چنین نیست که پیش از سال 1776 میلادی جهان خونریز و خیانتکار و استعمارگر به خود ندیده باشد، ولی پس از آن، همه کشورهای جهان تعریف بین المللی این مفاهیم را از رفتار ایالات متحده امریکا وام گرفتند. امریکا با هدف سلطه اقتصادی و استثمار منافع کشورهای جهان، قرن هاست با جنگ و غارتگری به دنبال اثبات کدخداگری خود در جهان است.
کد خبر: ۸۷۸۶۹۴۶
|
۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۱
به روایت مورخان امریکایی و اروپایی، تاریخ این ایالات متحده آکنده از بدعهدی و خیانت در پیمان است. تفاوتی نمی کند که طرف مقابل پیمان چه کسی باشد، امریکا با قلدری به دنبال منافع خود است. چه در مقابل قبایل سرخپوست واشنگتن یا در مقابل گروه های سازش فلسطینی، چه مقابل آلمانی ها و چه شوروی یا حتی انگلیس و فرانسه!

امریکا به گواهی تاریخ ثابت کرده است که بدعهد و خیانتکار و غیرقابل اعتمادترین کشور جهان در معاهدات است.

در ایران، سرنوشت مصدق با اعتماد به امریکا به کنار رفتن وی در کودتای امریکایی 28 مرداد 1332 منجر شد و پس از آن که امریکا با بریتانیا بر سر نفت ایران به توافق رسید دیگر از ملی شدن نفتایران حمایت نکرد و پس از کودتای، قراردادهای نفتی به‌گونه‌ای منعقد می شد که منافع امریکا تامین شود!

البته سوابق دخالت در امور داخلی کشور ایران و خیانت در باب منافع مردم بسیار بیشتر از آن است که در این مختصر بتوان به آن پرداخت؛ در اینجا به ذکر چند نمونه از این مداخلات و بدعهدی ها اشاره می کنیم.

نمونه هایی از دخالت امنیتی، اقتصادی و سیاسی امریکا پیش از انقلاب اسلامی

در سال 1320 امریکایی ها مسئولیت برای تامین منابع جنگی جماهیر شوروی از طریق ایران را برعهده گرفتند، البته نخستین گروه نظامیان امریکایی در آذر 1321 وارد ایران شدند و تا دی ماه آن سال تعداد آنها به سی هزار نفر رسید. امریکایی ها با موافقت احمد قوام اردوگاهی در همان سال تاسیس می کنند. نیروهای مستقر در خاک ایران از همه مالیات های مربوط به واردات و صادرات و حقوق گمرکی معاف بوده و حق استفاده از همه وسایل ارتباطی داخل ایران، اجازه ورود و فعالیت در هر مکانی که لازم و ضروری می دانستند، داشتند.

حضور این نیروهای نظامی در ایران، اوضاع اقتصادی ایران را بسیار نابسامان کرد، از جمله کمبود ارزاق، شیوع بیماری های متعدد، تورم شدید که علت آن پرداخت هزینه های سربازان توسط دولت ایران بود. برای جبران این نابسامانی اقتصادی دولت ایران دست به دامن ایجادکننده آن شد و به جای بیرون کردن سربازان امریکایی، 60 مستشار مالی امریکا را استخدام کرد. مهر ماه 1322، هشت مستشار نظامی امریکایی به عنوان مشاور وزارت کشور در امور ژاندارمری، طی موافقتنامه ای استخدام شدند. این موافقتنامه که به کنمیش معروف شد، در 8 مهر 1333 تجدید شد و تا سقوط محمدرضا پهلوی فعالیت داشت.

موافقتنامه آرمیش، برای استخدام 30 نفر از مستشاران نظامی امریکا به منظور اصلاح امور اداری ارتش شاهنشاهی نیز در همان سال ها به امضا رسید که اختیارت نظامیان امریکا را بسیار گسترش می داد.

امریکا برای کسب اطلاع از همه تحرکات داخل و خارج ایران سازمانی را با عنوان دفتر خدمات استراتژیک کرد که این دفتر در سال 1326 به سازمان اطلاعات مرکزی(سیا) تبدیل شد.

قرارداد نظامی بین ایران و امریکا در سال 1337 ایران را رسما یکی از اقمار مستعمراتی امریکا کرد؛ طی این توافقنامه امریکایی ها حق داشتند در برابر آنچه که تجاوز مستقیم یا غیرمستقیم خارجی نامیده می شد، برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی در امور ایران مداخله کنند.

هرچه زمان بیشتری از حضور امریکایی ها در ایران می گذشت، حضور و نفوذ امریکایی ها پررنگ تر می شد و استقلال کشور در سایه زیاده خواهی امریکایی ها نابود شده بود، نمونه این نابودی استقلال و دست نشانده بودن دولت ایران، پیشنهاد تصویب کاپیتولاسیون در اسفند 1340 از سوی سفارت امریکا به دولت اسدالله علم بود. این پیشنهاد در 13 مهر 1342 در کابینه علم و در مرداد 1343 در مجلس سنا به تصویب رسید و 21 مهر 1343 در مجلس شورای ملی به تصویب نمایندگان مجلس نیز آن را تصویب کرد.

سال 1350، بزرگترین قرارداد تسلیحاتی میان امریکا و ایران با ارزش 2 میلیارد دلار منعقد شد و شرکت های امریکایی برای کنترل تحرکات کشورها و افراد در نقطه به نقطه ایران، شبکه های مراقبت، الکترونیک مجهز به رادار، استراق سمع و تجسمی رهگیری تاسیس کردند.

تا زمان پیروزی انقلاب 45 هزار مستشار نظامی امریکا در ایران حضور داشتند و دولت ایران مبلغ 24/3 میلیارد دلار بابت حقوق به این افراد پرداخت می کرد. در آن زمان بودجه آموزش و پرورش 8/1 میلیارد دلار و بهداشت و درمان 362 میلیون دلار بود. این مستشاران هزینه های هنگفت دیگری غیر از حقوق دریافتی برای دولت ایران نیز داشتند.

این مستشاران در همه امور سیاسی- اقتصادی و نظامی کشور حق دخالت داشتند و در واقع ایران در این زمینه ها چیزی مخفی از دولت امریکا نداشت. علاوه بر آن این مستشاران بر ارتش، ژاندارمری، شهربانی، ساواک و همه وزارتخانه ها نظارت و دخالت داشتند و هدف آنها نیز تنها یک چیز بود؛ حراست از منافع دولت امریکا در خاک ایران!

اصلاحات ارضی از دیگر اقدامات امریکایی ها در جهت حفظ منافع در ایران بود. طی سالهای 1339 تا 1342 در ایران اصلاحات ارضی اجرا شد و موجب جاری شدن روابط سرمایه ‌داری در روستاها شد. از آثار دراز مدت آن برای روستاییاناین بود که نیمی از روستاییان به علت اینکه با مالکان قرارداد زراعتی و تقسیم محصول نداشتند از دریافت زمین محروم شده و نیروی کارگر شدند و دیگر که زمین گرفتند، اغلب در قطعات کوچک پراکنده و نامناسب بود و عمده زمین های حاصلخیز به سرمایه دارانی تعلق گرفت که روستا نشین نبودند؛ برخی این اقدام امریکا را در جهت ترس از بروز شورش در میان کشاورزان تحلیل می کنند. در دهه پنجاه میلادی، دهقانان نقش مهمی در جنگ های رهایی بخش در امریکای لاتین ایفا کردند و نارضایتی کشاورزان ایرانی و فقری که در آن غوطه ور بودند بیم نقش محوری آن ها را در یک شورش مردمی تقویت می کرد که با اصلاح ساختار سنتی روستاها این خطر به نفع امریکا رفع شد.

دخالت های امریکا بعد از انقلاب اسلامی ایران

الف: واقعه طبس که منجر به زمین گیری ارتش پیشرفته امریکا توسط سپاهیان شن در صحرای طبس شد، از مهم ترین اقدامات مداخله جویانه امریکا برای براندازی انقلاب مردمی ایران بود که در اردیبهشت سال 58 رخ داد.

ب: مصادره اموال ایران و تدارک تحریم های اقتصادی علیه ایران از دیگر اقدامات دولت امریکا در جهت تضییع حقوق کشور بود. میزان اموال بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر تا حدود150 میلیارد تخمین زده می شود و میزان ضرر تحمیلی ایران بابت تحریم ها چیزی فراتر از این مبالغ است.

ج: کودتای نوژه یکی دیگر از نمونه های بارز دخالت امریکا برای بازپس گیری منافع از دست رفته اش در ایران بود. در این عملیات حدود 30 فروند هواپیما، 60 نفر خلبان و حدود 500 نفر افراد فنی و نظامی آماده انجام ماموریت بودند که از لحاظ امکانات به کار گرفته شده در کودتاهای رخ داده در جهان بی سابقه بود و سیا پیروزی آن را قطعی می دانست که با لو رفتن کودتا، نیروهای کودتاچی اعدام و توطئه دیگر امریکا ناکام ماند.

د: جنگ تحمیلی یکی دیگر از نمونه های کینه ورزی امریکا علیه مردم انقلابی ایران بود. امریکا علاوه بر حمایت مالی و تسلیحاتی از عراق طراحی برخی عملیات ها را نیز بر عهده داشت که این جنگ نیابتی امریکا علیه ایران مغلوب ایمان و عزم مردان انقلابی ایران شد.

ه: سرمایه گذاری فرهنگی و رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران؛ شبکه های فارسی زبان بسیاری با حمایت مالی امریکا ایجاد شده اند که با آخرین امکانات و استفاده از روش های نوین رسانه ای به تبلیغ علیه حکومت اسلامی ایران ماموریت دارند. علاوه بر این شبکه های سیاسی، سایت ها و شبکه های مسهجن بسیاری با هدف ضربه زدن به فرهنگ و هویت جوانان ایرانی مشغول به فعالیت هستند و در کنار این سرمایه گذاری رسانه ای، تسهیل پخش و توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی از دیگر خدمات امریکا به مردم ایران است.

ایران، برجام و طمع امریکا برای استحاله جمهوری اسلامی ایران

انقلاب اسلامی ایران که با هدف استقرار نظام اسلامی و کنار زدن امریکا از منافع ملی کشور و بازگردان استقلال صورت گرفته بود در دهه چهارم خود با شعار جدیدی از سوی مسئولان خود مواجه شد، مذاکره با امریکا با تحلیل تغییر رفتار این کشور هرچند به گونه ای متفاوت در دهه هفتاد مطرح شده بود ولی نتوانسته بود طرفداران زیادی داشته باشد و افکار عمومی را اقناع کند، پس از تحریم های شدید و بی سابقه سال 89 و بهم ریختگی اقتصادی، تزریق راهکار سازش به عنوان راه حل برون رفت از مشکلات به افکار عمومی، طرفدارانی در کشور پیدا کرد.

طرفداران این طرز تفکر با القای این نظر که امریکا تغییر رفتار داده و امریکای سال های پیش نیست پای میز مذاکره رفتند و سند برجام ارمغان این مذاکرات بود. پس از انجام همه تعهدات ایران که طبق سند برجام به آن متعهد شده بود و نیمه تعطیل شدن صنعت هسته ای کشور، هنوز هم شاهد ادامه روند خیانت در انجام تعهد هستیم! امریکا حتی سهم بخشی که در مقابل پیروزی بزرگ هسته ای در برجام به دست آورد، تمام وکمال پرداخت نکرد و تعهدات خود برای لغو تحریم ها را زیرپا گذاشت.

اکنون لازم است مدعیان تغییر رفتار امریکا توضیح دهند کدام رفتار امریکا تغییر کرده؟ و آیا همچنان ساده لوحانه تغییر تاکتیک را به تغییر اهداف تفسیر می کنند؟!

ارسال نظرات