نقش رسانه‌ها در زندگی فردی و اجتماعی

رسانه ها، تغییرات مهمی را درسیاست، تعلیم و تربیت، بازاریابی، اخبار، فرهنگ توده، زندگی اجتماعی و خانوادگی ایجاد کرده است.
کد خبر: ۸۷۶۷۶۱۲
|
۰۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۰

به گزارش بسیج رسانه از اردبیل، عباس نوروز همایون از بسیجیان بسیج رسانه اردبیل در گفتگو با خبرگزاری بسیج در تحلیل خود از رسانه های گروهی چنین بیان کرد که عصر حاضر،عصر سرعت ارتباطات آسان و دردناک که براحتی زمینه های افزایش اطلاعات را فراهم نموده و یا باعث فروپاشی وانحطات روحی و اخلاقی جامعه را فراهم می نماید است. این ارتباطات در همه عرصه های زندگی محسوس بوده که شاهد هستیم.

یکی از این ارتباطات های سریع اطلاعات و داده ها اعم از تصویری، صوتی، نوشتاری و مانند اینها از طریق رسانه های رادیو، تلویزیون، شبکه عنکبوتی نت، شبکه های ساخته شده درفضای مجازی می باشد.

که هر کدام این بالنوبه اثرات مثبت و منفی از خود بجا گذاشته است؛ که در این مقاله به برخی از این آثار نیک و بد پرداخته شده اینک جوانب مثبت ومنفی آنرا مورد بررسی قرار می دهیم.

چنانچه می دانیم عصر حاضر، در حقیقت حرکت ازجامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی است. هر جامعه ای که دارای اطلاعات بیشتری باشد، پیشرفت برای آن جامعه متصور می باشد.

در این جاست که اطلاعات، دانش و آگاهی، اساسی ترین دارایی انسان ها، ملت ها و جوامع بشمار می آید. اطلاعات، یک کالای راهبردی واستراتژیک محسوب گشته و از شاخص های اصلی توسعه یافتگی درمیان ملت ها و جوامع است. به همین دلیل مفهوم جابجایی در قدرت و جایگزینی دانایی به جای ثروت های مادی و فیزیکی امر پذیرفته شده قرن آینده است.

دانایی از مهمترین ابزارهای رسانه ها است. زندگی در عصر حاضر بدون رسانه قابل تصور نیست. لذا نمی توان نقش رسانه های جمعی و خصوصاً رادیو، تلویزیون و اینترنت و ... را درزندگی امروزی نادیده گرفت، بلکه باید به دنبال فرهنگ سازی بود.

رسانه ها، تغییرات مهمی را درسیاست، تعلیم و تربیت، بازاریابی، اخبار، فرهنگ توده، زندگی اجتماعی و خانوادگی ایجاد کرده است. امروزه استفاده از انواع رسانه چون رادیو، تلوزیون، کمپیوتر، تلفن همراه و … جزء انکار ناپذیری ازفعالیت های روزانه افراد است و به عنوان منبعی از اخبار باور کردنی ، غیر باورکردنی ، اطلاعات و تعلیمات مهم، آگاهی های دقیق اجتماعی، و برخی سرگرمی های لذتبخش پذیرفته شده است.

وظایف رسانه ها عمدتاً در جوامع آتی الذکر:

الف) وظایف خبری و آموزشی

ب) وظایف راهنمایی و رهبری

ج) وظایف تفریحی و تبلیغی

د) وظایف سازمان یافته سیاسی

اولین کارکرد رسانه ارائه اخبار و اطلاعات به عموم است، این دلیل آن است که عصر حاضر عصر اطلاعات نامیده می شود. مردم برای دلایل متعددی به اخبار و اطلاعات نیاز دارند، از طرفی می تواند سبب معاشرت شود و از طرفی دیگر برای سوق دهی اذهان عمومی به کاربرده می شود. سرگرمی یکی دیگر از کاربردهای رسانه است که بیشتر به خاطر مشغول کردن اذهان عمومی در این دوره محیا است. آگاهی مردم از حقوق شان، تعهدات اخلاقی، اجتماعی و مذهبی کاربرد مهم دیگری از رسانه است که نیازی به تاکید ندارد.

در عصر حاضر جهانی شدن، اکثریت مردم جامعه به اطلاعات و ارتباطات برای به روز بودن و انجام فعالیت های روزانه مثل کار، سرگرمی، مراقبت های بهداشتی، آموزش، اجتماعی شدن، سفر کردن و هر کار دیگری که باید انجام دهیم، وابسته هستند. یک شهروند عادی شهری وقتی صبح از خواب بیدار می شود اخبار تلویزیون و روزنامه ها را بررسی می کند، به محل کار خود می رود، چند تماس تلفنی برقرار می کند، با خانواده خود برای یک وعده غذایی بیرون می رود و بر اساس اطلاعاتی که از همکاران، تلویزیون، فامیل، گزارش های اقتصادی و غیره دریافت می کند،تصمیمش را اتخاذ می کند. ما باید از این واقعیت آگاه باشیم که اکثر تصمیمات، اعتقادات و ارزش های ما بر اساس پیش فرض ها و تجربه ما از حقایق است. در محل کار معمولا ما می دانیم بر اساس دانش و تجربه، چه کاری را باید انجام دهیم، اگرچه در زندگی روزمره مان و کارهای خانه بیشتر به رسانه ها و در جریان اخبار قرار گرفتن و اینکه چه چیزهایی اهمیت دارند و باید از آنها آگاهی داشته باشیم، مشغول هستیم.

ما اعتمادمان را در اختیار رسانه به عنوان یک قدرت قرار داده ایم که اخبار، سرگرمی و آموزش را در اختیار ما قرار می دهد. اگرچه تاثیر رسانه ها بر فرزندان، نوجوانان و جامعه ما آنقدر زیاد است که باید با چگونگی آن آشنا شویم.

رسانه تاثیر بسزایی بر شکل گیری اذهان عمومی یک جامعه دارد. رسانه می تواند بر اساس اینکه چه محصولی را ارائه می دهد، اذهان عمومی را شکل داده و جهت دهی کند.

بررسی جایگاه رسانه های عمومی در قبل و بعد از انقلاب اسلامی

با نگاهی به رسانه های گروهی و انواع آن در دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می توان کارکردهای آن ها را در تغییرات جوامع بشری به خوبی دریافت.

کار کرد سینما

به عنوان مثال، ورود سینما به ایران از دوران حکومت پهلوی مصادف بود با پیروی و تقلید از حال و هوای فیلم های غربی و... . کسانی که متولی این حرفه بودند، نه حس مسؤولیت دینی داشتند و نه عرق ملی، بلکه بعضا نسبت به اسلام نیز از خود ضدیت نشان می دادند.

عمل کرد مخرب و منفی سینما در این برهه از تاریخ ایران موجب شد تا نوعی مخالفت اجتماعی نسبت به این پدیده در جامعه ی ایران به وجود آید و خانواده های مذهبی و اصیل، روحانیون آگاه و بیدار به مخالفت جدی با سینما برخیزند.

آلودگی سینما به ابتذال و فحشا و اشاعه ی فرهنگ غربی، علمای دین را بر آن داشت تا فتوای شرعی علیه سینما صادر کنند. شیخ فضل الله نوری آن را وسیله ای جهت تخدیر و عامل نوظهور غرب برای رسوخ در اعتقادات ملت ایران دانست.

بررسی کارکرد مطبوعات

با نگاهی به مطبوعات قبل از انقلاب می توان به این نکته پی برد که یکی از عناصر (لاینفک فیلم های سینما) صحنه های مبتذل و اشاعه ی مسایل ضد اخلاقی بود و نویسندگان فیلم نامه از درک احساسات و نیازهای واقعی جامعه ی ایران عاجز بودند.

اصل در راه اندازی این پدیده در عصر پهلوی در حقیقت آن بود که کوشش می شد تا افکار عمومی را از مسایل اساسی مملکت منحرف ساخته و مردم را به صورت مصرف کنندگان انفعالی ارزش ها و عادات غربی در آورند.

خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی و با تغییر معیارهای ارزش حاکم بر تمامی رسانه های گروهی; از جمله سینما، فرهنگ ضد ارزش حاکم بر سینماها کنار گذاشته شد و این رسانه عهده دار رسالت سنگین و خطیر; یعنی معرفی و تبلیغ ارزش های اسلامی شد. در مقدمه ی قانون اساسی جمهوری اسلامی راجع به رسانه های گروهی کشور آمده است:

«وسایل ارتباط جمعی بایستی از جهت روند تکاملی انقلاب اسلامی در خدمت اشاعه ی فرهنگ اسلامی قرار گیرد، در این زمینه از برخورد سالم اندیشه های متفاوت بهره جوید و از اشاعه و ترویج خصلت های تخریبی و ضد اسلامی جدا پرهیز کند» .

همین محتوی از اصل 175 قانون اساسی استنباط می شود که در آن اصول، خط مشی اهداف و وظایف رسانه های گروهی تعیین گردیده است.

نمونه ی دیگر کارکرد رسانه های گروهی، مساله ی مطبوعات است. این پدیده برای نخستین بار در دوره قاجار به دستور عباس میرزا وارد ایران شد.

این رسانه هم متاسفانه در بدو ورود و در مرحله ی شکل گیری خود، در شرایط نامطلوب تقلید سطحی از غرب و بی توجهی به هویت ملی تکوین یافت.

نسل اولیه ی مطبوعات کشور به شدت تحت نفوذ حکومت های استبدادی وقت بودند و جز نقش جارچی و زبان یک طرفه ی حکومت نقش دیگری را ایفا نمی کردند.

سال 1357 شمسی را سال طلایی مطبوعات ایران نامیده اند; زیرا در این سال حدود چهار صد نشریه منتشر شد که عامل بلوغ فکری، آگاهی های سیاسی و اجتماعی جامعه ی ایران محسوب می شد.

برخی اثرات مثبت رسانه ها درجامعه:

آنچه تا اینجا بطور اجمال تذکر رفت تاثیرات کلی رسانه ها بالای فرد وجامعه مخصوصا دوران کودکی و نو جوانی بوده که در واقع مثبت یا منفی بودن اثرات رسانه‌ها مربوط به محتوا و پیامی است که از طریق رسانه‌ها پخش و نشرمی‌شود و نیز تا حدودی بستگی به نحوۀ استفاده و هدفی که کاربر و پیا‌م‌گیر در نظر گرفته است، دارد.

با این فرض، رسانه‌ها به طور عموم می‌توانند ازجهاتی تأثیر مثبت و مؤثر داشته باشند. که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

ـ دانش افزایی و ارائه اطلاعات سودمند در موضوعات مختلف: شاید یکی از اصلی‌ترین اهداف راه‌اندازی رسانه‌های جمعی و نشر کتب و مجلات و… پیام‌رسانی و اطلاع رسانی آن‌ها در موضوعات علمی- تحقیقی باشد و نه استفاده‌های تبلیغاتی و غیره 

که پیامدش رشد شناختی و افزایش اطلاعات و دانش انسان‌ها خواهد بود. افرادی که اهل مطالعه هستند و یا دسترسی به ماهواره و اینترنت دارند نسبتاً از نظر اطلاعات و سطح دانش پیشرفته‌تر از دیگران هستند و این خود می‌تواند یکی از نقاط مثبت در استفاده و کاربری از رسانه‌های جمعی و… باشد. از نقطه نظر دینی و مذهبی نیز می‌توان استفاده از رسانه‌های جمعی را به عنوان ابزار و وسیله‌ای برای کسب دانش و اطلاعات ارزشمند و دارای اثر مثبت تلقی نمود به خصوص با توجه به این‌که دین و مذهب تأکید فراوانی به تحصیل دانش نموده است.

ـ سرگرمی: در مورد افرادی که گرفتاری های زندگی روزمره ناخرسند و خسته هستند، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و کتاب و… وسیله بسیار خوبی برای فاصله گرفتن از واقعیات زندگی که او را رنج می‌دهد و راهی برای کنار آمدن با آن‌ها ندارد، می‌تواند باشد. اثر مثبت اشتغال اینگونه افراد به برنامه‌های تلویزیون، ماهواره و مطالعة کتب، این است که احساس نشاط و آرامش نموده و در دنیای همانندسازی با قهرمانان خیالی، تا حد جدایی از واقعیات رنج‌آور زندگی پیش می‌روند

البته قابل توجه است که اگر در بُعد سرگرمی افراط شود، این خود تبدیل به معضلی روحی برای فرد تبدیل خواهد شد. زیرا وسیله ای برای فرار از واقعیت های زندگی و پناه بردن به تخیلات خواهد شد. در مورد کودکان نیز باید مراقب افراط و زیاده روی آنها بود.

ـ سومین اثر مثبت رسانه‎ ها از دیگر آثار مثبت رسانهها میتوان به آشنا کردن مردم به اوضاع سیاسی کشور و جهان اشاره نمود. رسانهها میتوانند در زمینه افشای خطرات بزرگ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایفای نقش کنند.

نکته ای بسیار مهم و اساسی که لازم است توجه خواننده را به آن جلب کنم و جنبه کاربردی هم دارد، این است که:

آن‌چه به عنوان اثرات مثبت رسانه‌های جمعی بیان گردید، در مقایسه با تأثیرات منفی آن‌ها ـ به خصوص در وضعیت کنونی کشور ما که از ماهواره، اینترنت، فیلم‌ها و کتاب‌ها و نشریات خارجی بیشتر به عنوان ابزار تهاجم فرهنگی از سوی دشمن مورد استفاده قرار می‌گیرد ـ ناکافی است. حتی در برنامه‌های علمی اینترنت، گاه تصاویر مبتذل و یا به ظاهر عادی نشان داده می‌شود که به صورت ناخودآگاه مسایل جنسی، به دغدغه مستمر ومهمترین خواسته جوانان تبدیت می کند.

- چهارمین اثر مثبت رسانه ها را می توان جنبه «پندآموزی» و «عبرت آموزی» آن‌ها دانست. افراد از طریق مطالعه کتاب‌ها و آثار تاریخی به سرگذشت زشت یا زیبای اقوام و ملل پیشین پی برده از نقاط مثبت آن به عنوان «پند» و از جنبه‌های منفی زندگی آنها «عبرت» می‌آموزند. گرچه آشنایی با سرگذشت اقوام و ملل پیشین یکی از مصادیق «دانش افزایی» و «کسب اطلاعات تاریخی» است که در محور نخست تحت عنوان «دانش افزایی و کسب اطلاعات» می‌گنجد اما به خاطر اهمیت و نقش مثبت آن روی حالات فرد، گذشته از آن‌که اطلاعاتی را در اختیارش قرار می‌دهد، آن را به صورت برجسته و متمایز عنوان کردیم.

ـ می توان به عنوان پنجمین فایده رسانه ها انتقال مشکلات جامعه به مسئولین را بر شمرد؛ رسانهها میتوانند با رویکرد غیرجانبدارانه مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را به مسولین ذیربط منتقل نموده، در موارد لزوم، عملکرد ضعیف کارمندان دولت و مدیران امور را به نقد و بررسی بگذارند.

- ششمین اثر مثبت رسانه عبارت از تولید برنامههای مذهبی و گسترش فرهنگی دینی؛ یکی از مسایل اساسی که باید مورد توجه دست اندر کاران و مدیران رسانهها واقع شود این است که، در برنامهها تأکید بر ارزشهای مذهبی نموده و با ارایه الگوهای مناسب همکاری مردم را برای فعالیتهای خیرخواهانه جلب کنند.

- تسهیل همگرایی سیاسی در داخل جوامع و بین ملت ها در صحنه بین المللی
توسعه شهرنشینی، ارتقای سطح سواد، افزایش درآمد سرانه و تقویت پیوندهای اجتماعی بین جوامع که نهایتا روند دستیابی به "رفاه اجتماعی" را هموار خواهد کرد.
افزایش مناسبات و مبادلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و علمی میان ملل و اقوام مختلف و از میان رفتن فواصل جغرافیایی، کمک به برقراری تفاهم، همبستگی، همگونگی و همکاری بین المللی

کمک به پیشبرد سیاست های ملی و افزایش سطح مشارکت اجتماعی

- کمک به برقراری صلح جهانی از طریق تغییر تصورات در طرف مناقشه و ایجاد تصورات دوستانه و گسترش صلح و ثبات و امنیت
کارکرد آموزشی و آگاه ساختن ملل نسبت به سنت های ریشه دار ملی و تاریخ
کمک به گسترش آزادی و احترام به حقوق انسانی، چرا که جوهر آزادی و عدالت خواهی بسط اطلاعات و ارتباطات و تسهیل تصمیم گیری های اجتماعی است.

برخی اثرات منفی رسانه ها درجامعه:
 

- توانایی تجربه گروه های اجتماعی و اخلال در روند وحدت ملی جوامع، نظیر بحران یوگسلاوی، تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و یا ایجاد شورشها و ناآرامی های قومی و منطقه ای همچون ناآرامی های تبت در جمهوری خلق چین و ...
انتقال تکنولوژی نامناسب و وابستگی به کمپانیهای چند ملیتی به ویژه غرب
ایجاد اختلاف و شکاف میان ملتها به منظور توسعه ناسیونالیسم افراطی، ایدئولوژی های متضاد و در نتیجه بروزشکاف فرهنگی
تغییر الگوهای مصرف و روش های زیستی از طریق افزایش خواسته ها و ایجاد دنیای پرزرق و برق همراه دام های جذاب جامعه مصرفی
تضعیف پیوندهای سنتی از طریق تبلیغ ارزش های غربی و سرانجام استحاله فرهنگی
ایجاد نخبگان سیاسی و فرهنگی وابسته به جریانات خاص از طریق شبکه های ارتباطی
کمک به تشدید تضادهای فرهنگی و بهره برداری های مقطعی و درازمدت آن
انتشار اخبار غیرواقع و تحریفی و بمباران خبری و جریان یک سویه مبادله اطلاعات و اخبار از غرب به جهان سوم به منظور اظهار برتری مالی، فنی و تکنولوژیک در مقابل کشورهای

- پژوهش ها مؤید نظرات کارشناسان مذهبی در خصوص تأثیر منفی برخی رسانه ها بر باورها و هویت فرهنگی جوانان جامعه است.

این مسئله نشان دهنده این است که تأثیر نهادهایی چون دین در هویت دادن به جوانان، در برخی رسانه ها ، کم رنگ شده است؛ اما نشان دهندة این نیز هست که مؤلفه های هویت یابی جوانان در رسانه ها بخصوص اینترنت، و فضاهای مجازی در گوشی های همراه خارج از نظارت مراجع دینی و ساختارهای رسمی متولی نظارت بر آن است و بی شک تداوم این کم رنگ بودن تأثیر مراجع دینی درفضاهای مجازی ، منجر به شکل گیری نسلی از جوانان خواهد شد که دین در زندگی آنان کمترین نقش را خواهد داشت.

متأسفانه اغلب برنامه های اجرا شده در رسانه ها ( فضاهای مجازی ) ، به ویژه در زمینه های فرهنگی و اجتماعی، بدون مطالعه مخاطبین و بدون توجه به وضعیت علمی و فرهنگی آنان تدارک دیده شده است.

بعد خانوادگی

نتایج یک تحقیق انجام شده بر روی عده ای از دانشجویان نشان می دهد که میزان استفاده از اینترنت بر متغیرهای کاهش فعالیت روزانه، بی اعتمادی والدین نسبت به فرزندان، کاهش ارتباطات چهره به چهره، کناره گیری و کاهش فعالیت های اجتماعی آنان، تأثیر داشته است. علاوه بر این مسئله، استفاده نادرست از اینترنت، موجب شکل گیری پدیده های ناخوشایندی در زندگی خانواده ها شده است.

مشکلات فردی

در بُعد فردی، تحولات منفی اینترنت را می توان از جنبة اثرات جسمانی و اثرات روانی زیر مورد بررسی قرار داد:

1- اثرات جسمی

استفاده مداوم از اینترنت و به اصطلاح نشستن دائمی پشت میز رایانه، موجب ایجاد اختلالات جسمانی در افراد می شود.

2- مشکلات بینایی

کار مداوم با رایانه، باعث ایجاد پیرچشمی زودرس می شود. 70 درصد بزرگ سالانی که مشغول کار با رایانه هستند، به دلیل نگاه ممتد به صفحه مانیتور و کار طولانی مدت با رایانه، به علائم سندرم بینایی مبتلا هستند و البته کودکان به دلایل عدم توجه به مسائل بهداشتی و بی توجهی به طراحی صندلی های کامپیوتر جهت آنها، برای ابتلا به این سندرم، مستعدترند.

3- صدمات سیستم اسکلتی

60% کسانی که با رایانه کار می کنند، به علت نشستن نامناسب پشت میز رایانه و عدم استفاده از میز مناسب، دچار مشکلات اسکلتی و عضلانی می شوند.

4- چاقی افزایش ساعاتی که افراد پای تلویزیون و اینترنت صرف می کنند، به ویژه زمانی که بدون توجه، همراه با آن چیزی می خورند، باعث بروز چاقی در آنان می شود.

5- اثرات روانی

بیشتر مشکلات به وجود آمده با بعد روانی در کاربران اینترنت، در کاربرانی گزارش شده که استفاده جنون آمیزی از این رسانه داشته اند؛ یعنی کاربرانی که حد و مرزی برای استفاده از این ابزار نداشته و بدون هیچ برنامه خاصی از آن استفاده کرده اند.

تغییر سبک زندگی، به منظور مصرف زمان بیشتر از رسانه ها، پرهیز از فعالیت های مهم زندگی به منظور صرف وقت بیشتر در رسانه ها ، کاهش روابط اجتماعی، نادیده گرفتن خانواده و دوستان و مشکلات مالی و تحصیلی، برخی از پیامدهایی هستند که در انتظار معتادان رسانه ها می باشند.

همچنین افراد معتاد به رسانه ها ( فضاهای مجازی ) ، کم رو، خجالتی، دارای مشکلات خواب، تحصیلی، تنهایی و جسمی، دارای اضطراب و افسردگی و مبتلا به خودبیمارپنداری، حساسیت فردی و پرخاش گری می باشند.

تضعیف اعتماد اجتماعی

اشاعه فحشا و بی بند و باری یکی از کارکردهای رسانه های جمعی، مفهوم سازی و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم می باشد. بر این اساس ارائه تصاویر مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق رسانه های جمعی و نگارش متون خلاف اخلاق و پورنوگرافی می تواند منجر به گسترش جرائم به ویژه از نوع جرائم جنسی گردد.

قرآن کریم در مورد خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدار داده و می فرماید:" ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لا تعلمون"." کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنها در دنیا و آخرت است و خداوند می داند و شما نمی دانید."

گسترش فحشا در این آیه شریفه مورد مذمت قرار گرفته است، البته در قرآن کریم، واژه فحشا در خصوص انحرافات جنسی استفاده شده است، اما از نظر مفهوم لغوی،" فحشا" به معنی هر گونه رفتار و گفتاری است که زشتی آن بزرگ باشد.

پس از دیدگاه منطق قرآن، بازگو کردن زشتی ها و ترویج و ارائه آنها، مورد نهی قرار گرفته است، زیرا موجب آشکارسازی زشتی ها و بر ملاکردن آنها می شود. امام رضا (ع) می فرمایند:" المذیع بالسیئه مخذول و المستتر بالسیئه مفغور له" " آن کس که گناه را نشر دهد، مطرود است و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش الهی است."

پیامبراسلام(ص) می فرمایند:" من اذاغ فاحشه کان کمبتدئها" " کسی که کار زشتی را نشر دهد، همانند کسی است که آن را در آغاز انجام داده است."

اعتماد اعضای جامعه به یکدیگر، سرمایه اصلی تعامل اجتماعی است؛ تعاملی که برای رفع نیازهای زیستی و اجتماعی اعضای جامعه صورت می گیرد، لذا تضعیف این اعتماد مشکلات عدیده ای را در مراودات اجتماعی و تأمین خواسته های افراد ایجاد خواهد کرد. اما درهر صورت ممکن است اعتماد اجتماعی تضعیف شود که یکی از عوامل آن، ترویج انحرافات اجتماعی از طریق رسانه ها است. زیرا ذکر انواع انحرافات از رسانه ها و اعلام رشد سرسام آور آن، منجر به ایجاد روحیه سوء ظن و شک نسبت به سایر افراد جامعه می شود و احتمال وقوع این انحراف را از سوی تک تک اعضای جامعه تقویت می نماید و روحیه اعتماد عمومی را تضعیف می کند، در نتیجه تعامل اجتماعی دچار اختلال می شود.

انعکاس انحرافات اجتماعی علاوه بر سست کردن اعتماد اجتماعی، موجب عدم احساس تعلق جمعی می شود و روابط اجتماعی افراد را دچار مشکل می کند.

رسانه ای کردن جرائم بر نهاد خانواده نیز اثرات مخربی دارد، به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندانشان بدبین می کند، چرا که والدین احتمال می دهند که انجام این انحراف اجتماعی که از طریق رسانه منعکس شده است، در مورد فرزندان جوان خانواده وجود دارد، این نگرش منجر به تضاد و ناسازگاری های خانوادگی خواهد شد.

رسانه ها گاه با انعکاس آمار و ارقام اغراق آمیز جرائم، می توانند اعتماد اجتماعی را نسبت به نظام سیاسی تضعیف نمایند به طور نمونه انعکاس پرونده های کلان اختلاس های عمومی و یا پرونده های مربوط به رابطه میان حاکمیت و مردم می تواند منجر به سلب اعتماد گردد.

هر چند نمی توان ضرورت برخورد قوی با متخلفان را در هر سطح و نهادی انکار نمود، اما رسانه ای کردن این گونه حوادث به بی اعتمادی مردم از حکومت منجر شده و اقتدار و مشروعیت مدیران صالح نظام را نیز از بین برده و در نتیجه نظام سیاسی کشور، کارکرد کنترلی و پویایی خود را از دست خواهد داد.

افشای اسرار شخصی

هر چند افراد جامعه بر اثر داشتن ارتباطات اجتماعی وسیع با کنش گران، دارای وجوه مشترک رفتاری هستند، اما هر یک از آنها دارای حریم خصوصی می باشند که مربوط به امور شخصی و خانوادگی و روابط میان فردی است. تمام اعضای جامعه تلاش می کنند این حریم ( نظیر میزان علاقه به همسر و فرزند، اختلافات خانوادگی، روابط، سلائق، رفت وآمدها، میزان درآمد و سفرها و...) را از تیررس دیگران دور نگاه دارند. از سوی دیگر مطبوعات به جهت وظیفه خبررسانی و اطلاع رسانی با ورود به اسرار خصوصی افراد، به ناچاراصل ممنوعیت ورود به این حریم را نقض می کنند. امروزه رسانه ها قدرت بی سابقه ای برای در نور دیدن حریم خصوصی افراد دارند، مانند انتشار خبر کشتن یک کودک توسط والدینش، کشتن همسر به بهانه عشق با دیگری و...

ورود در حریم خصوصی افراد از نظر بازخوردهای اجتماعی و کارکردهایی که در شکستن مرزهای خصوصی مردم دارد، دارای اهمیت فوق العاده ای است. به گونه ای که تجسس و افشای زوایای پنهان زندگی مردم برای دستیابی به اطلاعات جزیی از آنان، به شدت در متون دینی نهی و مذمت شده است.

به تعبیردیگر اسلام می خواهد مردم در زندگی خصوصی خود از هر نظر در امنیت باشند. بدیهی است اگر اجازه داده شود که هر کس به تجسس درباره دیگران برخیزد، حیثیت و آبروی مردم بر باد می رود و جهنمی به وجود می آید که همه افراد اجتماع در آن عذاب خواهند بود.

این کارکرد منفی رسانه ها( یعنی ورود به حریم خصوصی افراد) در کشورهای جهان نیز ابعاد وسیعی یافته است، به طوری که در بهار سال 1989 دیوان آمریکا اعلام کرد که سازمان خبری اجازه ندارد به پرونده هایF.B.I در زمینه تجاوزهای جنسی دسترسی پیدا کند.F.B.I برای کوتاه کردن دست مطبوعات از این نوع پرونده ها به دیوان فدرال متوسل شد و اعلام کرد که اگر چه این پرونده ها با استناد به اسناد علنی و گزارشات دستگیری ها و رسیدگی های قضایی تهیه شده است، اما کامپیوتری کردن این اطلاعات، حریم خصوصی افراد را به خطر خواهد انداخت. بر اساس نتایج نظرخواهی موسسه گالوپ 73 درصد از مردم آمریکا معتقدند که مطبوعات حریم خصوصی افراد را نادیده می گیرند.

به هرحال همین مرزبندی حریم خصوصی از حریم عمومی جامعه می بایست به طور مشخص تعریف شود و به وسیله قانون، ضمانت اجرا داشته باشد و رسانه ها نیز خود را موظف به رعایت آن موازین بدانند.

*فرجام مطلب:

بررسی ها نشان داده که رسانه ها در عصر حاضر کارکردهای مثبت و منفی در ارتباط با تبیین انحرافات اجتماعی دارند. اینک این پرسش مطرح می شود که آیا رسانه ها مجازند تحت عنوان طرح حوادث، انحرافات اجتماعی را به جامعه انتقال دهند؟ یا آنکه رسانه ها فقط می بایست نمایشگر کنش های مثبت مردم باشند و از انحرافات آنان سخن نگویند؟

به نظر می رسد منابع شناخت مردم از حوادث و مسائل اجتماعی منحصر به رسانه ها نیست و آنان از راههای مختلفی از جمله مشاهده عینی و ارتباطات کلامی با دیگران از حوادث تلخ و انحرافات اجتماعی آگاهی می یابند، از این رو تصور اینکه چشم و گوش مردم تنها از دریچه وسائل ارتباط جمعی به دنیای حوادث و انحرافات باز می شود، خیالی بیش نیست. لذا گزارش این گونه انحرافات اجتماعی توسط رسانه ها چنانچه با تحلیل و تبیین آسیب های آنها و به منظور حفظ جامعه از گسترش انحرافات صورت گیرد، امری مفید، بلکه ضروری است که ضمن افزایش آگاهی مخاطبین رسانه ها، موجب می شود که رفتار اجتماعی خود را بر این اساس تنظیم نمایند واز پیامدهای کجروی اجتماعی در امان باشند. قرآن کریم بارها با بیان سرگذشت اقوام گذشته از انواع آلودگی ها و انحرافات اجتماعی سخن به میان آورده است و مقصود از بیان آنها را عبرت آموزی و پیشگیری از وقوع و تکرار آنها در بین امت اسلامی برشمرده است. قرآن کریم در سوره یوسف داستان عشق و شیفتگی زلیخا به یوسف را با تمام جزئیات و تفاصیل آن بیان کرده و انحراف اخلاقی زلیخا را با انواع مکرها و ترفندهای آن تشریح نموده است، ولی بی تردید مقصود از ارائه این گزارش ها تقویت جنبه معنوی بشر می باشد. خداوند می فرماید:" و آن زن که یوسف در خانه او بود، از او تمنای کامجویی کرد، درها را بست و گفت: بیا به سوی آنچه برای تو مهیاست. گفت: به خدا پناه می برم. او صاحب نعمت من است، مقام من را گرامی داشته، مسلماً ظالمان رستگار نمی شوند . آن زن قصد او کرد و او نیز اگر برهان پروردگار را نمی دید- قصد وی می نمود، این چنین کردیم تا بدی و فحشاء را از او دور سازیم، چرا که او از بندگان مخلص ما بود."

در این آیات هر چند خداوند از انحرافات اخلاقی زن عزیز مصر، سخن به میان آورده و آن را برای همه مردم بیان کرده است، اما این اطلاع رسانی را با تحلیل، تذکر و شیوه معنوی رهایی از انحرافات اجتماعی توأم ساخته است.

قرآن کریم در هنگام بیان تاریخ قوم لوط، به اعمال ناشایست آنها اشاره کرده و می فرماید: قوم لوط فرستادگان را تکذیب کردند، هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمی کنید؟... یا در میان جهانیان، شما به سراغ جنس ذکور می روید و همسرانی را که پروردگارتان برای شما آفریده رها می کنید؟

قرآن کریم انحرافات اجتماعی آن قوم را ذکر کرده، ولی در ضمن بیان این انحراف جنسی، به راه درمان آن( یعنی ازدواج) اشاره می کند. همچنین موارد دیگری همانند قتل هابیل توسط قابیل در قرآن ذکر شده است، ولی به جهت اینکه در کنار نقل این خبر، مضرات و پیامدهای آن انحراف تحلیل و تبیین می شود، از اشاعه فحشاء، شکستن قبح گناه... و سایر کارکردهای منفی که در این رابطه وجود دارد، جلوگیری می شود.

با استشهاد به آیات گذشته، ملاک نقل و گزارش انحرافات به طور گسترده مشخص می شود. این ملاک همان طور که در مورد قرآن وجود دارد، در مورد رسانه های جمعی هم محقق است و آنها باید در کنار ذکر حوادث ، به جنبه عبرت آموزی حوادث جهت پیشگیری از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در این راستا، به تحلیل انحرافات و راه های مبارزه با آن و شیوه های جایگزینی مثبت آنها اشاره نمایند و اگر به صرف نقل و ذکر انحرافات اکتفا شود، افزایش دامنه و نوع کارکردهای منفی رسانه ها دور از انتظار نیست.

* برخی منابع:

- ویلبر شرام جک لایل و ادوین بی پارکر تلویزیون در زندگی کودکان، ترجمه: محمود حقیقت کاشانی- تهران، مرکز تحقیقات و مطالعات و سنجش برنامه ای صدا وسیما ۱۳۷۷ .

- اقتباس از امه دور، تلویزیون و کودکان رسانه ای خاص برای مخاطبان خاص، ترجمه علی رستمی- تهران، سروش ۱۳۷۴ .

- سدریک کالینگفورد، کودکان و تلویزیون، ترجمه: وازگن سرکیسیان، تهران – سروش ۱۳۸۰ .

- بروس کوین، مبانی جامعه شناسی، ترجمه :غلام عباس توسلی و رضا فضل، تهران – سمت ۱۳۸۲ .

- همان اثر وحسین بستان، اسلام و جامعه شناسی خانواده، قم- پژوهشکده حوزه و دانشگاه ۱۳۸۳ .

- اثرات رفتای تلویزیون بر کودکان و نوجوانان، ترجمه و تلخیص: سعید آذری، مجله پژوهش و سنجش شماره ۱۵و۱۶ خزان و زمستان ۱۳۷۷.

- رفیق سکرّی، درآمدی بر افکار عمومی، تبلیغ و آوازه‌گری، ترجمه: حسین کرمی، همراه، ۱۳۷۰.

- قانون اساسی جمهوری اسلامی.



ارسال نظرات