بسیج مداحان: حسین هوشیار از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در گفت‌وگویی صمیمی به سوالاتی پاسخ داد.
کد خبر: ۸۷۶۹۲۶۱
|
۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۷
حسین هوشیار از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در گفت‌وگویی صمیمی به سوالاتی پاسخ داد که مشروح این مصاحبه در ادامه خبر قابل مشاهده است. متولد چه سالی هستید؟ 23 شهریور 1353. متولد کجا هستید؟ متولد تهران هستم. 58 سال قبل پدر و مادرم از اردبیل به تهران آمدند. اهل دیاری هستم که عزاداری‌هایشان زبانزد است. سال 63 پدرم به رحمت خدا رفت. یادم هست هنگامی که برق‌ها می‌رفت، پدرم خاطره تعریف می‌کرد و می‌گفت: هرکس در اردبیل به دنیا می‌آید وقف امام حسین (ع) است. عمق فرهنگ شور و شعور حسینی در اردبیل بالا بوده و هست. بسیاری از شعرای آیینی و مداحان سرشناس کشوری نیز اهل این استان هستند. آذری هم می‌خوانید؟ خیلی کم می‌خوانم. دو سه بیت بیشتر نمی‌‍توانم بخوانم. خواندن به زبان آذری نیاز به تسلط بر ساختار نوشتاری این زبان دارد که من به دلیل سکونت در تهران ندارم. شما در نوجوانی و جوانی فعالیت فرهنگی می‌کردید. از زمانی که در کانون فرهنگی «حر» فعالیت می‌کردید بفرمایید. سال 67 بود که در قالب یک گروه سرود به جبهه اعزام شدیم. سیدجواد هاشمی را اتفاقی در آن جا دیدیم و حاج ابوالفضل بختیاری هم در آن جا  به همراه ما بود. از همان جا بود که جرقه‌های مداحی ما شروع شد. من در همان دوران نوجوانی شیفته تیپ و اخلاق سیدجواد هاشمی شدم و به ایشان علاقه‌مند بودم. شب و روز ما در کانون سپری می‌شد و واقعا عشق و علاقه داشتیم. خیلی از بازیگران امروز عرصه و سینما نیز در آن جا فعالیت می‌کردند و  نقطه عطف زندگی‌شان عضویت در این کانون است. کانون حر امروز هم در جریان است و فعالیت می‌کند اما فعالیتش نسبت به زمان ما کمتر شده است و افرادی که عاشق حقیقی باشند کم شده‌اند. چه شد که به عرصه مداحی ورود کردید؟ اولین بار در قرارگاه کربلا برای رزمندگان مداحی کردم. اولین شعرم هم «روزی نیازم کجاست سوی حسین است و بس» بود که از حاج منصور ارضی تقلید کردم. در آن ایام از حاج محسن طاهری هم اشعاری را انتخاب می‌کردم. در آن زمان خیلی از رزمندگان به نوارهای حاج محسن علاقه داشتند. البته من از همان اول مرید شیخ حسین انصاریان بودم و ایشان را به شدت دوست داشتم. در سال 69 برای اجرای سرود به دوکوهه رفتیم. حتی در آن زمان هم با دوستانمان برای هم رجز می‌خواندیم و  شوخی می‌کردیم. با دوچرخه از جوادیه به مهدیه تهران می‌رفتم و خیلی سختی کشیدم. گاهی اوقات گردنم درد می‌گرفت چرا که باید به بالای منبر نگاه می‌کردم. خواندن رسمی بنده از سال 68 و بعد از ارتحال امام خمینی (ره) شروع شد. دیدن پیکر پاک امام (ره) همه را مرثیه‌خوان کرده بود. من هم نغمه «حسین جان» را زمزمه می‌کردم که دیدم یک نفر من را بر روی دوش خود قرار داده است و من هم چاره‌ای جز مداحی و خواندن نداشتم. در طی این مسیر قطعا اساتیدی به شما کمک کرده‌اند. این عزیزان چه کسانی بوده‌اند؟ بعد از حاج منصور، به حاج محمدرضا طاهری و حاج سعید حدادیان مدیون هستم. در سال 69 که به دوکوهه رفتیم، حاج محمدرضا وقتی متوجه شد که بنده آشنایی کمی با دستگاه‌های موسیقی دارم من را تشویق کردند که پیگیر مداحی باشم. خواندن به جای حاج محمدرضا طاهری! ایشان در شب تاسوعا به جلسه هیئت رزمندگان دعوت شده بودند اما به دلیل بیماری نتوانستند حضور یابند. با منزل ما تماس گرفتند و گفتند که  من جای ایشان به مهدیه بروم. من هم قبول کردم ولی به حاج محمدرضا گفتم که به آن‌ها بگویید که برق‌ها را قبل از خواندن من خاموش کنند. ایشان هم با مسئولان هیئت هماهنگ کرده بودند. سخنران آن جلسه حجت‌الاسلام صدیقی بود. بعد از ایشان بر روی منبر رفتم و جالب این جاست که خیلی‌ها متوجه این جابه‌جایی نشده بودند. قطعا برای رسیدن به جایگاه امروزی سختی‌های زیادی را کشیده و تحمل کرده‌اید. از زحماتی که برای مداح شدن کشیده‌اید برایمان بگویید. امیدوارم متهم به شعار دادن نشوم اما مشهور بودن در آسمان‌ها بهتر از مشهور بودن در زمین است. تا الان هیچ قدمی برای معروفیت برنداشته و به آن فکر هم نکرده‌ام. همیشه اعتقادم بر این بوده است که «تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن». البته در دوران طلایی ما هیچ فضای مجازی و ابزاری برای تبلیغات گسترده نبود. ما نباید بگذاریم که هیئات به استدیوی صدابرداری و فیلمبرداری تبدیل شوند. تبلیغات خوب است اما ما نباید حال خوب جلسه را به خاطر فیلمبرداری خراب کنیم و باعث نارضایتی مستمعان شویم. اخلاص؛ رکن اصلی هیئت به نظر شما رکن اصلی هیئت چیست؟ اخلاص. اخلاص هیچ منافات و مغایرتی با شهرت ندارد. یکی مثل من آسیب پذیر است و ترجیح می‌دهد که خودش را به صاحب این دستگاه بسپارد. اخلاص باید از مداح و سخنران جلسه شروع شود و به مخاطبان ختم شود. من چند ماهی است که وارد فضای مجازی شده‌ام. در واقع حاج منصور ارضی به من تکلیف کردند که اینستاگرام نصب کنید. گاهی در فضای مجازی می‌بینم که برخی از افراد روی مداح خاصی تعصب دارند در حالی که هدف همه ما مشترک است و نیازی به تمسخر و متهم کردن دیگران نیست. ما نباید اگر مداحی را دوست داریم، به خاطر او ناسزا بگوییم و با دیگران دعوا کنیم. حجت الاسلام پناهیان چندین سال قبل به مخاطبان می‌گفتند که بروید و تمرین کنید؛ بگذارید یک فرد بدصدا یا یک کودک برای شما بخواند و آن وقت ببینید که می‌توانید گریه کنید؟ ببینید که آیا به حقیقت مقدس دلبسته‌اید یا به صدای مداحان خاص؟ هیئتی کامل است که در ابتدا ما را تخلیه و سپس تغذیه کند. حضرتعالی فرهنگی بودید. چه شد که به شهرداری رفتید؟ البته هنوز هم  معلم هستم و به این شغل شریف افتخار می‌کنم. الان 4 ساعت در هفته تدریس دارم. در شهرداری هم فعالیت دارم. از ابتدا به عنوان معاون شهردار وارد این حرفه  شدم. شاید اینکه در همان ابتدا به عنوان معاون شهردار منصوب شدید برای مردم تعجب برانگیز باشد. آیا مداح بودن شما در این امر تأثیری داشت؟ خیر. اتفاقا به موضوعی اشاره کردید که درد من است. مداح بودن در شهرداری تهران کاملا به ضرر من بوده است. سال 84 وارد شهرداری شدم و در آن زمان هم زیاد معروف نبودم. شهردار وقت منطقه 14 همسفر بنده در عتبات عالیات بودند. ایشان به دنبال من در مدرسه آمدند و درخواست کردند که معاون ایشان باشم. هم‌اکنون هم مدیر باغ موزه فیض دفاع مقدس هستم. چند اسم می‌برم و اولین کلمه که در قبال شنیدن این اسامی به ذهنتان می‌رسد را بفرمایید. حاج منصور ارضی: پدر سیدعلی مومنی: شناخت زیادی از ایشان ندارم. کوتاهی هم از من بوده است. یک شور مدافعان حرم از ایشان شنیدم و خیلی زیبا بود. از ایشان با عنوان «بوی ذاکر» یاد می‌کنم. آیا از شما به خاطر ارتباط داشتن با سیدجواد ذاکر انتقاد نکردند؟ انتقاد که بود ولی بی‌توجهی می‌کردم. یک روز در حرم امام رضا (ع) سیدجواد را دیدم. در آن زمان من معروف‌تر بودم چرا که او من را شناخت ولی من او را نشناختم. در یکی از صحن‌ها در حال خواندن بود که جلو رفتم و می‌خواستم که صدایش را بشنوم. او من را صدا زد و گفت شما هم بخوانید. من هم دو خط خواندم و بعد از پایان هیئت، اسمش را پرسیدم و گفت که ذاکر هستم. حدود شش ماه از آن برخورد گذشت و شب پنجم محرم بود که یکی از اعضای هیئت‌مان نوار کاستی را برایم آورد و درخواست کرد که آن را در هیئت بخوانم. در آن نوار شور «دیوونه کجا  داره جز در خونه حسین» سیدجواد ذاکر بود. من معتقدم هر کسی که عاشق است، محبوب است و ذاکر هم یک عاشق واقعی بود. حمید علیمی: سوز. خیلی صدای ایشان را دوست دارم. شورهای قبلی ایشان را خیلی گوش و گریه می‌کردم. دونالد ترامپ: دیوانه. خداوند پیش از آن که به ما رحم کند، به مردم آمریکا رحم کند. مردم آمریکا نشان دادند که اهل انجام دادن کارهای غیرقابل پیش‌بینی هستند و امیدوارم که از بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند. حاج محمود کریمی: اعجوبه‌ای که 50 سال زود به دنیا آمده است. حاج حسین سیب سرخی: خوش‌ صدا و پراستعداد. حاج محمدرضا طاهری: استاد بنده و تندیس اخلاق. من با ایشان بزرگ شده‌ام. من با ایشان در حج تمتع سال 92 چهل شب هم‌اتاق بودم و واقعا درس‌های بزرگی از ایشان گرفته‌ام. حاج سعید حدادیان: دایره المعارف مداحی. هر کس که هر سوالی در هر شاخه‌ای از مداحی دارد، جوابش نزد حاج سعید  است. انتهای پیام/

ارسال نظرات