سفرنامه کربلا

عراقی ها بسیج ایران را با چفیه می شناسند

خبرگزاری بسیج: خیلی از عراقی ها وقتی دوربین را در دستانم می دیدند فکر می کردند خبرنگار خارجی غیر ایرانی هستم. جوان های عراقی که در گروه های چند نفره از کنارم عبور می کردند انگشت شست خود را به نشانه دوستی و خسته نباشید نشان می دادند و می گفتند: اوکی – مرسی مستر!
کد خبر: ۸۷۷۴۸۲۱
|
۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۷

در حالی که در مسیر نجف به کربلا از سوژه های مختلف تصویر برداری می کردم،  یک چفیه روی شانه ام انداخته بودم و گاهی اوقات هم آنرا خیس می کردم و روی سرم می انداختم تا اندکی سرم خنک شود و گرما زده نشوم؛ برایم جالب بود که بعضی از عراقی ها چفیه ایرانی را به عنوان یک نماد و آرم اختصاصی رزمنده ها و بسیجیان ایران می شناختند؛ چون بیشتر عراقی ها در طول هشت سال دفاع مقدس تصاویر رزمندگان ما و آزادگان ایرانی را در حالی که چفیه بر دوش خود داشتند از تلویزیون کشورشان دیده بودند، وقتی در حال عکس گرفتن از یک سوژه بودم، چند نفر از  عراقی هایی که نزدیک من بودند با هم صحبت می کردند و من را به عنوان یک خبرنگار بسیجی ایرانی خطاب قرار می دادند.

« مسافر ری؛ عاشق کربلا» 

جمله ای پشت کوله ام با این مضمون نوشته بودم:« مسافر ری؛ عاشق کربلا». این جمله فارسی یک کد و علامتی بود برای ایرانی ها و هموطنانی که در مسیر نجف به کربلا حرکت می کردند، در بین راه زائران ایرانی با خواندن این جمله با من خوش و بش می کردند و باب آشنایی من با هموطنان ایرانی باز می شد و بخشی از مسیر را با هم گپ می زدیم و گفت و گو می کردیم...

گزارش: علی اشرف خانلری

ارسال نظرات
آخرین اخبار