خبرگزاری بسیج - سرویس اخبار ویژه:
با اعلام خبر بازگشت محمدرضا شجریان به ایران از سوی پسرش روزنامههای زنجیرهای پروژهی تطهیر این خوانندهی حامی فتنه را کلید زدند!
شجریان در بحبوحهی کودتای آمریکایی – صهیونیستی سال 88 از ایران رفت و به امید سرنگومی جمهوری اسلامی ایران با مصاحبههای جنجالی دشمنیاش با نظام ، انقلاب و اسلام را آشکار ساخت.پس از آنکه کودتا البته با هزینههای هنگفت برای کشورمان شکست خورد شجریان با حمایت رسانهای یک جریان خاص تصمیم به بازگشت گرفت اما هرگز از سخنان و مصاحبههایش ابراز پشیمانی نکرد!اوایل سال جاری وی با انتشار یک ویدئو خبر از بیماریسخت خود داد و اکنون پس از گذشت مراحل درمان به ایران بازگشته است!
بازگشت شجریان با ذوق زدگی روزنامههای زنجیرهای و همچنین روزنامهی رسمی دولت اعتدال مواجه شد و لازم به ذکر است هیچ کدام حتی اشارهای به مواضع ضد نظام و ضد اسلامی شجریان نداشته اند.
روزنامهی ایران ارگان خبری رسمی دولت اعتدال در همین خصوص نوشت:« «استاد محمدرضا شجریان به وطن بازگشت»؛ چه چیزی میتواند در این روزها از این خبر خوشتر باشد که حال استاد بهبود یافته و پزشکان به او اجازه پرواز دادهاند تا مدتی به خانه برگردد و وطن را از نفسهای خود آغشته کند. این خبر زبانمان را از بازگویی غم دل بند آورد و با آمدنش غم این چندماهه از دل ها رفت. محمدرضا شجریان بامداد جمعه، 26 شهریورماه به ایران برگشت و علی مرادخانی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این خبر را تأیید کرده است. »
لازم به ذکر است 30 مهر سال 1390 «بیژن فرهودی» (خبرنگار صدای آمریکا) به بهانهی گزارش مغرضانهی «احمد شهید» در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران به سراغ این خوانندهی منحرف رفته و نظر وی در خصوص اینکه در این گزارش آمده است «حکومت ایران طی دو سال اخیر با هنرمندان چپ افتاده» جویا شد. واز شجریان پاسخ شنید: «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می خواهد همه چیز در اختیارش باشد. این نظام می خواهد همه چیز را به طور صد در صد زیر سلطه خود داشته باشد. اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سوال می رود و می گویند که این مورد دارند و جلویش را می گیرند. اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند مشکلات زیادی سر راهش قرار می دهند. این ها هرگز با هنر کنار نمی آید، هرگز و هرگز !!! همچنان که در طول 1400 سال با هنر کنار نیامدند!! باز هم نخواهند آمد. موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی تواند در خدمت این ها باشد.»