خبرهای داغ:
سخن از آیت‌الله شیخ محمدجواد خراسانی است عالمی شاعر که با اشعار خود، جشن‌های میلاد ائمه اطهار(ع) را زنده کرد و رونق بخشید.
کد خبر: ۸۸۰۰۴۶۴
|
۱۰ دی ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۸
آیت‌الله خراسانی و احیای برگزاری جشن‌های اهل بیت‌(ع)
به گزارش خبرگزارری بسیج از قم، روزهای پایانی ماه ربیع الاول، سالروز تولد و البته رحلت یکی از علمای سر‌شناس حوزه‌های علمیه آیت الله شیخ محمدجواد خراسانی است.

او دوران کودکی را در کنار پدر و مادر، با تعلیم و تربیت دلسوزانه آنان سپری کرد و از پنج سالگی به مکتب رفت و روخوانی قرآن مجید و همچنین تحصیل کتب دیگری مانند نصاب الصبیان، جامع المقدمات، سیوطی و مغنی اللبیب را آغاز کرد. او در 13 سالگی به حوزه علمیه کاشمر رفت و سپس تحصیلات حوزوی را در حوزه علمیه مشهد ادامه داد.

محمدجواد ابتدا وارد مدرسه علمیه سعدیه - مشهور به مدرسه «پایین» که پیش از آن، متصل به قبر مرحوم شیخ بهایی بود – شد و برای پنج سال، از استادان آن دیار فیض بُرد. این مدرسه چندی بعد به دست دولت وقت رضاخانی، تخریب شد و جزء موزه و کتابخانه آستان قدس رضوی قرار گرفت.

اکنون نوبت آن بود تا محمدجواد برای ادامه تحصیل به نجف اشرف هجرت کند. او خود درباره آن دوران می‌گوید: «از جانب حکومت جبّار پهلوی، فشارهای زیادی بر طلاب و روحانیت وارد می‌آمد و زیاد مزاحم می‌شدند. از این جریان دل گرفته و ملول خاطر شدم. با پدرم مشورت کردم که به قم یا نجف اشرف بروم. پدرم گفت: حوزه علمیه قم قائم به شخص آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری است و البته رژیم منحوس پهلوی، ایجاد مزاحمت می‌کند؛ اما نجف اشرف قائم به نوع علماست و اساتید هم در نجف بسیارند. این بود که در سال 1351 هجری قمری به نجف رهسپار شدم و به همراه تعدای از طلاب آشنای مشهدی در مدرسه مرحوم آیت الله سید محمدکاظم یزدی سکنی گزیدم و به مدت 10 سال از آن فوائد معنوی و علمی برخوردار شدم. همه این‌ها با امداد خداوند و برکت جوار امیرالمؤمنین (ع) عایدم شد».

آیات سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی، میرزا آقا اصطهباناتی، سید محمد بروجنی اصفهانی، سید محمود شاهرودی و سید حسین اصفهانی از جمله استادانی هستند که شیخ محمدجواد در نجف در محضرشان شاگردی کرد.

او سپس به مقام رفیع اجتهاد نائل آمد و به تدریس روی آورد و در ردیف فضلای نجف اشرف قرار گرفت.

از طرف دیگر، آیت الله حاج آقا حسین قمی که در آن زمان زعامت حوزه علمیه کربلا را عهده دار بود از وی برای تدریس در حوزه علمیه کربلا دعوت کرد که آیت الله شیخ محمدجواد هم این دعوت را پذیرفت.

او درباره این مقطع از زندگی خود می‌گوید: «دیدم اولا، من در نجف اشرف احتیاج علمی ندارم، کار من در نجف تدریس و تحصیل است که در کربلا هم می‌توان انجام داد. ثانیا، مشتاق بودم مراتب علمی حاج آقا حسین قمی را درک کنم و از وجود آن بزرگوار بهره کافی ببرم.

ثالثا، آرزوی دیرینه‌ام این بود که مدتی در کربلا باشم تا وقتی به ایران بازگشتم تأسف نخورم. فکر کردم این هم دعوتی از مولایم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است؛ البته تمام مدت اقامت من در کربلا بیش از یکسال و نیم نبود.»

آیت الله خراسانی البته پس از این مدت و با دعوت استادش، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، دوباره عازم نجف اشرف شد تا در خدمت طلاب و فضلای حوزه علمیه آن شهر مقدس باشد.

اکنون نوبت بازگشت به وطن بود و آیت الله شیخ محمدجواد خراسانی چنین کرد تا بتواند در خدمت هموطنانش هم باشد. او ابتدا به خراسان و سپس به تهران می‌رود و در محله سرآسیاب دولاب ساکن می‌شود و تا آخر عمر پربرکتش در راه تبلیغ و اصلاح جامعه به تلاش و کوشش می‌پردازد.

تحقیق و تالیف، بخش زیادی از حیات علمی آن بزرگ مرد را به خود اختصاص داده بود.

الامامه عند الشیعه الامامیه، کشف مطالب الآیات، ظواهر الآثار، نخبه القصار، مقتل الحسین (ع)، وقایع و علامات ظهور، البدعه و التحرّف، تلخیص الصرف و تلخیص النحو، بخشی از این آثار و تالیفات است.

وی همچنین با ادبیات و شعر هم آشنا بود و منظومه عربی در اصول و رجال، شرح دیوان امیرالمؤمنین (ع)، بیّنه رحمت در مراثی قتیل امت، دیوان عربی در مدایح و مراثی اهل بیت (ع)، دیوان فارسی در شکوه به ولیعصر (عج) و دیوان فارسی در پندیات و اخلاقیات، بخشی از آثار منظوم وی به شعر است.

با نگاهی کلی به مجموعه گرانسنگ و ارزشمند تالیفات این عالم ربانی، می‌توان به تنوع موضوعات در آثار وی پی برد که از شعر و ادب تا فقه و اصول و تفسیر و کلام را در بر می‌گرفت و البته رسالات و نوشتن حواشی و تعلیق بر آثار بزرگان شیعه را هم شامل می‌شد.

اما زهد و ساده زیستی را باید از ویژگی های آیت الله خراسانی دانست. وی از‌‌ همان دوران طلبگی با‌‌ همان مختصر پولی که پدر برایش می‌فرستاد، به سختی امرار معاش می‌کرد و ‌گاه می‌شد که نان خالی هم برای سیرکردن خود نداشت؛ اما دست نیاز به سوی کسی دراز نمی‌کرد. او خود در بخشی از شرح زندگی‌اش می‌نویسد:

«پس از ازدواج و مسؤولیت تکفل زن و فرزند، ناگزیر شدم در کنار تدریس در حوزه نجف اشرف، به کار و کسب نیز بپردازم. اشتغال من موجب این شد که عده‌ای به آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی اعتراض کنند که چرا فردی مانند فلانی، با این سابقه درخشان علمی و فضل، باید برای امرار معاش کارگری کند؟!»

در عین حال، توجه فوق العاده به مستحبات و زیارت و توسل به اهل بیت (ع) از نکات برجسته در زندگی شیخ محمدجواد خراسانی بود. او زمانی که در نجف اقامت داشت، هر شب به زیارت مولایش حضرت امیرمؤمنان (ع) می‌رفت و زیارت جامعه کبیره می‌خواند. شب‌های چهارشنبه هم پیاده به مسجد سهله و مسجد بزرگ کوفه می‌رفت و در عبادت و دعا به سر می‌برد. بیش از 17 بار پیاده از نجف اشرف به کربلای معلی رفت و وقتی هم که به ایران آمد و در تهران استقرار یافت، چندین بار پیاده به همراه شماری از مریدان، از تهران به مشهد مقدس و برای زیارت حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) مشرف شد.

آن روحانی با اخلاص خاطره‌ای از ایام تحصیل خود در نجف اشرف نقل می‌کند که شاهد علاقه خاص وی به اهل بیت (ع) است: «سال اولی که به نجف رفته بودم، مرسوم نبود ایام موالید ائمه (ع) مجالس جشن و سرور برپا کنند. فقط در عید غدیر و آن هم مراسمی بسیار مختصر برگزار می‌شد. از این نظر، خیلی متأثر بودم؛ تا اینکه شب ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) به همراه یکی از شاگردانم در مدرسه جشن گرفتیم و من چند بیت شعر در عظمت و جلالت صدیقه طاهره (س) سرودم که مورد استقبال علما و طلاب قرار گرفت و قرار شد تا در سیزدهم رجب و میلاد امام علی (ع) هم جشنی برگزار شود. از این رو از سوی مدارس علمیه دیگر و بازاری‌ها و کسبه دعوت می‌شدم تا برای اجرای مراسمشان شعر بخوانم؛ البته در آن ایام، هنوز طبع شعری‌ام زیاد نبود؛ اما به لطف حضرت امیرمؤمنان (ع)، توفیق دیگری نصیبم شد و طبع شعر من به جوشش آمد و توانسته‌ام تا کنون، هزاران بیت شعر عربی و فارسی در مدح و رثای ائمه هدی (ع) بسرایم که به زیور چاپ آراسته گردیده است.»

این عالم ربانی سرانجام در چنین روزهایی از سال 1397 هجری قمری، دعوت حق را لبیک گفت و در قبرستان باغ بهشت قم، در جوار حضرت علی بن جعفر (ع) و در آرامگاه خاندان مستقیمی تهرانی دفن شد.
ارسال نظرات