خبرهای داغ:
مجاهدات حجت الاسلام والمسلمین امیری در افغانستان و حکایت توسل ایشان به اهل بیت (ع) و جاری شدن مجدد آب از سرچشمه، در نزد مردم بلخاب این کشور زبانزد است.
کد خبر: ۸۸۰۲۲۲۷
|
۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۷:۰۹
حکایت روضه‌ای که آب را از سرچشمه جاری کرد
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، سخن از حجت الاسلام والمسلمین شیخ غلامحسین امیری است؛ متولد سال 1320 هجری شمسی در روستایی از نواحی شمال افغانستان (بلخاب).

او در هفت سالگی به مکتبخانه محلی رفت و قرآن و ادبیات فارسی و صرف و نحو عربی را نزد عالمی به نام ملأ شریف کربلایی آموخت.

پدرش وقتی شوق تحصیل علوم دینی را در فرزند دید، بر آن شد تا مقدمات سفرش را به ایران و اقامت در مشهد مقدس فراهم کند، این بود که غلامحسین در سال 1335 وارد حوزه علمیه مشهد مقدس شد و در مدرسه علمیه باغ رضوان و در جوار مضجع منوّر حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) اقامت گزید. او 9 سال در این شهر بود و محضر استادانی مانند آیات شیخ محمدتقی ادیب نیشابوری و حجت هاشمی را درک کرد.

او در ایام تحصیل در مشهد و پس از آن، یک روز در هفته را به تمرین منبر اختصاص می‌داد و این مهم را تا پایان دوران تحصیل تداوم بخشید.

پس از آن بود که شیخ غلامحسین تصمیم گرفت تا  برای تکمیل تحصیلات به نجف اشرف عزیمت کند. او در شهر امام امیرالمؤمنین (ع)، به مدرسه علمیه آخوند خراسانی رفت و در این مدرسه ساکن شد. سپس به درس مکاسب آیت الله شیخ صدرا بادکوبه ای و درس کفایه آیت الله شیخ مجتبی لنکرانی شتافت و در ادامه دو سال اقامت در نجف، از درس خارج فقه و اصول حضرت آیت الله سید روح الله الموسوی الخمینی و آیت الله سید محمدباقر صدر هم بهره برد.

در همان ایام بود که حجت الاسلام امیری با نامه‌های متعدد هموطنان خود از بلخاب مواجه شد که تقاضای بازگشتش به افغانستان را داشتند. این بود که با دریافت وکالت از آیت الله حکیم و دریافت اجازات نقل روایت و امور حسبیه از حضرت امام خمینی، عازم افغانستان شد.

او خود درباره آن روزها می‌نویسد: وقتی تصمیم به بازگشت گرفتم، به محضر استادم، حضرت آیت الله العظمی سید روح الله خمینی رسیدم و تقاضای کتاب و رساله کردم. معظم له نامه ای به آیت الله شریعتی، نماینده خود در کراچی پاکستان نوشتند و اینجانب را به او معرفی کردند و از ایشان خواستند تا آنجا که می‌توانند کتاب و رساله توضیح المسائل در اختیار من قرار دهند تا برای تبلیغ در شمال افغانستان مورد استفاده قرار گیرد.

البته لازم به ذکر است که امام در این نامه، از حجت الاسلام شیخ غلامحسین امیری به عنوان «جناب مستطاب مُروّج الاحکام» یاد کرده‌اند که تواضع همیشگی شیخ غلامحسین سبب شد تا این تعبیر امام را در نقل قول خویش به کار نبرد.

اینگونه بود که حجت الاسلام والمسلمین امیری به زادگاهش بازگشت و در نخستین گام، بنای تأسیس مدرسه علمیه مهدیه را در بلخاب پایه ریزی کرد و مدیریت آن را بر عهده گرفت. او در تأسیس این مدرسه چهار هزار متری، اگرچه با کمبود امکانات مواجه بود، اما تلاش کرد تا از محل کمک‌های مردمی و همچنین وجوهات شرعی و با در نظر گرفتن ساخت اقامتگاه برای طلاب و همچنین اختصاص فضایی به عنوان مسجد جامع در کنار این مدرسه مبارکه، بنای این مدرسه را سامان دهد.

حجت الاسلام امیری در مدت اقامت خود در افغانستان همچنین حسینیه ای را هم تأسیس و سایر مردم را هم به تأسیس حسینیه‌های دیگر تشویق کرد که حسینیه‌های مناطق خرماتخت، مگو، خم چنار، تخشی و هل دراز افغانستان، به عنوان برخی از حسینیه‌هایی است که با تشویق وی و همت مردم ساخته شده است.

او همچنین به فعالیت‌های عام المنفعه مانند هموارسازی جاده‌ها و بازسازی یا احداث پل، به ویژه درباره راه مواصلاتی بلخاب به بامیان، توجه بسیار داشت تا ایمن شدن سفرهای مردم و مسافرت‌های آسان آنان به مناطق اطراف بلخاب، محقق شود.

درباره ویژگی‌های اخلاقی این عالم سختکوش، سخن‌های فراوانی وجود دارد که همانگونه که گفته شد تواضع مثال زدنی‌اش، نمونه بارز آن است. وی همچنین همیشه و همراه خود، هدایایی به دنبال داشت و با سلام کردن به کودکان و دست دادن به آن‌ها و اهدای هدیه آنان را به امور دینی تشویق می‌کرد.

نظم، روحیه خدمتگزاری و همچنین روحیه تعبّد و مهمان نوازی، از دیگر ویژگی های اخلاقی این عالم ربانی است.

وی همچنین بسیار باگذشت، بردبار و صبور بود و حتی اگر کسی اهانتی به وی می‌کرد، پاسخ نمی‌داد و می‌گفت: شوخی می‌کنند!؛ حتی پس از این اهانت، به منزل آن شخص می‌رفت و از وی دلجویی می‌کرد.

درباره نفس پاک و روح مطهر این عالم ربانی همین بس که وقتی کمبود آب در یکی از مناطق اطراف بلخاب اتفاق افتاد، وی از ساکنان آن منطقه خواست تا در روز جمعه بعدی، در محل سرچشمه منطقه حاضر شود. او خود نیز در روز جمعه به سرچشمه رفت و ضمن درخواست از مردم برای نیت نذر و دوری از گناه، روضه سقای دشت کربلا، حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روضه عطش کودکان کربلا را خواند و سپس دست های خود را رو به آسمان بلند کرد و فرمود:

خدایا! آنها خاندان رسالت بودند و شکیبایی داشتند، اما این مردم و کودکان نمی‌توانند از تشنگی صبر کنند.

شاهدان واقعه گواهی می‌دهند که دقایقی بعد، آب گوارا و فراوانی از سرچشمه منطقه جوشیدن گرفت و مشکل کم آبی رفع شد و البته فریاد گریه و شکر مردم هم به آسمان رفت.

الاسلام امیری در مدت اقامت در افغانستان، وجوهات مردمی را نیز جمع آوری می‌کرد و پس از صرف بخشی از آن با اجازه حضرت امام، سایر وجوه را به دفتر امام در نجف اشرف ارسال می‌کرد. وی همچنین به جایگاهی نزد مردم دست یافته بود که فرماندهی امنیتی در فرمانداری بلخاب هم برای سال‌هایی به او سپرده شد.

این عالم ربانی از سال 1370 هجری شمسی به قم عزیمت کرد تا اینکه سرانجام در مانند چنین روزهایی از دی ماه سال 1380 و پس از 61 سال زندگی مجاهدانه و فعالانه، به دیدار معبود شتافت و در جوار رحمت حق آرام گرفت.

پیکر وی پس از تشییع به سوی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س)، به قبرستان بقیع قم در نزدیکی مسجد مقدس جمکران منتقل شد تا در مقبره علمای این قبرستان، در خاک آرام گیرد.
ارسال نظرات
پر بیننده ها