یادداشت ویژه:

هر روز نهم دی است

هر روز باید 9 دی برپا کرد. هر روز باید در انقلاب، انقلاب برپا کرد تا سالم بمانیم. هر روز باید علیه نفسانیات، اشرافی‌گری و سستی شورید. هر روز باید در میدان بود، چراکه اگر لحظه‌ای عرصه را خالی کنیم میدان را به دست می‌گیرند. اگر لحظه‌ای چُرت بزنیم چه بسا زیر لگدهای دشمن از خواب بیدار شویم.
کد خبر: ۸۷۹۸۶۸۶
|
۰۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۹

به‌گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ هفت سال از یک روز گذشت. روزی که مانند سایر روزها 24 ساعت داشت، اما چند ساعت از آن کافی بود تا به اندازه چند سال یک جامعه را به پیش ببرد. نهم دی به گمان بسیاری از ما، روزی بود که مردم در پاسخ به چند ماه آشوب‌گری، آتش افروزی و شعارهای هنجار شکنانه به خیابان آمدند، اما اگر کمی عمیق‌تر به ماجرا بنگریم مسأله فراتر از این است. برای دیدن عمق ماجرا باید گَرد هیجانات و غبار هیاهوها را کنار زد و با دیدن جایگاه این مقطع در فرآیند تاریخ انقلاب و حتی تاریخ بشر، به اصل حوادث پی برد.

آری، سی و یک سال پس از به ثمر نشستن نخستین مرحله از انقلابی که ادعای رسیدن به تمدن اسلامی و رساندن بشر از حکومت طاغوت‌ها به حکومت واحد جهانی امام معصوم(ع) را داشت؛ اتفاقاتی افتاد که از بزرگی آن دل‌ها لرزید. بسیاری مضطرب شدند که نکند جمله خبرنگار CNN آنگاه که در خیابان انقلاب قدم می‌زد و می‌گفت"this is the end of the revolution" درست باشد؟ آیا واقعا" این پایان انقلاب اسلامی است"؟

مردم ایران با وجود همه فشارها و مشکلات در یک حضور 85 درصدی نه تنها به مدعیان "نقض دموکراسی در ایران" پاسخ شایسته دادند که حتی نسخه‌ای برتر از نسخه آنان به دنیا ارائه کردند، اما با هشت ماه هجمه آشکار خارجی و داخلی و اهانت‌های بی‌سابقه به تمام مقدساتشان مواجه شده و از همه بدتر؛ در اوج این مظلومیت، نه تنها از بسیاری از نخبگان صدایی شنیده نشد که اساساً این ماجراها بر دوش همین‌ خواص شکل گرفت.

جالب آنکه در کنار این ریزش‌ها، جوانانی به میدان آمدند که حتی جنگ را هم ندیده بودند، تا جایی که رهبر معظم انقلاب جمع کردن فتنه را مرهون حضور نوجوانان و جوانان دانستند. گویا انقلاب داشت جامه پوسیده‌ای را از تن به درمی‌آورد و لباس نو به تن می‌کرد.

انقلاب اسلامی با وجود همه مشکلات، در راه خود به پیش می‌رفت و با دعوت مردم به تمدن اسلامی؛ دنیایی آباد در سایه ایمان را وعده می‌داد. تمدنی که روح آن همان سبک زندگی اسلامی است و این دقیقا همان چیزی است که غربی‌ها با تمام ادعای آزادی شان؛ متعصبانه از آن حراست می‌کنند.

شاید اوج تجلی این موضوع اظهارات بوش در واکنش به حوادث یازدهم سپتامبر بود که گفت "سبک زندگی آمریکایی مورد هجمه واقع شده" و برای دفاع از آن انگشت اتهام را به سمت چند کشور شرور! با محوریت ایران گرفت.

آری این انقلاب اسلامی است که نَه منافع سیاسی و اقتصادی؛ بلکه هویت و سبک زندگی غربی را هدف گرفته و در این مسیر از بهترین و مسالمت‌آمیزترین راه (یعنی تبیین و روشنگری همراه با ارائه الگوی عملی) استفاده کرده است. البته شیطان نیز بیکار نمانده و همواره سعی کرده با پاشیدن گرد غفلت بر جان انسان‌ها، آنها را هر چه بیشتر به خاک چسبانده و از کنده شدن از آن بترساند.

ترس از کنده شدن از خاک و بیم از تکیه به قدرت فناناپذیر الهی پایه همه فتنه‌های تاریخ بوده است. کار شیاطین همین بوده که در جایی با جادوی عصای ساحران و در جایی با جادوی گوساله سامری، روش‌های پیامبران را پوشانده و بگویند که راه زندگی و سعادت این روش‌هاست و این همان "حقیقتِ فتنه" است. پوشاندن حق با گرد و غبار باطل.

فتنه 88 نیز در حقیقت تجلی عقده‌های سی و یک ساله استکبار جهانی و نفاق از انقلاب اسلامی بود که در هشت ماه خود را آشکار کرد. فتنه حاصل تلاش چندین ساله آمریکا و آمریکاخواهان برای تغییر ریل انقلاب و جابجایی این قطار از مسیر سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی آمریکایی بود.

فتنه مجموعه تلاش‌هایی بود که سعی می‌کرد مردم را از مسیر آرمان‌خواهی واقع بینانه به واقعیت‌پذیری بکشاند. فتنه یعنی راضی شدن به زندگی دنیا توسط انقلابیون دیروز. فتنه یعنی جدا کردن حساب دنیا از آخرت و ایران از انقلاب. فتنه یعنی محدود کردن مرزهای کهکشان انقلاب به جغرافیای گربه گون. فتنه یعنی نشستن در چارچوب حصار مرزها و عقب نشستن از خاکریز مقاومت که جلوه‌ای از آن شعار "نه غزه، نه لبنان" بود.

فتنه یعنی ترجیح دادن منافع گروهی و حزبی به وحدت جبهه انقلابیون. فتنه یعنی اولویت دادن به خواسته‌های خود؛ حتی اگر این خواسته‌ها به ظاهر دینی باشد. فتنه یعنی ولایت را مانع لذت، قدرت و آزادی خود دیدن و تلاش برای دور زدن یا زمین زدن ولی. فتنه یعنی تلاش برای تغییر ذائقه مردم از جهاد و تلاش و مقاومت به رفاه طلبی و مصرف گرایی؛ و فتنه یعنی همان بيمارى عميقى که زمينه‌ها و مقدمات فراوانى برايش چيده شده و كارهاى بزرگى برایش شده بود.

البته همان گونه که قرآن با صراحت تاکید کرده فتنه تمام نشده است، چرا که باید صف مومنان صادق از دروغگویان جدا شود. فتنه تمام نمی‌شود، بنابراین نهم دی نیز نباید تمام شود و هر فتنه‌ای را یک نه دی لازم است که بسته به عمق بصیرت و گستره شجاعت مردم هر زمانه، این "9 دی" می‌تواند متفاوت باشد. "نهم دی" یک روز نیست، یک نبرد تمام عیار و ناتمام با فتنه است که از آدم تا ختم زندگی ادامه دارد. نهم دی لبیک به ولی زمان است. لبیکی که در زمان امیرالمومنین(ع) و امام حسن(ع) نبود، برای امام حسین(ع) محدود به چند ده نفر شد، در بهمن 57 ، میلیونی شد و در 9 دی 88 به بلوغ بیشتری رسید.

البته هنوز باید در این لبیک‌ها، در کیفیت لبیک‌ها، در سرعت لبیک‌ها و در کمیت لبیک‌ها بالغ‌تر شویم تا انقلاب اسلامی به حکومت امام زمان(عج) برسد.

هر روز باید 9 دی برپا کرد. هر روز باید در انقلاب، انقلاب برپا کرد تا سالم بمانیم. هر روز باید علیه نفسانیات، اشرافی‌گری و سستی شورید. هر روز باید در میدان بود، چراکه اگر لحظه‌ای عرصه را خالی کنیم میدان را به دست می‌گیرند. اگر لحظه‌ای چُرت بزنیم چه بسا زیر لگدهای دشمن از خواب بیدار شویم.

آری، فتنه ادامه دارد و همه ما حتما امتحان می‌شویم و در این امتحان راهی جز "9دی" نداریم. راهی جز لبیک به ولی خدا برای مبارزه بی امان با فتنه دنیاپرستی وجود ندارد. هر روز باید با وحدت حول محور ولایت از روی لشکریان فتنه عبور کرد با رمز «یا حسین»

ما عزم رفتن این گونه کرده‌ایم صحرایِ پشتِ سر، سند ادعای ماست.

به قلم : ابوالقاسم ابراهیمی

انتهای پیام/

ارسال نظرات
آخرین اخبار