23 ربیعالأول سالروز ورود بانویی از جنس آب و آینه به شهر قم است، که با آمدنش به شهر قم کویر تشنه را سیراب و چراغی فراسوی آینده شهر روشن کرد، صدای قدمهایش در گوش شهر پیچیده، بانوی کرامت خوش آمدی.
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، دروازههای شهر گشوده شده تا میهمانی از جنس نور را در آغوش بگیرد، مردم شهر چشمانشان را به جادهها دوختهاند و کوچهها را آب و جارو کردهاند، نسیم نرگس در شهر جریان دارد، شهر قم بیقرار است تا قدوم بانوی کریمه را بر پیشانی و چشمان خود احساس کند.
شهر یک صدا به دنبالت میآید، تا کویر تنش را در دریای وجودت جان دوباره ببخشد، هلهله فرشتهها به گوش میرسد، بالهایشان فرش قدمت شده، ستارگان در آسمان رقص نور به راه انداختند.
چه افتخاری بهتر از این برای شهری که میزبانی تو را داشته باشد، چه پاداشی بهتر از اینکه به میزبانی خواهر علی بن موسی الرضا(ع) مشرف شوی، موسی بن خزرج پاداش کدام نیکی را با میزبانی این بانوی کریمه دریافت کرد.
خوشا به حال بیتالنور که عطر بانوی بهشتی را از نزدیک استشمام کردی و از قنوتها و عبادت بانوی کریمه(س) از فرش به عرش پیوند خوردی. بیتالنور خانه نور است، هنوز عاشقانههایت با پروردگار در گوش این خانه نجوا میشود و سجدههای خاضعانهات در محراب عبادت جریان دارد.
تو بارانی بودی که بر این شورهزار و شهر نمک زده باریدی، تو بودی که شوری قم را به شعور تبدیل کردی، غبطه میخورم به لحظه لحظه حضورت در قم، تو بودی که به دلتنگیهای مردم بوی آرامش دادی تا بتوانند آرامش را در کنار آفتاب تجربه کنند.
تو بانوی کرامت هستی، شهر را سیراب کردی، اگر نبودی قم، در تاریخ گم شده بود، قدوم تو چراغ شهر قم را در کوچه پس کوچههای تاریک تاریخ روشن کرد.
هنوز هم سالروز ورودت، شهر بیقرار است، نبض شهر برای تکرار تجربه دیدارت لحظهشماری میکند ولی در بارگاه، صحن و ایوانت آرام میگیرد، دلها به کبوترهای گرداگرد گنبدت غبطه میخورند و «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة» را زمزمه میکنند...
یادداشت: ایمن سادات موسوینژاد
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها