امیرحسین ثابتی در گفت‌وگو با « بسیج»:

اگر خروجی تفکر اعتدالیون، تقویت استقلال باشد، باید تعجب کرد!

این فعال سیاسی گفت: مبنای نظری عملکرد دولت روحانی کتابهای محمود سریع القلم است که در آن «استقلال» مذموم شمرده می شود.
کد خبر: ۸۷۴۸۵۵۱
|
۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۱
امیر حسین ثابتی فعال سیاسی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری بسیج در خصوص بیانات امام خامنه‎ای در جمع فرماندهان سپاه حول نفی مفهوم «استقلال» و مساوی دانستن آن با انزوا به عنوان یکی از تحریف‎های اجزای قدرت نرم نظام اسلامی تصریح کرد: در این سه سالی که دولت یازدهم کار خود را شروع کرده تاکنون نزدیک به  15 بار مقام معظم رهبری در سخنرانی‎های متعدد خود درخصوص خطر از بین رفتن استقلال کشور هشدار داده اند که این نشان می‎دهد؛ در عرصه واقعیت یک اتفاقی در حال رخ دادن است که تا این حد حساسیت عالی ترین مقام کشور نسبت به این مسئله جلب شده است.

ثابتی در توضیح این مطلب عنوان کرد: این خطر ناشی از نوع نگرش کلان دولت یازدهم  است که معتقد است برای پیشرفت و به اصطلاح توسعه  کشور،  لزوما نیاز به حفظ استقلال کشور نیست بلکه باید با هضم شدن در نظم جهانی موجود که تحت سلطه و هژمونی امریکاست، خود را در مدار پیشرفت قرار دهیم. 


وی با تاکید بر اینکه این نوع نگاه نه تنها یک اشتباه بزرگ بلکه یک دروغ بزرگ  هم هست، افزود:  طبیعتا خروجی چنین نگاهی مصادیقی مانند برجام، FATF و  IPC خواهد بود.

این فعال سیاسی در ادامه با آسیب شناسی این سه قرارداد از منظر خطر نقض استقلال کشور گفت: در برجام تعهداتی داده شد که بر اساس آنها بسیاری از جزئیات برنامه هسته‎ای ایران نیز باید با تصمیم طرف مقابل انجام شود یا در  FATF تعهدات متعدد و یکجانبه ای به طرف مقابل داده شده که بر اساس آنها بسیاری از اطلاعات کشور در اختیار بیگانگان قرار می‎گیرد و حتی بایدها و نبایدهای مختلفی را ایران بر اساس نظر FATF باید اجرایی کند  یا در IPC  مدیریت منابع انرژی ایران در بسیاری از موارد با نظر شرکت‎های غربی خواهد بود و  نتیجه همه  اینها به خطر افتادن جدی استقلال کشور خواهد بود.

ثابتی در ادامه بیان کرد: البته ریشه این نوع تفکر در اصل برای خود آقای روحانی نیست بلکه برای ریشه یابی در این باره باید به آثار محمود سریع القلم  عقل منفصل رییس جمهور مراجعه کرد که به لحاظ نظری قبلا در بسیاری از کتاب‎های خود از جمله «عقلانیت و توسعه یافتگی ایران» این مسایل را تئوریزه کرده و به عنوان مثال در فصل هفدهم کتاب خود به صراحت اصل کارآمدی، قدرت و پیشرفت را فقط و فقط نزد غربی ها می داند و راهی جز نزدیک شدن به آنها نمی شناسد:

«نگاه تقابلی به غرب، حکم مسکن را دارد و درمانی دراز مدت و نهادینه برای مشکلات ما نیست ... مهم ترین صحنه ای که ما می توانیم در آن با غرب کار کنیم، سامان وضع دنیایی است ... اصل کارآمدی و مشتقات کارآمدی در مغرب زمین است. تنها در سایه کارآمدی است که می توان مسایل نسل جدید را حل کرد و اقتصادی سالم را به ارمغان آورد ... مبنای قدرت اقتصادی است و اقتصاد نیز نزد غربیان است. بدون آنها نمی توانیم به صورت عمیق و تکنولوژیک در صحنه اقتصاد منطقه ای و جهانی وارد شویم. کیفیت نزاع و مصحلت اندیشی دراز مدت بعضا ممکن است در جابه جایی اصول (!) شرایط نوینی ایجاد کند. ما به دنیای بیرونی نیاز به صلح داریم تا بتوانیم داخل خود را سامان دهیم. ما به موجب شرایط خاص داخلی خود و رسالت تاریخی نظام سیاسی ناچاریم به لبخندهای مصنوعی با دنیای بیرونی مبادرت ورزیم.»

وی در پایان خاطرنشان کرد: لذا آقای روحانی شاگرد چنین مکتبی است و اگر عملکرد وی نتیجه اش منجر به تقویت استقلال کشور می بود، باید تعجب می کردیم!
ارسال نظرات