به گزارش خبرنگار خبرگزاري بسيج از قم، به همت معاونت فرهنگي لشكر عملياتي مردم پايه 17 علي بن ابي طالب(ع) همايشي با عنوان «شهيد اندرزگو، شهيدي كه بايد از نو شناخت» با سخنراني و خاطرهگويي حجت الاسلام و المسلمين سيد محمود اندرزگو فرزند بزرگوار اين مبارز نسوه در حسينيه سيدالشهداء این لشكر بر گزار شد.
حجت الاسلام و المسلمين اندرزگو با بازگويي خاطراتي از شهيد اندرزگو به بيان شخصيت بينظير و تأثيرگذار اين مجاهد شجاع پرداخت و گفت: يكي از خصوصيات بارز شهيد اندرزگو، ولايتمداري محض اين شهيد بود. بطوري كه بدون اذن امام(ره) حتي آب هم نميخورد و اين ويژگي را تا آخرين لحظه عمر حفظ كرده بود بطوري كه بسيار به امام علاقه داشت و مريد امام بود و با خون خودش بهمراه دوستانش امضاء كرده بود كه از غير خميني از كسي تقليد نكند.
مدير فرهنگي تربيتي مجتمع تقريب مذاهب جامعه المصطفي افزود: شهيد اندرزگو از همان ابتدا هم خيلي علاقه و ارادت نسبت به مقام معظم رهبري داشت، فقط در مشهد پشت سر ايشان نماز ميخواند، خيلي بقيه را قبول نداشت. زيرا در مشهد قبل از انقلاب بخاطر سيتره فقهي و نظري يكي از مراجع آن زمان، طلبه انقلابي خيلي كم بود و حتي بعضي از علماي آن زمان بودند كه به آخوند درباري شهرت داشتند و اصلاً انقلابي نبودند و هرگاه شاه به مشهد ميآمد به استقبال او ميرفتند!
وي با بيان خاطرهاي از علاقه و حساسيت شهيد اندرزگو نسبت به مقام معظم رهبري گفت: مادر ما تعريف ميكند زماني كه در مشهد با حضرت آقا همسايه بوديم، يك روز شهيد اندرزگو ميفهمد كه ساواك هجوم برده به منزل ايشان تا حضرت آقا را دستگير كنند. پدرم داخل منزل راه ميرفت و ميگفتند «اينها اين سيد را اذيت ميكنند، من بايد بروم چندتا از اينها رو بزنم! و به شدت براي حال مقام معظم رهبري نگران بود.
حجت الاسلام و المسلمين اندرزگو با اشاره به نياز جدي نيروهاي انقلابي به بصيرتافزايي، درباره بصيرت عميق شهيد اندرزگو اظهار داشت: قبل از انقلاب ایشان با مجاهدين خلق، يعني منافقين امروزي، ارتباط تشكيلاتي داشت و به آنها سلاح ميداد و برخي عملياتهايی را كه خودش طراحي ميكرد به آنها ميگفت بروند و اجرا كنند. اما وقتي فهميد اينها(منافقين) سالهاي 51 – 52 دچار التقادات فكري شدهاند از آنها جدا شد و ارتباطش را با آنها قطع كرد. گفت شما خط فكريتان، خط اشتباهي است و منحرف شدهايد، با شما همكاري نميكنم. كه البته آنها او را تهديد به مرگ كردند كه هرگز از اين تهديدات نميترسيد.
فرزند شهيد اندرزگو با توضيحي راجع به سيد مهدي هاشمي (برادر داماد آقاي منتظري) و نفوذ ايشان در سمتهاي بالاي نظام در بعد از انقلاب، به جريانشناسي شهيد اندرزگو پرداخت و گفت: به نقل از يكي از دوستان پدرم، روزي شهيد اندرزگو و سيد مهدي هاشمي، كه هر دو هم مسلح بودند، سر سفره نشسته بودند كه همانجا شهيد اندرزگو به مهدي هاشمي گفت كه اگر يك روز از عمرم مانده باشد، من تو را ميكشم!
وي ادامه داد: مهدي هاشمي كه بعد از انقلاب چنان در بدنه نظام نفوذ كرده بود و از فرماندهان ارشد نهضتهاي آزادي بخش شده بود و سلاح در اختيارش بود، قبل از انقلاب شهيد اندرزگو او را شناخته بود، اين از بصيرت و جريان شناسي شهيد اندرزگو نشات ميگرفت.
حجت الاسلام و المسلمين اندرزگو در پايان تأكيد كرد: ما بايد در بحث افزايش بصيرت تكيه بر اصول و مباني بكنيم و نه تكيه بر افراد. شهيد اندرزگو مبنايش خط امام و خط ولايت بود و هرگز از مسير رهبري خارج نشد.