علما برای انتقال علوم اسلامی به مردم، شیوه سنتی چهره به چهره و استفاده از منبر و خطابه را به استفاده از این وسیله جدید ترجیح دادند، در نتیجه مدیریت برنامه های تلویزیون در دست کسانی قرار گرفت که اصولاً یا دغدغه ای برای انتقال مفاهیم دینی و ارزشی و حتی علمی و مفید به اقشار جامعه را نداشتند.
کد خبر: ۸۷۴۰۵۳۵
|
۱۶ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل، یکی از بزرگان حوزه ارتباطات گفته است، زمانی که تلویزیون پا به عرصه زندگی رسانه ای مردم گذاشت، افراد متدین و مؤمن از آن استقبال نکردند و حتی در برخی موارد استفاده از تلویزیون در منازل هم مذموم شمرده شد، علما برای انتقال علوم اسلامی به مردم، شیوه سنتی چهره به چهره و استفاده از منبر و خطابه را به استفاده از این وسیله جدید ترجیح دادند، در نتیجه مدیریت برنامه های تلویزیون در دست کسانی قرار گرفت که اصولاً یا دغدغه ای برای انتقال مفاهیم دینی و ارزشی و حتی علمی و مفید به اقشار جامعه را نداشتند و یا حداقل در این امر تبحر و تجربه ای نداشتند. به این ترتیب عمده برنامه های تلویزیون به سرگرمی، تفریح و در برخی موارد حتی ترویج منکرات تبدیل شد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و علی رغم تأکید حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) براین اصل که رادیو و تلویزیون برای ساختن انسان باب اسلام و انقلاب است و رادیو و تلویزیون می توانند عالی ترین و زیباترین مفاهیم انقلاب را روشن کنند و نشان بدهند و یا اینکه معظم له بارها در بیانات خود از صداوسیما به عنوان مدرسه و دانشگاه یاد نموده و تأکید می نمایند « رادیو و تلویزیون یک سرگرم کننده نیست، یک دستگاه آموزنده است»، باز هم شاهد «زبان ضعیف و بیمار، نارسا و احیاناً قابل اشتباه» صداوسیما و غلبه برنامه های تفریحی و سرگرمی آن بر برنامه های مفید و تأثیرگذار می باشیم، و دلیل این امر را در یک جمله اینگونه باید بیان کنیم که نتوانستیم شیوه رواج یافته قبلی را تغییر دهیم.

و نکته جالب توجه اینکه مدیران صداوسیما تنها دلیل قابل ذکر براین امر را استقبال مردم از این برنامه ها بیان داشته و اظهار می دارند نمی شود همیشه برنامه های مفید و ارزشی تولید و پخش کرد.

این ذائقه مخاطبان و خواست آنان موجب شد، حتی در بدترین دوران تحریم هم که تمام مبادلات بانکی و تبادل ارز محدود بود. تلویزیون ما با پرداخت دلار و ارز از بیت المال مسلمین، بازیهای فوتبال لیگ انگلیس و و فرانسه و آلمان و اسپانیا را که عمدتاً همان اعمال کنندگان تحریم بودند، ، به طور مستقیم برای مردم پخش کند. چون ذائقه مخاطب را درطول زمان های گذشته به این عادت داده ایم و اکنون علی رغم دشمنی آشکار این کشورها بازیهای فوتبال آنان را ظاهرا بنا به درخواست مردم، پخش مستقیم می نماییم.

و در حال حاضر نیز رقابت با شبکه های تلویزیونی خارج از مرزها بهانه ای شده تاصدا وسیما برنامه هایی در راستای تأمین ذائقه بینندگان بدون در نظر گرفتن بار ارزشی و معنوی آنان تولید نماید تا بتواند مخاطبین خود را حفظ کند.

با این مقدمه به اهمیت و نقش شبکه های اجتماعی و فضای مجازی و بخصوص مدیریت آنها در شکل دهی ساختار فرهنگی و اجتماعی جوامع می پردازیم و در ابتدای این سخن همین بس که مقام معظم رهبری می فرمایند :

"اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم، رئیس فضای مجازی کشور می شدم!

رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست ،اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید می توانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمی شناسند برسانید! این فرصت فوق العاده ایست مبادا این فرصت را ضایع کنید که اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد.1

در ابتدای سخن ذکر چند نکته ضروری است؛

گسترش روز افزون استفاده از شبکه های مجازی به اندازه ای است که جایگاه رسانه های سنتی مانند رادیو و تلویزیون را کم رنگ تر ساخته است.

امروزه همه شاهد و ناظر نفوذ وسیع گوشی های هوشمند در سطح جامعه هستیم نفوذی که تمام مخاطبان از پیر و جوان، زن و مرد، کودک و... را در برگرفته است. و برای برخی از مردم اهمیتی برابر با اندازه نفس کشیدن دارد.

در رادیو و تلویزیون مخاطب فقط گیرنده پیام بوده و نقشی در تولید محتوای پیام نداشت صرف نظر از محتوای برنامه های تولیدی، برنامه توسط یک عده افراد وارد و متخصص در این امور تولید می شد و لذا اعتبار هنری تولید کنندگان در قبال محتوای ضعیف و سخیف در معرض خطر بود. لکن در فضای مجازی این ارتباط دو طرفه است. پیام های دریافتی قابل نقد، رد و یا قبول می باشد و این امر باعث تداوم ارتباط برای ساعت های متوالی می شود و تأثیرگذاری این ارتباط بر مخاطبان علاوه بر حوزه شنیداری و احساس به ناخود آگاه و حوزه تعقل و تفکر وی نیز راه می یابد و در واقع باید گفت که : تولید محتوا در این فضا به دست افراد غیر حرفه ای و غیرمسئول افتاده و کنترل آن را بسیار سخت می باشد.

با این شرایط دلیل نگرانی بزرگان فرهنگی کشور، خصوصاً مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در رابطه با مدیریت فضای مجازی کاملا مشهود است. بررسی اجمالی اخبار منتشر شده از این حوزه، تصویر نامفهوم و تیره و تار آن را برای اهل فکر و خرد نمایان می سازد.

واضح ترین موضوع در این تصویر این است که بسان تجربه تلویزیون که ذکر شد، فضای مجازی هم هنوز به عنوان یک رسانه موثر برای انتقال پیام های ارزشی و دینی و علمی برای علما و بزرگان علمی و دینی ما پذیرفته نشده و به نوعی نادیده گرفته شده است و شاید هم، همه ما به عمد چشم بر این واقعیت موجود بسته ایم و نمی خواهیم بدانیم که ؛

25 میلیون نفر از جمعیت 70 میلیونی جمهوری اسلامی ایران عضو شبکه های اجتماعی می باشند.

60 درصد محتوای پیام های رد و بدل شده بین کاربران، پیام های غیر ضروری، سخیف و سرگرم کننده است.

از افراد عضو شبکه های اجتماعی 16 میلیون نفر آنها بسیار جوان و تأثیرپذیر و فعال هستند و روزانه مدتی از وقت خود را در این شبکه های اجتماعی می گذرانند.

بسیاری از سرقت ها در فضای مجازی توسط جوانانی که هنوز به سن مسئولیت کیفری نرسیده اند اتفاق می افتد.

و در نهایت می توان گفت اگر این فضا از حیث محتوا مدیریت نشود و تبدیل به مسیری برای انتقال پیام های ارزشی و مفید از فرهنگ و تمدن کهن ایران زمین و پیام نجات بخش دین مبین اسلام، نشود و همچنان مورد قهر و دوری افراد متدین و صاحبان قلم و علم قرار گیرد، چون سیل بنیان کن تمام داشته های فرهنگی و تاریخی این ملت را در آینده ای نه چندان دور ممکن است به باد فنا دهد و آن وقت ذائقه کاربران را حتی اگر بخواهیم، باز نخواهیم نتوانست مطابق با خواسته های فرهنگی خود تغییر دهیم و بی شک مجبور خواهیم شد ، تحریم کننده هایمان را با پرداخت دلارهایی که حاصل فروش نفت و صدور کالاهای گران قیمت داخلی هست راضی کنیم تا این بار فوتبالشان را در عرصه فضای مجازی، به طور مستقیم پخش نماییم.

و در مقابل این سیل بنیان کن فرهنگی با خود زمزمه نماییم: خود کرده را تدبیر نیست پس ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار.

گردآوری کننده کارشناس ارشد حقوق

مهدی اسماعیلی

بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 91/7/20

ارسال نظرات