بسیج مداحان: حجت الاسلام سیداحمد دارستانی با اشاره به برابری حرمت خیمه عزای سیدالشهدا (ع) با حرم حضرت گفت: نوکری امام حسین (ع) فروشی نیست و هر که اخلاص بیشتری داشته باشد، مقام بالاتری پیدا می‌کند.
کد خبر: ۸۷۵۲۲۱۴
|
۰۵ مهر ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۹
به گزارش خبرنگار بسیج مداحان، حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد دارستانی در یک سخنرانی به بیان مطالبی در ارتباط با فضائل مجلس عزای امام حسین (ع) پرداخت که مشروح این سخنرانی را در ادامه این خبر می‌خوانید. خداوند مسجد را آفرید. برای مسجد احکامی قرار داد. یهودی، مسیحی، بودا و شخص لایعقل و مست حق ورود به مسجد را ندارند. خداوند فرمود: حسین جان! حسینیه‌ای دایر کن که هم گنهکار، هم مسیحی و ... بتوانند به حسینیه بیایند. خیلی‌ها زلف‌شان به سیدالشهدا (ع) گره خورد و بعد به خدا متصل شدند. هیچ پیامبری از کربلا رد نشد مگر اینکه بر زمین خورده باشد. رسول ترک، فرج تراب و علی گندابی از جمله کسانی بودند که از باب امام حسین (ع) به خدا رسیدند. برابری حرمت خیمه عزای سیدالشهدا (ع) با حرمت حرم حضرت حرمت خیمه امام حسین (ع) همانند حرمت حرم سیدالشهداست. به فرموده آیت‌‍الله فاضل لنکرانی، هرجا خیمه عزای سیدالشهدا برپا شد، آن جا زیر قبه حضرت است. انسان وقتی در حال حرکت به سمت هیئت است، همانند این است که در حال عزیمت به حرم اباعبدالله الحسین (ع) است. وقتی هیئت به حرم تبدیل شد، پس کفشداری در مجلس عزای سید و سالار شهیدان هم با کفشداری در حرم حضرت برابری می‌کند. مقام خادم هیئت با مقام خادم حرم یکی است. آن خادمی مقام بالاتری دارد که بااخلاص تر است. داشتیم جلساتی که چهارده معصوم یکی یکی در آن جلوس کرده‌اند. ما در هیئت گریه می‌کنیم و سپس به منزل‌هایمان می‌رویم در حالی که هنوز صاحب عزا در حال اشک ریختن است. رفیقی دارم که ذاکر و مداح است. این شخص می‌گفت که ما روضه خواندیم، گریه کردیم، سینه زدیم و مجلس تمام شد. پای منبر نشسته بودم و خادم‌ها نیز دور من دایره زده بودند. شب دوم سوم محرم بود. ناگهان بحث به بیراهه کشیده شد و هر کس مطلب خنده داری عنوان می‌کرد. تمام شد و به خانه رفتیم. شب یکی از حضرات معصومین را در خواب دیدم که غضب کرده است. گفتم آقا غلط کردم. ایشان فرمودند: وقتی شما روضه را شروع کردید، مادر ما به جلسه آمد. گریه‌های شما تمام شد ولی مادر ما هنوز در حال اشک ریختن و عزاداری بود در حالی که شما می‌خندیدید و چیزی جز خجالت برای من نماند. هیئت محل جلوس چهارده معصوم است. هر چه ظرف خالص تر باشد، ورود اهل بیت (ع) به مجلس سریعتر صورت می‌گیرد. پیشنهاد 13 میلیونی برای دو ساعت خادمی در حرم امام رضا (ع) حدود 20 سال قبل از طرف پایگاه بسیج به مشهد مقدس مشرف شدیم. خادمی در حال سخنرانی برای ما بود و می‌گفت: الان خادمی حرم مشتری دارد و شخصی به بنده مبلغ 13 میلیون تومان را برای 2 ساعت خادمی به جای من پیشنهاد داده است. هیچ کسی نمی‌فروشد. چرا؟ چون نوکری فروشی نیست. به بهلول گفتند دارند جهیزیه می‌برند، گفت به تو چه؟ گفتند جهیزیه تو را می‌برند، گفت به تو چه؟ چرا در کار دیگران در هیئت‌ها دخالت می‌کنیم؟ هر چه که ما را از مجلس عزای اربابمان می‌گیرد را کنار بگذارید. خیمه عزا هم کوچک و بزرگ ندارد. سید جواد ذاکر همیشه می‌گفت: در هیئت امام حسین (ع)، کوچک‌ها هم بزرگ هستند. مداح معروفی که از دنیا رفته است می‌گفت: یک شب بعد از چند جلسه سنگین در حال رفتن به خانه بودم که دیدم چهار پنج نوجوان خیمه‌ای برپا کرده‌اند. تا من را دیدند گفتند می‌شود برای ما بخوانی؟ به خیمه رفتم، چند خط روضه خواندم و به خانه رفتم. شب حضرت زهرا (س) را در خواب دیدم و ایشان فرمودند: روضه امشب را از تو قبول کردم. گفتم روضه بازار تهران را؟ فرمودند خیر. گفتم روضه منزل فلان عالم را؟ فرمودند خیر. گفتم منزل آن حاجی را؟ فرمودند خیر. پس کجا بی بی جان؟ فرمودند آن جایی که برای آن بچه‌ها خواندی را از تو قبول کردم. هر چه که در قرآن است حرمت دارد. نام پیامبران بسیاری در قرآن موجود است، اما در همین قرآن، نام سگ هم آمده است. نام شیطان هم آمده است. شما بدون وضو نمی‌توانید به نام شیطان یا ابولهب دست بزنید یا آن‌ها را از قرآن پاره و یا لگد کنید. هر چه که متعلق به سیدالشهدا (ع) می‌شود نیز حرمت دارد. پارچه مشکی ساده حرمتی ندارد اما وقتی بر روی دیوارهای حسینیه نصب شد، مقدس می‌شود و حرمت پیدا می‌کند. خاک را خیلی راحت پایمال می‌کنید اما وقتی مقداری خاک کربلا به دست شما می‌رسد، مقدس می‌شود و از آن همانند چشمانتان محافظت می‌کنید. خاکی که به سر عزاداران می‌زنید همانند تربت کربلا مقدس است با این تفاوت که نمی توان آن را خورد. از حاج حسن خلج شنیدم که وقتی در هیئت تشنه می‌شود، به آبدارخانه می‌رود و آب ظرفی که لیوان‌های چای را در آن می‌شویند، می‌خورد. اعتقادش این است که اگر ته مانده چای یک نوکر امام حسین (ع) می‌تواند شفا بدهد، پس ته مانده چای چند نوکر خیلی کارها می‌تواند انجام بدهد. بیشتر شما در اربعین به کربلا مشرف شده‌اید. ظرفی که لیوان‌ها را در آن می‌شویند بسیار کثیف است، اما چرا هیچ کسی بیمار نمی‌شود؟ اصلا قرار نیست کسی دچار بیماری شود. نه تنها ضرری ندار بلکه شفا هم می‌دهد. تغییر مسیر زندگی با یک قاشق از نذری امام حسین (ع) خیلی از انسان‌ها بودند که غذای هیئت امام حسین (ع) را خوردند و مسیر زندگی‌شان به طور کلی تغییر کرد. محرم سال 88 در اصفهان به منبر می‌رفتم. جوانی 20 ساله خیلی گریه می‌کرد. من از بالای منبر به این جوان غبطه می‌خوردم. شب پنجم به من گفت که پدرم می‌خواهد شما را ببیند. گفتم فردا ساعت 10 صبح به این آدرس بیاید. صبح آمدند و درب را باز کردم، احساس کردم با شخصی که سه هزار سال عمر کرده است مواجه شده ام. یک لحظه یاد خضر نبی افتادم. قلبم یک لحظه گرفت. گفت این بچه هنوز به دنیا نیامده بود. من در تیمچه کفاش‌های اصفهان مشغول بودم و به دلیل عرق خوری‌های زیاد اطرافیان، من هم کم کم آلوده شدم و طوری شده بود که کار هر شبمان به عرق خوری تبدیل شده بود. شش ماه از تولد فرزندم گذشته بود که حال همسرم بد شد. به پزشک مراجعه کردیم و گفتند که سه چهارم کبد همسرت از کار افتاده است. به خانه بروید و هرچه که خواست به او بدهید چرا که چند روزی بیشتر مهمان شما نیست. شب به شب حال همسرم بدتر می‌شد تا به شب تاسوعا رسیدیم. به مادرم گفتم زنجیرم را به من بده تا به هیئت بروم. در شهر دنبال هیئت می‌گشتم که خیمه ای به نام قمربنی هاشم (ع) را دیدم. داخل هیئت رفتم. مداح  در حال روضه خوانی بود که حال من بد شد. همان جا از حضرت عباس خواستم که مشکل من را حل کند و من هم قول دادم که دیگر لب به عرق نزنم. شام قورمه سبزی بود. یک نصف قاشق در کف دستم ریختم و همان طوری به خانه رفتم. به منزل که رسیدم دیدم که همسرم خرخر می‌کند و مادرم در حال رو به قبله کردن او است. به مادرم گفتم فک همسرم را باز کن. فک قفل کرده بود. خلاصه هرطور که بود فک را باز کردیم و برنج را به داخل دهان همسرم ریختیم و همانند آب روی آتش عمل کرد. دوازدهم محرم دوباره به پزشک مراجعه کردیم. پزشک شروع کرد به بددهانی کردن که برای چه این مریض را با خودت آورده ای؟ گفتم که خوب شده است. گفت که این علائم سرطان است. چند روز قبل از مرگ حالش خوب می‌شود و سپس تمام می‌کند. مادرم به کمک من آمد و قضیه شب تاسوعا را تعریف کرد. پزشک هم به احترام حضرت عباس (ع) نسخه نوشت. رفتیم عکس گرفتیم. پزشک متعجبانه عکس قبلی با عکس جدید را مقایسه می‌کرد و در آخر به ما گفت: امان از شما و ابوالفضل. عکس اول می‌گوید که سه چهارم کبد از کار افتاده است ولی عکس دیگری می‌گوید که کبد هیچ مشکلی ندارد. حاجی 20 سال از آن ماجرا گذشته است ولی همسر من حتی یک قرص سردرد هم نخورده است. شرطش هم این است که در پایان هیئت ته مانده غذاها را بخورد. به او گفتم چرا این قدر شکسته و پیر شده‌ای؟ گفت: پس از آن ماجرا هر جا که نشستم گفتم که من از ابوالفضل (ع) شفا گرفته‌ام و ادعا کردم. 13 سال قبل خداوند دختر فلجی به من داد که دست نداشت. از آن روز به بعد در خانه مان روضه حضرت عباس (ع) می‌گیریم. خادمان؛ واسطه رسیدن فیض به هیئت امام حسین هر چه که می‌خواهد به یک هیئت بدهد، اول به خادمان آن جلسه می‌دهد. خادمان مسئول پخش این هدایا هستند. هر چه‌قدر خادمان یک جلسه بااخلاص تر باشند، انواری که از امام حسین (ع) به مجلس می‌رسد بیشتر می‌شود. این را باور کنید. خادم‌ها هم سه نفر هستند. سخنران، مداح و خادمان هیئت جزو این سه نفر محسوب می‌شوند. خادمان هیئات باید پاک و طاهر باشند. انتهای پیام/

ارسال نظرات