برخی اقداماتی مانند برگزاری کنسرتها را عامل این تصمیم در تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میدانند و برخی دیگر با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، چنین اقدامی را تاکتیک انتخاباتی تصور میکنند.
با توجه به تغییر این وزرا و به منظور تحلیل اقدامات دولت در مدت چهار سال و تصمیمات مؤثر در زمینه بهبود اقدامات با حجتالاسلام والمسلمین عبدالله حاجی صادقی، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران به گفتوگو پرداختیم.
با توجه به اینکه اقتصاد، معیشت و اشتغال اولویت مردم است، استعفا و تغییر وزرای ورزش و جوانان و فرهنگ و ارشاد اسلامی در چنین شرایطی به چه معنا است؟
تغییر وزرا حق قانونی رئیس جمهور است و میتواند این کار را انجام دهد، ولی باید هدفمند و در راستای رونقی باشد. وزارت ارشاد کارنامه خوبی ندارد، انصافا در مباحث مرتبط با انقلاب اسلامی خوب عمل نکرده ولی آیا در این مقطع برداشتن و استعفای این وزیر برای خدمت به فرهنگ کشور است، باید منتظر ماند تا ببینیم اینگونه میشود یا در واقع با تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جریان و هدف سیاسی دنبال میشود.
از یک طرف آخرین کنسرتی که در قم برگزار کردند، حواشی بسیار نامطلوب و زشتی داشت، این اقدام سبب اعتراض مراجع و علما شد، در نتیجه با این کار میخواهند بگویند برای اینکه رضایت ایشان حاصل شود وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را جا به جا کردیم.
از طرفی پس از اینکه وزیر ارشاد درباره مشهد اعلام کرد از این به بعد در مشهد کنسرتی برگزار نمیشود، زیرا امام جمعه گفته و باید حرمت این مکان نگاه داشته شود، عده زیادی از کسانی که طرفدار دولت بودند، به ایشان گفتند چرا چنین حرفی بیان کرده و کوتاه آمده است.
دولت با این تغییر دل متدینان و دلسوزان آرمانهای انقلاب را به دست آورد و همچنین از کسانی که از کوتاه آمدن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برابر مطالبات نماینده ولی فقیه و امام جمعه کوتاه آمدن وی ناراحت بودند، از آنها نیز دلجویی شد.
امیدواریم این تغییر به مقابله با تهاجم فرهنگی علیه استکبار، تقویت فرهنگ انقلابی، دینی و جهادی نظام و تقویت نهادهای فرهنگی کشور منجر شود.
نسبت به ورزش شگفتی بیشتر است، در حالی که امروز مهمترین مشکل کشور و دغدغه مردم مسائل اقتصادی است، تغییر یک وزیر ورزش، چه نقشی در حل مشکلات جوانان دارد.
انتظار میرفت دولت نسبت به مسائلی که دغدغه و مشکل مردم است، قویتر عمل کند،شاید در آینده این مبحث در پیش باشد و بخواهند این کار را انجام دهند.
آیا این طور به نظر نمیرسد که تغییر وزرا یک چینش و تاکتیک انتخاباتی است و این تغییر بنا نیست برایکشور کاری انجام شود؟
امیدواریم چنین نباشد و دولت به دنبال کسانی باشد که به مردم، ارزشها و سیاستهای نظام پایبند باشند و بدانند حتی اگر رأی مردم را میخواهند کسانی را دعوت به همکاری کنند که نه در شعار بلکه در عمل نوکری مردم را باور داشته باشند.
حتی اگر دولت نگاه سیاسی و انتخاباتی داشته باشد، باید به سمت کسانی برود که نسبت به مردم باور نوکری و خدمت داشته باشد.
اینکه مدعی شویم دولت به دنبال چینش و تاکتیک انتخاباتی برای خود است، این اقدام دولت در چنین زمانی حداقل این سوء ظن را برمیانگیزد، چرا که در گذشته موقعیتهای تندتر از اکنون وجود داشت که انتظار میرفت که چند وزیر تغییر کنند ولی اقدامی نشد.
آیا میتوانیم بگوییم کابینه دولت با مشکلاتی از ابتدا رو به رو بوده، زیرا سهمی برای اصلاحطلبان در نظر گرفته و این سهمخواهی سبب شد کابینهای ناکارآمد برای دولت ایجاد شود؟
کار دولت خدمتگزاری و حل کردن مشکلات مردم است، اگر نگاه ما این باشد، خود به خود این سمتگیریها باید تغییر کند که سهم هر کسی چه قدر باید باشد.
البته با وجود همه این کارها هیچ کس راضی نبود و هر کسی سهم بیشتری میخواست، چنین اقداماتی به این معنا است که هنوز به این نتیجه نرسیدهایم و اینامر حل نشده استکه مسؤولیتها یک امانت و فرصت خدمتگزاری به مردم است و یک موقعیت، مقام و امتیاز نیست.اکنون در رقابتها و رفتارهای سیاسی آن سیاستی که امام خمینی(ره) و رهبری میخواهند و از جنس هدایت است، مشاهده نمیکنیم.
با توجه به اینکه وزرای تغییر پیدا کرده از جریان اصلاحات بودهاند، وظیفه دولت در برابر شرکت سهامی اصلاحات و عملکرد ضعیف آنها چیست؟
اینکه این وزرا اصلاحطلب بودند، یک مطلب است و اینکه نتوانستند انتظارات را برآورده کنند، مطلب دیگر است، اینکه آیا این مسائل با جابهجایی وزیران حل میشود یا مقداری مسئله ریشهایتر است. مشکلی که در برخی از وزارتخانهها کم و بیش مشاهده میشود این است که از وزیر میخواهند، چه کار انجام دهد، چه کسی را بگذارد و چه کسی را منصوب کند.
تصور میکنم با این جابهجایی نیز معلوم نیست کسانی که میآیند بتوانند قویتر از گذشته کاری را انجام دهند، البته آرزو میکنیم خدمتگزار مردم باشند.
عملکرد دولت را چه طور ارزیابی میکنید، آیا همچنان دولت ناکارآمد و پیر است که هیچ توجهی به مطالبات اصلی مردم نکرده است؟
نقد من نسبت به پیری و جوانی دولت نیست، نقد به دولت این است که باورش هنوز باوری که انقلاب، رهبری و نظام میخواهند نشده است، دولت باید باور کند این ایران و انقلاب، بسیاری از کارهای غیرممکن را ممکن کرده است و کارهای بزرگی را انجام داده است.
حل مسئله اقتصادی نسبت به مسائل دیگر سختتر نیست. این نظام، انقلاب و کشور میتواند این مشکل را نیز حل کند، اگر دولت اقتصاد مقاومتی را باور داشت و سپس برای خود معنا میکرد که اقتصاد مقاومتی چیست، موفقتر بود، حال آنکه وزرا پیر یا جوان باشند، البته شاید اگر جوانان دعوت شوند، شاید قدرت ریسکپذیری و روحیه انقلابی، جهادی و ایستادگی آنها بیشتر بود.
چهار سال از طول عمر دولت میگذرد آیا توانسته گامی در زمینه برطرف کردن مشکلات اساسی، معیشتی و اشتغال مردم بردارد؟
نمیگوییم توجه نشده است، بلکه توجه شده ولی راه حل این مشکل را درست نرفتند، نمیگویم دولت به اشتغال جوانان، فرهنگ، زندگی و تشکیل خانواده جوانان توجه نکرده است، ولی آیا نسخه حل این مشکلات را با مذاکره و تکیه به خارج و آشتی با دشمنان میتوان حل کرد یا با اعتماد به نفس و تکیه به توانایی داخلی و درک فرصتها میتوان انجام داد.
اشکال در نسخههای دولت است، بدون تردید دولت میخواهد مشکل را حل کند، ولی اینکه چگونه حل کند، راه آن را بلد نیست.
فراموش نکنیم هنوز انقلاب اسلامی کهنه نشده، انقلاب اسلامی به معنای مبارزه با استکبار است، دولت باید مولود انقلاب باشد و باید به این روحیه انقلابی و جهادی اهمیت دهد، به عنوان مثال چهار سال اول دولت احمدی نژاد تا زمانی که انحراف نبود، به دلیل آنکه با روحیه انقلابی و خدمت برخی از مسؤولان و وزاری او تعیین شدند، کارهای خوب و بزرگی انجام شد و استکبار عقبنشینی کرد، ولی در ادامه کار گرفتار لغزش شدند. اگر اکنون دولت نیز به این باور برسد، بسیاری از مشکلات حل میشود.
دولت روحانی پیش و در ابتدای انتخابش از لفظ کلید برای حل مشکلات استفاده میکرد، آیا در این چهار سال توانسته کلیدی برای حل مشکلات پیدا کند؟
کلید ایشان قفل را باز نکرد، کلیدی قفلی که بخواهد با کمک آمریکاییها، سازمان ملل و مذاکره با دنیا بچرخد، بازنشدنی است، چهره استکبار را تحمل نمیکنیم، ما میخواهیم سر به تن ظالم و ستمگر نباشد، انسان باید از قید هر حاکمیت غیر الهی رها باشد.
دشمنان در مقابل آنها نیز توحید را سد راه خود میدانند دعوای ما با استکبار بر سر توحید، شرک، ایمان، کفر و مبانی است، این قفل با قدرت باز میشود و کاش دولت روحانی با اقتدار و قدرت در برابر دشمن وارد میشد.
رهبر معظم انقلاب صریح در زمینه اعتماد به خدا، تکیه به مردم و بیاعتمادی به دشمن نصایحی را بیان کردند.
با ابراز تأسف باید بگویم این کلید را فکر کردیم باید دیگران بچرخانند یا با کمک آنها بچرخانیم، در حالی که این کلید در قفل شکسته شد و کار را خراب کرد.
تغییر وزرا در کابینه دولت یازدهم چه برداشتهایی را به همراه دارد؟
امیدوارم برداشتم نادرست باشد و این جا به جایی وزرا ادامه گفتمان درمانی نباشد و همان نباشد که هر چند وقت یک بار میخواهند به گفتمان، گزارش دادن و لبخند زدن و چاپلوسی مردم بپردازند.
خدمت به مردم باید مشاهده شود، امیدواریم این کار در ادامه گفتمان درمانیها نباشد و این طور نخواهد بود، بنا نداریم به راحتی سوء ظن داشته باشیم، امیدواریم دولت این را بداند موفقیت، پیروزی و پیشرفت دولت، همه نیروهای ارزشی، طلاب، روحانیون را خوشحال میکند، زیرا به عنوان دولت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی محسوب میشوند.
این را باید بدانند پیشرفت و توسعه با کمک کسانی که راه تداوم سلطه خود را تحقیر و تضعیف ما میدانند، میسر نیست، بنابراین افراد باید دست از این امر بردارند و به سوی گفتمان مقاومت و ایستادگی بیایند، شک نکنند موفقتر هستند