تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی گفت: کشورهایی که با ما خط فکری و سیاسی همسو دارند مانند عراق، سوریه و یمن به دلیل نزدیکی مواضعشان با جمهوری اسلامی ایران مورد تهاجم قرار گرفته اند که در این میان نقش رسانه ها در انعکاس بحران های منطقه باید با دقت مورد توجه قرار گیرد.
کد خبر: ۸۷۳۲۲۶۹
|
۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۷
 به گزارش سرویس بسیج رسانه خبرگزاری بسیج،دکتر حسن هانی زاده در مرحله دوم طرح ولایت بسیج رسانه خوزستان با رویکرد بررسی تحولات منطقه و جهان پیرامون چگونگی شکل گیری پارادایم های مرتبط با رخدادهای منطقه اظهار کرد: کشورهایی که با ما خط فکری و سیاسی همسو دارند مانند عراق، سوریه و یمن به دلیل نزدیکی مواضعشان با جمهوری اسلامی ایران مورد تهاجم قرار گرفته اند که در این میان نقش رسانه ها در انعکاس بحران های منطقه باید با دقت مورد توجه قرار گیرد.
 
وی افزود: اساساً در فضای رسانه ای سه محور عمده برای هر بحران به ویژه بحران هایی که به نوعی زیر بنای سیاسی و ژئواستراتژیکی دارند تعرف شده که مرحله نخست انتشار خبر به نقل از نزدیکترین عناصر درگیر در عرصه های سیاسی  و میدانی هر بحران است که قاعدتاً انتشار این اخبار بدون تحلیل صورت می گیرد که در اصطلاح رسانه  "noice media" یا "پارازیت خبری" برای بمباران فکری و خبری است.
 
این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: بسیاری از رسانه های منطقه ای و بین المللی در ابتدای شکل گیری چنین بحران هایی معمولاً از سیاست پارازیت در اطلاع رسانی استفاده می کنند که راه را برای دریافت کننده خبر کور و مشکل می سازد و تشخیص اینکه چگونه این اتفاق رخ داده را برای دریافت کننده خبر دشوار می سازد در حالی که در این مرحله است که افکار عمومی پیرامون یک رخداد شکل می گیرد.

هانی زاده افزود: مرحله دوم تجزیه و تحلیل خبر است که یک رسانه از یک جریان خبری به عنوان یک تحلیل استفاده می کند و افراد و طیف های  نزدیک به سیاست های خود را در رسانه گرد آورده و یک تحلیل کاملاً هدفمند را ارائه می دهد به نظر می رسد در این مرحله شکل گیری یک سیاست خبری شکل می گیرد به همین خاطر این مرحله بسیار حساس در مهندسی افکار عمومی است و معمولاً در این مرحله قضاوت عمومی در رابطه با یک بحران دشوار می شود و در همین مرحله صف آرایی اجتماعی به صورت مخالف و موافق شکل می گیرد و معمولا بی بی سی، الجزیره، اسکای نیوز و رسانه های بین المللی و محلی به ویژه خبرگزاری های بزرگ نظیر اسوشیتدپرس،یونایتدپرس،فرانس پرس و رویترز در این مرحله بسیار فعال هستند.
 
وی با بیان اینکه در این مرحله است که معمولا بسیاری از دریافت کنندگان خبر در خصوص چرایی شکل گیری یک بحران دچار سردرگمی می شوند گفت: به همین دلیل نوعاً شاهد هستیم بیشتر حرکت رسانه های منطقه ای و بین المللی در این مقطع به سوی تحلیل خبری پیش می رود زیرا افکار عمومی نیازمند یک سری جهت گیری هاست که بتواند قضاوت خود را پیرامون یک بحران داشته باشد و در این خصوص نقش اتاق فکر خبری بسیار مهم و تعیین کننده است.

کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه افزود: در تجربه ای که از زمان بروز بحران ها وجود دارد حتی قبل از بیداری اسلامی و بحران های عربی که از 2011میلادی شکل گرفت شاهد شکل گیری این اتاق های فکر بوده ایم حتی در بسیاری از رسانه ها مثل الجزیره و بی بی سی این اتاق فکرها از سال 2003 تشکیل شد.

هانی زاده افزود: تحلیل خبری در چنین رسانه هایی معمولا یک سویه و برای بهره برداری های آتی صورت می گیرد برای نمونه در بحران سوریه یک سری ژنرال از مصر و اردن و حتی فلسطین را در دوحه جمع می کنند یا در جریان فتنه سال 88 ایران سیاستمدارانی را آشنا به مسائل ایران گرد می آورند و به آنها خط فکری می دهند تا یک جهت دهی و پارادایم فکری را مغایر با سیاست های کشور هدف ایجاد کنند.
 
وی در ادامه اظهار داشت: این ژنرال های خبری چنان این تحلیل ها را دقیق ارائه می کنند که مخاطب می پندارد قطعاً این نزاع را کشورهای هدف از جمله کشورهای محور مقاومت، حزب اله و ایران واگذار خواهند کرد.

کارشناس مسائل غرب آسیا مرحله سوم را دروازه بانی خبر و ایجاد نوعی تشکیک و تردید نسبت به رسانه های همسو با ایجاد یک بحران در مخاطبین عنوان کرد و افزود: این رسانه ها به گونه ای مصداقیت و درستی شیوه اطلاع رسانی خود را به مخاطب القا می کنند تا در مورد رسانه های همسو با بحران بی اعتمادی و تشکیک ایجاد کنند.

هانی زاده گفت: به همین دلیل در بحران های اخیر منطقه علاوه بر یک جبهه سیاسی نظامی در منطقه، یک اتاق فکر هماهنگ رسانه ای را نیز پیش رو داشتیم که در کشورمصر شکل گرفت و  مهندسی افکار عمومی را برعهده داشت.

وی در مورد بحران سوریه تصریح کرد: این مسئله به اتفاقات یک دهه اخیر برمی گردد به ویژه بعد از جنگ 33 روزه لبنان و شکست ارتش رژیم صهیونیستی یک تغییر مهم و استراتژیک در عرصه های سیاسی و نظامی و امنیتی منطقه به وجود آمد.
 
کارشناس مسائل خاورمیانه با تاکید بر اینکه این تصور باطلی است که گمان شود حزب الله در جنگ 33 روزه فقط با اسراییل می جنگید گفت: حزب الله با کشورهای مصر، قطر، اردن و عربستان نیز به صورت غیرمستقیم در جنگ بود زیرا در طول جنگ شاهد بودیم این کشورها عناصر خود را در قالب جمعیت هلال احمر و کمک های لجستیکی به مردم، وارد لبنان کردند و برای اسرائیل اطلاعات جمع اوری و ارسال می کردند.

هانی زاده ادامه داد: به همین دلیل پیروزی لبنان تمام نقشه های غرب و آمریکا را برای ایجاد خاورمیانه جدید بر هم زد و حزب الله توانست از طریق ابتدایی ترین ابزار جنگی و تاکتیک های جنگ میدانی برای نخستین بار در طول جنگ اعراب و اسراییل این رژیم را زمین گیر کند و یک تغییر بسیار مهم در مناسبات منطقه ای و بین المللی به وجود اورد و از انجا که حزب الله به عنوان شاخص مقاومت اسلامی در منطقه مطرح شد و می توانست الگوی کشورهای اسلامی قرار بگیرد غرب فاز دیگری را برای مقابله در منطقه کلید زد.

وی گفت: بعد از این جریان در نشستی که در مزرعه جرج بوش در تگزاس با حضور ملک عبدالله و چند تن از مسئولین امنیتی و سیاسی عربستانی و امریکایی  برای یافتن راه حلی جهت حذف مقاومت اسلامی از صحنه عملیاتی تشکیل شد، داعش، جبهه النصره و جیش الاسلام با چند هدف شکل گرفت.
 
کارشناس مسائل خاورمیانه قطع رابطه تهران-دمشق- بیروت را نخستین هدف تشکیل گروههای تکفیری عنوان کرد و افزود: به زعم انها سوریه به دلیل ساختارهای موجود در این کشور و تراکمات سیاسی جامعه سوری ضعیف ترین حلقه این ارتباط است و بر همین اساس زمینه یک هرج و مرج با طراحی بندر بن سلطان یکی از شاهزادگان سعودی در این کشور آغاز شد.

هانی زاده سرنگونی دولت سوریه و ایجاد یک دولت وابسته به اسرائیل و غرب و حذف حزب الله لبنان از صحنه سیاسی و نظامی را از دیگر اهداف دستان پشت پرده و سازمان دهندگان تکفیری ها دانست و ادامه داد: این دست پشت پرده گروهک های تروریستی را از 80 کشور دنیا جمع اوری کرد و به سوریه آورد.
 
وی یادرآور شد: در طول این جریان سازی های نظامی و سیاسی علیه سوریه یک خط موازی مقابل خط آمریکا، ترکیه، عربستان، قطر و اسرائیل شکل گرفت که در راس آن جمهوری اسلامی ایران و کشورهای روسیه و عراق و حزب الله وجود داشت که برای حذف یکدیگر تمام امکانات خود را به کار گرفتند، در حوزه رسانه جبهه ما عقب بود ولی طرف مقابل بسیار گسترده عمل کرد زیرا از قبل آمادگی داشتند.
 
 هانی زاده با بیان اینکه رسانه های سوریه بسیار ضعیف هستند و تا قبل از بحران 2011 رسانه خصوصی در سوریه وجود نداشت گفت: یک خبرگزاری دولتی به نام سانا، دو شبکه تلویزیونی و 4 شبکه رادیویی در سوریه فعالیت دارند که همگی اخبار خود را از سانا دریافت میکنند. لذا وقتی این بحران آغاز شد نه ما در جمهوری اسلامی آمادگی داشتیم و نه دولت سوریه ولی کشورهای جریان مقابل تلاششان در این بود که این سیاست گذاری ها را مهار کنند و به صورت کاملاً هدفمند اتفاقات سوریه را در مجموعه خیزش عربی به افکار عمومی قالب کنند در حالی که اینگونه نبود و این یک بحران وارداتی و تحمیلی از سوی غرب و امریکا در سوریه بود.
 
وی افزود: همزمان با شکل گیری بحران سوریه رسانه های عربی اتاق فکری تشکیل دادند و با هزینه های کلان نیروهای کارکشته ای در زمینه جنگ روانی و تحلیل میدانی رخدادها را وارد کار کردند. شنیده ها حاکی از ان است که برای هر برنامه تحلیلی 1000دلار به هر یک از این افراد که عمدتاً از ژنرال های شناخته شده اردنی، فلسطینی، مصری بودند داده شد. به همین دلیل مسئله سوریه در تزاحم رسانه ای و خبری حقیقتاً گم شد و به گونه ای جریان سازی های خبری را هدایت کردند که در واقع ملت های عربی و اسلامی نمی توانند تجزیه و تحلیل دقیقی از چرایی آغاز بحران در سوریه ارائه بدهند.
 
کارشناس ارشد مسایل سیاسی خاظر نشان کرد: به نظر می رسد یکی از نقاط آسیب پذیری جمهوری اسلامی و طیف همسو با شیعیان فقدان اتاق فکر است معمولاً برای بحران هایی که رخ می دهد برنامه ای نداریم ولی در مسیر این حرکت شکل میگیرد و سیاست ها برای تقابل با جریان های مخالف تدوین می شود. بعد از رخدادهای سوریه شاهد شکل گیری یک مجموعه خبری همسو در عراق و ایران و حزب الله بودیم که حوادث را به صورت دقیق منتقل می کنند و جریان سازی و تحریف در آن وجود ندارد.

هانی زاده در جمع اعضای بسیج رسانه خوزستان تصریح کرد: اما در مجموع در حال حاضر درگیر یک بحران منطقه ای هستیم که حضور هم پیمانان عربی و غربی صرفاً به این جهت است که ارتش سوریه را دچار فرسایش کرده و از معادلات منطقه خارج کنند تا خطر بزرگ وجود یک ارتش قدرتمند از سر اسراییل کم شود. مسئله دیگر درگیری نیروی حزب الله در جنگ سوریه و شهادت نیروهای زبده و با اطلاعات و تجربه حزب الله به عنوان خواسته اصلی امریکاست که طولانی شدن بحران سوریه نیز معلول همین تفکر است.
 
وی با اشاره به اینکه بحران عراق و یمن و سوریه  در یک چارچوب است افزود: محور عمده این چارچوب و نقاط توجه غرب بر سوریه است زیرا در صورت سقوط سوریه قطعاً شطرنج سیاسی خاورمیانه را بر اساس تعریف و الگوهای غرب شکل می دهد. عربستان نیز در طول 5 سالی که از بحران سوریه می گذرد به دستور آمریکا 36میلیون دلاردر اختیار گروههای تکفیری قرار داده و همواره در بحران سازی های علیه محور مقاومت نقش دارد  و با 100شبکه ماهواره ای فعال با گردش مالی سالانه 10  میلیارد دلار به نیابت از آمریکا و اسراییل در حال جریان سازی علیه جبهه مقاومت است.
      
کارشناس مسایل غرب آسیا اظهار داشت: اتفاقی که آنها به دنبال آن هستند و محال به نظر می رسد؛ سقوط دولت سوریه و استقرار دولتی همسو و در پی آن حذف حزب الله و قطع ید ایران از پایگاه استراتژیکش در سوریه است. هدف دیگری را که عربستان در چارچوب همکاری شورای خلیج فارس دنبال می کند ایجاد سفارت خانه برای رژیم صهیونیستی در کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ایجاد تزاحم و حتی تقابل مستقیم با جمهوری اسلامی ایران و تضعیف ایران است که اسرایئلی ها نیز متوجه این سناریو شده اند و خیلی خوشایندشان نیست که در این ظرف زمانی با ایران درگیر شوند.
 
هانی زاده تاکید کرد: شاکله آینده خاورمیانه منوط به بحران سوریه است که اگر با پیروزی دولت بشار اسد به پایان برسد خاورمیانه بر اساس الگوهای محور مقاومت شکل می گیرد و اگر اتفاق دیگری بیفتد خاورمیانه بر اساس شاخص های آمریکا، اسراییل و عربستان شکل خواهد گرفت اما حرکت هایی که اخیرا به وقوع پیوست نظیر کودتای نافرجام ترکیه به نفع و در جهت حل بحران سوریه بود که یک شوک سیاسی در بدنه و حتی دولت این کشور به وجود اورد و در گام بعد ی مشخص گردید که توسط آمریکا و فرانسه و عربستان و امارات متحده عربی شکل گرفته است و این برای رئیس جمهور ترکیه غیر قابل باور بود که هم پیمان سنتی این کشور کمک مالی به کودتا چیان کرده است.لذا ترکیه پس از 5 سال که نقش تخریبی در جریانات سوریه داشت قصد تجدید نظر در رفتار خود در منطقه را دارد.

اتفاق دیگر که به جبهه سوریه کمک خواهد کرد همکاری نظامی ایران و روسیه در سرکوب تروریست ها بود که عکس العمل آمریکا را در پی داشت و از نگاه دوگانه امریکا به مسئله تروریسم حکایت داشت.
 
وی به کشتار 5 هزار شیعه در شهر حمص سوریه اشاره کرد و اذعان داشت: جریان سازی رسانه ای علیه دولت سوریه و محور مقاومت به قدری زیاد است که حقیقتا واقعیت ها در این میان گمشده و دلیل اصلی حضور گروههای تروریستی در سوریه کشتار شیعیان است و دشمنی با شیعیان در یمن و عراق و حتی نیجریه با کمک های مالی وحمایت های ویژه عربستان است.

هانی زاده ادامه داد: عربستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با پیشنهاد شورای همکاری خلیج فارس سعی در ایجاد مزاحمت برای ایران داشت و در جنگ 8 ساله نیز 120 میلیارد  دلار به رژزیم دیکتاتور عراق کمک مالی کرد.در حال حاضشر نیز سالانه 5/1 میلیارد دلار به جریان الازهر کمک مالی می کند تا عوامل خود را علیه ایران در این جامعه قرار دهد و الازهر را از حالت اعتدال گرایی خارج وبه سوی سلفی گری و وهابیت ببرد.عربستان از سال 1980 تا کنون 400مدرسه وهابی در یمن تاسیس کرده وهزینه های ان را پرداخت می کند تا با تفکر شیعی مقابله کند.

 


ارسال نظرات