مسئول گروه جهادی حضرت علی اکبر(ع) در گفتگو با «بسیج» عنوان کرد

تفکر تجمل گرایی مسئولین وعقبگرد به دوران پهلوی/ ذهن غرب زده نمی تواند به محرومان فکر کند

مقدمی گفت: حضرت امام(ره) محرومین را ولی نعمت خود و همه مسئولین می دانستند و آنها را محور انقلاب تعبیر می کردند. اساسا پیدایی و پویایی نهضت امام خمینی، با محوریت مردم رنجدیده ایران بود که تاپای جان ایستادند.
کد خبر: ۸۷۵۳۲۹۲
|
۰۸ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۹

حسن مقدمی، رییس گروه جهادی حضرت علی اکبر(ع) در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری بسیج، با اشاره به لزوم محرومیت زدایی و رسیدگی مسئولین به مناطق محروم گفت: حضرت امام خمینی(ره) محرومین را ولی نعمت خود و همه مسئولین می دانستند و آنها را محور انقلاب تعبیر می کردند. اساسا پیدایی و پویایی نهضت امام خمینی، با محوریت مردم رنجدیده ایران بود که تاپای جان ایستادند و به دعوت امام راحل لبیک گفتند و با دست خالی انقلاب را به پیروزی رساندند؛ در حقیقت هم از حیث مبانی اندیشه دینی، توجه به محرومین تکلیف و وظیفه شرعی همه کارگزاران است و هم بنیان گذار انقلاب اسلامی محرومین را ولی نعمت دانسته که تعارف نیست. و با توجه به منویات امام راحل، موضوع رسیدگی به مستضعفان، لزوما یکی از مبانی راهبردی و تغییرناپذیر نظام اسلامی است.


امام خمینی در بیاناتی درسآموز و ماندگار در مورد منزلت اقشار محروم و نقش آنها در پیروزی و بقای نهضت اسلامی، سخنان صریح و ماندگاری دارند. امام می فرمایند: «اولیاء ما هستند این پابرهنه ها و پائین شهری ها به اصطلاح شما! اینها ولی نعمت ماها هستند. اگر اینها نبودند ما یا در تبعید بودیم یا در حبس یا در انزوا، اینها بودند که همه ما را از این مسائل نجات دادند و همه ما را بردند به جایی به خیال خودمان، بنشاندند. باید ملتفت باشیم که شما همان آدمی هستید که در حبس بودید و شما همان آدمی هستید که در تبعید بودید، و شما همان آدمی هستید که در انزوا بودید، این مردمند که آمدند ما را آوردند بیرون از همه اینها، و ما اگر تا اخر عمرمان به اینها خدمت کنیم نمی توانیم از عهده خدمت اینها بر آییم. خداوند به ما توفیق بدهد که ما یک خدمتگذاری برای اینها باشیم و به این نعمت موفق بشویم..... این طبقه هستند که به ما الان منت دارند و از اول منت داشتند. همینها بودند که هیچ توقعی هم ندارند، هیچوقت هم نمی آیند توقعی بکنند. شما باید توجه به این معنا بکنید که ما را اینها آورده اند و وکیل کرده اند، آورده اند وزیر کرده اند و رئیس جمهور کرده اند، اینها ولی نعمت ما هستند. باید از ولی نعمت خود قدر دانی کنیم و به او خدمت کنیم. و همینها هستند که الان هم حفظ این کشور و حفظ نظام این کشور را می کنند».

این رویه و روحیه امام از سالهای آغازینِ نهضت وجود داشت و تا ایام پس از پیروزی ادامه یافت. ایشان زمانی که در زندان به سر می بردند، با اطلاع از وضعیت اسف بار کمبود سوخت، با نگارش نامه ای همگان را به امر رسیدگی به امور محرومان توجه دادند. حمایت حضرت امامe از مردم فقیر و سرما  زده و رساندن لباس، و سوخت و آذوقه به آنها در زمستان سال 1342 یکی از این نوع اقدامات در آغاز نهضت است. امام خمینی در دورانی که در ایام اقامت اجباری در منزلی در تهران قرار داشتند و در محظورات شدید بودند. وقتی از اوضاع سرمای شدید که جان مردم فقیر را تهدید می‌کرد، مطلع شدند، در 2 بهمن 1342 نامه‌ای به فرزندانشان آقا سید مصطفی نوشتند و به لزوم کمک سریع و کافی به سرمازدگان تاکید کرده و افزودند: «اگر خداى نخواسته كسى در این سرما تلف شود، همه مسئول هستیم و از انتقام خداى تعالى مى‏ترسم ... مقدارى وجه فرستاده شد. این مبلغ كه شصت هزار تومان است، با وجوهى كه اهالى محترم مى‏دهند، در تحت نظر معتمدین محل، هر طور صلاح است، تقسیم شود؛ چه خاكه زغال و چه آذوقه و لباس.»1 ایشان در موارد دیگر به موضوع مضیقه و مرگِ ناشی از سرمازدگی مردم فقیر شهرهای مختلف از جمله همدان و... اشاره کرده و از ناتوانی دولت و حکومت در رسیدگی به محرومین ابراز ناراحتی شدید کرده، از خیرین و افراد متمکن برای کمک به مستمندان دعوت کرده‌اند.2

فرمان تشکیل جهاد سازندگی و ایجاد کمیته امداد، به منظور رفع محرومیت‌های مالی و عمرانی و تشکیل نهضت سوادآموزی برای ریشه‌کن کردن بی‌سوادی و ایجاد اقدامات اساسی در جهت واکسیناسیون عمومی برای ریشه‌کن کردن بیماری‌هایی مانند فلج اطفال و... از جمله اقدامات پس از پیروزی است. امام خمینی در سال 60 و خطاب به «شهردار- قائم مقام و معاونان شهردارى تهران‏» می فرمایند: «با توجه به اينكه بار سنگين انقلاب بر دوش قشر مستضعف است و آنها با امكانات كم و ساده قانع هستند، وظيفه داريم فعاليت و توجه را به نواحى محروم، خصوصاً جنوب شهر، كه در رژيم گذشته توجهى به آنها نشده، معطوف كنيم...مانعى ندارد كسانى كه از امكانات و خدمات اجتماعى بيشترى برخوردارند، ديْن خود را با پرداخت عوارض متناسب ادا نموده و از اسراف بيهوده و غير ضرورى پرهيز نمايند»3.

 
برای سرباز زدن از خدمت به محرومین هیچ بهانه ای نداریم 
وی افزود: حال که ما هم از حیث اندیشه ای تکلیف شده ایم به رسیدگی به محرومان(و آن طور که در روایات تصریح شده که بعد از ایمان به خدا، هیچ عملی بالاتر از خدمت به خلق نیست) و هم در تحقق انقلاب، به فرموده امام راحل وام دار مستضعفین هستیم؛ جای هیچ کم کاری برای هیچ یک از کارگزاران جمهوری اسلامی در رسیدگی به این قشر وجود ندارد. گذشته از آنکه محرومیت زدایی یکی از منویات امام راحل و مقام معظم رهبری است، این مسئله یک مطالبه عمومی است که حتی طبقه متوسط متدین و اصیل هم از ان استقبال می کنند تا وضع محرومین تغییر کند؛ همان طورکه در بسیاری از موارد در قالب اردوهای جهادی شاهدیم که اقشار متمول برای محرومیت زدایی پیش قدم می شوند و از حیث مالی و نیروی انسانی به نیروهای جهادی کمک می کنند.

ریشه غفلت مسئولین از محرومان/تفکر غرب زده نمی تواند به محرومان فکر کند

مقدمی در ادامه با اشاره به ریشه تغافل مسئولان از محرومان و محرومیت زدایی گفت: مسئله تغافل برخی از مسئولین از رسیدگی به محرومین، عمدتاً ریشه در دو مسئله اصلی دارد؛ مبانی اندیشهای و رویه های سلوک عملی. کسانی که به قول حضرت امام خمینی(ره) تربیت شده های محافل غربی هستند؛ اساسا نمی توانند به محرومیت زدایی بیاندیشند، چنانکه اینان ولی نعمت بودن محرومین را نیز باور ندارند. خروجی این نظامِ فکری مریض، «توسعه سکولار» است که نتیجه ای جز افزایش فاصله طبقاتی و ضعف روزافزون فقرا و تقویت هرچه بیشترِ سرمایه-سالاران ندارد. آنچه موجب تاسف بیشتر است آنکه، امروز یک نوع تجری و وقاحت در ابرازِ این اندیشه های ضدمردمی در میانِ برخی از حقوق بگیرانِ نظام مشاهده می شود که در واقع، تئوری سازی و ریل گذاری فکری برای مظالمِ بیشتر به محرومین در آینده خواهد بود. 
وی افزود: یکی از کتاب های ضاله ای که بر مبانی فکری توسعه سکولار صحه گذاشت، کتاب « معرفی کتاب ایران و جهانی شدن چالش ها و راه حل ها» نوشته محمود سریع القلم بود که رییس جمهور محترم فعلی بر آن کتاب مقدمه نوشت؛ جالب آنکه در این کتاب بسیاری از مبانی فکری بنیادینِ جمهوری اسلامی برای نخستین بار در عرصه عمومی مورد چالش جدی قرار گرفت که نقدهای زیادی را در محافل علمی برانگیخت. بدیهی است مادامی که رییس جمهور محترم مطالب آن کتاب را رد نکند، ما مبانی فکری این کتاب را، مانیفست اندیشه ای دولت ایشان می دانیم. مسئله ای که در سالهای گذشته، مؤیداتی نیز پیدا کرد و معلوم شد که در تدوین برنامه های راهبردی، مطالب کتاب مذکور مؤثر بوده و هست. 
رییس گروه جهادی حضرت علی اکبر(ع) تصریح کرد: آقای سریع القلم همان کسی است که در ماجرای مذاکرات هستهای در نقد عملکرد صدا و سیما مبنی بر پخش گزارشهای مردمی، اذعان کرد تنها کسانی حق اظهار نظر دارند که غذای خوب خورده باشند و هواپیما سوار شده باشند؛ یعنی یکی از تلخ ترین کنایه ها را به محرومین زد و توی دهنی هم نخورد. 
برخی جریانات حتی به استقلال کشور هم پایبند نیستند/500 میلیون اختلاص امری طبیعی است 
وی افزود: همچنین در این کتاب شعارهای اساسی انقلاب شامل استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را زیر سوال برده است و مقام معظم رهبری چندین بار در سخنرانی های مختلف اشاره کردند که برخی از جریانات در کشور حتی به استقلال کشور نیز ملتزم و پایبند نیستند که دقیقا اشاره به این کتاب دارد. این نشان می دهد که وابستگی، سرمایه سالاری و بی توجهی به اقشار محروم، در آثار مشابه تئوریزه می شود و مبنای عمل طیف هایی از کارگزاران و مدیران اجرایی قرار می گیرد که خسارتی جبران ناپذیر و مسئله ای ارتجاعی در تاریخ انقلاب اسلامی است.

لذا همین می شود که رییس جمهور عصر سازندگی که توسعه به معنای غربی را در ایران بنیان گذاری کرد، صراحتا می گویند برای تحقق توسعه ایرادی ندارد که تعدادی هم زیر چرخهای ماشین توسعه له شوند.آن افراد که له می شوند همین محرومین و مستضعفین هستند و فکری که می گوییم در تقابل با اندیشه های انقلاب، امام راحل و مقام معظم رهبری است، همین تفکر است. این فکر است که تجویز می کند شهردار اسبق تهران همین آقای کرباسچی، آن مفاسد پردامنه را برای نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی به بار بیاورد و به اعتماد عمومی ضربه بزند. و یا آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه رسمی اعلام کنند که در ساخت سدی که چندین میلیارد خرج می شود اگر مثلا 500 میلیون هم اختلاس بشود امری طبیعی است! از این اندیشه، یک سبک زندگی کارگزارانی در میاید که هیچ تناسبی با انقلاب اسلامی ندارند. پیشینه اعلامِ عمومیِ تفکر سرمایه سالار به سخنرانی آقای  هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه برمی گردد که سلوک سازه زیستی و مردمی مسئولین را تعبیری زننده به «درویش مسلکی» تعبیر کردند و گفتند عصر درویش مسلکی تمام شده و مسئولین باید «مانور تجمل» داشته باشند. 
مقدمی عنوان کرد: اگر مسأله حقوق های نجومی مطرح می شود و اگر فلان مسئول عین خیالش نیست که در بوستانِ بیت المال بی ضابطه به سورچرانی مشغول است، اینها همه دنباله تفکراتِ انحرافی است. با وجود تفکراتی در تقابل با آرمانهای امام و انقلاب، طبیعی است که حقوق بگیران نجومی را به عنوان ذخایر نظام معرفی می کنند و این اندیشه کم کم تبدیل به سلوک کارگزاران می شود. کم کم، روحیه خدمتگذاری جای خود را به تفرعن و شاه مسلکی می دهد و خب طبیعی است که مردم این افراد را پس می زنند. 
تفکر تجمل گرایی مسئولین  و عقبگرد به دوران پهلوی 
وی افزود: کسی که این چنین اندیشه ای داشته باشد، در عرصه برنامه ریزی نمی تواند برنامه ای تدوین کند که نتیجه اش به رفع نیاز محرومین منجر شود.

مقدمی خاطرنشان کرد: البته تعدا افرادی که با این تحلیل ما، مورد نقد هستند زیاد نیستند ولی یک جمعِ متمرکز آلوده به فساد و رانت و باند را تشکیل داده اند که مبارزه با انها یک انقلاب فراگیر لازم دارد. اینان یک الیگارشی ضد مردمی را تشکیل داده اند که خطی موازی با جریان اصیل انقلاب را دنبال می کند و بدون تعارف باید بگویم که کم کم می توان اینان را به آن به اصطلاح «هزار فامیل»ی که در زمان پهلوی بود، تشبیه کرد و ما در صورت عدم مبارزه جدی با این جماعت، با یک عقبگرد تاریخی و ارتجاع گفتمانی مواجه خواهیم شد که تحقق اهداف بنیادینِ انقلاب اسلامی را به تاخیر می اندازد. چیزی که مردم را پای کار نگه می دارد، دیدگاه ها و عملکردهای اصیل و مشاهده مدیریت الهی مقام معظم رهبری و آن دسته از کارگزارانی است که با الگوگیری از بزرگ مردِ تاریخ، و اسوه مدیریتی جهان اسلام حضرت علی(ع)، به خدمت مشغولند.

ارسال نظرات