همه علمای اسلام معتقدند دین مقدس اسلام، هرگز پذیرای هیچ گونه از سلطه استعمار خارجی بر مسلمان ها، اعم از سلطه نظامی اقتصادی، امنیتی و فرهنگی نیست، اسلام دین عزت و افتخار است و ذلت را نمی پذیرد. خداوند، انسان های مؤمن را افراد بزرگ و بزرگوار می داند و در خطاب به آنها می فرماید: «سست نشوید و حزن و اندوه به دل راه ندهید. شما برترید اگر مؤمن باشید.
کد خبر: ۸۷۶۶۸۶۶
|
۰۳ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از لرستان،کاپیتولاسیون در روابط بین الملل عبارت است از معاهده هایی که به موجب آن، کشوری خارجی در مملکتی دیگر، از بعضی حقوق و امتیازها برای اتباع خود برخوردار می شوند که از آن جمله، حق قضاوت کنسولی و اجرای مجازات است.

حق قضاوت کنسولی یعنی اینکه قوانین دولت خارجی از سوی کنسول آن کشور، در محل اجرا می شود، کاپیتولاسیون از نظر حقوقی هم قراردادهایی است که کشورهای زورمند و استعمارگر به ویژه در قرن نوزدهم بر دولت های ضعیف تحمل می کردند، بر پایه آن قراردادها، اتباع دولت های استعماری پس از ورود به کشور ضعیف، تحت حاکمیت محکمه های دولت متبوع خودشان باقی می ماندند و دادگاه های کشور ضعیف، حق محاکمه آنها را نداشتند، بنابراین با استفاده از کاپیتولاسیون، کشوری که از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی برتری داشت، به راحتی می توانست خود را از قید و بندهای قوانین جزایی و مدنی کشور ضعیف تر خارج کند و با این عمل، به تحقیر ملت ها و دولت های ناتوان بپردازد و دستگاه و تشکیلات قضایی و دادگاهی آنها را بی اعتبار نشان دهد.

نادیده گرفتن استقلال قضایی کشور، از جمله آثار منفی برقراری نظام کاپیتولاسیون بود، در حقیقت دستگاه قضایی ایران، بازیچه بیگانگان بود، اتباع خارجی، آزادانه مرتکب جرم و جنایت می شدند؛ زیرا می دانستند در صورت ارتکاب جرم، محاکمه شان با حضور کنسول کشورشان خواهد بود و پس از اثبات جرم، برای اجرای مجازات به کشور خود فرستاده می شوند، در واقع، مجازاتی درمیان نخواهد بود.

از اختیارات های قضایی کشورهای دارای کاپیتولاسیون این بود که افزون بر رسیدگی به امور اتباع خود، می توانستند به امور اتباع کشورهایی بپردازند که در ایران کنسولگری نداشتند، این خود نمونه آشکاری از اقتدار کنسولگری ها و دخالت در نظام قضایی ایران بود، روس ها به مدت یک قرن به دلیل دارا بودن کاپیتولاسیون در ایران، هیچ موازینی را رعایت نمی کردند، روس ها دامنه دخالت خود را تا آنجا کشانده بودند که محکومان دادگاه های ایران را اگر از وابستگان آنها بودند، از زندان بیرون می آورند.

نظام کاپیتولاسیون، منافع اقتصادی تجاری فراوانی نصیب بیگانگان می کرد در حقیقت، زمینه رشد تجاری خارجیان در ایران و برعکس، عوامل شکست و زیان تجارت ایران و وابستگی تاجران داخلی به بیگانگان فراهم می شد.

با وجود قراردادهای کاپیتولاسیون، کشورهای خارجی، مسائل اقتصادی را بر اساس منافع خود هدایت و هرچه می خواستند، به کشور وارد یا خارج می کردند و در این راه، مانعی در برابر خود نمی دیدند، همچنین بیگانگان از مسائل اقتصادی و تجاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و گسترش نفوذ خود بهره می بردند، با استفاده از امتیازهای کاپیتولاسیون و مصونیت های اعطایی به افراد بیگانه، این کشورها از تاجران به عنوان جاسوس استفاده می کردند و وقتی آنها گرفتار می شدند، سفارت خانه های خارجی با گوشزد به مصونیت آنها، آزادشان می کردند.

کشورهای دارای حق کاپیتولاسیون در ایران، تا جایی که امکان داشت از این امتیاز سوء استفاده کردند، آنها میراث فرهنگی و اشیای نفیس تاریخ ایران را که سرمایه فرهنگی نماد تمدن است، با مصونیت ناشی از کاپیتولاسیون به یغما بردند.

از سوی دیگر، کاپیتولاسیون روحیه خیانت و وابستگی به بیگانگان را در میان مردم به وجود آورده بود، برخی از مردم می کوشیدند از مزایای که بیگانگان در این کشور داشتند، استفاده کنند و این کار معمولاً بدون ننگ وابستگی و رفتن زیر بیرق بیگانگان امکان پذیر نبود. همچنین بیشتر صاحب منصبان و رجال سیاسی سعی می کردند خود را به سفارت خانه ها و کنسولگری های بیگانه نزدیک کنند.

پس از اعطای کاپیتولاسیون در زمان محمدرضای پهلوی نیز آسیب های فراوانی به فرهنگ این مرز و بوم وارد شد، با باز شدن پای امریکایی ها به جای روس و انگلیس، هزاران مستشار نظامی امریکایی وارد ایران شدند، برخورداری آنان از مصونیت قضایی، زمینه افزایش جرم و اشاعه فساد را فراهم آورد.

بی بند و باری، فساد اخلاقی و اعتیاد به مواد مخدر در میان نظامیان امریکایی و خانواده هایشان رواج داشتف این عامل، موجب خشم و نفرت ایرانیان شده بود، آنان در مدت حضور خود، جنبه های منفی فرهنگ غرب را وارد ایران کردند و شهرهای بزرگ کشور را هر چه بیشتر به سمت غربی شدن سوق دادند.

تقویم، چهارم آبان سال 1343 را نشان می داد، مدرسه فیضیه قم، از جمعیت موج می زد و آماده حضور مرجع بزرگ ایران بود. خمینی کبیر رحمه الله سخنان روشن گرانه خود را این گونه آغاز کرد: «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. من تأثر قلبی خودم را نمی توانم انکار کنم. قلب من در فشار است، ایران دیگر عید ندارد، عید ایران را عزا کردند ما را فروختند، استقلال ایران را فروختند، عزت ما پای کوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پای کوب کردند. قانونی به مجلس بردند، مستشاران نظامی (خارجی) را با خانواده هایشان، با کارمندان اداری شان، با هر کس به آنها بستگی دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند، اگر یک خادم امریکایی یا اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند، پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد، دادگاه های ایران حق ندارند او را محاکمه کنند باید برود امریکا، آنجا ارباب ها، تکلیف را معیّن کنند. ما این قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم، ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائن هستند به مملکت ایران، خائن هستند.

رژیم شاه با سانسور شدید رسانه های گروهی، می کوشید هیچ گونه خبری در مورد لایحه کاپیتولاسیون به بیرون راه نیابد، ولی سخنرانی های امام خمینی رحمه الله نقشه آنها را برملا کرد، با طنین افکندن آوای انقلابی و انتشار اعلامیه افشاگرانه امام در میان مردم، موج جدیدی از خشم و نفرت بر ضد رژیم شاه، سراسر ایران را فراگرفت.

بدین ترتیب، ملت مسلمان ایران از این خیانت آگاهی یافتند و علما و روحانیان با پشتیبانی و همراهی مردم، در نامه ها و طومارهایی، الغای کاپیتولاسیون را خواستار شدند. سیل نامه های اعتراض آمیز به سوی هیئت حاکمه سرازیر شد و رژیم شاه را سخت نگران کرد.

حسنعلی منصور به منظور توجیه این خیانت به مجلس سنا شتافت و خیانت خود را نوعی خدمت جلوه داد، دولت آمریکا دریافت که برای حفظ نفوذ خود باید روابط میان امام و مردم مرا از بین ببرد، بدین ترتیب، روز 13 آبان 1343، امام خمینی رحمه الله به ترکیه تبعید شد، صبح همان روز، شهر قم به اشغال نظامیان شاه درآمد تا از هرگونه قیام مردمی بر ضد تبعید امام جلوگیری شود.

تبعید امام چهارده سال به طول انجامید، البته با تبعید امام، مشعل مبارزه خاموش نشد، بلکه روز به روز شعله ورتر شد تا اینکه درخت انقلاب در بهمن 57 به ثمر رسید.

در تیر 1343، شاه به امریکا سفر کرد و به دولت مردان آنجا قول داد تادر برابر دریافت دویست میلیون دلار وام، امتیاز کنسولی به آنها بدهد، امام خمینی رحمه الله در سخنرانی کوبنده در 6 آبان 1343، به این وام ننگین و وطن فروشی شاه اشاره و شاه و امریکا را رسوا می کرد.

ایشان می فرمود: «اگر چنانچه یک آشپز امریکایی، شاه ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد چرا؟ برای اینکه می خواستند وام بگیرند از امریکا، امریکا گفت باید این کار بشود، ایران خودش را فروخت، برای این دلارها؛ یعنی استقلال ما را فروختند در ازای وام دویست میلیونی.» یازده روز پس از تصویب قانون معافیت نظامیان امریکایی از شمول مقررات قضایی ایران، حسنعلی منصور، لایحه دریافت وام دویست دلاری از یک بانک امریکایی را با تضمین دولت ایالات متحده به مجلس برد و تصویب کرد این وام به خرید سلاح های امریکا اختصاص دارد. محافل سیاسی، واگذاری این وام را نشانه پاداش به دولت ایران به دلیل تصویب کاپیتولاسیون می دانستند.

خداوند در آیه 41 سوره نساء می فرماید: «هیچ گاه خداوند راهی برای پیروی و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است.» این آیه که به آیه «نفی سبیل» معروف است، سلطه غیرمسلمان را بر مسلمان ممنوع کرده است.

همه علمای اسلام معتقدند دین مقدس اسلام، هرگز پذیرای هیچ گونه از سلطه استعمار خارجی بر مسلمان ها، اعم از سلطه نظامی اقتصادی، امنیتی و فرهنگی نیست، اسلام دین عزت و افتخار است و ذلت را نمی پذیرد. خداوند، انسان های مؤمن را افراد بزرگ و بزرگوار می داند و در خطاب به آنها می فرماید: «سست نشوید و حزن و اندوه به دل راه ندهید. شما برترید اگر مؤمن باشید.

معلوم می شود اسلام، دین بزرگی و عزتمندی است و مسلمانان باید عزیز و با عزت باشند و ارزش خویش را با میدان دادن به خواهش های نفسانی و قرار گرفتن زیر سیطره کافران از دست ندهند.

بنابراین، دادن هر نوع امتیاز سیاسی، اقتصادی، نظامی، قضایی و اجتماعی به غیرمسلمانان که به سیادت اسلام مسلمانان ضربه بزند، بی ارزش و اعتبار خواهد بود، ازاین رو، کاپیتولاسیون، خلاف اسلام و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب است به این نوع چراغ سبزنشان دادن به دشمنان، اعتراض کند.

م/

 

ارسال نظرات