حمایت از ملت مظلوم فلسطین و رساندن هرگونه کمک به آنها، مسلحسازی کرانه باختری و عبور کشورهای اسلامی از انگیزههای قدرتطلبانه و در کنار این سه، اتحاد و یکپارچگی جهان اسلام، چهار راهبرد کلان رهبر معظم انقلاب اسلامی برای مبارزه با موجودیت رژیم صهیونیستی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کرمانشاه، اگرچه ملتهای جهان در کشورهای مختلف دنیا تاکنون با انجام اقدامات متعدد
سیاسی و غیرسیاسی از جمله راهپیمایی و تشکیل تجمعات ضد جنگ و اشغالگری،
خشم و انزجار خود را از جنایات عدیدۀ سران رژیم غاصب و کودک کش صهیونیست
اعلام و بر حمایت از مردم مظلوم فلسطین پافشاری کردهاند، لیکن وابستگی
سردمداران این کشورها بهویژه رژیمهای مرتجع عربی و دولتهای اروپایی به
تلآویو و نیز تفرقه و جدایی در جهان اسلام، تا حدود بسیار زیادی مانع از
تحقق ارادۀ ملتها در دفاع از حقوق مردم فلسطین و آزادی قدس شریف شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) بر حَسب وظایف الهی و انسانی خویش، در فرمایشات گهربارشان گفتند:
1) حمایت و پشتیبانی از مردم فلسطین
2) ضرورت مسلحسازی کرانه باختری
3) فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن و در نهایت
4) کنار گذاشتن انگیزههای قدرتطلبانه دولتهای اسلامی بهعنوان راهبردهای چهارگانه و کلان برای مقابله با سبعیت، خونآشامی و نسلکشی صهیونیسم اشغالگر تأکید فرمودند و بهویژه نخبگان سیاسى و قدرتمندان و دارندگان مناصب حکومتى در کشورهاى اسلامی را از اتخاذ سیاستها، رویکردها و انگیزههای قدرتطلبانهای که موجبات جدایی آحاد مسلمانان از همدیگر شده است، برحذر داشتند. ایشان همچنین این اطمینان را به کشورهای اسلامی دادند که زمانی که جهان اسلام از انگیزهها، اهداف و مقاصد قدرتطلبانه و خودخواهانه عبور کند، «به معناى حقیقى کلمه یک قدرتى به وجود خواهد آمد که از همه قدرتهاى متجاوز و مستکبر، برتر و فراتر خواهد بود.»
بنابراین حمایت از ملت مظلوم فلسطین و رساندن هرگونه کمک به آنها، مسلحسازی کرانۀ باختری و عبور کشورهای اسلامی از انگیزههای قدرتطلبانه و در کنار این سه، اتحاد و یکپارچگی جهان اسلام، چهار راهبرد کلان و خطوط کلی رهبرمعظم انقلاب اسلامی برای مقاومت و مبارزه با موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی است که در ادامه به تبیین آنها میپردازیم.
۱ـ حمایت از مقاومت و ملت فلسطین:
بیشک حمایت و پشتیبانی همهجانبه از مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستها، نخستین و ابتداییترین اقدامی است که در مبارزه با موجودیت رژیم صهیونیستی میتوان به کار بست. این حمایت میتواند از جنبههای گوناگون مادی و معنوی انجام پذیرد. بهگونهای که رویکرد کلان و راهبردی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی نیز در طول بیش از سه دهه که از انقلاب اسلامی میگذرد، بر همین مدار حرکت کرده است. رهبر انقلاب در تبیین این ضرورت مهم میفرمایند: «پیام ما به دنیاى اسلام، به دولتهاى اسلامى، این است که از توان خودتان، از توانایىهاى عمومى و ملى و دولتى خودتان استفاده کنید، از مظلوم حمایت کنید؛ بفهمانید به دشمنان که دنیاى اسلام در مقابل سبعیت و تجاوز آرام نمىنشیند؛ پیام ما به دولتهاى اسلامى این است. ما با همۀ اختلاف نظرهایى که ممکن است با برخى از دولتهاى اسلامى در زمینههاى گوناگون سیاسى و غیر سیاسى داشته باشیم، اما همه باید در این امر از همه آن اختلافنظرها صرفنظر کنند. بخشى از امت اسلامى در قالب یک ملت مظلوم در چنگال یک گرگ خونخوار و خونریزى دست و پا میزند؛ همه باید به کمک او بشتابند؛ این حرف ما است.»
از این بخش سخنان معظمله بهخوبی میتوان فهمید که حمایت از ملت مظلوم فلسطین هم از طرف دولتها و هم از جانب ملتهای اسلامی آن هم نه در قالب شعار، بلکه در عمل و از طریق فراهم کردن هر آنچه که ملت مظلوم فلسطین و گروههای مقاومت برای مبارزه و نابودی نهایی موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی به آن نیاز دارند، حتی باوجود اختلافنظرها و سلیقههایی که ممکن است در ابعاد مختلف میان دولتهای اسلامی وجود داشته باشد، تا چه اندازه مهم و حیاتی است.
۲ـ ضرورت مسلحسازی کرانه باختری:
تقویت گروههای جهادی، بهویژه در منطقه کرانه باختری که دو برابر جمعیت غزه را دارد و بهویژه کمک تسلیحاتی به گروههای جهادی واقع در این منطقه، مؤلفه دیگری است که از جانب رهبر شجاع و فرزانه انقلاب اسلامی ایران باید بهعنوان یک راهبرد از جانب تمامی کشورهای اسلامی و آحاد مسلمانان برای مبارزه با موجودیت شوم رژیم عبری مورد توجه و اهتمام ویژه قرار گیرد. معظمله در اینباره فرمودند: «ما معتقدیم کرانه باختری نیز باید مانند غزه مسلح شود و کسانی که علاقهمند به سرنوشت فلسطین هستند، در این زمینه فعالیت کنند تا رنج و محنت مردم فلسطین، در پرتو دست قدرتمند آنها و ضعف دشمن صهیونیست کاهش یابد.»
اما در تحلیل این راهبرد یعنی ضرورت مسلحسازی کرانه باختری باید گفت: اگرچه مقاومت مسلحانه رزمندگان فلسطینی در غزه از حمایت مردم صبور آن منطقه برخوردار بوده و توانسته است با برهم زدن محاسبات جنایتکاران صهیونیست و حامیان آنان، عزت ملت فلسطین را احیا کند، اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که محدود بودن وسعت منطقه غزه و تراکم شدید جمعیتی در آن باعث میشود هر نوع تهاجم صهیونیستها به این منطقه، با تلفات انسانی زیاد و خسارات مادی شدید همراه باشد. بدیهی است در چنین شرایطی همچنان که رهبر انقلاب تأکید دارند، مسلحسازی کرانه باختری و پیوستن آن به مقاومت مسلحانه و مقابله جدی آنان با رژیم اشغالگر قدس، اولاًً اتحاد واقعی مردم ساکن در دو قسمت جدا افتاده سرزمین فلسطین را بهدنبال خواهد داشت و ثانیاً با گسترش مناطق درگیری، فشار بر صهیونیستها را افزایش خواهد داد و این به معنی بالا بردن هزینه اقدامات نظامی سران جنگطلب و جنایتکار رژیم جعلی صهیونیستی است و همانطوری که مقام معظم رهبری فرمودند، میتواند باعث کوتاه آمدن احتمالی صهیونیستها شود.
در حقیقت رهبر انقلاب با درک و تحلیل این موضوع به این نتیجه رسیدهاند تا زمانی که مقاومت در غزه به صورت محدود و محصور بماند، دشمن صهیونیستی هر از گاهی، به بهانههای مختلف به او حمله خواهد کرد و سرعت پیشروی او را کند میکند؛ بنابراین بهترین راهبرد در مقابل چنین نقشهای، کشاندن صحنه جنگ به کل فلسطین اشغالی و کرانه باختری است. به این صورت است که دیگر رژیم جعلی اسرائیل حتی خواب از بین بردن مقاومت را نخواهد دید و معادلاتشان جواب معکوس خواهد داد و روزبهروز صحنه جنگ بهنفع مقاومت رقم خواهد خورد. حتی اگر این راهبرد در عمل هم اجرا نشود، ترس از این موضوع، تمرکز ذهنی سران صهیونیست و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها را از بین خواهد برد و افکار عمومی شهروندان صهیونیستی را با بحران موجودیت روبهرو خواهد ساخت.
۳ـ فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن:
اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، راهبرد دیگر رهبر انقلاب اسلامی ایران است که به موازات دو راهبرد قبلی، کاربست آن بهطور قطع و یقین میتواند مسیر ملت مظلوم فلسطین را در مبارزه با موجودیت جعلی رژیم اشغالگر قدس هموار کند و آنها را در رسیدن به اهداف متعالی خود که آزادسازی قدس شریف و رهایی از بند و اشغال برجستهترین آنها است، یاری رساند.
رهبر معظم انقلاب در اینباره اینگونه تأکید دارند: «امروز هرکسى از صهیونیستها حمایت میکند، اعم از مسئولین کشورهاى مستکبر مثل آمریکا و انگلیس و غیرهم، یا مجامع عمومى مثل سازمان ملل و امثال اینها که به نحوى یا با سکوت خود یا با اظهارات خود و بیانات خود و حرفهاى غیر منصفانه خود از اینها حمایت میکند، در این قضیه شریک جرم است. همه دنیاى اسلام، همه دولتهاى اسلامى، همه آحاد ملتهاى مسلمان موظفند با اینها معارضه کنند، مقابله کنند، ابراز برائت کنند، از اینها ابراز نفرت بکنند، آنها را به خاطر این موضعگیرىها ملامت کنند، این وظیفه عمومى است؛ باید آنها را منزوى کنند و اگر میتوانند، برخورد اقتصادى بکنند، برخورد سیاسى بکنند؛ این وظیفه امت اسلامى است.»
بنابراین، فشار بر رژیم صهیونیستی بهویژه از جانب جهان اسلام که بر راهبردیترین منابع و گذرگاههای حساس و کلیدی جهان مسلط هستند، یک راهبرد قابل توجه و عملی است. البته این مورد نباید تنها شامل اعمال فشار به حامیان آمریکایی و اروپایی این رژیم که بهصورت مستقیم از تلآویو حمایت میکنند، باشد؛ بلکه اعمال فشار باید در سطحی وسیع و دامنهدار صورت بگیرد و حتی بر همه مجامع و سازمانهای بینالمللی هم که به هر نحوی سران غاصب صهیونیستی را در انجام جنایاتشان گستاختر میکنند، فشار وارد آورد. ضمن اینکه در این میان میتوان به ابزار تحریم علیه صهیونیستها نیز متوسل شد و از طریق تحریم اقتصادی یعنی قطع روابط تجاری و بازرگانی و نیز تحریم سیاسی یعنی قطع روابط و مناسبات دیپلماتیکی با رژیم صهیونیستی و ایجاد تنگناهای اساسی در آن، ملت مظلوم فلسطین را برای غلبه بر صهیونیستها یاری رساند.
۴ـ کنار گذاشتن انگیزههای قدرتطلبانه و اتحاد در مقابل صهیونیسم:
بدون شک اتحاد دنیای اسلام در مقابل دشمن صهیونیستی یکی از راهبردهای اساسی برای محو این رژیم غاصب است؛ زیرا اتحاد، عامل همافزایی قدرت و تمرکز توان برای نابودی دشمن خواهد بود؛ اما متأسفانه باید گفت که برخی انگیزههای قدرتطلبانه همواره مانع شکلگیری این اتحاد در میان کشورهای مسلمان بوده است. بنابراین، کنار گذاشتن انگیزههای قدرتطلبانه و نیات و مقاصد خودخواهانه و در کنار آن، ایجاد اتحاد و یکپارچگی، راهبرد دیگری است که رهبر معظم انقلاب برای مبارزه با رژیم جعلی صهیونیستی بیان کردهاند. ایشان در این زمینه فرمودند: «آنچه امروز آحاد مسلمانان را از یکدیگر جدا کرده است، سیاستها است، انگیزههاى سیاسى است، انگیزههاى قدرتطلبانه است؛ کشورهاى مسلمان میتوانند از این انگیزهها عبور کنند. این برعهده نخبگان سیاسى و قدرتمندان و دارندگان مناصب حکومتى در کشورهاى اسلامى است. اگر این بشود، به معناى حقیقى کلمه یک قدرتى به وجود خواهد آمد که از همه قدرتهاى متجاوز و مستکبر، برتر و فراتر خواهد بود؛ اگر این بشود، کسى نخواهد توانست به یک کشور اسلامى زور بگوید؛ هیچ قدرتى نخواهد توانست از کشورهاى اسلامى و از دولتهاى مسلمان باج بطلبد؛ اگر با هم باشیم، اگر موارد مشترکمان را مورد توجه قرار بدهیم و روى آن متمرکز بشویم، اگر قدرتطلبىها، خودخواهىها، وابستگىها، فسادها ما را از هم جدا نکند، قدرتى متشکل خواهد شد که خواهد توانست از حقوق و حوائج آحاد یک و نیم میلیارد مسلمان دفاع کند و حمایت کند.»
در پایان باید گفت راهبردهای چهارگانه فوق، قابلیت آن را دارند که مبنایی مستحکم برای سیاستگذاری و نحوه رفتار کشورهای مسلمان در قبال رژیم صهیونیستی قرار گیرند و چنانچه همه کشورهای اسلامی به این راهبردها توجه کافی داشته باشند، میتوان امیدوار بود که در آیندهای نه چندان دور شاهد محو غده سرطانی در قلب منطقه باشیم.
محمدباقرعباسی کارشناس مسائل سیاسی
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) بر حَسب وظایف الهی و انسانی خویش، در فرمایشات گهربارشان گفتند:
1) حمایت و پشتیبانی از مردم فلسطین
2) ضرورت مسلحسازی کرانه باختری
3) فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن و در نهایت
4) کنار گذاشتن انگیزههای قدرتطلبانه دولتهای اسلامی بهعنوان راهبردهای چهارگانه و کلان برای مقابله با سبعیت، خونآشامی و نسلکشی صهیونیسم اشغالگر تأکید فرمودند و بهویژه نخبگان سیاسى و قدرتمندان و دارندگان مناصب حکومتى در کشورهاى اسلامی را از اتخاذ سیاستها، رویکردها و انگیزههای قدرتطلبانهای که موجبات جدایی آحاد مسلمانان از همدیگر شده است، برحذر داشتند. ایشان همچنین این اطمینان را به کشورهای اسلامی دادند که زمانی که جهان اسلام از انگیزهها، اهداف و مقاصد قدرتطلبانه و خودخواهانه عبور کند، «به معناى حقیقى کلمه یک قدرتى به وجود خواهد آمد که از همه قدرتهاى متجاوز و مستکبر، برتر و فراتر خواهد بود.»
بنابراین حمایت از ملت مظلوم فلسطین و رساندن هرگونه کمک به آنها، مسلحسازی کرانۀ باختری و عبور کشورهای اسلامی از انگیزههای قدرتطلبانه و در کنار این سه، اتحاد و یکپارچگی جهان اسلام، چهار راهبرد کلان و خطوط کلی رهبرمعظم انقلاب اسلامی برای مقاومت و مبارزه با موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی است که در ادامه به تبیین آنها میپردازیم.
۱ـ حمایت از مقاومت و ملت فلسطین:
بیشک حمایت و پشتیبانی همهجانبه از مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستها، نخستین و ابتداییترین اقدامی است که در مبارزه با موجودیت رژیم صهیونیستی میتوان به کار بست. این حمایت میتواند از جنبههای گوناگون مادی و معنوی انجام پذیرد. بهگونهای که رویکرد کلان و راهبردی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی نیز در طول بیش از سه دهه که از انقلاب اسلامی میگذرد، بر همین مدار حرکت کرده است. رهبر انقلاب در تبیین این ضرورت مهم میفرمایند: «پیام ما به دنیاى اسلام، به دولتهاى اسلامى، این است که از توان خودتان، از توانایىهاى عمومى و ملى و دولتى خودتان استفاده کنید، از مظلوم حمایت کنید؛ بفهمانید به دشمنان که دنیاى اسلام در مقابل سبعیت و تجاوز آرام نمىنشیند؛ پیام ما به دولتهاى اسلامى این است. ما با همۀ اختلاف نظرهایى که ممکن است با برخى از دولتهاى اسلامى در زمینههاى گوناگون سیاسى و غیر سیاسى داشته باشیم، اما همه باید در این امر از همه آن اختلافنظرها صرفنظر کنند. بخشى از امت اسلامى در قالب یک ملت مظلوم در چنگال یک گرگ خونخوار و خونریزى دست و پا میزند؛ همه باید به کمک او بشتابند؛ این حرف ما است.»
از این بخش سخنان معظمله بهخوبی میتوان فهمید که حمایت از ملت مظلوم فلسطین هم از طرف دولتها و هم از جانب ملتهای اسلامی آن هم نه در قالب شعار، بلکه در عمل و از طریق فراهم کردن هر آنچه که ملت مظلوم فلسطین و گروههای مقاومت برای مبارزه و نابودی نهایی موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی به آن نیاز دارند، حتی باوجود اختلافنظرها و سلیقههایی که ممکن است در ابعاد مختلف میان دولتهای اسلامی وجود داشته باشد، تا چه اندازه مهم و حیاتی است.
۲ـ ضرورت مسلحسازی کرانه باختری:
تقویت گروههای جهادی، بهویژه در منطقه کرانه باختری که دو برابر جمعیت غزه را دارد و بهویژه کمک تسلیحاتی به گروههای جهادی واقع در این منطقه، مؤلفه دیگری است که از جانب رهبر شجاع و فرزانه انقلاب اسلامی ایران باید بهعنوان یک راهبرد از جانب تمامی کشورهای اسلامی و آحاد مسلمانان برای مبارزه با موجودیت شوم رژیم عبری مورد توجه و اهتمام ویژه قرار گیرد. معظمله در اینباره فرمودند: «ما معتقدیم کرانه باختری نیز باید مانند غزه مسلح شود و کسانی که علاقهمند به سرنوشت فلسطین هستند، در این زمینه فعالیت کنند تا رنج و محنت مردم فلسطین، در پرتو دست قدرتمند آنها و ضعف دشمن صهیونیست کاهش یابد.»
اما در تحلیل این راهبرد یعنی ضرورت مسلحسازی کرانه باختری باید گفت: اگرچه مقاومت مسلحانه رزمندگان فلسطینی در غزه از حمایت مردم صبور آن منطقه برخوردار بوده و توانسته است با برهم زدن محاسبات جنایتکاران صهیونیست و حامیان آنان، عزت ملت فلسطین را احیا کند، اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که محدود بودن وسعت منطقه غزه و تراکم شدید جمعیتی در آن باعث میشود هر نوع تهاجم صهیونیستها به این منطقه، با تلفات انسانی زیاد و خسارات مادی شدید همراه باشد. بدیهی است در چنین شرایطی همچنان که رهبر انقلاب تأکید دارند، مسلحسازی کرانه باختری و پیوستن آن به مقاومت مسلحانه و مقابله جدی آنان با رژیم اشغالگر قدس، اولاًً اتحاد واقعی مردم ساکن در دو قسمت جدا افتاده سرزمین فلسطین را بهدنبال خواهد داشت و ثانیاً با گسترش مناطق درگیری، فشار بر صهیونیستها را افزایش خواهد داد و این به معنی بالا بردن هزینه اقدامات نظامی سران جنگطلب و جنایتکار رژیم جعلی صهیونیستی است و همانطوری که مقام معظم رهبری فرمودند، میتواند باعث کوتاه آمدن احتمالی صهیونیستها شود.
در حقیقت رهبر انقلاب با درک و تحلیل این موضوع به این نتیجه رسیدهاند تا زمانی که مقاومت در غزه به صورت محدود و محصور بماند، دشمن صهیونیستی هر از گاهی، به بهانههای مختلف به او حمله خواهد کرد و سرعت پیشروی او را کند میکند؛ بنابراین بهترین راهبرد در مقابل چنین نقشهای، کشاندن صحنه جنگ به کل فلسطین اشغالی و کرانه باختری است. به این صورت است که دیگر رژیم جعلی اسرائیل حتی خواب از بین بردن مقاومت را نخواهد دید و معادلاتشان جواب معکوس خواهد داد و روزبهروز صحنه جنگ بهنفع مقاومت رقم خواهد خورد. حتی اگر این راهبرد در عمل هم اجرا نشود، ترس از این موضوع، تمرکز ذهنی سران صهیونیست و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها را از بین خواهد برد و افکار عمومی شهروندان صهیونیستی را با بحران موجودیت روبهرو خواهد ساخت.
۳ـ فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن:
اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، راهبرد دیگر رهبر انقلاب اسلامی ایران است که به موازات دو راهبرد قبلی، کاربست آن بهطور قطع و یقین میتواند مسیر ملت مظلوم فلسطین را در مبارزه با موجودیت جعلی رژیم اشغالگر قدس هموار کند و آنها را در رسیدن به اهداف متعالی خود که آزادسازی قدس شریف و رهایی از بند و اشغال برجستهترین آنها است، یاری رساند.
رهبر معظم انقلاب در اینباره اینگونه تأکید دارند: «امروز هرکسى از صهیونیستها حمایت میکند، اعم از مسئولین کشورهاى مستکبر مثل آمریکا و انگلیس و غیرهم، یا مجامع عمومى مثل سازمان ملل و امثال اینها که به نحوى یا با سکوت خود یا با اظهارات خود و بیانات خود و حرفهاى غیر منصفانه خود از اینها حمایت میکند، در این قضیه شریک جرم است. همه دنیاى اسلام، همه دولتهاى اسلامى، همه آحاد ملتهاى مسلمان موظفند با اینها معارضه کنند، مقابله کنند، ابراز برائت کنند، از اینها ابراز نفرت بکنند، آنها را به خاطر این موضعگیرىها ملامت کنند، این وظیفه عمومى است؛ باید آنها را منزوى کنند و اگر میتوانند، برخورد اقتصادى بکنند، برخورد سیاسى بکنند؛ این وظیفه امت اسلامى است.»
بنابراین، فشار بر رژیم صهیونیستی بهویژه از جانب جهان اسلام که بر راهبردیترین منابع و گذرگاههای حساس و کلیدی جهان مسلط هستند، یک راهبرد قابل توجه و عملی است. البته این مورد نباید تنها شامل اعمال فشار به حامیان آمریکایی و اروپایی این رژیم که بهصورت مستقیم از تلآویو حمایت میکنند، باشد؛ بلکه اعمال فشار باید در سطحی وسیع و دامنهدار صورت بگیرد و حتی بر همه مجامع و سازمانهای بینالمللی هم که به هر نحوی سران غاصب صهیونیستی را در انجام جنایاتشان گستاختر میکنند، فشار وارد آورد. ضمن اینکه در این میان میتوان به ابزار تحریم علیه صهیونیستها نیز متوسل شد و از طریق تحریم اقتصادی یعنی قطع روابط تجاری و بازرگانی و نیز تحریم سیاسی یعنی قطع روابط و مناسبات دیپلماتیکی با رژیم صهیونیستی و ایجاد تنگناهای اساسی در آن، ملت مظلوم فلسطین را برای غلبه بر صهیونیستها یاری رساند.
۴ـ کنار گذاشتن انگیزههای قدرتطلبانه و اتحاد در مقابل صهیونیسم:
بدون شک اتحاد دنیای اسلام در مقابل دشمن صهیونیستی یکی از راهبردهای اساسی برای محو این رژیم غاصب است؛ زیرا اتحاد، عامل همافزایی قدرت و تمرکز توان برای نابودی دشمن خواهد بود؛ اما متأسفانه باید گفت که برخی انگیزههای قدرتطلبانه همواره مانع شکلگیری این اتحاد در میان کشورهای مسلمان بوده است. بنابراین، کنار گذاشتن انگیزههای قدرتطلبانه و نیات و مقاصد خودخواهانه و در کنار آن، ایجاد اتحاد و یکپارچگی، راهبرد دیگری است که رهبر معظم انقلاب برای مبارزه با رژیم جعلی صهیونیستی بیان کردهاند. ایشان در این زمینه فرمودند: «آنچه امروز آحاد مسلمانان را از یکدیگر جدا کرده است، سیاستها است، انگیزههاى سیاسى است، انگیزههاى قدرتطلبانه است؛ کشورهاى مسلمان میتوانند از این انگیزهها عبور کنند. این برعهده نخبگان سیاسى و قدرتمندان و دارندگان مناصب حکومتى در کشورهاى اسلامى است. اگر این بشود، به معناى حقیقى کلمه یک قدرتى به وجود خواهد آمد که از همه قدرتهاى متجاوز و مستکبر، برتر و فراتر خواهد بود؛ اگر این بشود، کسى نخواهد توانست به یک کشور اسلامى زور بگوید؛ هیچ قدرتى نخواهد توانست از کشورهاى اسلامى و از دولتهاى مسلمان باج بطلبد؛ اگر با هم باشیم، اگر موارد مشترکمان را مورد توجه قرار بدهیم و روى آن متمرکز بشویم، اگر قدرتطلبىها، خودخواهىها، وابستگىها، فسادها ما را از هم جدا نکند، قدرتى متشکل خواهد شد که خواهد توانست از حقوق و حوائج آحاد یک و نیم میلیارد مسلمان دفاع کند و حمایت کند.»
در پایان باید گفت راهبردهای چهارگانه فوق، قابلیت آن را دارند که مبنایی مستحکم برای سیاستگذاری و نحوه رفتار کشورهای مسلمان در قبال رژیم صهیونیستی قرار گیرند و چنانچه همه کشورهای اسلامی به این راهبردها توجه کافی داشته باشند، میتوان امیدوار بود که در آیندهای نه چندان دور شاهد محو غده سرطانی در قلب منطقه باشیم.
محمدباقرعباسی کارشناس مسائل سیاسی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰