خبرهای داغ:
مدیرکل بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان با بیان اینکه در راه دفاع از مذهب و اعتقادات، ملیت و مرز جغرافیایی معنا ندارد
کد خبر: ۸۷۵۶۲۰۷
|
۱۱ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، از زمانی که صدای نفیر جنگ در سوریه بانگ برداشت و نیروهای ملعون داعش تصاویر متعددی از فجایع و جنایات خود را در فضای مجازی و مقابل دیدگان مردم منتشر کردند، موجی از دادخواهی مسلمانان از همه جای دنیا و به‌طور خاص در ایران بلند شد.

مسلمانان چه آنها که شیعه بودند و چه کسانی که سنی، برای مقابله با داعشیان به پا خاستند تا ارادت و علاقه خود را به ائمه اطهار(ع) نشان دهند و به تمام دنیا ثابت کنند در راه دفاع از اعتقادات‌شان تا پای جان ایستادگی کرده و از هیچ امری فروگذار نخواهند کرد.

شهید احمد مشلب یکی از شهدای مدافع حرم لبنانی است که جان خود را در این مسیر از دست داد و به فیض شهادت رسید، خانواده این شهید گرانقدر در هفته‌های گذشته سفری به ایران و اصفهان داشتند تا با خانواده‌های شهدای مدافع حرم ایرانی دیداری داشته باشند.

به همین بهانه به‌سراغ سردار مجتبی شیروانیان مدیرکل بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس اصفهان، که خود از خانواده‌ شهدای مدافع حرم بوده و در این دیدار نیز حضور داشت رفتیم؛ متن گفت‌وگوی ما را در زیر می‌خوانید.

ابتدا پیرامون دیدار با خانواده شهید لبنانی احمد مشلب توضیح دهید؟

حدود دو هفته پیش خانواده شهید احمد مشلب که برای نخستین بار به ایران سفر کرده بودند، مهمان مردم اصفهان شدند و به‌خاطر وجود تعداد کثیری از شهدای مدافع حرم در اصفهان، مشتاق بودند با خانواده شهدای مدافع این شهر دیداری داشته باشند.

در این راستا با چند تن از خانواده شهدای ایرانی و افغانستانی قرار گذاشته شد تا در گلستان شهدا و قطعه شهدای مدافع حرم حضور یابند و این دو خانواده مدافع حرم از لبنان و ایران با یکدیگر دیداری داشته باشند.

هدف از این دیدار چه بود؟

هدف ما نشان دادن این امر بود که دفاع از مقدسات مرز جغرافیایی ندارد، تمامی شیعیان از هرکجای دنیا که باشند ایران و افغانستان و لبنان و غیره در راه دفاع از دین و مکتب‌شان و در راه دفاع از حرم اهل بیت(س) بر اساس اعتقادات مشترک خود در جبهه‌های مقاومت حضور پیدا می‌کنند.

همواره باید توجه کرد در راه دفاع از اعتقادات مشترک میان شیعیان، ملّیت مطرح نیست همان‌طور که در قیام امام حسین(ع) در روز عاشورا هرکسی پیرو امامت و دین اسلام بود حضور یافت.

این وضعیت هم‌اکنون هم وجود دارد و رزمندگان ما در راه دفاع از حرمین اهل‌بیت(ع) با داعشیان و تکفیری‌ها مبارزه می‌کنند و همان‌طور که آنها تمام توان خود را علیه اسلام به کار گرفته‌اند، ما هم موظفیم با همه توان خود برای دفاع از اعتقادات و دینمان تلاش کنیم.

فکر می‌کنید این دیدارها چه تأثیری در روحیه خانواده شهدای دو کشور خواهد داشت؟

همان‌گونه که ما ایرانیان در عراق و عتبات برای زیارت اهل بیت(ع) حضور پیدا می‌کنیم، خانواده‌های شهدای عراقی و لبنانی نیز برای زیارت امام رضا(ع) در ایران حضور می‌یابند.

قطعاً دیدار با خانواده شهدای ایرانی و افغانی در روحیه خانواده‌های لبنانی چون احمد مشلب تأثیر به‌سزایی خواهد گذاشت چراکه آنها می‌دانند جنگ از طرف تکفیری‌ها، صهیونیست و معاندان به آنها نیز تحمیل شده و مناطق مختلفی را تصرف کرده‌اند و ما هم تجربه چنین جنگی را پشت سر گذاشته‌ایم.

در این سفر نکته‌ای بود که برای خانواده احمد مشلب بسیار جالب باشد؟

امنیتی که با وجود ناامنی در کشورهای اطراف در ایران وجود دارد و اینکه شهدای مدافع حرم ایرانی با وجود رفاه و امنیت در این کشور، جوانانی هستند که در بهترین دوران خود قید تمامی این موارد را زده و در سوریه و عراق حضور پیدا می‌کنند و در این راه به شهادت می‌رسند، برای آنها بسیار جالب توجه و حائز اهمیت بود.

خانواده شهید مشلب قبل از سفر به ایران و دیدار با خانواده شهدای مدافع حرم ایرانی تصور می‌کردند افرادی که برای جنگ به سوریه و عراق اعزام می‌شوند به‌خاطر وجود وضعیت بد معیشتی است که در ایران دارند اما بعد از این سفر تصور آنها کاملاً تغییر کرد و ارادتی که به ما داشتند دو چندان شد.

خانواده این شهید لبنانی متوجه شدند نه‌تنها خود مدافعان با وجود بهترین اوضاع معیشتی و امنیت در کشورشان آمادگی شرکت در جنگ سوریه و عراق را دارند بلکه خانواده‌های آنان نیز آمادگی داشته‌اند و نه‌تنها ممانعتی با رفتنشان نداشتند بلکه با میل و رغبت تمام فرزند و همسر خود را راهی آنجا می‌کردند.

به‌نظر شما بستر افزایش چنین دیدار‌هایی در اصفهان فراهم هست و اینکه این دیدارها چقدر در روابط دو منطقه تأثیرگذار خواهد بود؟

همان‌طور که ما برای زیارت به عتبات می‌رویم این خانواده‌ها نیز به‌هزینه خودشان برای سفر و زیارت به ایران آمده بودند و علاوه بر دیدن جاذبه‌های گردشگری این شهر به دیدار خانواده شهدا هم آمدند و مسلماً در آینده باز هم شرایط سفر بنا به خواست خودشان فراهم خواهد بود.

باید توجه کرد ما نه به‌عنوان دیدارهای سیاسی و نه دیدارهای مستشاری با خانواده شهید مشلب روبه‌رو شدیم و برای ما صرفاً صحبت و دیدار دو خانواده شهید مد نظر بود و تنها به‌عنوان مترجم همراه آنها بودیم.

سردار، شما به‌عنوان یکی از نیروهای رزمنده در جنگ تحمیلی ایران و فردی که فرزند خود را در جنگ سوریه از دست داده، وجه تمایز و اشتراک این دو جنگ در نظر ایرانیان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من توفیق داشتم که در جنگ تحمیلی در مناطق و عملیات‌های مختلف حضور پیدا کنم هرچند در کار خداوند امکان دخالت نیست و ما راضی به رضای او هستیم، با وجود اینکه من علاقه شدیدی به شهادت داشتم و آرزوی دیرینه‌ام رسیدن به لیاقت شهادت است اما تا اکنون قسمتم نشده و مسلماً هرآنچه خیر و صلاح است خداوند برایم مقدر می‌کند.

پسر من هم در فضای جبهه بزرگ شد و 3، 4 سال بیشتر نداشت که ما در مناطق عملیاتی خوزستان زندگی می‌کردیم و حتی بارها هم در زمانی که من در عملیات‌ها شرکت کرده بودم و ایشان به‌همراه مادرشان در اهواز در خانه تنها بوده شاهد بمباران‌های متعددی بودند.

زمانی هم که به سن تکلیف رسید با پشت سر گذاشتن مراحلی در سپاه پذیرفته شد و قبل از رفتن به سوریه هم در مناطق دفاعی و عملیاتی مانند شمال غرب، جنوب شرق، خوزستان و غیره به‌عنوان متخصص ماشین‌آلات زرهی به‌صورت داوطلبانه حضور داشت و انجام وظیفه می‌کرد.

زمانی که بحث جنگ در سوریه مطرح شد ایشان هم برای اعزام، اعلام آمادگی کرد و بسیار هم پیگیر بود تا اینکه توفیق یافت در 2 مرحله در سوریه حضور پیدا کند و در نهایت در مرحله دوم پس از 14 روز توسط قناصه (تک‌تیرانداز) دشمن به شهادت رسید.

به‌عنوان وجه تمایز و اشتراک این دو جنگ باید بگویم؛ ما در جنگ ایران و عراق خط و خاکریز مشخص داشتیم و می‌دانستیم آن طرف دشمن و این طرف نیروهای خودی است اما در سوریه این مسائل وجود ندارد و تشخیص دشمن از نیروهای خودی بسیار مشکل است.

اگر فردی بصیرت و آگاهی کافی نداشته باشد و مبانی اعتقادی او محکم نباشد چه‌بسا ممکن است دچار خطا شود چون دشمنان نیز به‌ظاهر اذان پخش می‌کنند، الله اکبر می‌گویند ولی در واقع این افراد تنها دست‌نشاندگان صهیونیست‌ها، آمریکایی‌ها و کشورهای غربی هستند.

ظاهر دشمن در سوریه ظاهری اسلامی است و آنها دقیقاً مطابق ما رفتار می‌کنند ولی دقیقاً مانند خوارج هستند، برای همین تشخیص‌شان بسیار سخت است. یکی از مواردی که می‌توان از آن به‌عنوان وجه اشتراک رزمندگان ما در جنگ تحمیلی و مدافعان نام برد، پیروی از سیره شهدای دفاع مقدس توسط نیروهای مدافع حرم است.

آنها 23 هزار شهید را الگوی خود می‌دانستند و اکثر شهدای مدافع حرم با مطالعه سبک زندگی شهیدان جنگ تحمیلی و رشادت‌ها و ایثارهایشان از آنها درس گرفتند و تشنه این بودند که شرایطی فراهم شود تا بتوانند دین خود نسبت به آنها را ادا کنند.

در راه دفاع از مذهب و قرآن و ائمه ملیت و مرز جغرافیایی معنا ندارد و زمانی که بحث جنگ در سوریه مطرح شد درحالی که ما فکر می‌کردیم تهاجم فرهنگی دشمن روی جوانان اثر گذاشته اما متوجه شدیم این‌گونه نبوده و نه‌تنها هیچ اثر منفی روی آنها نداشته بلکه بصیرت و ایثار بیشتری را در آنها به وجود آورده است.

اکثر نیروهای مدافع حرم از بین جوانانی بودند که به‌تازگی تشکیل زندگی مشترک داده یا فرزندان آنها در سنین پایینی قرار داشتند اما به تمامی مسائل دنیوی پشت پا زدند و تکلیف خود را ادا کردند و خداوند هم شایستگی آنها را پذیرفت و شهادت را نصیب آنها کرد.

در یک کلام می‌توان گفت، شهدای مدافع حرم از امثال بنده که در جنگ تحمیلی حضور داشتیم، گوی سبقت را گرفتند و با اینکه دیرتر از ما وارد صحنه دنیا و جنگ شدند اما زودتر به آرزوی شهادت رسیدند.

ارزیابی شما از علت و اهمیت حضور ایرانیان در سوریه چیست؟

همان‌طور که گفتم در سوریه دفاع از خاک مد نظر نیست بلکه دفاع از مکتب و اعتقادات ماست و در هرجای دنیا باشد ما حضور پیدا می‌کنیم.

ما روایت داریم که در هر گوشه جهان مسلمانی دست نیاز بلند کرد وظیفه مسلمانان دیگر یاری رساندن به آنهاست و این حداقل کاری است که ما می‌توانیم انجام دهیم؛ اعتقادات حد و مرز ندارد و ما باید به مسلمانان دیگر کمک کنیم.

شما علت حضور جوانان ایرانی در جنگ سوریه را چه عاملی می‌دانید؟

شهدای مدافع حرم گمشده‌ای داشتند و احساس می‌کردند بابی در دوران دفاع مقدس برای شهادت باز شد و برای کسانی که می‌خواستند خداوند خریدار جانشان باشد در همان دوران بسته شد اما پس از مطرح شدن جنگ سوریه، این در مجدداً باز شد و اکنون تعداد بسیاری از جوانان ایرانی از بین نیروهای سپاه، ارتش، بسیج و حتی نیروهای مردمی هستند که حتی برای اعزام به سوریه خواهش و التماس می‌کنند تا بتوانند در جبهه‌های مقاومت حضور پیدا کنند.

این بزرگ‌ترین افتخار برای ما است که علی‌رغم تمام سرمایه‌گذاری‌هایی که دشمن برای تهاجم فرهنگی و انحراف جوانان داشته امروزه این جوانان برای حضور در سوریه و دفاع از مقدسات جان‌فشانی می‌کنند.

بارها شنیده‌ایم که ایرانیان در نظر شهروندان سوری از ارزش بسیاری بالایی برخوردار هستند و آنها احترام و ارادت ویژه‌ای برای مدافعان ایرانی قائل‌اند، به‌نظر شما این حرف حقیقت داشته و وضع به همین گونه است؟

بله، مردم سوری بعضاً رزمندگان ما را می‌پرستند و این مورد در سفر خانواده شهید مشلب به ایران هم محسوس بود و نمی‌دانستند با چه‌زبانی از مردم و خانواده شهدای ما تشکر و به ما ابراز علاقه کنند.

مردم سوریه، عراق و لبنان از ایرانیان بسیار قدرشناسی می‌کنند مخصوصاً مردم سوریه که باور دارند اگر مدافعان ایرانی نبودند چیزی از کشورشان باقی نمی‌ماند.

حتی مردم عراق هم که در سال‌های گذشته توسط رژیم بعثی ما را مورد حمله قرار دادند و در ظاهر این افراد مقابل و دشمن ما بودند، امروزه رزمندگان ایرانی را بسیار مورد ارادت خود قرار می‌دهند و عشق و علاقه خود را به آنها نشان می‌دهند؛ به‌خصوص سردار سلیمانی که روزی او را دشمن خود می‌پنداشتند ولی امروز همه وجود کشورشان و حیات خود و فرزندانشان را مدیون ایران و سردار سلیمانی می‌دانند چراکه اکنون آنها در شرایطی که هستند می‌فهمند برد و اثرگذاری رزمندگان ما به چه‌میزان است.

ارسال نظرات
پر بیننده ها