوممان را تلویزیون چیده بودیم، یعنی کارهایی را تولید می‌کردیم که از صدا و سیما قابل پخش باشند، اما کاری هم مثل «هتل کوبورگ» داشتیم که به هیچ‌ عنوان در زمان مذاکرات هسته‌ای قابل پخش نبود، اما در آن زمان نیاز بود و این کار را کردیم. جالب اینجاست که همان «هتل کوبورگ» که در تلویزیون قابل پخش نبود، خدا خواست و در اخبار ساعت 22 پوشش داده شد. یعنی این‌ طور نبود که حرف‌هایمان را به خاطر صدا و سیما نزده باشیم، اما هنوز هم احساس می‌کنیم تأثیرگذارترین مدیوم در جمهوری اسلامی ایران سیماست و بنابراین طرح و برنامه‌مان را بر مبنای آن ریخته‌، اما از چیزهای دیگر غفلت نکرده‌ایم. 
 
 سرود هم به لحاظ اخباری که آن را پوشش می‌دهند، هم به دلیل توقفی که برای مدت داشته مظلوم است. برای بیشتر دیده شدن و رسانه‌ای کردنش چه برنامه‌ای دارید؟ 
 
میری: قبلاً سرودها ساخته می‌شدند، ولی چون یا تصویر یا کیفیت صوتی خوبی نداشتند، آرشیو می‌شدند، اما بعد از اینکه شروع شد گفتیم چطور است خواننده‌ها برای کارهایشان کلیپ تولید می‌کنند. چرا نباید برای سرودها کلیپ تولید شود؟ کاری که کردیم گفتیم سرود را که تولید می‌کنیم، مگر در موارد خاص، الزاماً باید کلیپ هم روی آن ساخته شود و آن هم کلیپی که قابل پخش و دیده شدن باشد. همین باعث ایجاد انگیزه در گروه‌هایمان شد. گروه‌هایی که چندین سال بود کار تولید می‌کردند، اما دیده نمی‌شدند، حالا می‌دیدند کارهایشان دارد کامل در صدا و سیما پخش می‌شود و همه اتفاق‌ها دارد می‌افتد و این باعث ایجاد انگیزه در آنها شده است، به‌طوری که حتی بعضی موقع‌ها پول هم نداشته باشیم کار می‌کنند. چرا؟ چون می‌خواهند دیده شوند. پس از وقتی که پخش کلیپ‌های اینها شروع شد، این روند کاملاً درست است.
 
اگر سرود بخواهد در مرحله‌ای که ده سال بود باقی بماند، باز هم به هیچ جا نمی‌رسد. کما اینکه دوستان دیگر در نهادهای انقلابی بعضاً سرود تولید می‌کردند و نهاد تولید سرود راه انداخته بودند، اما با اینکه کارهای خیلی خوبی را هم تولید کرده بودند، اما کارهایشان دیده نمی‌شد. چرا؟ چون آدم‌ها به‌واسطه موزیک ویدئوهایشان دیده می‌شوند. ما آمدیم و این کار را کردیم و حدود 45 کار تهیه کردیم که بیش از 40 تا با تصویر بودند و همه هم به عناوین مختلف از صدا و سیما پخش شدند، یعنی حداقل یک بار پخش شدند. 
 
 
 در مورد نحوه ارتباط نهادهایی که بعد از این مصاحبه احتمالاً شما را بیشتر می‌شناسند و می‌خواهند با شما مرتبط شوند، توضیح بدهید. چه شرایط و ویژگی‌هایی باید داشته باشند؟ 
 
میری: ما در خانه موسیقی بسیج از هر گروهی که علاقه داشته باشد در زمینه حوزه موسیقی انقلابی یا سرود یا نماهنگ یا تیزرهای داستانی فعالیت کند و در واقع حزب‌اللهی هم باشد حمایت و استقبال می‌کنیم. خودمان هم دنبال گروه‌ها می‌رویم. اگر بیایند حتماً حمایت و سعی می‌کنیم با آنها کار کنیم، ولی بالاخره ما هم محدودیت‌های بودجه‌ای و کاری داریم و ممکن است بودجه‌مان کفاف ندهد با آنها کار کنیم، اما سعی می‌کنیم حداقل تلاشمان را بکنیم و با آنها کار کنیم. 
 
 توازن تقسیم بودجه‌ای که اتفاق می‌افتد، کارها را به شهرستان‌ها می‌برد یا همچنان تمرکز بر تهران است؟ 
 
میری: سعی ما مخصوصاً در زمینه سرود این است که بیشتر در شهرستان‌ها کار کنیم. پارسال موفق بودیم و امسال به دنبالش هستیم که ان‌شاءالله افزایش بدهیم. 
 
بازتاب‌های فعالیت‌های شما در بین مسئولان خود بسیج، کسانی که اهتمام ورزیدند که اینجا را درست کنند، چگونه است؟
 
میری: الحمدلله به‌رغم مشکلاتی که هست، هم سردار نقدی به عنوان رئیس سازمان بسیج و هم سردار آزادی به عنوان معاونت فرهنگی و هم آقای فروغی مسئول مرکز تخصصی همگی حمایت کرده و به ما دلگرمی داده‌اند، مخصوصاً این کارهای آخر را که خود حضرت آقا تعریف کردند، روی حمایت مسئولین تأثیرگذار بوده است و ما واقعاً مشکل آن‌چنانی که بخواهد روند را متوقف کند نداشته‌ایم. 
 
 مقام معظم رهبری از کدامیک از آثار شما تمجید کردند؟ 
 
میری: از دو تا از کارها، «هتل کوبورگ» البته شعرش و «ارغوان». بعد از «ارغوان» آقا زحمت کشیدند و به یکی از شبکه‌های صدا و سیما که کار را پخش می‌کرد زنگ زدند و تشکر کردند. تمام آمال و آرزوی ما هم همین بود که آقا از یک کارمان تعریف کنند و دیگر به هدفمان رسیده بودیم، مخصوصاً چند وقت بود در مجموعه ما مسائل سختی هم به وجود آمده بود، این حمایت آقا به‌شدت در ما ایجاد انگیزه کرد، به‌خصوص که مطمئن شدیم آقا این فرم را قبول دارند و این کار را ادامه بدهید.
 
یکی هم «هتل کوبورگ» بود. ما پارسال این کار را شروع کردیم و از همان ابتدا شعر را به آقای سیار سفارش دادیم که بعداً مشترکاً با آقای عرفان‌پور شعر را گفتند. آن موقع به ما انتقاد شد که چرا در بحبوحه مذاکرات این کار را انجام دادید؟ ولی واقعاً حرف خاصی نزده بودیم و همان حرف‌هایی را که حضرت آقا می‌گفتند، آقایان زحمت کشیده و به شعر در آورده و جنایات امریکا را ردیف کرده بودند و اینکه ما گول امریکا و استکبار را نخوریم، چون اینها چیزی به ما نمی‌دهند و به‌جای اینکه معطل رفع تحریم و این حرف‌ها باشیم، برویم و نان بازویمان را بخوریم: «رگ تحریم می‌زنیم به کار/ همت ما مباد صرف قمار».
 
 بازتاب های خارجی نسبت به آثار شما چه بود؟ 
 
چند کار ما بازتاب خارجی خیلی خوبی داشت، یکی این بود. این را نمی‌دانستیم. یک ماه بعدش آقای سیار به ما گفت: «می‌دانی در امریکا چه خبر شده است؟» گفتم: «نه.» برای ما لینک‌هایش را فرستاد که واشنگتن‌پست، اورشلیم‌پست، فاکس‌نیوز و... کلمه به کلمه «هتل کوبورگ» را ترجمه کرده و گفته بودند ایران دارد از الان این حرف‌ها را می‌زند و باید مراقب بود و اینها تندروهای ایرانی هستند و میلیشیای خانه موسیقی بسیج این کار را تولید کرده‌اند. حالا ما کجا شبه نظامی و میلیشیا هستیم؟ خدا می‌داند. از داخل هم که طبیعتاً حملاتی که این چه کاری است؟ شما داریم تیم مذاکره‌کننده را تضعیف می‌کنید، ولی به نظرم کار بسیار درستی بود و در زمان خودش هم انجام و به اندازه خودش هم شنیده شد و الحمدلله بعد از یک سال هم فهمیدیم این موسیقی انقلابی مورد تأیید حضرت آقا هم هست. این‌گونه شعرهای انقلابی مورد تأیید حضرت آقاست. در هیچ جای آن هم نشانه‌ای از این نبود که ما داریم تیم مذاکره‌کننده را تضعیف می‌کنیم. برآیندش این بود  که کار درست این است و بروید این کار را انجام بدهید. حالا شما کار دیگری را انجام می‌دهید، به ما مربوط نیست. 
 
یکی دیگر از کارهایی که خوب دیده شد، «شهید نادر مهدوی» است که شهید درگیری رو در رو با امریکاست. این مال بعد از مذاکرات و زمانی بود که امریکا می‌گفت حمله می‌کنیم و تهدید می‌کردند. حضرت آقا در دانشکده افسری صحبت بسیار قشنگی کردند و بی‌بی‌سی آمد و این کلیپ را به سخنان آقا چسباند و دو باره گفت میلیشیای خانه موسیقی بسیج کاری را تولید کرده است و یک تکه را هم از شهید مهدوی گذاشته بودند که حمله مستقیم به ناو امریکایی را نشان می‌دهد که این هم برای ما خیلی شیرین بود. 
 
بعد از آن «آغوش امن» است که یک کار دفاع مقدسی بود و در اینجا باید از آقای صادقی و بچه‌های سفیر تشکر کنم. این کار را رضا صادقی خواند. باید از آقای یاحا کاشانی هم تشکر کنم که شعرش را گفت و بچه بسیار خوبی است. فکر می‌کردیم این مصرف داخلی دارد. مسئولین جمهوری اسلامی نگران نفوذ ماهواره‌ها به جوانان ما هستند. این دفعه برعکس شد و بسیج در شبکه ماهواره نفوذ کرد و یک شبکه موسیقی ماهواره ای این کار را در جدول پخش خودش قرار داد. این‌قدر اثر داشت. چند میلیون بار این کار دانلود شد. خیلی خوب بود و اثر خودش را داشت. خیلی دیده شد. آخرین کار هم «ارغوان» بود که الحمدلله نشان داد تیرمان به هدف خورده است و شبکه‌های متعدد از العربیه، اسکای‌نیوز تا شبکه‌های صهیونیستی مثل اورشلیم‌پست و واشنگتن‌پست و خیلی‌های دیگر علیه ما مطلب نوشتند و فکر می‌کردند... در مصاحبه‌ای که انجام دادم گفتم اینها گفتند اینها دارند بچه‌هایشان را برای جنگ با داعش آماده می‌کنند. در صدا و سیما از من پرسیدند، من هم جواب دادم ما داریم بچه‌هایمان را برای جنگ با اسرائیل آماده می‌کنیم، ولی الان آنها را نمی‌فرستیم. اولاً داریم آنها را در جنگ فرهنگی علیه شما آماده می‌کنیم و بعد که بزرگ شدند در جنگ نظامی علیه شما شرکت کنند. هدفشان هم شهادت است. داریم شهادت‌طلبی را در اینها تقویت می‌کنیم، منتهی الان به اندازه نیروهایی که آنجا هستند، حریف شما هستند و نیازی نیست بچه‌هایمان را بفرستیم. 
 
 به نظر شما موسیقی مطلوب چیست؟ 
 
میری: ما باید از موسیقی استفاده کنیم. بهتر است از تأثیر موسیقی خوب حرف بزنیم. شاید بهتر باشد بگوییم به دلیل ضریب تأثیرگذاری موسیقی باید روی سرود سرمایه‌گذاری کنیم. سرود باید پیام‌هایی را به انسان منتقل کند و او را علیه ظلم و فساد برانگیزد و به‌جای موسیقی‌های سخیف عاشقانه که پرانرژی‌ترین انسان‌ها را هم به انسان خموده تبدیل می‌کند و ما در گذشته آثار متعالی، اصیل و ماندگار داشتیم. شما موسیقی آوایی را در نظر بگیرید که چقدر زیباست. به نظرم آن هم موسیقی بسیار خوبی است که کمتر به آن توجه می‌شود. موسیقی معنامحور. 
 
 شما با خواننده‌های حرفه‌ای هم کار کرده‌اید. 
 
میری: بله، لهراسبی و صادقی.
 
رابطه بسیج با خواننده‌های حرفه‌ای چگونه است؟ برنامه‌ای برای کار با آنها دارید؟ 
 
میری: به نظر من تقسیم خواننده به اینکه بعضی‌ها با ارزش‌ها همراه هستند و بعضی‌ها نیستند، درست نیست. هر کسی که طبق موازین می‌تواند کار کند، بسیج در کار کردن با آنها مشکلی ندارد، مضافاً بر اینکه بسیاری از آنها قبلاً برای شهدا، دفاع مقدس و ارزش‌ها کار کرده‌اند. ما از آنها استقبال می‌کنیم. مردم آنها را دوست دارند و آنها هم ارزش‌ها را دوست دارند. خیلی از آنها دوست دارند حداقل سالی یکی دو تا از این آثار را بخوانند. 
واقعاً خیلی‌هایشان به موضوعات دفاع مقدس، شهدا و ارزش‌ها علاقمندند و حاضرند به خاطر دل خودشان کمتر از مبالغی که بیرون می‌گیرند، بگیرند. خیلی‌هایشان تیتراژ ماه رمضانی خوانده‌اند و الحمدلله روابط خوبی با آنها برقرار است. 
 
بازوهای مشورتی شما در ساختار موسیقی بسیج چه کسانی هستند؟ 
 
میری: سعی می‌کنیم هم از پیشکسوتان موسیقی هم از پیشکسوتان سرود کارگروه‌هایی را تشکیل بدهیم. شورای مشورتی داریم که از نظرات پیشکسوتان استفاده می‌کنیم. 
 
 
 
 
 تشریفاتی که نیست؟ 
 
میری: نه، از نظراتشان استفاده می‌کنیم. از بچه‌های حزب‌اللهی با تجربه استفاده می‌کنیم. از آدم‌های حرفه‌ای عرصه موسیقی، تنظیم‌کنندگان و شعرای خوب، مخصوصاً شعرای حزب‌اللهی، بالاخص در عرصه سرود. 
کار مهمی که ما کردیم این است که در این حوزه با کسی رقابت نمی‌کنیم، بلکه برادری می‌کنیم و کار را جلو می‌بریم. مدل خوبش «ارغوان» است. وقتی ایده و شعر تأیید شد، برای تولید نماهنگ به سراغ باشگاه فیلم سوره رفتیم. ما از همکاری با نهادهای فرهنگی انقلاب برکت دیده‌ایم که ان‌شاءالله ادامه پیدا کند و رقابتی در کار نیست و الحمدلله در بسیاری از زمینه‌ها با هم متحد شده‌اند. 
برنامه‌تان برای سال آینده؟
 
میری: در سال آینده سعی خواهیم کرد کارهای کیفی‌تر و حرفه ای تری را انجام بدهیم. 
 
حرفه‌ای شدن به این معنی است که گروه‌های نوپا جایی ندارند؟ 
 
میری: گروه‌هایی که پارسال آماتور بودند، به سمت حرفه‌ای شدن بروند. گسترش و استعدادیابی‌های بیشتر در زمینه سرود و سایر زمینه‌ها. تلاش برای اینکه خوانندگان ما از طریق کلیپ‌ها بهتر دیده شوند. می‌خواهیم همین راه را گسترده‌تر و ان‌شاءالله با انرژی بیشتر ادامه بدهیم. 
 
در خصوص سورد چه خواهید کرد؟
 
میری: با فضایی که به وجود آمده است، ان‌شاءالله شرایط بهتری برای سرود وجود خواهد داشت و گسترش بیش از پیش را خواهیم داشت و گروه‌های جدیدی را به نسبت خودمان و آثار با کیفیت‌تری را تولید کنیم. یکیدیگر همکاری تنگاتنگ‌تری با نهادهای حزب‌اللهی‌تر و همکاری‌های مؤثرتر و هماهنگ‌تر. استفاده از کارگردان‌های حزب‌اللهی و جوان‌تر برای تولید کلیپ و تیزر و ادامه دادن به همکاری با خوانندگان حرفه‌ای. 
 
منبع: رجانیوز
ارسال نظرات